آینه‌هایی برای نگرش خود

 
 
من تصمیم گرفته‌ام دیگران را همچون آینه‌ در نظر بگیرم. منظور از این کار این است که با مشاهدۀ رفتاری که نسبت به من دارند، اطلاعاتی دربارۀ خودم به دست بیاورم و با تمرکز روی آنها سعی‌ در خودشناسی کنم. یک روز صبح که سر کارمی‌رفتم، همین که ماشین را از گاراژ بیرون آوردم یادم افتاد که تلفنم را در خانه جا گذاشته‌ام. ماشین را جلوی گاراژ پارک کردم و با عجله به خانه برگشتم، تلفن را برداشتم و فورا برگشتم که سوار ماشینم بشوم. در آن حال دیدم پیرزن بد اخلاقی که همسایه مان است دارد عصایش را محکم به چرخ جلوی ماشین می‌زند. با خود گفتم « این همیشه همین طور است. هر وقت ماشینم را چند دقیقه جلوی در گاراژ می گذارم می‌آید و با عصای خود ضربه ای به آن می‌زند.» دیگر طاقت نیاوردم و به او گفتم: «من هیچ وقت بیش از دو دقیقه جلوی در گاراژ معطل نمی شوم. این قدر موضوع را بزرگ نکنید، تازه جلوی گاراژ خودم پارک کرده‌ام…»
 

اختیار خود را به دست چه کسی بسپاریم ؟

 
 
نوشتۀ آرنو تویلیه

انسان دارای اختیار است و این امتیاز استثنائی او را قادر به رسیدن به هدفی می‌کند که برای آن خلق شده است، یعنی کمال. ولی برای رسیدن به این هدف، شخص باید در موقعیت‌های مختلفِ زندگی روزمره؛ مثلاً محیط خانوادگی، حرفه ای و غیره به نحو صحیح از اختیار خود استفاده کند و در راستای هدف معنوی خود، در هر موقعیتی، از خود بپرسد: «چطور و برای چه باید از قوۀ اختیار استفاده کنم؟»

• آیا کاربرد قوۀ اختیار این است که با روشی کاملاً خودخواهانه منافع شخصی‌ام را حفظ کنم؟ چنین روشی مثل این است که اختیار خود را به دست ایگو سپرده‌ام و تصمیماتم بدون در نظر گرفتن ارزش معنوی آن موقعیت و هدف واقعی‌ام است.

• یا برعکس، می‌خواهم از اختیار خود برای انجام وظایف معنوی‌ام، یعنی عمل به اخلاقیات بر حسب وظیفۀ انسانی و جلب رضایت خدا و به منظور تغذیۀ روح خود و پیشرفت در مسیر کمال معنوی بهره ببرم؟ در این صورت، بر انتخاب‌هایی که می‌کنم مسلط هستم، چون در لحظۀ تصمیم‌گیری،‌ احتیاجات منِ حقیقی‌ام را در نظر می‌گیرم و از عواقب مادی و معنوی آن موقعیت آگاهم.

 

علت را در خود بجوییم

 
 
نوشته: ژوزف لوکاندا

«هر چیزی برای انسان اتفاق بیفتد علتش در خود انسان است، خارج از او نیست، پس علت را همیشه باید در خود بیابد. »

مطالعۀ این گفتارِ استاد الهی مرا به تفکر در مسائلی واداشت که مایلم در این مقاله آنها را با شما در میان بگذارم.

ما بیشتر اوقات «تمام دنیا» را مسئول اتفاقات ناخوشایندی می‌دانیم که برایمان پیش می‌آید و برعکس دراتفاقات خوب، خود را طبیعتاً عامل اصلی در نظر می‌گیریم. هرچند همیشه بعد از کمی تفکر متوجه می‌شویم که حقیقت پیچیده‌تر از آنست که به نظر می‌رسد.

برای یافتن علت اتفاقات در خود، در نظر گرفتن دو نکته دارای اهمیت است:

• هر چیزی علتی دارد و ما باید به جای دیدن ظاهر موضوع، سعی کنیم علت را جستجو کنیم .

• در علت اتفاقاتی که برایمان رخ می دهد، ما نقش اصلی را داریم .

 

در جستجوی خدا: گزیده‌ای از کنفرانس پروفسور بهرام الهی

 
 
پروفسور الهیهر چند در معنویت فطری عقل نقشی بنیادین ایفا می‌کند، اما احساسات مثبت نیز در فرایند سیرکمال از اهمیت خاصی برخوردار است.

در گزیدۀ زیر که برگرفته از کنفرانس پروفسور بهرام الهی در تاریخ نوامبر ۲۰۱۱ در دانشگاه سوربن است به این بُعد درونی و شخصی خودشناسی پرداخته شد‌ه است. در این کنفرانس به احساسات خاصی که از ارتباط انسان با خدا و حقیقت ناشی می‌شوند و همچنین لذت غیر قابل توصیف، قوی، عمیق و مطبوع حاصل از درک حقایق الهی اشاره شده است.

 

سهل‌ انگاری

 
 

نوشته: ساندرین دوپلسیس

اگر کسی از ما سؤال کند: «آیا سهل‌انگار هستید؟ » معمولاً جواب مثبت می‌دهیم، چون در غیر این صورت ممکن است از خود راضی به نظر برسیم. برعکس، اگر از ما بپرسند «در چه مواردی و از چه نظر سهل انگار هستید؟»، مسئله به نحوی پیچیده می‌شود. در واقع، چطور می‌توانیم موارد و میزان (گاهی/مرتباً، کم/ زیاد) سهل‌انگاری را در خود تشخیص دهیم، با در نظر گرفتن اینکه سهل‌انگاری پیامد بی‌توجهی است و به وضوح و به طور مستقیم تشخیص داده نمی‌شود یا اینکه، ما به طور کلی اهمیت چندانی به آن نمی‌دهیم.
 

دانشجوی معنوی کیست؟

 
 
استاد الهی معنویت را شاخه‌ای از علم می‌داند و معتقد است کسی که خواهان تحصیل در این زمینه است باید عطش کافی برای درک حقیقت داشته باشد و خواهان پرورش فکر صحیح و رشد عقل سلیم باشد نه رسیدن به حالات فراطبیعی.

در مقالۀ زیر که برگرفته از کتاب راه کمال است. دکتر بهرام الهی با زبانی ساده و صریح به این موضوع پرداخته است.


ویژگی دانشجوی معنوی چیست؟

« دانشجوی معنوی کسی است که تشنه حقیقت باشد»

هر کس، همان طور که هست، با همان ادراک، به دنیای دیگر می‌رود. اگر در اینجا درکی از حقایق معنوی نداشته باشد، در آن دنیا نیز ندارد، آن‌گاه خود را غمگین، سرگردان و گم‌گشته می‌یابد. واقع آنکه در عالم معنا، معلوماتی که صرفاً جنبه فیزیکی و مادی داشته باشد کاربردی ندارد. معلومات شبه الهی هم فاقد ارزش‌ است و بر سردرگمی شخص می‌افزاید. معلومات ضد الهی نیز بارهایی هستند سنگین که از وسعت میدان ادراک شخص می‌کاهند، به سردرگمی‌اش شدت می‌بخشند و تولید غم و رنج اضافی می‌کنند. به طور کلی، در عالم معنا هر کس محصور در میدان ادراک خویش است.
 

تجربیات نزدیک به مرگ

 
 

در سال‌های اخیر تجربیات نزدیک به مرگ ( اِن دی ئی) توجه بسیاری از مردم را به خود جلب کرده است. اما در جامعۀ علمی هنوز این موضوع کاملاً مورد قبول واقع نشده و برخی از پزشکان آن را ساخته و پرداخته مغزی می‌دانند که در شرایط دشوار می‌خواهد به هر ترتیبی شده به حیات خود ادامه دهد. دکتر الکساندر هم یکی از همین پزشکان بود که تجربیات نزدیک به مرگ را وهمیات و ساخته ذهن می‌دانست. تا اینکه خودش در دوران کما یعنی زمانی که جسم فیزیکی‌اش بر اساس موازین کنونی علم پزشکی در موقعیتی قرار داشت که غیر ممکن بود بتواند هیچ چیزی را حس و تجربه کند، به ماورای این جهان سفر کرد و به درک حقایقی نائل شد که بنا به گفتۀ خودش واقعی‌ترین رویداد زندگی‌اش بود.