هنر گوش دادن
هنر سخنوری وخوب سخن گفتن به تنهایی کافی نیست، بلکه اگر مایلیم از سخنان کسانی که میخواهند دانشی را به ما انتقال دهند، بهرهمند شویم، باید هنر خوب گوش دادن را هم بیاموزیم. این خلاصهای از تز پلوتارک۱دربارۀ «نحوۀ گوش دادن» است و کاملاً با گفتمان امروزه متفاوت است که گوش دادن را شرط اصلی در ایجاد ارتباط واقعی با دیگران میداند و آن را عملکردی ساکت محسوب میکند که میتواند ذهنیت دیگران را برای ما روشن کند تا بتوانیم نیازها، امیال و سرخوردگیهای آنها را بشناسیم. چیزی که در این رسالۀ کوتاه مورد بررسی قرار گرفته، گوش دادن به عنوان «شرط لازم برای یادگیری است». به عبارت دیگر، منظور اینست که چگونه به آنانی که میدانند (یا تظاهر به دانستن میکنند) گوش دهیم تا آنچه را که برای پیشرفت ما در شناخت حقیقت لازم است، کسب کنیم.
فروتنی ۲ – تعریف
… بدین ترتیب او تفکری دوگانه داشت : یکی تفکری که بر طبق آن شاهوار رفتار میکرد و دیگری تفکری که حالت حقیقی وجودش بود. یعنی آگاه بود که موقعیت کنونیاش بر حسب اتفاق بوده است. ( …) ارتباطش با دیگران از طریق طرز فکر اولی بود و برخوردش با خودش از طریق طرز تفکر دومی. (پاسکال)
فروتنی از برجسته ترین صفات در خودشناسی است و مستلزم درکی است روشن و شفاف از آنچه واقعاً هستیم و جایگاهی که در جهان داریم. فروتنی همچنین مستلزم این است که به خود بیطرفانه یا حتی دورادور نظر کنیم و حتی به این معنی است که بتوانیم با طنز به خود نگاه کنیم.
فضیلت
فضیلت به طور خلاصه به معنی ویژگیهای صفاتی متعادل و دائمی است.
هدف از معنویت سیرکمال روح است. اما کمال روح به چه معنایی است؟ از دیدگاه اخلاقی، کمال روح تغییر جوهر روح همراه با رشد تمامی فضیلتهای انسانی در خود است. چنین تغییری خود به خود انجام نمیشود. بلکه شخص باید ابتدا پرورش فکر صحیح دربارهی مفهوم فضیلت داشته باشد تا بتواند آن را در خود پرورش دهد.
گفتارهایی از استاد الهی
گفتار ۴۱۶
دنیا همهاش مکررات است زیرا هر خاطرهای، از بدی یا خوبی، بالاخره میگذرد و فراموش میشود. وظیفه انسانیتی در ما هست که باید انجام بدهیم، یعنی نسبت به همنوع خود مهربان باشیم و خدمت بکنیم و گذشت داشته باشیم، زیرا انتقام هیچوقت لذت ندارد بلکه پشیمانی میدهد، در صورتی که گذشت همیشه لذت دارد.
فروتنی، از کدام «من» ناشی می شود؟ (۱)
فروتنی، زمانی فضیلتی اساسی محسوب میشد، ولی دیگر تمایلی به آن نداریم زیرا ناخودآگاه حس حقارت را که به معنی فرومایگی و بیارزش بودن است در ما تداعی میکند که خوشایند نیست.
حال، چرا این مفهوم را مطرح میکنیم و کاربُرد آن در عمل به اخلاقیات چیست؟ فروتنی میتواند رابطهای را که با خود و با دیگران داریم به نحوی مثبت تغییر دهد.
انگیزه هایی برای نوعدوستی (۲)
نوشته کلود ب. ژ
بعد از خواندن مصاحبۀ دکتر بهرام الهی دربارۀ نوعدوستی، نکتهای که تأثیر زیادی بر من داشت این بود: «کسی که خواهان سیرکمال معنوی است باید نوعدوستی را عملاُ در برنامۀ معنوی خود قرار دهد». در مقالۀ قبلی مفهوم نوعدوستی و ارزش عمل به آن در زندگی روزمره بررسی شد. در این مقاله به این مطلب میپردازم که چرا باید به نوعدوستی عمل کنیم؟
با عمل به نوعدوستی متوجه شدم که این کار بیشتر از همه برای خودم مفید بوده است. اینکه بگوییم نوعدوستی باعث نفع شخصی است ممکن است کمی ناخوشایند باشد و بررسی نوعدوستی از این منظر، ضدونقیض به نظر برسد، زیرا نوعدوستی به معنی عمل بدون توقع و بر حسب وظیفۀ انسانی یا نیت رضایت مبدأ است و باید تنها با نیت نوعدوستی باشد در حالی که در اینجا موضوع نفع شخصی را مطرح کردم.