میراث استاد الهی، استاد ناشناخته تنبور
نویسنده: کلایو بل
در ماه سپتامبر به نیویورک رفتم تا از نمایشگاه کوچکی از آلات موسیقی ایرانی که در موزۀ هنر متروپلیتن برگزار شده بود دیدن کنم. این اتاق با تعداد زیادی تنبور و متون خوشنویسی متعلق به خاندان استاد الهی ( ۱۲۷۴-۱۳۵۳) مزین شده بود. استاد الهی موسیقیدان و عارف بود که در غرب ایران زندگی میکرد. او هنری پنهان داشت و هرگز برای عموم یا در رادیو نمینواخت؛ اما شهرتش در نواختن تنبور به حدی بود که در دهۀ چهل، شخصیتهایی مانند یهودی منوهین رهبر ارکستر و ویولوننواز برجسته و موریس بژار رقصپرداز و رهبر گروههای متعدد باله به دیدارشآمدند. آنها پس از گوش دادن به نوای تنبور او، سازی به ظاهر ساده، مبهوت ماندند. استاد الهی ساعتها موسیقی مینواخت و سرودههای دراویش، قطعات هنری پدرش و حتی رقصهای محلی کردی را با هم تلفیق میکرد و بدیههنوازیهای طولانی بهوجود میآورد. او با استفاده از ده انگشت، با روشی خستگی ناپذیر و متواضعانه ترکیبی از نواهای لطیف سحرآمیز را خلق میکرد.
اعتلای یک سنت موسیقی
پروفسور دورینگ
ردیف موسیقی استاد الهی یکی از رویدادهایی است که قاعدتا باید آن را جزء تاریخ موسیقی شرق دانست، هر چند که به سختی میتوان رد پای آن را در تاریخ گذشته پیدا کرد. ردیف او در همان لحظۀ خاص و ممتازی شکل میگیرد که در آن لحظه، یک هنرمند یا گروهی از هنرمندان، با نبوغ خود موسیقی ساده و یا محلی را متحول میکنند و آن را تبدیل به یک سنت موسیقی هنری یا علمی میکنند و در عین حال، از روندی که از عوامل میراثی و به مفهوم کامل کلمه، مقدس نشأت گرفته است، دور نمیشوند. در واقع، به دست استاد یک سنت موسیقی معنا گرفته، زنده و تازه شده و به راستی اعتلا یافته است. این سخن را در زمینههای مختلف موسیقی او میتوان آشکارا دید: خلاقیت به معنای واقعی کلمه، غایت فن اجرا و سبک موسیقی، بار مثبت موسیقی و تأثیر آن بر سنت موسیقی به طور کلی. و از سوی دیگر کاربرد معنوی موسیقی غنی او، موسیقی را به نهایت شرافت یک هنر میرساند، و در مقولۀ زیباییشناسی، صحت، متانت و ارزش مرجعیت، آن را جلوۀ بینظیری میدهد. و آخر از همه، در فرهنگی اسلامی، جایی که هنر موسیقی با سوءتفاهم و سوء تعبیر روبهرو است، او مشروعیت این هنر را با مباحث فقهی و شرعی نشان داده است (برهانالحق؛ ۳۱-۴۰). در آن محیط، موسیقی را وسیلۀ بیان ایمان و عشق به خداوند دانستن، مخاطرهای بس عظیم بود، اما اقتدار اخلاقی و فکری استاد، و شخصیت وجودی او چنان بود که حتی علما به شنیدن موسیقی او میآمدند.
تنبور، سازی مقدس: هنر استاد الهی
جی. کنت مور سرپرست بخش آلات موسیقی موزۀ متروپلیتن
موضوع نمایشگاهِ «تنبور، ساز مقدس»، بر رابطهای دوجانبه و متحول کننده بین استاد الهی و تنبور متمرکز است، سازی کهن با دستهای بلند که سابقهاش به ۳۰۰۰ هزار سال قبل از میلاد میرسد. در نمایشگاه، بیشتر از ۳۰ اثر از وسایل شخصی استاد از جمله سازهای کمیاب، نسخههای دستنویس، دفترچههای موسیقی، لباس قضایی و اشیای سمبولیک در کنار تعدادی از اشیای کلکسیون موزۀ متروپلیتن به نمایش گذاشته شده تا به روشنی بیانگر این رابطه باشد.
گوش دادن درونی
با اینکه بیش از پنجاه سال است که تنبور میزنم، اما هنوز ظرایف و ریزهکاریهای غیر منتظرهای را در موسیقی پدرم کشف میکنم.
در دستهای استاد الهی، تنبور انگار دارای روح بود و تبدبل به ابزاری میشد برای انتقال احساسات و حالات درونیای که کلمات قادر به توصیف آن نبودند. موسیقی او فارغ از هرگونه خودنمایی، با روشی حسی، دسترسی به بُعد متعالی درونی را میسر میساخت و عمق وجود را مخاطب قرار میداد.
بزرگداشت سازی با چند سیم محدود با قدرت یک سمفونی
بیشتر عارفان ابتدا در اجتماع زندگی میکردند و سپس از آن کناره میگرفتند، اما استاد الهی ( ۱۲۷۵- ۱۳۵۳)، فیلسوف و موسیقیدان برجسته، خلاف این راه حرکت کرد. او دوران کودکی خود را در عزلت سپری کرد و همزمان مهارت خود در نواختن تنبور را در کنار تنبورنوازانی همچون پدرش کامل کرد. سپس، چند سال پس از درگذشت پدر، به تهران آمد و بعدها به حرفۀ قضاوت پرداخت و در پایهگذاری سیستم جدید قانونگذاری ایران نقشی موثر داشت.
تنبور، سازی است که قدمتش به ۵۰۰۰ هزار سال میرسد و به اَشکال متعددی وجود داشته است. این ساز از قرن هفتم هجری در جمعهای اهل حق نواخته میشد و مقدس به شمار میآمد. استاد الهی با ابداعات پُرشمار خود در تنبور، آن را احیا نمود.
مسیر معنوی ما
درک معنوی مستلزم جستجوی فردی است و از هیچ طریق دیگری امکان پذیر نیست. همۀ ما تحت تأثیر چیزهایی هستیم که آنها را واقعیت مینامیم. البته بهتر است در مورد این واقعیتها به تدریج اقدام کنیم. لازم نیست انسان هدف خاصی برای آیندهاش تعیین کند و بخواهد در زمان معینی به شناخت خاصی برسد. حتی اگر قدم اشتباهی برداریم و راه غلطی در پیش بگیریم، هنوز از این تجربه درس مفیدی خواهیم گرفت. به هریک از ما حق انتخاب داده شده تا بتوانیم روحمان را با محیط زیست مادی هماهنگ کنیم. یکی از بروزات این اختیار این است که برای یافتن پاسخ این سؤال که اصلاً چرا به این دنیا آمدهایم، راه معنوی مناسبی برای خود انتخاب کنیم. ما باید در زندگی مسئولیت تصمیماتمان را به عهده بگیریم و دیگران را مسئول نابسامانیهای خودمان ندانیم.