دسته: مقالات

تحقیقات علمی در زمینۀ زندگی‌های گذشته (قسمت آخر)

 
 

نوشتۀ آلن کارده

در مقاله قبلی اولین عاملی که مؤید فرضیه زندگی‌های متوالی است، شرح داده شد. در این مقاله به عامل دوم می‌پردازیم:

۲ – «شواهد» پیش بینی نشده که از طریق افراد به دست آمده‌اند.

برخی از دانشمندان شکاک، روش برگشت به گذشته و هیپنوتیزم را مورد تردید قرار داده و چنین استدلال می‌کنند که ضمیر ناخود آگاه افراد مورد مطالعه ممکن است تحت تأثیر امیال، آرزوها، خاطرات گذشته یا کتاب‌هایی که خوانده و فراموش کرده اند، قرار گیرد.
تعدادی از پژوهشگران تحقیقات خود را روی اتفاقاتی که فی‌البداهه، بدون فکر قبلی و بدون دخالت عوامل بیرونی رخ می‌دهند، متمرکز کرده‌اند. حالت پیش‌دیده یا«دِژا وو» یکی از این روش‌هاست، هر چند استفاده از آن از نظر علمی کار دشواری می‌باشد.
 

تحقیقات علمی امروز در زمینۀ زندگی‌های‌ گذشته

 
 

نوشتۀ آلن کارده

در سال های اخیر، مبحث اعتقاد به وجود زندگی‌های گذشته که قبلا در زمرۀ اسرار ناگفتنی بود، به راحتی در اجتماع مورد بحث قرار می‌گیرد. آماری که در کشورهای غربی گرفته شده نشان می‌دهد:

•    ۲۰ تا ۲۵ درصد از مردم غرب (اروپا و آمریکای شمالی) به وجود زندگی‌های گذشته اعتقاد دارند.
•    این رقم در افرادی که به خدا معتقدند ۵۰ درصد،
•    و در افرادی که تجربۀ نزدیک به مرگ داشته اند ۷۵ درصد می‌باشد.

در سطح جهانی می‌توان به صراحت گفت که نیمی از جمعیت سیارۀ ما یعنی تقریبا ۳,۵ میلیارد نفر به وجود زندگی‌های گذشته معتقدند.
 

نشان وحدت

 
 
حاج نعمت‌الله مکری جیحون‌آبادی جزو مربیان ذات‌داری بود که از طرف یکتا مأموریت هدایت داشت. با اینکه در ظاهر استاد و راهنما و حتی مشوقی نداشت، هرگز در هدفش دچار تردید نشد و فریب سراب‌های به ظاهر معنوی و گمراه ‌کننده را نخورد. ذات قوی او می‌توانست حقایق الهی واقعی را که در پشت ظواهر و صحنه‌سازی‌ها پنهان شده، تشخیص دهد.

تعلیمات این مربی برگزیده که حاصل معرفتی فراعلی بود، همواره پیروان صادقش را که دست «شرط» به او داده بودند، در مسیر حرکت روحی به سوی مبدأ محفوظ نگه می‌داشت و آفات ظاهر و باطن را از آنها دور می‌کرد.
 

علت را در خود بجوییم

 
 
نوشته: ژوزف لوکاندا

«هر چیزی برای انسان اتفاق بیفتد علتش در خود انسان است، خارج از او نیست، پس علت را همیشه باید در خود بیابد. »

مطالعۀ این گفتارِ استاد الهی مرا به تفکر در مسائلی واداشت که مایلم در این مقاله آنها را با شما در میان بگذارم.

ما بیشتر اوقات «تمام دنیا» را مسئول اتفاقات ناخوشایندی می‌دانیم که برایمان پیش می‌آید و برعکس دراتفاقات خوب، خود را طبیعتاً عامل اصلی در نظر می‌گیریم. هرچند همیشه بعد از کمی تفکر متوجه می‌شویم که حقیقت پیچیده‌تر از آنست که به نظر می‌رسد.

برای یافتن علت اتفاقات در خود، در نظر گرفتن دو نکته دارای اهمیت است:

• هر چیزی علتی دارد و ما باید به جای دیدن ظاهر موضوع، سعی کنیم علت را جستجو کنیم .

• در علت اتفاقاتی که برایمان رخ می دهد، ما نقش اصلی را داریم .

 

دانشجوی معنوی کیست؟

 
 
استاد الهی معنویت را شاخه‌ای از علم می‌داند و معتقد است کسی که خواهان تحصیل در این زمینه است باید عطش کافی برای درک حقیقت داشته باشد و خواهان پرورش فکر صحیح و رشد عقل سلیم باشد نه رسیدن به حالات فراطبیعی.

در مقالۀ زیر که برگرفته از کتاب راه کمال است. دکتر بهرام الهی با زبانی ساده و صریح به این موضوع پرداخته است.


ویژگی دانشجوی معنوی چیست؟

« دانشجوی معنوی کسی است که تشنه حقیقت باشد»

هر کس، همان طور که هست، با همان ادراک، به دنیای دیگر می‌رود. اگر در اینجا درکی از حقایق معنوی نداشته باشد، در آن دنیا نیز ندارد، آن‌گاه خود را غمگین، سرگردان و گم‌گشته می‌یابد. واقع آنکه در عالم معنا، معلوماتی که صرفاً جنبه فیزیکی و مادی داشته باشد کاربردی ندارد. معلومات شبه الهی هم فاقد ارزش‌ است و بر سردرگمی شخص می‌افزاید. معلومات ضد الهی نیز بارهایی هستند سنگین که از وسعت میدان ادراک شخص می‌کاهند، به سردرگمی‌اش شدت می‌بخشند و تولید غم و رنج اضافی می‌کنند. به طور کلی، در عالم معنا هر کس محصور در میدان ادراک خویش است.
 

تجربیات نزدیک به مرگ

 
 

در سال‌های اخیر تجربیات نزدیک به مرگ ( اِن دی ئی) توجه بسیاری از مردم را به خود جلب کرده است. اما در جامعۀ علمی هنوز این موضوع کاملاً مورد قبول واقع نشده و برخی از پزشکان آن را ساخته و پرداخته مغزی می‌دانند که در شرایط دشوار می‌خواهد به هر ترتیبی شده به حیات خود ادامه دهد. دکتر الکساندر هم یکی از همین پزشکان بود که تجربیات نزدیک به مرگ را وهمیات و ساخته ذهن می‌دانست. تا اینکه خودش در دوران کما یعنی زمانی که جسم فیزیکی‌اش بر اساس موازین کنونی علم پزشکی در موقعیتی قرار داشت که غیر ممکن بود بتواند هیچ چیزی را حس و تجربه کند، به ماورای این جهان سفر کرد و به درک حقایقی نائل شد که بنا به گفتۀ خودش واقعی‌ترین رویداد زندگی‌اش بود.  

دنیا و برزخ : الهام یا فرضیه‌ای منطقی؟

 
 
نوشته: بولو

این مقاله به دنبال کامنتی در مقالۀ «اندیشۀ استاد الهی در هفت اصل» در قسمت «عوالم و برزخ» نوشته شده است. در این کامنت این سؤال مطرح شده که اگر بخواهیم با بینشی منطقی به موضوع معنویت بپردازیم، برداشت ما از عوالم و برزخ چگونه باید باشد؟ آیا باید بدون چون وچرا آنچه را در مورد این عوالم گفته شده بپذیریم یا اینکه امکان وجود این عوالم را به روشی منطقی بررسی کنیم.

یک روش‌ برای درک «منطقی»عوالم و برزخ، تفکر بر مفهوم«عدالت مطلق الهی» است. موارد زیر را در نظر بگیریم: یا عدالت الهی وجود دارد (خدا عادل است) یا اینها خیالاتی بیش نیست.