دسته: مقالات

هدف روح زمانی که در دنیاست۱

 
 

نویسنده: دکتر مایکل نیوتن

روح را نمی‌توان تعریف یا اندازه‌گیری کرد. چون آفرینش الهی‌اش در هیچ چارچوب تعریفی نمی‌گنجد. موفق‌ترین گزارش‌ها در مورد جوهر روح، معرف انرژی هوشمندی است که فناناپذیر است و توسط امواج ارتعاشی خاصی از نور و رنگ آشکار می‌شود. تمام انسان‌ها روحی دارند که تا لحظه‌‌ی مرگ به جسم انتخاب شده‌شان متصل می‌ماند. روح‌ها در انتخاب جسم مادی بعدی‌شان نقش دارند. … هر روح یک هویت فناناپذیر منحصر به فرد دارد. وقتی که به یک مغز بشری می‌پیوندد، این «خودِ» روحی با خلقیات احساسی، یا همان «خود» بشریِ آن جسم در هم می‌آمیزد تا شخصیتی واحد اما موقتی برای آن زندگی پدید آورد. معنای ثنویت ذهن ما همین است.

در حالی که خاطرات روح ممکن است به واسطۀ فراموشی از ضمیر خودآگاه فرد پنهان بماند،‌ الگوهای فکریِ روح بر مغز او تأثیر می‌گذارد تا انگیزه‌های لازم برای انجام برخی کارها در او به وجود آید. روح بارها و بارها به جسم می‌آید تا با پرداختن به درس‌های مرتبط با عملکردش در زندگی‌ّهای قبلی، به سطوح بالاتر کمال دست یابد. هر شخصیتی در هر زندگی، سهمی در تکامل روح دارد. دانش و خِرَد روح‌ها از طریق این روندِ یادگیری افزایش می‌یابد. ضمن اینکه در فاصلۀ بین زندگی‌ها، تحت هدایت معلمان روحی‌شان می‌توانند افکار و کردارهایشان در زندگی‌های گذشته را ارزیابی کنند و سطح آگاهی‌شان را ارتقا دهند.  

نمودار «من» و اثر آن در عمل به معنویت

 
 

نویسنده: اس سی آر

دکتر بهرام الهی در دو کنفرانس «روح و من آگاه» و «واقعیت غایی انسان» نموداری از روح انسان یا آنچه آن را «من واقعی» می‌نامد، ارائه می‌دهد. در این نمودار، روح همچون جسم، به صورت یک ارگانیزم واقعی نشان داده شده: ارگانیزم روحی-روانی. این مطلب برای کسانی که در جهت رشد انسانیت خود کار می‌کنند و می‌خواهند قوای مختلف ارگانیزم روحی روانی خود را بشناسند و آن را تحت کنترل خود درآورند می‌تواند مفید باشد.

بررسی این نمودار مرا ترغیب کرد تا آن را در موقعیت‌های گوناگون زندگی روزمره به کار بگیرم. در واقع هر فرد فقط در صورتی می‌تواند حقیقت آن را به طور ملموس تجربه کند که قوای مختلف ارگانیزم روحی روانی خود را در شرایط گوناگون زندگی روزمره به آزمون در آورد. در این مقاله به دو تجربه اشاره می‌شود که به طور وضوح این مطلب را نشان می‌دهند.  

هنر استاد الهی در موزه متروپولیتن

 
 

تالار بزرگ موزه متروپولیتن نیویورک در تاریخ‌ ۱۶ و ۱۷ فروردین ۱۳۹۸ شاهد برنامه‌های متعددی پیرامون هنر تنبور استاد الهی( ۱۳۵۳-۱۲۷۴) بود.
یکی از این برنامه‌‌ها، نواختن قطعه‌ای از رپرتوار استاد الهی توسط دکتر شاهرخ الهی بود.
اخیراً کانال رادیویی اِن وای پی آر۱ برنامه‌ای را به این رویداد اختصاص داده است. در ادامه، گزارش جان شیفر۲ درباره هنر استاد الهی را می‌شنویم.

تا چند لحظۀ دیگر شما را به صحنۀ تالار گریس رینی راجرز۳ در موزۀ متروپولیتن می‌بریم. در این برنامه موسیقی زنده‌ای از موسیقی‌دان و عارف ایرانی قرن بیستم، استاد الهی، توسط پسرش دکتر شاهرخ الهی با تنبور نواخته می‌شود. صدای اکوستیکی که قرار است شما را به مکانی دیگر ببرد، و حالت ذهنی‌تان را تغییر دهد. این نکته‌ در هر سه قطعۀ مختلفی که امشب می‌شنویم، مشترک است، ولی این تنها چیزی نیست که این سه قطعه اشتراک دارند.
 

سازهای استاد الهی

 
 
موزه متروپولیتن نیویورک در سال ۱۳۹۳ش، با برگزاری نمایشگاهی به نام «تنبور مقدس: هنر استاد الهی» برای اولین بار به معرفی موسیقی استاد و نقش او در تعالی هنر تنبور در هر دو زمینۀ فن و اجرا پرداخت. بنا بر آمار این موزه بیش از ۱۰۰۰۰۰نفر از کشورهای مختلف جهان از این نمایشگاه دیدن کردند، همزمان رسانه‌های جمعی مقاله‌های مختلفی در این زمینه نوشتند.

در ماه فروردین ۱۳۹۷ش، موزه متروپولیتن یکی از تنبورهای استاد را در بخش گالری آلات موسیقی که به تازگی بازگشایی شده بود، قرار داد. در کنار این ویترین ویدیوی کوتاهی در مورد هنر استاد الهی به طور مرتب پخش می‌شود.
 

نفس اماره در منظومۀ شیخ عطار نیشابوری

 
 
 
نفس اماره

(نفس اماره در منظومۀ شیخ عطار نیشابوری)۱
 

نفس اماره از غرایز و طبیعت حیوانی سرچشمه می‌گیرد و منشأ هوا و هوس نفسانی می‌باشد. پیروی از آن انسان را از راه خدا دور کرده و به سوی قهقرا می‌کشاند۲. تا زمانی‌که روح ملکوتی به میزانی از پختگی نرسد انسان نمی‌تواند به وجود نفس اماره در خود پی‌ببرد. زیرا نفس اماره برای غافل کردن انسان به ترفندهای گوناگون متوسل می‌شود که دائماً با رهنمودهای عقل سلیم مخالفت می‌کند.
 

عقل سلیم و عقل الهی

 
 

با عقل سلیم می‌توان به وجود خدا پی‌ بُرد*

 

عقل قوه‌ای است در انسان که به او امکان درک رابطه علت و معلول و تشخیص درست از نادرست، خوبی از بدی، مفید از مضر و غیره را می‌دهد. هیچ مخلوقی از ابتدای خلقتش پخته و کامل نیست و عقل انسان نیز در ابتدای خلقتش (عقل عادی) از این قاعده مستثنی نمی‌باشد. انسان برای برخورداری از عقلی که او را به کمال برساند، موظف است عقل عادی خود را رشد داده و به عقل سلیم تبدیل نماید، یعنی دانۀ عقل سلیم را که در عقل عادی او قرار دارد به جوانه رسانده و آن را رشد دهد و به پختگی برساند.
 

توجه دائم

 
 
«به یاد آن‌که بر سفینۀ هستی فرمان می‌راند»
 
این مکتب مانند طب جدیدی است که بعد از سالیان متمادی ریاضت و تجربه و تحقیق دریافتم باید این‌طور باشد. در حقیقت تجربیاتی است که خودم به دست آوردم .*
 
OE2طب جدید روح، یا معنویت فطری سرفصل تازه‌ای در تاریخ معرفت انسانی است که راه نوینی برای خودشناسی و خداشناسی در پیش پای جویندگان حقیقت باز کرده است. معنویت فطری ریشه در تجربه و عمل دارد. و به انسان امکان می‌دهد در چهارچوب یک زندگی طبیعی و مفید در اجتماع، به طور طبیعی روح و روان خود را معناً بیدار و فعال نگه ‌دارد و کم‌کم به درجه‌ی دقیق‌تر و عمیق‌تری از آگاهی و هوشیاری نسبت به خویش برسد.