راه کمال از دیدگاه استاد الهی
در این بلاگ بارها به موضوع دین و زندگی معرفتمحور پرداختهام و تقریباً همیشه آن را از دیدگاه مسیحیت بررسی کردهام. اما نباید نسبت به ادیان و اعتقادات دیگر هم بیاعتنا باشیم زیرا این کار ممکن است بخش بزرگی از تعلیمات و آینده معنویمان را به خطر بیندازد. دکتر بهرام الهی، در کتاب راه کمال، مقدمهای روشن و برجسته از مشی فکری پدرش، استاد الهی و مراحل مختلف لازم برای سیر کمال را ورای هرگونه جزمگرایی یا تعصب دینی تشریح میکند و تصویر زندهای از معنویت را ارائه میدهد.
از نظر من هیچچیز ویرانکنندهتر از بیابان معنویای نیست که چندین دهه است وارد آن شدهایم. خداناباوری، دگماتیسمی (جزمگرایی) است مانند سایر دگماتیسمها و از این نقطه نظر تفاوتی با آنها ندارد. و فلسفههای مادهگرایِ خداناباوری، مانند فلسفه میشل انفره، از اعتبار بیشتر یا کمتری نسبت به سایر فلسفهها یا اعتقادات برخوردار نیستند. آنها محوری، مثلاً قدسیگونه، را معرفی میکنند که غالباً دور آن میچرخند، بیآنکه تفکر انتقادی مناسبی به آن اضافه کنند.
چه به خدا اعتقاد داشته باشیم چه اعتقاد نداشته باشیم، سؤالات تغییری نمیکنند. واضح است که منظورم سؤالات بنیادین است. سوالاتی در مورد هستی که در لحظهای از مکث فکری، بیاختیار، به ذهنمان هجوم میآورند: چرا به زمین آمدهایم؟ چه کار باید بکنیم؟ بعد از مرگ به کجا میرویم؟
فقط اشخاص ناآگاه اصلاحناپذیر، به هر وسیلهای شده به انکار جنبه بنیادین و اجتنابناپذیر این سوالات اصلی که هیچکس نمیتواند در زندگی آنها را نادیده بگیرد، ادامه میدهند. مارگریت یورسنار در کتاب «اثر شب» میگوید: «چه کسی میتواند تا این حد نادان باشد که بمیرد قبل از آنکه حداقل گشتی در اطراف زندانش نزده باشد؟»
دکتر بهرام الهی، در کتاب راه کمال، که از زمان اولین انتشارش تا به امروز به یک کتاب کلاسیک تبدیل شده، با ارائه مقدمهای روشن و واضح از مشی فکری پدرش استاد الهی، تلاش کرده عمق آموزههای او را برای خواننده امروز نظاممند کند.
هیچکس نمیتواند بگوید که این کتاب به کارش نمیآید. اگر فردی کنجکاو هستیم و از ذهنی باز برخورداریم، و کمی هم به خرد و معرفت علاقه داریم، این کتاب دویست صفحهای برای ماست. هیچ مطلب بازدارندهای در این کتاب نیست. نویسنده با زبانی ساده راه را به ما نشان میدهد تا ما گمگشتگان را راهنمایی کند و در مسیر جدیدی ببرد. مسیری که دیگر هرگز ترک نخواهیم کرد. ما زمانی در طول زندگیمان، راه درست را که چیزی جز راه خدا نیست، بی آنکه متوجه باشیم، گم کرده بودیم. ناگفته پیداست که این راه مسلما در درون خود ماست.
ما انسانها چنان دور افتادهایم که به کتاب قابل دسترسی نیاز داریم تا مسیری را که استاد الهی آن را «هدایت الهی» مینامد به ما نشان دهد. زیرا « ما از نظر معنوی در خودبیخبری معنوی به سر میبریم، نمیدانیم واقعا چه کسی هستیم، از کجا میآییم، چرا در این دنیا هستیم، و اگر دنیایی بعد از این دنیا وجود دارد، بعد از مرگ به کجا خواهیم رفت.»۲
این کتاب به تعداد زیادی از ما امکان میدهد، به برکت توضیحات ساده و دقیق که هدفش هم تبلیغ نیست( بلکه همراهی ما در مسیر سیر کمال درونیمان است) شناخت بهتری از اسلام و قران پیدا کنیم.
روح ملکوتی چیست؟ روح بشری چیست؟ چرا جهان معنا دارد؟ وظیفه ما در اینجا چیست؟ برزخ چیست؟ جهانهای ابدی از چه تشکیل شدهاند؟ آیا بهشت و دوزخ وجود دارند؟ وقتی در قران سخن از «اقیانوس حقیقت» به میان میآید منظور چیست؟ به کجا برمیگردد؟ آیا ما از اختیار برخورداریم؟ بدی چیست؟ چرا رنج میبریم؟ مرد و زن چه هستند؟ آیا تفاوتی بین آنهاست؟ رفتار ما چگونه باید باشد؟ چطور فرزندانمان را تربیت کنیم؟ عبادت چیست؟ توجه در دنیا یعنی چه؟ دامهای معنوی کدامند؟
اینها سوالاتی هستند که نویسنده تلاش کرده به زبان ساده به تمامی آنها پاسخ بدهد. آنچه میتوانم از این صفحات برداشت کنم اینست که تمام پاسخها ابزار آموزشی مناسبی هستند. واضح است که میتوان به انجیل یا آیین بودایی رجوع کرد. هیچکس نیاز ندارد برای یافتن راه حلی مناسب برای زندگی خوب، این صفحات را مطالعه کند. متنهایی از رواقیون یا افلاطون، احتمالا برای این منظور کافی هستند. اما من با خواندن این صفحات چنان به وجد امدم که شخصا خواندن آن را توصیه میکنم.
در این کتاب در چند سطر منظور از دین را بهتر درک میکنیم و متوجه میشویم که دین دارای دو وجه است و «اگر مومن در مرحله آیینی دین متوقف شود، احتمالا به بهشتی که پیامبرش وعده داده دست خواهد یافت. اما اگر خواهان کمال است، باید فعالانه به مرحله معنوی دین وارد شود. »۳
از نظر مؤلف، مرحله معنوی، چیزی جز حاصل و ادامه مرحله آیینی نیست. او میگوید: «مطالعه متون مقدس اکثر اوقات به تعابیر ظاهری که منشا تناقض و سردرگمی است محدود میشوند.»۴
بنابراین در حقایق واقعی است که جوهر تمام ادیان وحی شده را میتوان یافت. لازم است بدانیم که دکتر الهی به خوبی نشان داده که ادیان نمیتوانند با یکدیگر در رقابت باشند، زیرا خدا، یکتاست. (در این مورد به آموزههای فلوطین یا باروخ اسپینوزا رجوع کنید که به نظرم برای درک معنی دین و چگونه یک مومن خوب باشیم مهم است. یعنی خداترس بودن به معنی اینکه رفتارمان باید نمونه باشد).
دین چیزی جز یک راهنمای عملی نیست برای « شناخت اصول اخلاقی و الهی صحیح» و آموختن عمل صحیح به آنها. پس همانطور که رمی براگ در کتابش به نام « از دین نهراسیم» گفته است: «دین نابودکننده نیست! انسان را ضعیف نمیکند! محدود کننده نیست! برعکس… .»
کتاب را بخوانید و بدون شستشوی مغزی این دوران بیخدایی، درباره آن تفکر کنید.
۱ – نویسنده و منتقد ادبی فرانسوی. او در این مقاله به بررسی چاپ جدید کتاب راه کمال پرداخته است.
۲ – راه کمال، فصل ۵، انتشارات البن میشل ، ۲۰۱۸، فرانسه.
۳ – راه کمال، فصل بیستم
۴ – همانجا
با سلام خدمت متیس عزیز و دوستان گرامی
به سهم خویش از جناب آقای پروفسور بهرام الهی بخاطر تمامی زحماتشان و بالاخص چاپ و ارائه کتاب راهنمای عملی که دراین سیاهی شب و عصریخبندان معنوی چراغ روشنی است برای حق جویان واقعی, بینهایت سپاسگزارم
سلام
با خواندن این کتاب از وسعت اطلاعاتی که در این کتاب علمی برای معنویت ارایه شده ،در مرحله ی اول کاملا بهت زده می شوی و در فکر فرو می روی که در این زمانه اشفته و سرگردانی انسان که هیچ دستگیر درستی برایش وجود ندارد و به هر چه متوسل می شوی سر از ناکجا اباد در می آوری،این کتاب دری از آسمان به روی انسان گشوده است که با خواندن و عمل به آن می توانی هم زندگی درستی داشته باشی و هم نسبت به سرنوشت معنوی خودت آگاهی درستی پیدا کنی.آنچه این کتاب را استثایی کرده است ،ترکیب اصول تمام ادیان الهی با روشی علمی برای عمل به اخلاقیات و اصول درست و واقعی انسانی است.دریای معنویت است که اگر به کتاب دیگری برای زندگی درست دسترسی نداشته باشی،این کتاب تو را کفایت می کند.چگونه می توان این نعمت را سپاس گفت؟
Comment 2
با سلام و درود بی پایان خداوند برشما دست اندرکاران این سایت، گوهربار متیس بلاگ باد.
در کتاب راه کمال چاپ۱۳۸۲ص ۱۷آمده است:
در روش ابدعی خویش برای سیر کمال روحی،استاد پیروی
کورکورانه و اجباری را مردود می داند. از دیدگاه او، نیل به معرفت واقعی، مستلزم داشتن اختیار، قبول مسئولیت، کسب تجربهٔ شخصی و عمل به اصول صحیح است. او همواره کوشش داشت با استفاده از یافته های معنوی و تجربیات خود، به نیازهای روحی انسان عصر حاضر، پاسخ
گوید…. و ادامه فرمایش
نگاه به معنویت به عنوان علم، از محورهای اساسی اندیشهٔ استاد است. از دیدگاه او معنویت_که آن را طب روح می خواند_به فرد یا گروه خاصی تعلق ندارد، بلکه همانند علم طب همهٔ انسان هارا در بر میگیرد.
و یا در گفتار۳۱۷آثارالحق چنین آمده است _
دو چیز است که بر روی حقیقت پرده می کشد و آن را از نظر مکتوم می دارد:((بغض زیاد)) و ((حب زیاد)). برای جست و جوی حقیقت باید حب و بغض را از خود دور کرد.
و در گ۴۲۰ ج ۱
وقتی شخص جنبهی حب و بغض و تقلید را کنار گذاشت و چشم دل باز کرد، حقیقت برایش آشکار میشود.
این مقاله نوید دهنده جهانی شدن مرام و طرزتفکر استاد الهی است. شنیدن توصیه مطالعه کتاب راه کمال از زبان کسی که در موضوع دین و زندگی معرفتمحور به زعم خود “ تقریباً همیشه آن را از دیدگاه مسیحیت بررسی کردهاست”، نشان دهنده گرایش محققین سایر ادیان الهی (و قطعاً بسیاری از رهبران ادیان، مذاهب و شاخه های سلوکی آنان) به آموزه های پربار استاد الهی است که به دور از هرگونه جزمگرایی و یا تعصب به دین یا مذهبی بخصوص، فاصله یا تضادی با آموزه های هیچیک از ادیان الهی حقیقی ندارد.
پر واضح است که زحمات دکتر بهرام الهی در ارائه این آموزه ها درقالب چندین کتاب و سخنرانی سبب اینگونه گرایشهاست، چرا که ایشان بزبان علم امروز مشی فکری پدرشان را بازبانی قابل فهم برای همگان ارائه میدهند.
با سلام و تشکر از متیس عزیز برای مقالات تفکر برانگیز.
یکی از واحدهای اصلی اموزشی, سیستم دانشگاهی سیر کمال روحی, تکمیل انسانیت است. پرفسور بهرام الهی در کتاب پایه های سیر کمال روحی انسان, در پاسخ به این سوال که چگونه انسانیت مان را تکمیل کنیم این مفهوم را در سیآله فکری خواننده منتقل می کنند که « به خود بقبولانیم که در طول زندگی روزمره و دربر خورد با دیگران بکوشیم خودمان را به جای انها بگذاریم و هر چه رابرای خودمان نیک می دانیم و به ان عمل می کنیم ٫همان را برای دیگران نیز نیک بدانیم و به ان عمل کنیم ٫ و هر چه را برای خودمان بد می دانیم و از خود دور می کنیم٫ همان را برای دیگران نیز بد بدانیم و در حد امکان از ان ها دور کنیم.
منظور از دیگران٫.در درجه ی اول انسان های دیگر است.»
وظیفه انسانی و مسولیت «من انسان» در پاندمی ویروس کرونا:
یکی از چشمگیر ترین اثرات دوران کرونا و انسان حاضر, ضربه بر پوسته بی خبری خود اگاهی عادی که دردل ایگو اشیانه گزیده است و در امنیژا به سر می برد.
… مسئولیت و وظیفه انسانی در قبال آن نه از “چه کسی مقصر است” بلکه “چه کاری باید بکنیم؟”ناشی می گردد .مسئولیت و وظیفه رو به جلو برای مقابله با بیماری همه گیر کرونا ویروس و فکر کردن در مورد آنچه که باید در جهان انجام دهم است.
حتی اگر همه دولتها اقداماتی مؤثر انجام می دادند ، اما من بر حسب وظیفه انسانی٫ با ماندن در خانه و شستن دست خود سهم خود را انجام ندهم از این بحران جلوگیری نمی شود.
در این دوران طیف وسیعی از حقوق و وظایف برای تکمیل انسانیت بر عهده بازیگران تاریخ بشری به منظور حرکت در مسیر انسانی گسترده شده اعم از اموزش و پروراندن فکر صحیح در خود و تاثیر گزاری عملی این ویو در محیط اطراف با مدارا و خدمت با نیت ر ضایت یکتا و پیروی از صدای وجدان و پیروی از قوانین اخلاقی اجتماعی و بررسی و تحلیل عقلانی از وقایع پیرامون در جهت درک بهتر و عمیق تری از علت حضور در کره زمین.
درود خسته نباشید ،مگر میشود این حقایق الهی را شنید و سر تعظیم فرو نیاوردعظمت به هدایت الهی وحقیقت یکتا ست چه کسی در تاریخ این چنین واژه قابل فهم و سهل برای مخلوق راهکار گذاشته این چنین حقایق الهی را گستراندن فقط از روی کرم اوست با تشکر
با تشکر إز زحمات شما
ازدست وزبان که برآید که از عهده شکرش بدر آید
باسلام وتشکر از متیس عزیز باید اعتراف کنم که تازه تازه بعداز خواندن این کتاب که میشه گفت گنج نامه
میتونم کمی این ازخود بی خبری معنوی رو حس کنم
با سلام وتشکر از متیس بلاگ
از پر فسور بهرام الهی بی نهایت تشکر میکنم و سپا سگزارم که این قدر زحمات می کشند تاانسان صاحب عقل بیدار شود و به تلاش بیافتد و خود را با کمک به شناخت راه واقعی و حقیقتی نجات بدهد ما تا بی نها یت مدیون زحمات ایشان هستیم مرسی
سلام هر چقدر هم تشکر کنیم خیلی کم است اما باز هم خیلی ممنون از زحمات دکتر بهرام الهی.
با عرض سلام
خوشحالم و شکر گذار که باز مطلبی جدید را در اختیار ما گذاشتید. در این دنیایی که اگر حرف از خدا ،معنویت، انسانیت وووووووووو بزنیم با نگاهی (اگر بخواهم مودبانه بیان کنم ) متعجبانه به ما می نگرند ، خدا را شکر جایی است که بتوانیم با دوستان هم فکر به گفتگو بنشینیم ودر مورد مطالب ارایه شده بتوانیم از تجربیات هم استفاده کنیم چون وقتی موضوعی مطرح می شود هر کسی به اندازه سطح فکر وتجربه اش مطالب می گیرد واینطور وقتی کامنت هایمان را به اشتراک می گذاریم به مطالبی که کمتر درک ویا توجه کردهایم برایمان باز تر می شود ، وهمین قدر که خود را در جریان مطالب به روز شده قرار می دهیم ان جایی که باید کمک شویم (او)راهنمایی و کمکمان می کند. اگر هر دقیقه ویا هر ثانیه هم شکر کنیم کم است.
هر چند به نظر می ایید در این زمان که بی ایمانی دارد به نهایت خود میرسد و خودخواهی وخودیت و،،،،،،، به بالاترین حد خود ، در گوشه وکنار دنیا جرقه های از انسانیت به چشم می خورد. به امید روزهای بهتر.
با سلام و سپاس بر متیس عزیز و همگی دست اندرکاران از این مقا له با ارزش .
با سلام و تشکر از پرفسور الهی
همانطور قبلا گفتم این کتاب را نمی شود ساده خواند.
در هر کلمه و جمله آن دقت و تعمق لازم است .در اول کتاب اشاره شده ببینیم در مطابقت با تصاویر اول کتاب هرکس خودش را فکرادر آ ن تصاویر ببیند .
انجام چنین کاری ساده نیست بلکه احتیاج به درک آن فصل دارد . برای من مشکل است ولی چون به هدایت الهی اعتقاد دارم سعی خودم را می کنم و نتیجه را به او می سپارم .
استاد الهی براستی راه و مسیر صحیح حقیقت را به انسانها نشان می دهد و ما را در این راه راست ، رضایت خدای واقعی را می جوییم .
mahnaz
ba sepas va tashakor az porfesor BAHRAM ELAHI ba metisblog baraie hameie zahmatha va amozesh haie binahayat ba arzesh baraie hameie ma . be omide inke ghadre in nemathara bedanim va va talash baraie dark va be amal gozashtane anha benamaeim.
باسلاموعرض ادب وتشکر از متیس گرامی بخاطر زحماتی که میکشندواین مقاله های گران مایه را در اختیار ماها میگذارند .بنده نسبت به وضعیت خودم ناراحت ومتاثر هستم در مورد تیوری خیلی بلبل زبان هستم امادر عمل اینویوو خیلی ضعیف هستم حالآ حرف بنده روی خودم اس اگه قوانین ان دنیا را نمی دانستم یه چیز دیگه ای بود مثلا از دوستان راهنمایی میخواستم ولی وقتی همه چیز را برایمان فرموده اند چرا در عمل مانده ام نمیدانم ارزش روحم را درک نکرده ام یا که میگم هنوز وقت هست که باز از نفس اماره ام تبعیت میکنم ساعت ها وقت گران مایه ام را از دست میدهم در نهایت کمی پشیمان میشوم فردا هم باز روز از نو….دوستان به این بنده بیخیال چه پیشهادی که راه حلی ….
که شاید به کمک یکتا از این وضعیت نامطلوب در بیام باسپاس از همه عزیزان
با سلام و عرض ادب به پرفسور بهرام الهی .
سلام به همگی
هدایت الهی : یکتا پرستی واقعی را در فکر انسانها می پروراند
یکتا پرست واقعی کسی است که بیک خدای حقیقی _نظیر خدای یکی از ادیان یکتا پرست حقیقی _ ایمان صادقانه ببندد و بداند که (خدا) در اصل یکی است و ان یکتا است . خدایان حقیقی ثبت شده در تاریخ در یکتا (خدای ازلی) ادغامند و یک واحدند . تفاوت را ما بشرها در ذهن مان ایجاد کرده ایم که برای او اسامی مختلفی در ذهن می پرورانیم . تمام خداپرستان صادق ، اگر خدایی را که میپرستند حقیقی باشد، به یکتا وصل اند و در اصل یک خدا را میپرستند و او یکتا است
فصل ۵ هدایت الهی
نکته ای که برای خودم بطور ملموس و واقعی ثابت شده این است که وقتی به هدایت الهی فکرا و عملا وصل باشم
چقدر دلم و قلبم قرص و در ارامش هست. و بهم ثابت شده که هیچ اتفاقی در کل عالم بدون علت نیست حتی اگر علت و سبب را درک نکنم.
و اگر گاهی هم نگرانیهایی برایم پیش می اید موقتی هستن چون به محض اینکه
وقتی به (او) فکر میکنم و خودم رو مثل بچه ای در اغوشش میبینم
صدای مهربانش در گوشم طنین می اندازد که مگر یاد پدرت نبودی …
این ارامش و اطمینان رو مدیون (هدایت الهی )هستم
با سلام
غیر ممکن است بشود کلمه اى در حد و شان کتاب یا بِه عنوان تشکر نوشت که حداقلى از حق مطلب را ادا کند. کتاب بى نهایت واضح و آسان بِه مراتب بیشتر از هرچیزى که لازم باشد براى والاترینها در زندگى خاکى و عالم باقى, در اختیار خواننده قرار مى دهد. هیچ وقت نمى فهمم چطور بِه دست من رسانده شده همچین کتابى. این هم خودش معجزه است .
با سلام
به هر نسبتی که ارتباط درونیمان با ناخوداگاه تام مان قوی تر شود ، به همان نسبت از حالت از خود بی خبری معنوی مان کاسته می شود . یکی از اولین نشانه های برقراری ارتباط این است که قویا به فکر خدا و معنویت می افتیم و برای سرنوشت اخرویمان احساس دغدغه میکنیم و میخواهیم تا در این دنیا هستیم حتما کاری برای ان دنیا بکنیم دست خالی به انجا باز نگردیم
با سلام
به هر نسبتی که ارتباط درونیمان با ناخوداگاه تام مان قوی تر شود ، به همان نسبت از حالت از خود بی خبری معنوی مان کاسته می شود . یکی از اولین نشانه های برقراری ارتباط این است که قویا به فکر خدا و معنویت می افتیم و برای سرنوشت اخرویمان احساس دغدغه میکنیم و میخواهیم تا در این دنیا هستیم حتما کاری برای ان دنیا بکنیم دست خالی به انجا باز نگردیم
راهنمای عملی
فصل ۱۰
صفحه ۱۱۷
ضمن تشکر از و قدر دانی از دکتر الهی نمیدانم چطور شکرگزار این همه لطف باشم همان طور که در مقاله اشاره شد مسیری که در آن قدم برداشته ایم نمیشود دیگر از ان گذشت بعد از گذشت مدت زمانی طولانی به لطف او روز به روز عشق عقلانی به حقیقت بیشتر میشود و ای داد که همیشه غصه این را میخورم که یک فرصت خیلی کمی در زندگی داریم چرا استفاده نمیکنیم.
mahnaz
Thank you dear GOD for helping us. we are so thankful to know you . thank you so much.
با سلام وتشکر از همگی.
هر چه بیشتر خود را در مسیر سیر کمال، تعالیم استاد الهی قرار می دهیم و از مطالب انها بیشتر استفاده می کنیم و انها را به پراتیک می گذاریم هر چند کم ، ولی با تلاش زیاد هر کس در حد فهم وشناختش به انها عمل می کند بیشتر از پوسته از خود بی خبری معنویمان بیرون می اییم و بیشتر به نفاط ضعف و قوتمان پی می بریم و بیشتر حس می کنیم که این جهان جایی برای شناخت و اموزش خود شناسی است و سختی و ناملایمات را بهتر تحمل می کنیم و متوجه می شویم که اینجا یک گذر گاه است برای ورود به دنیایی عضیم تر و واقعی تر.