آیا میتوان معنویت را به روش علمی بررسی کرد؟

«خدا در همه چیز و در همه جا و با همه هست. در خواب یا در بیداری، مستقیم یا غیر مستقیم، از طریق مأمورین خود یا نزدیکان ما، یا به هر ترتیب دیگری، حتی توسط عابری در خیابان، خداوند با هر یک از ما رابطه برقرار میکند. اما برای شنیدن و فهمیدن پیام های او باید نحوهی تشخیص آنها را بیاموزیم».
در آن موقع متوجه شدم که اگر میخواهم ارتباطی درونی با خدا برقرار کنم، باید نحوهی رمزگشایی پیامهایش را بیاموزم. چنین برداشتی مرا به سوی تلاشی مستمر رهنمون کرد که حاصل آن در کتاب اخیرم با نام رمزگشایی پیام های معنوی در زندگانی روزمره ۱ منتشر شده است.
اثبات وجود خدا (۳): پرورش دید
پاسکال حقداشت، دلایل مبنی بر وجود خدا برای معتقد کردن افراد بیایمان کافی نیست. برای شناخت وجود خدا به چیزی بیش از «استدلالات منطقی» نیازمندیم. حال باید دید آن چیز چه میتواند باشد؟ استاد الهی، در فصل اول کتاب معرفتالروح « ندای وجدان» را به عنوان ابزاری درونی در نظر میگیرد که میتواند به وجود خدا گواهی دهد. منظور از «ندای وجدان» چیست؟ منشأ آن چیست و چگونه میتواند ما را به شناخت وجود خدا رهنمون کند؟
اثبات وجود خدا (۲) : اثرات
دلایلی که فلاسفهی شرقی و غربی مبنی بر اثبات وجود خدا ارائه دادهاند، به منظور متقاعد کردن افراد بی ایمان نبوده. استاد الهی هم در نگارش فصل اول کتاب معرفت الروح که مربوط به اثبات صانع تعالی میباشد آگاه بود که این دلایل چیزی را به افراد بی ایمان ثابت نمیکنند. زیرا در جای دیگر در جواب به شخصی که میپرسد برای کسی که به خدا معتقد نیست چه دلیلی می توان آورد پاسخ میدهد: «دلیلی نمیتوان آورد. به فرض این که شما تمام دلایل عالم را بیاورید میگوید… خب، نشانم بده، خدا را نشانم بده. باید خود شخص فکر کند و بسنجد و به قلبش هم رجوع کند تا به مبدأ معتقد شود.» (آثارالحق جلد ۲ گفتار ۲۸۵).
به همین دلیل در پایان مقالهی قبلی این سؤال مطرح شد که چرا یک فصل مفصل از کتاب معرفتالروح به اثبات وجود خدا اختصاص داده شده است؟
اثبات وجود خدا (۱): محدودیت ها
فلاسفه از دیرباز برای آشتی دادن عقل و ایمان « دلایلی بر اثبات وجود خدا» ارائه دادهاند. این دلایل خود شامل استدلالهای کم و بیش پیچیدهای هستند، به طوری که غالباً جای بحث وجدل باقی گذاشته و باید پذیرفت که به ندرت قانع کنندهاند. پاسکال با رجوع به این دلایل مینویسد: « دلایل متافیزیک مبنی بر وجود خدا از استدلال مردم بسیار دور هستند و به علت پیچیدگی زیاد، تأثیر کمی بر ذهن میگذارند و حتی در مواردی که برای عدهای مفید واقع میشوند، اثرشان فقط در حین اثبات دیده میشود تا آنجا که بعد از ساعتی نگران میشوند که مبادا اشتباه کرده باشند.» ( تفکرات )
بیوفایی دنیا و شکوه از چرخ گردون

در این منظومه شخصیت عرفانی حاج نعمتالله و عشق بی قید و شرط او برای خالق و عطش او برای شناخت حقایق معنوی نمایان است. این کتاب همچنین ما را با جو خاص محیط دوران کودکی استاد الهی آشنا میکند.
سه اصل در عمل معنوی
معنای زندگی چیست؟ استاد الهی میگوید به کمال رساندنِ روح، یعنی مرحلهای که انسان با در نظر گرفتن اقتضای طبیعتش بر امیالش کاملاً مسلط شود و در چنین حالتی است که آزادی درونی حاصل میشود. اما چگونه خود را به مرحلهی کمال برسانیم؟ از طریق عمل. استاد الهی تأکید میکند که در معنویت هم مانند دیگر زمینهها «با تمرین و ممارست میتوان پیشرفت کرد» گرچه با تفکر و صحبت میتوان میل به تغییر را در فرد بیدار کرد و راهکارهای مناسب را پیش روی او قرار داد؛ ولی متأسفانه، صحبت و تفکر در مورد یک فضیلت، برای پرورش آن در انسان کافی نیست. بلکه تنها روش ممکن این است که حرف جای خود را به عمل بدهد.
هنر گذشت کردن
حکایات شگفتانگیز زندگی حضرت مسیح، یکشنبه صبحهای مرا در کودکی مزین کرده بود. بعدها درگیرو دار فشارهای درونی و ناراحتیهای بیرونی، بعضی متنهای مقدس به خاطرم آمد و آنها را قابل عمل و بیش از همیشه باب روز یافتم. یکی از آنها سخنان تکاندهندهی مسیح مصلوب، به خدا در مورد بخشش بود: سرور من آنها را ببخش زیرا نمیفهمند چه میکنند.