اثبات وجود خدا (۱): محدودیت ها

 
 
نوشته: سُوفی لُوسُور

فلاسفه از دیرباز برای آشتی دادن عقل و ایمان « دلایلی بر اثبات وجود خدا» ارائه داده‌اند. این دلایل خود شامل استدلال‌های کم و بیش پیچیده‌ای هستند، به طوری که غالباً جای بحث وجدل باقی گذاشته و باید پذیرفت که به ندرت قانع کننده‌اند. پاسکال با رجوع به این دلایل می‌نویسد: « دلایل متافیزیک مبنی بر وجود خدا از استدلال‌ مردم بسیار دور هستند و به علت پیچیدگی زیاد، تأثیر کمی بر ذهن می‌گذارند و حتی در مواردی که برای عده‌ای مفید واقع می‌شوند، اثرشان فقط در حین اثبات دیده می‌شود تا آنجا که بعد از ساعتی نگران می‌شوند که مبادا اشتباه کرده باشند.» ( تفکرات )
 

اعمال نیک بدون توقع

 
 
نوشته: هلنا ورهوون

نیکی کردن، فقط شامل کمک، حمایت یا دلداری دادن به دیگران نیست، بلکه نکته مهم‌تر این است که آن را تا حد امکان بدون توقع انجام دهیم و کوشش کنیم منافع شخصی‌مان را کنار بگذاریم. تأکید می‌شود « تا حد امکان بدون توقع »، چرا که تجربه نشان داده که «بدون هیچ توقع»، ایده‌آلی است که مشکل می‌توان به آن دست یافت و اگر آن را شرط ضروری در انجام عملی«حقیقتاً» اخلاقی بدانیم، از آنجایی که خارج از توان ماست، ممکن است انگیزه‌ی خود را برای انجام آن از دست بد‌هیم. وقتی صحبت از عملی« تا حد امکان بدون توقع » به میان می‌آید، منظور این است که بپذیریم «آنچه سخاوت به نظر می‌رسد، معمولاً جاه‌طلبی نهانی است» (لاروشفوکو) و خود را برای جستجوی نشانه‌های ظریف این منافع شخصی تشویق کنیم. نشانه‌هایی که اگر چند علامت مشخص، واقعیت آن را نشان ندهد، مشاهده نمی‌شوند.
 

اهمیت امروزی کتاب معرفت الروح (قسمت اول)

 
 
پروفسور جیمز موریس متخصص در فلسفه‌ی اسلامی است و در دانشگاه بوستون تدریس می‌کند. او که شهرتی جهانی دارد تحقیقات ارزنده‌ای درباره‌ی متون متافیزیکی ابن عربی و ملا صدرا انجام داده است.

آخرین اثر منتشر شده‌ی او ترجمه‌ی کتاب معرفت‌الروح ( انتشارات سانی۱ ۲۰۰۶) تألیف استاد الهی به همراه مقدمه‌ و یادداشت‌هایی بر کتاب می‌باشد.

در این مصاحبه که توسط سایت OstadElahi-INDEPTH منتشر شده است، پروفسور موریس به شرح دلایلی که او را به بررسی این اثر خاص رهنمون کرده، می‌پردازد. او بر اهمیت و جایگاه معرفت‌الروح در دنیای مدرن تأکید می‌کند و عللی که این کتاب را ورای یک کتاب صرفاً فلسفی فقهی قرار می‌دهد را توضیح می‌دهد و خوانندگان را به برقراری یک ارتباط اساسی بین عقاید استاد الهی و تجربیات معنوی شخصی‌شان تشویق می‌کند.
 

بی‌وفایی دنیا و شکوه از چرخ گردون

 
 
شعر زیر برگرفته از کتاب شاهنامه حقیقت تألیف حاج نعمت‌الله، پدر استاد الهی است. این منظومه‌ی ۱۵۰۰۰ بیتی در سال ۱۲۹۷ ش سروده شده است. در این کتاب حاج نعمت‌الله به شرح حال اولیا، انبیا و چهره‌های برجسته‌ی تاریخ بشریت پرداخته است. این اشعار حاوی مطالبی برای تفکر است که گاه به صورت دعا، گاه پندیات و گاه نیایش بیان شده است.

در این منظومه شخصیت عرفانی حاج نعمت‌‌‌الله و عشق بی قید و شرط او برای خالق و عطش او برای شناخت حقایق معنوی نمایان است. این کتاب همچنین ما را با جو خاص محیط دوران کودکی استاد الهی آشنا می‌کند.
 

سخنرانی دکتر بهرام الهی در مورد خودشناسی و کمال

 
 
دکتر الهیپروفسور بهرام الهی، پس از تکمیل دوره‌ی تخصص جراحی در دانشگاه مون پلیه فرانسه دوران حرفه‌ای برجسته‌ای را در زمینه‌ی پزشکی و علمی در مقام پروفسور جراح اطفال، سرپرست چندین دانشکده‌ی پزشکی و مؤلف چندین کتاب پزشکی آغاز کرد. او در چهل سال گذشته، هم‌زمان با فعالیت حرفه‌ای، مطالعات عمیقی در معنویت و اخلاق، بر اساس مشی پدر، استاد الهی، به عمل آورده‌ است. حاصل این تحقیقات انتشار چندین کتاب است که در میان آنها می‌توان از طب روح و راه کمال نام برد.
 

سه اصل در عمل معنو‌ی

 
 
نوشته: الیزابت پُمپارت

معنای زندگی چیست؟ استاد الهی می‌گوید به کمال رساندنِ روح، یعنی مرحله‌ای که انسان با در نظر گرفتن اقتضای طبیعتش بر امیالش کاملاً مسلط شود و در چنین حالتی است که آزادی درونی حاصل می‌شود. اما چگونه خود را به مرحله‌ی کمال برسانیم؟ از طریق عمل. استاد الهی تأکید می‌کند که در معنویت هم مانند دیگر زمینه‌ها «با تمرین و ممارست می‌توان پیشرفت کرد» گرچه با تفکر و صحبت می‌توان میل به تغییر را در فرد بیدار کرد و راهکارهای مناسب را پیش روی او قرار داد؛ ولی متأسفانه، صحبت و تفکر در مورد یک فضیلت، برای پرورش آن در انسان کافی نیست. بلکه تنها روش ممکن این است که حرف جای خود را به عمل بدهد.

 

هنر گذشت کردن

 
 
نوشته: داک

حکایات شگفت‌انگیز زندگی حضرت مسیح، یکشنبه صبح‌های مرا در کودکی مزین کرده بود. بعدها درگیرو دار فشارهای درونی و ناراحتی‌های بیرونی، بعضی متن‌های مقدس به خاطرم آمد و آنها را قابل عمل و بیش از همیشه باب روز یافتم. یکی از آنها سخنان تکان‌دهنده‌ی مسیح مصلوب، به خدا در مورد بخشش بود: سرور من آنها را ببخش زیرا نمی‌فهمند چه می‌کنند.