مدیتیشن طبیعی
مدیتیشن طبیعی بدین معنی است که کوشش کنیم در هر جا و در هر لحظه، خود را در حضور خالق خیرخواه احساس کنیم و رفتاری شایستهی چنین حضوری داشته باشیم.
هرکسی، در برابر کسی که دوستش دارد، چنین تجربهای داشته است: حضور محبوب چنان فضای فکری ما را پُر میکند که در هر لحظه و در هر موقعیتی وجودش را احساس میکنیم. وقتی کسی را دوست داریم، این حضور خود بهخود و بدون تلاش در وجودمان جای میگیرد و اثرش را میتوانیم در هر رویدادی در اطراف خود مشاهده کنیم. اما اگر این احساس عشق را نداریم، حداقل میتوانیم با مثبت اندیشیدن در مورد دیگری، احساسی مشابه را تجربه کنیم. تجربهای درونی، چند جانبه و کم و بیش قوی که شدت آن تا حد زیادی بستگی به توجهی دارد که معطوف آن میشود.
در جستجوی روح
مذهبیون قرن حاضر، با در پیش گرفتن روشهایی برای دوباره سازیِ مدرن تصوف کهن و تجدد در معنویت و یا با پراگماتیزم و روشهای شخصیِ پیشرفت روحی و غیره، همچون افرادی معلول و محتاج به اجتماع به نظر میآیند. در چنین دورنمای دلگیری، « معنویت فطری» موردی استثنائی به نظر میرسد که میتواند آینده ای را ترسیم کند که مثل سایرین محتمل به سقوط نباشد. این معنویت، زبانی جدید، عقایدی نیرومند و مفاهیمی در زمینهی تحقیق است. آیا ممکن است معنویت به علم تبدیل شود؟
راه کمال، سیرتکامل فکری
نوشته: فردریک پرالت
راه کمال، مؤلف: دکتر بهرام الهی. انتشارات جیحون.
کتابِ« راه کمال» تألیف دکتر بهرام الهی، که در سال ۲۰۰۲ میلادی منتشر شد، چاپ جدید و تجدید نظر در کتابی است که پیش از آن، چهار بار بین سالهای ۱۹۷۶ و ۱۹۹۲ میلادی انتشار یافته است. ورای محتوای کتاب – که بعدا،ً به طور خلاصه به آن میپردازیم – آنچه توجه ما را به خود جلب میکند، سیرتکامل فکری ای است که در این نسخهها پیوسته تحقق یافته و تا مجموعه کتابهای «مبانی معنویت فکری» امتداد مییابد.
در حقیقت پویایی این فکر و قابلیت آن مبنی بر غنیتر کردن محتوای کتاب و پیوستگی مبانی آن، صفات ویژه ای هستند که در این کتاب به چشم میخورند. مباحث معنوی غالباً در اصول و آداب تغییر ناپذیر و یا تکرار مداوم حقایقی که در گذشته بیان شده، منجمد میگردند. ولی در این کتاب موضوع کاملاً برعکس است: حقیقت گفتار دکتر بهرام الهی بطور دقیق در قابلیت پیشرفت دائمی آن برای رسیدن به اصل و جوهر حقیقت نهفته است.
معنویت، معنویت فطری
معنویت در اصطلاح عام، عبارت از هر چیزی است که به زندگی روح مربوط میشود که گاهی آن را زندگی درونی نیز مینامند. چنین تعریف مبهمی هر گونه برداشتی از معنویت را مجاز میدارد. امروزه وقتی موضوع معنویت مطرح میشود، از هر چیزی، هر چند ضد و نقیض، سخن به میان میآید: از زندگی در دِیر با کارگاههای یوگا، کیمیاگری، تائو، فال ورق و غیره. بازار اعتقادات و معنویات مشکلی با این تضادها ندارد، چنانکه حتی الحاد نیز میتواند به نوعی معنویت محسوب شود.
معنویت از دیدگاه استاد الهی معنایی بسیار دقیق دارد، که به عملکرد دینی یا عرفان سنتی میپیوندد. در معنویت، زندگی روح و فطرت خاص آن مورد نظر است، که از عوامل جسمانی و در مورد انسان بالاخص از قسمت حیوانیاش متمایز است. معنویت از فعالیت در جهت تغییر خود، که منجر به شناخت و دستیابی به چشماندازی برتر از خود و عالم میشود، جداییناپذیر است. «زندگی» روح باید جهت داشته باشد و کمال جهت حرکت روح را تعیین میکند.