دسته: مقالات

دربارۀ کتاب «با شتاب به پیش»

 
 
bashetab1در مکتب حقیقت، هیچ مذهبی فرقی نمی‌کند. هیچ نژاد و رنگی مطرح نیست و فرقی هم بین اناث و ذکور نیست ( آثارالحق)

قدیسی که در روستای جیحون‌آباد واقع در غرب ایران زندگی‌ می‌کرد ۱ و در سن بیست سالگی بینایی چشمان خود را از دست داد، توانست با بصیرت و خِرَدش نقش و ارزش زنان و دختران روستای زادگاهش را دگرگون کند. او والدین را ترغیب می‌کرد با دخترانشان همانند پسران رفتار کنند؛ به اندازه‌ پسران به تغذیه آنها اهمیت دهند، آنها را به مدرسه بفرستند، حقوقی مساویِ پسران برای آنها قائل شوند و حتی ارث برابر به آنها بدهند. چنین اقداماتی در جامعه مردسالار می‌توانست امنیت او را به خطر بیندازد، ولی او با پشت‌گرمی به نیروی حقایقِ جاودان و اتکا به قدرت معنوی ژرفِ درون، در مقابل مشکلات مختلف اجتماعی و عُرفی کوتاه نیامد و با پختگی خاص خود توانست باورِ خویش را به مرحلۀ عمل در آورد.
 

پاد زهری برای عصبانیت (٢) : محبت

 
 
نویسنده: ماریون ژیمنز

مرحلۀ دوم،‌ یافتن علت عصبانیت، الویت دادن به ارتباط با دیگران، محبت به‌عنوان مادۀ موثر مبارزه.
 

١ – شروع یک تغییر کلی

مروری در تعلیم و تربیت: چندی پیش درکتاب‌های روانشناسی کودک مطالبی در مورد عصبانیت خواندم. در ابتدا دنبال راه حلی برای علل عصبانیت در والدین بودم ولی نکاتی در مورد علل عصبانیت در بچه‌ها پیدا کردم که مرا با خیلی مسائل آشنا کرد. به اعتقاد روانشناسان عصبانیت یک عکس‌العمل طبیعی است که از احساس عجز در مقابل اتفاقات و از سرخوردگی اصل لذت جویی منشأ می‌گیرد. چون فکر بچه هنوز به پختگی نرسیده نمی‌تواند مشکلات و محدودیت‌ها را بفهمد و توجیه کند، و هر چه مطابق خواستۀ او نباشد برایش احساس سرخوردگی به بار می‌آورد. وقتی بچه با بحران‌های عصبی مواجه می‌شود، والدین باید برای او دلایل منطقی آورده و به آرامی و با صراحت، حد مناسب هر چیز را به او نشان دهند. بعد از تفکر در مورد این نکته که واضح به نظر می‌رسد متوجه شدم به‌جای آنکه مثل یک فرد بالغ رفتار کنم، عکس‌العمل‌هایم مانند یک بچه است و عدم موفقیتم‌هایم به جای آنکه از طریق عقل و منطق توجیه شود، به صورت عصبانیت بروز می‌کند. به جای این که مسائل را برای بچه‌هایم توضیح دهم به آنها پرخاش می‌کنم و این باعث خشم بیشتر شده و در نتیجه کار به جای باریک می‌کشد. این مشکل چندین سال است ادامه دارد و من سر در گم شده ام. باید اعتراف کنم که برای بچه‌هایم سرمشق خوبی نیستم و هر بار به جای در پیش گرفتن روشی عقلانی، عکس العمل های شدید از خود نشان می‌دهم.
 

پادزهری برای عصبانیت (١)

 
 

موضوع عصبانیت که در این مقاله مورد بررسی قرار گرفته، حالت برافروختگی‌ای نیست که گاهی با آن مواجه می‌شویم بلکه نیروی مخربی است که می‌تواند باعث از هم پاشیدگی یک زندگی شود و کانون خانوادگی را نابود کند. چنین عصبانیتی حتی اگر با عکس‌العمل بیرونی همراه نباشد، موجب افسردگی و افکار تیره و نگران کننده در شخص می‌شود. اگر هم آن را نادیده بگیریم و حتی برای مدتی تحملش کنیم، بالاخره وقتی با خستگی توأم شود آن را روی دیگران خالی می کنیم و پیامدهایش نیز خارج از اختیار فرد است. حال چطور می‌توان از این دور منفی خارج شد؟ چطور می‌توان عمل مؤثری را شروع کرد. عملی که قدم به قدم و مرحله به مرحله امکان مبارزه با این عیب صفاتی را میسر کند؟ این مقاله که حاصل یک تجربه شخصی است ما را در چنین مبارزه ای وارد می کند. مرحلۀ اول بررسی موقعیت، تشخیص مراحل حساس و فرایند‌های روانی در ارتباط با دیگران و نهایتا پایه گذاری یک برنامه عملی یا یک استراتژی شخصی است. حال ببینیم این برنامه‌ عملی برای ریشه کن کردن این مشکل کافی است؟
 

حق برخورداری از هدایت الهی: چگونه از این حق بهره‌مند شویم؟

 
 
انسان آن چیزی نیست که ما از بیرون مشاهده می‌کنیم. ما با برخورداری از قوۀ عقل و اختیار وظیفه داریم برای نیل به مرحلۀ انسانیت، فعالانه در مسیر سیر کمال معنوی خود قدم برداریم. اما برای آنکه تلاش‌مان در مسیر تکامل واقعی باشد، احتیاج به یک دفترچۀ راهنما داریم که جهت درست و راه عملی رسیدن به آن را نشان دهد. استاد الهی در این زمینه از حق برخورداری از هدایت الهی سخن می‌گوید، حقی که مستقیماً ناشی از وظیفه‌ای است که برای سیر تکامل خود برعهده داریم.
 

علل عصبانیت : نظر شما چیست؟

 
 
عصبانیت در موقعیت‌های گوناگون و به صورت‌های مختلف می‌تواند بروز کند: از رنجش و دلخوری ساده تا خشم مفرط. معمولا تشخیص حالت عصبانیت در خود، کارِ چندان دشواری نیست، اما گاهی عصبانیت به طرز نامحسوسی بروز می‌کند و مانند حائلی جلوی قوه تشخیص ما را می‌پوشاند. البته در مواقعی هم که حالت عصبانیت را در خود تشخیص می‌دهیم ممکن است به سختی بتوانیم آن را کنترل کنیم و از نشان دادن عکس‌العمل خودداری کنیم. همه ما بی شک با چنین موقعیت‌هایی مواجه شده‌ایم. در مقاله زیر با مطرح کردن یک سناریو و چند سوال فرصتی فراهم شده تا به طور عمیق‌تر به این موضوع بپردازیم.
 

حذف مرگ

 
 
0047500 مسئلۀ آگاهی در علم امروز

دکتر سام پرنیا۱ که محقق پیشتاز در زمینۀ مطالعات علمی در مورد مرگ و تجربۀ نزدیک به مرگ است در کتاب اخیر خود «حذف مرگ»۲ حاصل مطالعات و تحقیقاتش در حوزۀ مرگ، رابطۀ ذهن و مغز و طب احیا را در اختیار پزشکان قرار داده و در عین حال به معمای اصلی زندگی انسان پرداخته است: بعد از مرگ و در حین فرایند آن چه اتفاقی برای هوشیاری انسان رُخ می‌دهد.  

استاد خِرَد

 
 
مجلۀ لوموند۱ فرانسه در شماره سپتامبر- اکتبر خود مقاله‌ای با عنوان « استادِ خِرَد» منتشر کرده است. در این مقاله نویسنده به شرح مراحل مختلف زندگی استاد الهی پرداخته است: دوران کودکی و نوجوانی که دور از قیل و قال زندگی و در محیط معنوی خالص سپری شد، دوران جوانی و ورود به زندگی فعال اجتماعی، دورۀ میانسالی و ابداع مشی فکری نوین و سپس دوران بازنشستگی که به تحقیق، تألیف و دیدار بیشتر، با مشتاقان حقیقت پرداخته شد. در زیر، گزیده‌ای از این مقاله، در مورد مشی فکری استاد الهی آمده است.

نقاشی از برونو برسولین