عقل سلیم و عقل الهی
با عقل سلیم میتوان به وجود خدا پی بُرد*
عقل قوهای است در انسان که به او امکان درک رابطه علت و معلول و تشخیص درست از نادرست، خوبی از بدی، مفید از مضر و غیره را میدهد. هیچ مخلوقی از ابتدای خلقتش پخته و کامل نیست و عقل انسان نیز در ابتدای خلقتش (عقل عادی) از این قاعده مستثنی نمیباشد. انسان برای برخورداری از عقلی که او را به کمال برساند، موظف است عقل عادی خود را رشد داده و به عقل سلیم تبدیل نماید، یعنی دانۀ عقل سلیم را که در عقل عادی او قرار دارد به جوانه رسانده و آن را رشد دهد و به پختگی برساند.
توجه دائم
طب جدید روح، یا معنویت فطری سرفصل تازهای در تاریخ معرفت انسانی است که راه نوینی برای خودشناسی و خداشناسی در پیش پای جویندگان حقیقت باز کرده است. معنویت فطری ریشه در تجربه و عمل دارد. و به انسان امکان میدهد در چهارچوب یک زندگی طبیعی و مفید در اجتماع، به طور طبیعی روح و روان خود را معناً بیدار و فعال نگه دارد و کمکم به درجهی دقیقتر و عمیقتری از آگاهی و هوشیاری نسبت به خویش برسد.
تمرین فکر و ذکر
اگر هنگام عبادت او را به صورت کسی که رو به روی ما قرار دارد مجسم کنیم، با او طوری حرف نمی زنیم که ندانیم چه میگوییم
راه کمال، ندای عقل سلیم
نوشتۀ فردریک پِرو
دکتر بهرام الهی در کتاب «راه کمال، معرفی فلسفه استاد الهی» به معرفی محورهای اصلی مشی استاد الهی پرداخته است. این کتاب براساس تألیفات و گفتارهای استاد الهی و مثالهایی از عملکرد او در زندگانی نگاشته شده که نویسنده خود ناظر مستقیم آن بوده است.
تنبور استاد الهی در موزه متروپولیتن نیویورک
این نمایشگاه در گالری هاگوپ کوورکیان۱ در بخش هنر اسلامی برگزار شد. در واقع، موزه متروپولیتن اولین موسسه رسمی در امریکا بود که به بررسی موسیقی استاد پرداخت. این نمایشگاه نسبتاً کوچک با استقبال زیادی روبهرو شد، و بیش از ۱۰۰۰۰۰ تماشاگر از کشورهای مختلف به دیدن آن آمدند.
دیگران: آینههایی برای شناخت خود (٢)
از آنجا که ما غالباً صفات مثبت خود را مهمتر از آنچه که هستند تصور میکنیم. در اینجا سعی شده بهجای تمرکز بر صفات مثبتمان به آن صفاتی بپردازیم که نمایانگر نقاط ضعف ما هستند. در زیر چند راه عملی پیشنهاد شده است.
مثلا یکی از همکارانم به من میگوید: «تو اصلا قابل اعتماد نیستی»، یا «تو عمداً قسمتهایی از اطلاعات این پروژه را از من پنهان کردی تا من نتوانم کارم را به درستی انجام دهم … »در این دو مثال ساده، فرد به صریحأ به نقطه ضعف ما اشاره کرده است. در چنین حالتی می توان گفت که آن فرد نقش آینه را برای ما ایفا کرده است.