دوری و دوستی
غیر از افرادی که به آنها علاقهمندیم و از معاشرت با آنها خوشحال میشویم، گاهی نیز با کسانی سروکار داریم که حضورشان برایمان ناخوشایند است و احساسی منفی را در ما برمیانگیزند. وقتی خوب دقت کنیم درمییابیم که این احساسات از نظر «اخلاقی» مناسب نیستند و حدس میزنیم که منشأ آنها ــ اگر نگوییم همیشه ــ اغلب از ضعف اخلاقی خود ماست. مثلاً، در مورد خودم، رقابت با بعضی افراد و جریحهدار شدن غرورم بدون تردید عامل اصلی تنفر یا نارضایتی شدیدم از آنها بوده است. کافی است لبخند یا حرفی را بد تعبیر کنم و آن شخص دشمنی میشود که باید به هر ترتیب او را از بین ببرم.
اعمال نیک بدون توقع
نیکی کردن، فقط شامل کمک، حمایت یا دلداری دادن به دیگران نیست، بلکه نکته مهمتر این است که آن را تا حد امکان بدون توقع انجام دهیم و کوشش کنیم منافع شخصیمان را کنار بگذاریم. تأکید میشود « تا حد امکان بدون توقع »، چرا که تجربه نشان داده که «بدون هیچ توقع»، ایدهآلی است که مشکل میتوان به آن دست یافت و اگر آن را شرط ضروری در انجام عملی«حقیقتاً» اخلاقی بدانیم، از آنجایی که خارج از توان ماست، ممکن است انگیزهی خود را برای انجام آن از دست بدهیم. وقتی صحبت از عملی« تا حد امکان بدون توقع » به میان میآید، منظور این است که بپذیریم «آنچه سخاوت به نظر میرسد، معمولاً جاهطلبی نهانی است» (لاروشفوکو) و خود را برای جستجوی نشانههای ظریف این منافع شخصی تشویق کنیم. نشانههایی که اگر چند علامت مشخص، واقعیت آن را نشان ندهد، مشاهده نمیشوند.
دفتر یادداشت : ابزاری برای عمل به اخلاقیات
دفتر یادداشت در موارد بسیاری میتواند در عمل به اخلاقیات مفید باشد و در فرایند شناخت خود کمکی ارزشمند محسوب شود.
مبارزه با فراموشی، شناخت خود
اولین فایدهی بدیهی یادداشت تجربیات شخصی این است که وسیلهای است برای مقابله با فراموشی و کمک می کند تا توجه خود را بر اتفاقات روزمره زندگیمان متمرکز کنیم، ما را به بررسی آنها تشویق میکند و به ما انگیزه میدهد تا در روزهای بعد برای تصحیح و جبران اشتباهات گذشتهی خود برنامهای تعیین کنیم.
جملاتی برای عبادت
عبادت (به صورت دعا خواندن) همیشه برایم مشکلاتی همراه داشته است. البته در این موضوع شکی ندارم که دعا تجربهای مهم و در ارتباط با واقعیتی اساسی است. با مطالعهی متون بسیاری از «محققین» معنوی (از ادیان و نژادهای مختلف) اهمیت دعا را حس کرده بودم و به آن اعتقاد داشتم. هر بار این متون را میخواندم، به یاد یکی از مقدسین۱ میافتادم که میگفت دعا عطر «وطن اصلی» ما را به مشام میرساند و یا به عبارت دیگر ما را با جهان حقیقی مرتبط میکند. با این حال بین کیفیت دعایم با احساساتی که این نوشتههای زیبا بیان میکردند فاصلهی زیادی بود.
من تعدادی از دعاها را بلد بودم. چندتایی از آنها را انتخاب کردم و سعی میکردم به طور مرتب و با توجه آنها را بخوانم. لحظاتی هم بود که نسبت به آن مبدئی که ما او را خدا مینامیم کششی ناگهانی احساس میکردم. ولی میدانستم که تمام اینها ورد خوانی است، احساساتی زودگذر و تلاشی است که به نتیجه نمیرسد. همیشه از آنچه انتظار داشتم پایینتر بودم.
دفاع از حق دیگری، نوعدوستی (قسمت سوم)
«یک انسان واقعی همیشه نفع دیگران را بر نفع خود ترجیح میدهد، نه این که مانند اشخاص عادی، اول نفع خود را بخواهد و اگر هم شد نفع بقیه را در نظر بیاورد». (آثارالحق)
یکی از جنبههای نوعدوستی با دفاع از حق و یا منافع مشروع دیگری آغاز میشود، مخالفت کردن با بیعدالتی یا سوء استفاده، همدردی و کوشش در رفع علت ناراحتی یا نارضایتی سایرین … عملکردی است که میتوان آن را «رفتار جوانمردانه» نامید. این عملکرد در دو تجربهی مورد بررسی این مقاله به وضوح مشاهده میشود. قبل از آنکه در صدد «خوبی کردن» باشیم، از بروز خسارت و بدی جلوگیری کنیم.
سامریِ نیکوکار، نوعدوستی(قسمت دوم)
روزی میان حضرت مسیح با یک عالم شرع، در مورد اینکه چگونه میتوان « وارث زندگی ابدی شد؟ » بحثی درگرفت. این بحث تحت عنوان «سامریِ نیکوکار» در انجیل لوقا به ترتیب زیر آمده است: عالم شرع طبق آیهی تورات میگوید: «همنوع خود را همچون خود دوست بدار» (۱۹ – ۱۸ ). سپس از مسیح دربارهی معنای واژهی «همنوع» سؤال میکند. حضرت مسیح داستان زیر را تعریف میکند:
« مردی از اورشلیم به اریحا میرود. در راه راهزنان به او حمله میکنند و او را به شدت کتک میزنند و بعد از سرقت تمام داراییاش او را بهحال خود رها میکنند. کشیشی که از آن راه میگذشته، با مشاهدهی مرد مجروح، بدون توقف به راه خود ادامه میدهد. بعد از آن یک کاهن یهودی از آنجا میگذرد و او هم مانند کشیش به راه خود ادامه میدهد.