توجه دائم و توجه کامل
بر انسان عاقل وظیفه است به خدا توجه کند تا خدا به او توجه کند. استاد در آثار نوشتاری و گفتاری و آموزشی خود بر توجه دائم بسیار تأکید دارد، ولی در عمل منظور ایشان توجه کامل است. توجه دائم، تنها توجه به حضور دائم و همیشگی خداست، در حالی که توجه کامل، توجه همزمان به حضور دائم و همیشگی خدا، و به حضور دائم فعالیتهای همیشه زیانبار نفس اماره – برای روح خویشتن – نیز است.
توجه دائم
به این معنی است: در خاطر زنده نگهداریم (توجه کنیم) که سیالۀ الهی همیشه حضور دارد و بر ما محیط است، که هر نیکوییای به ما میرسد از یکتا است و هر بدیای که به ما میرسد از نفس امارۀ خودمان است. تا زمانی که اینگونه فکر میکنیم، او هرگز ما را تنها و بیپشتیبان به حال خود رها نمیکند.
پرورش دادن توجه دائم در خود، هم با فکر است و هم با عمل. از نظر فکری، در طول زندگی روزمره تلاش کنیم به دفعات و هر چه بیشتر به خاطر بیاوریم ( به خود یادآور شویم) که سیالۀ الهی همچون هوایی که تنفس میکنیم همیشه حضور دارد و ما را احاطه میکند۲ . بنابراین، یکتا در هر لحظه فکرمان را میبیند و میشنود. از نظر عملی – که مهمتر است – میباید، در طی زندگی روزمره سعی کنیم همیشه رفتارمان – به ویژه رفتارمان بادیگران – همخوان با ندای وجدان خودمان و همسو با رضایت خدا باشد. اگر در چنین رفتاری پایدار بمانیم، به مرور، توجه دائم در پیشآگاهمان۳ نقش میگیرد و جزو طبیعت ثانویمان میگردد. از آن پس، هر وقت به یکتا توجه کنیم، احساس میکنیم که سیالۀ الهی بر ما محیط است و تنها نیستیم. البته سیالۀ الهی همیشه بر ما محیط است، مهم این است که به خود یادآور شویم که او همیشه بر ما محیط و حاضر و ناظر است.۴
بنابراین، توجه دائم بیشتر با رفتار است، رفتاری مطابق ندای وجدان خود و رضایت خدا. و چنین معنی نمیدهد که خود را از زندگی فعّال اجتماعی و خانوادگی کنار بکشیم، گوشهای بنشینیم و مدام ذکر خدا را بگوییم، یا مدام فورمولی یا «وردی» را تکرار کنیم، یا با مدیتیشنهای طولانی بر امور فراطبیعی تمرکز کنیم، یا با تکنیکهای گوناگون مدیتیشن خود را در حالات خوش خودآگاهی دگرگون شده فرو بریم، یا به تمرینهای ذهنی تخلیۀ فکری طولانی مدت و غیره متوسل شویم. اینگونه تمرینها و مدیتیشنها ممکن است روان را موقتاً آرام کنند و یا «حال» های خوش لیمبیک۵ گوناگون یا حالت ذن به وجود آورند، اما سود چندانی برای سیر کمال روحی ندارند، زیرا عقل سلیم را رشد نمیدهند؛ برعکس، اعتیاد میآورند و انسان را به لحاظ سیر کمال روحیاش متوقف میکنند و پسرفت نیز میدهند.
توجه کامل
توجه کامل عبارت از توجه همزمان به خدا و به فعالیتهای زیانبار نفس امارۀ خویشتن است. توجه دائم، تنها عشق به خدا را فزونی میدهد و ایجاد «حال» های فراعلی – که لیمبیک نیستند- میکند، ولی توجه کامل، علاوه بر فزونی عشق متعادل به خدا، عقل سلیم انسان را نیز رشد میدهد و آن را آسانتر و با سرعت بیشتری به سوی کمالش ( عقل الهی) به پیش میبرد.
کسانی که هدف معنوی خود را رسیدن به کمال روحیشان قرار میدهند، میباید توجه دائمشان را مبدل به توجه کامل کنند: همانطور که با نیروی اراده کوشش میکنیم خدا را در همه حال حاضر و ناظر بر افکار و اعمال خود بدانیم، میباید همزمان فعالیتهای نفس امارهمان را نیز زیر نظر بگیریم، و این حالت را آنقدر تمرین کنیم تا عادتمان گردد.
لازم به یادآوری است که نفس اماره یک انرژی روانی قوی و مضر برای روح است که غالباً برای روان جذاب میآید. این انرژی که مدام و به طور غریزی از ناخودآگاه روانی هر انسان بالغ و عاقل برمیخیزد؛ خودبهخود من آگاه او را اشغال میکند. نفس اماره مدام بر روان فشار میآورد تا به این طریق انسان را به سوی افکار و اعمال خلاف اخلاق و دین بکشاند و به این طریق پیشرفت او را به سوی کمال روحیاش متوقف و/یا منحرف کند. چون این فشار بر روان انسان دائمی است، توجه او بر فعالیتهای مضر نفس امارهاش نیز بایستی دائمی باشد.
برتری توجه کامل بر توجه دائم این است که ۱) با توجه به خدا ( توجه دائم)، انرژی فراعلی لازم برای زنده و فعال کردن روحمان را جذب میکنیم، ولی ۲) با توجه کامل علاوه بر آن، فعالیتهای مضر نفس امارهمان را نیز زیر نظر داریم و سریعتر آنها را تشخیص میدهیم؛ و از آن پس، با کمک انرژی فراعلی یکتایی میتوانیم به روش اینویو، به طور مؤثرتر با وسوسههای نفس اماره مبارزه کنیم و آسانتر خنثایش کنیم؛ و به این طریق عقل سلیممان را سریعتر رشد دهیم.
بنابراین، تبدیل توجه دائم به توجه کامل، برای کسانی که به سیر کمال روحیشان میپردازند، امری ضروری است. زیرا هر چه سریعتر تظاهرات نفس اماره را در خود تشخیص دهیم، سریعتر میتوانیم آنها را خنثا کنیم و سریعتر عقل سلیممان را رشد دهیم و در مسیر کمال به پیش برویم. کمال روحی، زمانی فرا میرسد که یکتا عقل سلیم بلوغ یافته انسان را به «عقل الهی» قلب ماهیت میدهد.
برگرفته از فصل ۱۶ کتاب پایههای سیر کمال روحی انسان: راهنمای عملی.
۱ – آح۱، گ ۲
۲ – با تکیه بر قیاس (آنالوژی) بین جسم و روح جایز است چنین برداشت کنیم: همانطور که وقتی میخواهیم به جسممان اکسیژن بیشتر برسانیم، سعی میکنیم هوای سالم تنفس کنیم، برای رساندن «اکسیژن» به روحمان، بایستی به حضور سیاله الهی که ما را همیشه در بر میگیرد فکر کنیم. هر بار که به حضور سیاله الهی تمرکز می دهیم، روحمان مقداری انرژی فراعلی تنفس میکند و به این ترتیب به روح «اکسیژن» میرسانیم.
۳ – منظور از پیشآگاه باریکهای از آگاهی روانی انسان فرض شده است که بین خودآگاه و ناخودآگاه روانیاش قرار دارد. جایگاه ذخیره افکاری است که فعلا در خودآگاهش بروز نمیکنند، ولی همیشه در دسترس ذهن هستند به محض توجه به آنها بلافاصله وارد خودآگاه میشوند (ت ۷).
۴ – مقصود از حاضر و ناظر دانستن، همان معنای تحتاللفظی است، یعنی در هر حالی هستی او را هم حاضر بدان و هم ناظر بر خودت… البته خدا همیشه حاضر و ناظر است، شرط این است که ما هم خودمان را متوجه کنیم که او حاضر و ناظر است. برگزیده گ ۳۸۱
۵ – اگر حتا یک «فوتون» از نور یکتایی به روح کسی برخورد کند، بلافاصله آن روح را مانند یک لامپ روشن میکند. در این صورت، شخص غالباً احساس «حال»، حالی فراعلی میکند و گاهی بالاتر از آن هم برایش پیش میآید. «حال»، هیجان معنوی نشاطآور و بسیار مطبوعی است که گاهی هم احساس جدایی انسان را از اصلش، به صورت غمی شیرین و نشئهزا، در او بیدار میکند و او را به گریه فراق وامیدارد. این گونه اشکها، روح را شاداب و بانشاط میکنند. اما کسانی که با عالم معنا(جهانهای معنوی) آشنایی ندارند، به آنها یادآوری میشود که ارواح منفی نیز اجازه دارند و میتوانند به افرادی که در معنویت غالباً در جستجوی عشقهای عرفانی و قدرتهای فراطبیعی هستند، حالهای علی قوی- که همیشه از نوع لیمبیک هستند و در نتیجه زهرآگین برای روحاند- بدمند. در جستجوی این پدیدهها (عشق و حال) بودن، شخص را در برابر ارواح منفی آسیبپذیر میکند. تشخیص اینگونه «حال» با «حال»ی که خودبهخود از مبدأ حقیقت بیاید آسان است، زیرا که اولی، همانطور که گفته شد همیشه طبیعت لیمبیک یاعّلی دارد و آتش نفسانیات به ویژه شهوتگرایی (لیبیدو) و غرور و خودپرستی و قدرتطلبی را در آن فرد شعلهور میکند، و دومی طبیعت فراعّلی دارد و انسان را عمیقاً پاک، فروتن و مردمدوست میگرداند و معنویات، به ویژه ایمان و عشق صادقانه به یکتا را در روان او قوت میبخشد. لازم است بدانیم که همدست پابرجای این ارواح منفی، نفس اماره خودمان است که رابط و تقویتکنندهشان نیز هست.
سلام باسپاس فراوان از متیس عزیز و شکربیکران که والاترین آنها نعمت هدایتش می باشد که همیشه و در همه حال به بندگان حقیر وناچیزش توجه وکرم خیر می فرماید
Mahnaz
I want to thank metis blog for the amazing Article . I always try to have a constant Attention to the divine specially in my prayers time and feel presence of God . .But i feel this new article opens a new ways to learne and I am very happy abut it thank you again.
می توان چنین فرض کرد که سیاله الهی همچون یک غلاف شفاف است که پرتوهای (اشعه خالص) نور یکتایی را پوشش می دهد. این غلاف شدت بسیار بسیار بالای پرتوهای خالص نور یکتایی را برای مخلوقات کاهش می دهدتا متناسب با ظرفیت پذیرش روحی هر یک از آنها گرداند.
به این طریق یکتا به طور مداوم و هم زمان با تمام مخلوقات عالم ارتباط مستقیم دارد،بدون آن که آنأ نیست شوند. علاوه بر این سیاله الهی چون در مجاورت پرتو خالص نور آغشته به فکر و قدرت یکتایی می گردد، همان کارکرد را برای مخلوق دارد که حضور یکتا دارد.
منبع:INDEPTH
با سلام و تشکر فراوان
…. باید دو فکره باشیم، یک فکره نمی توانیم باشیم. فکرمان باید هم پیش روح باشد و هم پیش نفس. نفس تا دم آخر با روح است.
ملک جان نعمتی صفحه ۱۵۰
با سلام و تشکر از متیس عزیز و دست اندر کاران . خدایا شکرت این تعالیم را داریم .تجربه ای تلخ داشتم با دوستی صبحت می کردم در چالشهای روزانه وقتی زورم نمی رسه در فکرم متنفر میشم و نفرین می کنم دوستم گفت نکن اینکار را چون جذب وجودت میشه . چی جواب خدا را می خواهی بدهی تکانی خوردم . حال با درس توجه دایم به توجه کامل عمل صحیح را انجام دهیم و هرلحظه توجه به هوای مادی و هوای معنوی داشته باشیم که ماده سمی جذب وجودمان نشود .
با سلام خدمت تمامی دوستان.
هیچ لذتی بالا تر از گذشتن از لذت نفس نیست ،
چرا، چون این را درک کرده ام که با عث جلب الطاف او می شود ،جلب الطاف او یعنی دخالت او در زندگی.
چه نعمتی بالاتر از این که او در زندگی ما دخالت کند.
با سلام و تشکر فراوان از یکتای بی همتا
چقدر این مطالب برایم شیرین و آموزنده بود . وقتی مطالعه کردم
مدتها مدهوش این مطالب الهی هستم
چندین سال هست این تعالیم رو میخونم
اما تازه فرق توجه دائم را با توجه کامل فهمیدم
امیدوارم که با کمک انرژی فراعلی بتوانیم این حقایق الهی را بطور این ویوو و با نیت رضایت یکتا بعمل در بیاوریم
و از این موقعیت فوق استثنایی استفاده کامل ببریم
با سلام و تشکر از متیس عزیز بخاطر ترجمه فصل ۱۶ کتاب راهنمای عملی
امیدوارم خداوند کمک کند بتوانیم بهتر از گذشته در مسیر سیرکمال قدم برداریم و آنی از یاد او غافل نشویم چون به فرموده استادالهی :هیچ مطلبی را ناگفته نگذاشته ام فقط درک مطلب و اراده لازم دارد. به قول حافظ:
هر چه هست از قامت ناساز بی اندام ماست ور نه تشریف تو بر بالای کس کوتاه نیست
با خواندن سطر هفتم گ۹۲ آثارالحق ج ۱، سوالی در ذهنم بود که بهترین وسیله تقویت روح چیست؟ با خواندن این مقاله اینگونه متوجه شدم که بهترین راه ۱: توجه به حضور سیاله الهی( اکسیژن رسانی به روح ملکوتی).
۲: انجام روزانه حداقل یک عمل در جهت رضای خدا و خلاف خواست نفس اماره.
………………………………………………………………………..
در گ ۱۸۷۴ آثارالحق ج۱ فرموده اند : انجام روزانه حداقل یک کار نیک، سوالی برام ایجاد شد که چرا نفرموده اند: حداقل روزانه ۵۰ یا ۱۰۰ و … کار نیک، زیرا احتمال قریب به یقین در آن صورت انجامش از توانمان خارج بود و این موجبات شادی و موفقیت نفس اماره را رقم زده و ناامیدی ما را از دست یابی به هدف فراهم مینمود، چرا؟ زیرا هدف ما بعنوان یک دانشجوی معنوی « جلب رضای خداست »؛ هدف نفس نیز ایجاد مانع بر سر راه ما جهت عدم دستیابی به این هدف است. وقتی ایمان داریم سعادت( دنیوی و اخروی) ما در « جلب رضای خداست »، در آن صورت استاد بزرگوارانه به یاری مان آمده و با ساده و آسان کردن موضوع ( از جهت انجام) مشکلمان را حل میکند( گ۹۶ آثارالحق ج۱: یک نکته هست که حلال مشکلات دنیا و آخرت میباشد و آن ایمان است).با انجام روزانه حداقل یک عمل به هدف دست یافته ایم ، صد البته موارد بیشتر موجبات فزونی ذخیره اخروی را فراهم خواهد نمود.
با عنایت به مقاله متیس عزیز ،بنظرم اینگونه میشود:
توجه کامل ( گ ۲ آثارالحق ج۱) = {توجه به مبدا ( توجه به حضور سیاله الهی ) + حداقل یک مورد نیکی به خلق بی ریا ( عمل این ویو ) } گ۴آثار الحق ج۱
سلام
با تشکر فراوان از شما
این مقاله و تمام مقالاتی که قبلا ارایه شده،همه پاسخ پرسشهایی را داده اند که در زمان خود فکر و ذهن بسیاری را به خود مشغول کرده بوده و راه حل مشکل و راه اساسی آن را بیان می کنند. در مورد این مقاله مشکلی اساسی ریشه یابی و پاسخ داده شده است .
من خودم حالت توجه دائم را به لطف او در بیشتر مواقع داشتم و دارم،اما حس می کردم این وسط چیزی کم است یا مشکلی وجود دارد و کار درست پیش نمی رود. حالا فهمیدم چیست. زمانی که توجه دائم داری،اما به نفس اماره و حیله های ان توجه نداری و این که چگونه از با استفاده از تعالیم،عقل سلیم خود را پرورش بدهی و بدانی چگونه با نفس اماره روبرو شوی،پایت می لنگد و می بینی با ان توجه داری اما خطاها و اشتباهات را مرتبا تکرار و تکرار می کنی.کار وقتی به نتیجه می رسد که با توجه دایم از عقل سلیم خود استفاده کنی.
به امید توفیق در انجام درست کار
با تشکر و دست مریزاد،
به قول دریا “چندین سال هست این تعالیم رو میخوانم اما تازه فرق توجه دائم را با توجه کامل فهمیدم”
برای منم همین تفکر پیش اومد، عجبا!
بخاطر اینکه فقط “میخوانیم”؟ و معانی اش را درک نمی کنیم و یا اینکه نمیتوانیم انجام دهیم .
ویا اینکه به قول مولانا ” من واصلم و سرگردانم ”
در هر حال معنی انست که به وضوح فرموده اند “اصل در معنویت توجه کامل به مبداء است” اح ۱ گ ۲-و
توجه کامل یعنی توجه به خدا و توجه به “فعالیتهای نفس امارۀ خود که همواره برای روح مضرند”. برای من قسمت دوم یعنی نفس اماره پنهان مانده بود.
توجه دائم، در فکر و در عمل است. کار فکری مستلزم این است که
روزانه و به طور مداوم به خود یادآوری کنیم که
سیالۀ الهی مانند هوایی که تنفس میکنیم همیشه حاضر است و ما را احاطه کرده است پس، یکتا همیشه فکر ما را میبیند و میشنود. کار روی رفتار – که از اهمیت بیشتر برخوردار است – مستلزم این است که روزانه تلاش کنیم مطابق ندای وجدان و رضایت خدا عمل کنیم– مخصوصا با دیگران.
چقدر از این جمله یکتا فکر ما را میبیند و میشنود .
در پیشگاهش سرافکنده شدم
افکار ماست . که تبدیل به اعمالمان میشود
یکتا مراقبمان هستند که بقول دوستمان فقط در فکرمان متنفر و نفرین میکنیم . اگر لحظه ای دستشان را از روی سرمان بردارند ….
جریان فکر ما را با خودش تا ناکجا اباد میبرد
خدا رو شکر با تمرین و یاد اوری روزانه توجه کامل
یکتا خودشان کمکمان کنند که بدنبال چیزهایی برویم که ..او.. دوست دارد
باسلام و تشکر از مقاله ی بسیارزیبای متیس عزیز . واقعا از مطالب زیبای شما بهره میبریم خدا کمکمون کند تا در عمل با پشتکار و تلاش بیشتر پیش رویم . (سالک وقتی خود را به خدا واگذار کرد باید به خود بگوید از ترس من نه چیزی بهتر میشود ونه بدتر . اختیار سرنوشتم با خداست . … امید باید به خدا داشت نه به بشری مثل خودش . … انسان باید انقدر به خود تلقین کند ، ان قدر سعی کند تا وجود خدا را در خود جای دهد . … توجه ، تلقین ، مبارزه با نفس و به خدا پناه برد ، همه ی اینها کمک میکند. خلاصه ای از مطلب شیخ جانی صفحه ی ۱۴۶
با سلام و تشکر فراوان بابت ترجمه این فصل مهم
امیدوارم خداوند توفیق عمل عنایت فرماید الان که هوا بسیار آلوده است ما قدر اکسیژن را میدانیم پس باید همین قدر هم به فکر اکسیژن رسانی به روحمان باشیم خدا را برای این درسها سپاسگزارم واقعا همه چیز را حلاجی میکنند و به دست ما میدهند او از ما فقط عمل میخواهد
در دنیای امروزی که تنش و اضطراب محیط هر لحظه و به هر دلیل ، ارامش روان را برهم میزند و زمینه را برای فعالیت و جولان نفس دراثر ترس و ناامیدی فراهم می اورد وتوجه به مامنی مطمئن که جز خیر برایمان نمیخواهد میتواند زمینه ای آرام را برای رجوع به عقل سلیم بدور از انجام اعمالی نا آگاهانه و از سر اجبار و اضطرار نفس ،آماده نماید (توجه دائم به قرار گرفتن در سیاله یکتا و هم فرکانس بودن با اراده او).
با بدست اوردن این اطمینان که آنچه پیش رویمان است جزئی از مرحله رشد و خیرمان است . میتوانیم با ذهن بازتر و روانی آرامتر ،انگیزشهای نفس را مورد بررسی و توجه قرار داده و از تعداد و یا طول مدت غافلگیری های نفس کمتر نماییم(ورود به توجه کامل)
از متیس عزیز به خاطر ترجمه مطالب کتاب پروفسور الهی بسیار بسیار ممنونم.
تا به الان فکر میکردم داشتن توجه دائم و همیشگی نهایت قدمی است که خدا از شخص میخواهد تا او را به کمال برساند، ولی با خواندن این مطالب تازه فهمیدم که توجه باید کامل باشد (در واقع مثل پدری مهربان پا به پا فرزند خود را راه میبرد و مطابق با سن و رشدش به او درس میاموزد)
توجه دائم=فقط عشق به خدا را در انسان بیشتر میکند و منجر به حال فراعلی میشود.
توجه کامل= علاوه بر اینکه عشق الهی را بیشتر میکند باعث رشد عقل سلیم میشود و ان را سهل تر و تند تر به سوی کمال پیش میبرد.
با سلام ، خداوند یکتا را شاکریم که توفیق آشنایی با حقایق الهی واقعی زنده را به ما دادند و انشالله توفیق عمل به آنهارا هم داشته باشیم . بنده سال هاست توفیق مطالعه آثارالحق را دارم اما فکر می کنم سال های سال هم مطالعه داشتم هرگز معنا و مفهوم ” توجه کامل ” را نمی فهمیدم بنابراین به خودم گفتم خیلی باید قدرشناس این تعالیم باشم .
با سلام خدمت متیس عزیز و تشکر از زحمات شما ؛توجه دائم با عمل میسر میشود.اعمال مطابق میل خدا،توجه است.اگر یک گوشه بنشینی و فقط فکر کنی مثل دیوانه ها میشوی.پس تفکر و ایمان به تنهایی کافی نیست.برای فهمیدن باید به عمل پرداخت و دانسته ها را تجربه کرد.در دورانهای مختلف زندگی،کاربرد عمل صورتهای مختلف به خود میگیرد،اما مقصود از عمل ،درهمه حال،تکامل روح است.”ملک جان صفحه ۵۷” .در این مقاله آگاهی بیشتری پیدا کردیم و تفاوت توجه دائم و توجه کامل را برایمان مشخص کردین با تشکر فراوان
هر خیری برای ما پیش میآید از خدا است و هر شرّی که برایمان میرسد از نفس امارۀ خودمان ناشی میشود. خداوند هرگز نمیگذارد تنها و بدون پشتیبان به حال خود بمانیم، به شرطی که این طرز فکر را همیشه در ذهن داشته باشیم.
اى خدا هر چه هست از قامت ناساز بى اندام ماست ور نه تشریف تو بر بالاى کس کوتاه نیست
کاش بتوانم همیشه اینرا مد نظر بگیرم و بیدار و خیره به نفسم در توجه کامل باشم نه اینکه منرا إغفال مى کند مدام . حواسم به همه جا مى رود غیر از نفس اماره خودم.
باید در مورد واقعیت چیزها تعمق کنیدو به طور ملموس، این ویو، به آنها عمل کنید. منظور چیست؟ منظور این است که بر اثر رویارویی با واقعیت ها، از [ افکار ] خودتان بیرون می آیید، با واقعیت مواجه می شوید و در شرایط واقعی و ملموس عمل می کنید، نه اینکه همه چیز در افکارتان روی بدهد. بنابراین، تجربهٔ این ویترو، بَد نیست ولی تأثیر چندانی ندارد. همه ما تا حدودی این ضعف را داریم: اصول را خوب یاد می گیریم ، آنها را به ذهن میسپاریم و فکر می کنیم که این کار به معنی عمل کردن است. آنها را به خودمان تلقین میکنیم. در اثر این تلقین، فکر می کنیم که آنها را کاملاً یاد گرفته ایم، حقیقت شان را به طور ملموس لمس کرده ایم، اما در واقع آنها را لمس نکرده ایم. حقیقت را باید به طور ملموس لمس کنیم تا بدانیم چیست؟ وقتی آن را لمس کردیم، عقل سلیم رشد می کند و از عقل سلیم رشد یافته، عشق ناشی می شود….
کنفرانس اقای دکتر بهرام الهی درمورد پراگماتیک و ایده الیست
با سلام و تشکر خدمت همه عزیزان.
همانطوری که بعضی از دوستان اشاره کردند، من هم مدت زیادی است که با تعلیمات استاد آشنا شده ام و بعد از این متن جدید متوجه توجه کامل شدم یا بهتر بگویم که بیشتر به توجه دائم فکر میکردم و اصلا به موضوع توجه کامل فکر نمیکردم. چد روز پیش که داشتم خدا رو شکر میکردم از این همه نعمت واینکه من چقدر خوشبختم که از این نعمت بزرگ برخوردارم و خداوند همیشه به فکر ما هستند و……. که درست در همون موقع دیدم که یک احساس خود بزرگ بینی معنوی که ما خیلی بالاییم و از این جور چیزها بهم دست داد. واقعا این نفس رو ببینید همه جا رو کمین کرده برای نفوذ کردن.
بنظر من باید نقاط ضعف صفاتیمون رو در نظر بگیریم و مثلا ببینیم چه نقطه ضعمون بارزتره و امکان حمله و نفوذ نفس بیشتره و برای پیشامد های آینده آماده باشیم. کمک خواستن از خدا و گرفتن انرژی مافوق علی درست ولی اگر من به نقاط ضعفای صفاتیم تا حدودی آگاه نباشم و به خودم یاد آوری نکنم امکان داره نفس فکر من رو احاطه کنه و با زور و فشار فکرم رو تحت کنترل خودش قرار بده که بعد از ارتکاب به عمل پی به زشتی عملم ببرم و پشمون بشم.. که دیگه دیر شده. چندتا از نقاط ضعفای صفاتی که توی خودم پیدا کردم شامل غرور، عجله زیادی، عصبانیت و خودبزرگ بینی و…..ــ غیره بود که امیدوارم خداوند با به یاد اوردی به من به این نقاط ضعف ها در موقعیتها خودشون کمکمون کنند. با آرزوی موفقیت
با سلام خدمت همه دوستان و تشکر فراوان از متیس عزیز
چه بسا برایم پیش آمده در حالی که توجه به مبدأ داشتهام مرتکب خطا شدهام و عمل یا اندیشهای مخالف رضایت او را انجام دادهام و پس از آن دچار دو حالت ناراحت کننده و رنج آور شدهام اول تعجب و ناباوری از کار خود که چگونه توانستهام در عین حاضر و ناظر دانستن او، در محضرش اینگونه اسائهی ادب کنم و دوم احساس شرم و خجلت و پشیمانی فوقالعاده که گاه مرا تا مرز نومیدی از خود برده. اکنون به لطف این مقاله گرانبها متوجه شدم نفس اماره موذی تر از آن است که حتی توجه به مبدأ هم بتواند من را از شر فشارها و دسیسه های او در امان بدارد، پس باید یاد بگیرم همان گونه که سعی در توجه دائم دارم پیوسته حضور این دشمن نابکار را هم در نظر داشته باشم تا توجهام کامل و همه جانبه باشد. نتیجه این توع توجه این است که شخص به تدریج خواهد آموخت که برای انجام هر کاری ابتدا چند ثانیه فکر کند و هرگز شتاب زده عمل نکند یا عکسالعل فوری در مقابل دیگران و هرچه پیش میآید نشان ندهد. یعنی همان طور که در گفتار ۳۲۶ آثارالحق ۲ آمده: « هر کاری میخواهد بکند، قبلا فکر کند که پشیمان نشود. »
با تشکر مجدد
سلام به همه عزیزان
خدا رو شکر در این چند روز از لطف الهی . بخاطر مطلب توجه دائم و توجه کامل
بسیار در طی روز توجه کامل داشته ام . واقعا ممنونم از این راهکار عالی و خداپسندانه
بسیار شگردهای نفسم را در طی روز شناخته ام چه فکری و چه عملی
و در ان واحد راهکار برایش پیدا کرده ام
در زمان فکر و ذکر هم بیشتر متوجه گفتگوهایم با خدا بوده ام
در طی روز از اول وقت
تا وقتی که بیدارم
شاید چندین بار حضور سیاله الهی، فکری و عملی و همزمان حضور فعالیتهای نفس اماره ام را بخودم یاد اوری میکنم
حقیقتا بسیار حواسم به خودم هست
و متوجه میشم که خدا مراقبم هست و نمیگذارد
خیلی خرابکاری کنم
وقتی این مطالب رو میخونم .متوجه انرژی بسیار زیادی در خودم میشوم و احساس میکنم چقدر از نظر روحی قوی هستم
ممنونم از شما جناب پرفسور الهی
با سلام، عبادتمان باید توام با عمل،با فکر و ذکر باشدتا اثر داشته باشد.مثلا باید رحم و کرامت داشته باشیم تا بتوانیم به خدا بگوییم خدایا تو کریمی ، تمام صفاتی که برای خدا ذکر می کنیم باید به انها عمل کنیم تا توقع داشته باشیم که خدا هم همان طور با ما باشد .
برگزیده
با سلام و تشکر فراوان از متیس عزیز
چقدرآگاهی از حقیقت لذت بخش است وقتی درس را خواندم به این نکته رسیدم که تمام کلمات استاد چقدر عمیق است و چه تفکری را طلب میکند …در عمل بارها تجربه کردم که چرا علیرغم توجهی که دارم به راحتی تسلیم نفس می شوم و این سوال همیشه در ذهنم بود چرا نتوانستم نفس را کنترل کنم؟ تلاش همزمان برای توجه به مبدا و فعالیتهای نفس اماره کلید این سوال ذهنی ست. بسیار سخت است ولی ما با در آغوش گرفتن سیاله الهی حتما قادر خواهیم بود انشااله
تمرین این ویترو مبارزه با نفس اماره:
مدتی هست هرروز صبح چکیده مطالب مربوط به نفس اماره را که در یک دفترچه الکترونیکی در موبایلم نوشتم مطالعه می کنم و این تمرین این ویترو به هوشیاری بیشتر من در طول روز کمک کرده، تا حدی که گاهی مواقع هنگام بروزات نفس اماره به یاد این مطالب افتادم و توانستم بهتر واکنش نشان دهم. نکته کلیدی برای من این بود که هر روز آنها را با توجه بخوانم، نهاینکه بگویم خوب چند بار خواندم فهمیدم، بلکه هروز بخوانم، گرچه روزهایی هم تنبلی کردم، نخواندم و نتیجه اش را دیدم. با توجه به درس توجه کامل، اهمیت این موضوع برایم بیشتر از پیش شد.
– «مبارزه با نفس اماره در آزمونهای روزمرۀ زندگی تحقق مییابد. این آزمونها طبیعتهای گوناگون دارند، اما در هر حال، همواره نقاط ضعف صفاتی (عیوب اخلاقی- الهی) خودِ شخص را هدف قرار می دهدند»
– اگر احساس میکنیم که نفس اماره بیش از حد قوی است و تمام روشهای گفته شده ناموفق بوده اند، باید فروتنانه از یکتا کمک بخواهیم.
– ممکن است دچار یک «طغیان احساسی» شویم، حمله ای قوی که عقلما ن را از کار میاندازد، و اراده مان را به فرمان خود در می آورد، و دست نفس اماره را باز میگذارد… در اینجا نیز باید از خدا کمک بخواهیم. تجربه نشان داده در لحظه ای که داریم تسلیم نفس اماره میشویم اگر با هیجان و صادقانه او را به کمک بطلبیم، فورًا یک انرژی فراعّلی رهایی بخش از او میگیریم.
 -…به محض اینکه شناساییاش کردیم، با تمام قدرت سعی کنیم آن را از ذهنمان بیرون کنیم، اما تقریبًا همیشه مجددًا بر میگردد. بنا بر این باید «دستکشهای بوکس» بپوشیم و با زور آن را سرکوب کنیم، و هرگاه توانستیم، خلاف خواستهاش عمل کنیم.
- باید ابتدا سعی کنیم آن را با نیروی اراده ای که با انرژی فراعّلی یکتایی پشتیبانی شده در سطح فکرمان کنترل کنیم. سپس باید در محیط زندگی ملموس/ واقعی روزمره و در تماس با دیگران برای مقابله ی مکرر با آن، وارد عمل اینویُو شویم، و اگر میتوانیم ضد آنچه به ما دیکته میکند انجام دهیم
- به محض آنکه بروزاتِ نفس اماره در من آگاه تشخیص داده شد، فوراً در دفع و خنثی کردن آن بکوشیم…. در مقابلش به استدلال بر نیاییم، که حتماً شکست خواهیم خورد. فشار و زورگوییاش را با نیروی اراده و پشتیبانی انرژی فراعلّیِ یکتا پس برانیم و هرگاه توانستیم، عکسِ خواسته هایش عمل کنیم.«نفس را با توسری محکوم کن. دلیل و برهان به درد نفس نمیخورد»
با سلام و تشکر بی نهایت
با اینکه چندین روز از ارایه این مقاله میگذرد ، اما من هنوز در مفهوم توجه کامل شوکه هستم، هر گز فکر نمیکردم توجه کامل یعنی علاوه بر حاضر و ناظر دانستن سیاله الهی شامل حاضر و ناظر دانستن نفس اماره هم می شود .
.بعد از مطالعه و تفکر در باره این مطلب فکر میکنم به احتمال قوی حاضر و ناظر دانستن سیاله الهی به منظور شناخت نفس اماره و مبارزه با آن از طریق انرژی الهی که با توجه به مبدا کسب کرده ایم و استفاده از عقل سلیم مان است ؟ به عبارتی کعبه و بت خانه بهانه است مقصود شناخت نفس اماره و در پی آن انشالله شناخت خداست؟.
با سلام و سپاس از زحمات شما متیس عزیز و همگی دست اندرکاران .
توجه دائم به ما امکان میدهد نور او را به طور پیوسته و به مقدار فیزیولوژیک جذب کنیم و به همراه آن انرژی فراعلی را دریافت کنیم. و به طور طبیعی روح و روان ما را معناً بیدار و فعال نگه میدارد. اثر دیگر آن اینست که هیچگاه خود را تنها و بی پناه احساس نمیکنیم. میدانیم او مراقب ماست و ما را محافظت میکند. بهتدریج خوشبینتر میشویم، و به طور طبیعی احساس آرامش بیشتری میکنیم و مشکلات زندگی کمتر روی ما اثر میگذارد. در یک کلام، با خود بیشتر در صلح و صفا بوده و احساس خوشبختی بیشتری میکنیم.
از مقاله توجه دائم
۷ سپتامبر ۲۰۱۸
قسمت مقاله ها
۳- در حین گفتگو با مبدأ (به هر طریقی که توجه برقرار شود) همیشه به خود یادآور شویم که موثر در همه چیز اوست و بقیه اسباب و سبب هستند که باید از آنها گذر کرد. پرورش چنین طرز فکری در مرحلۀ اول به صورت این ویترو صورت میگیرد. چنین تلقینی در موقعیتهای گوناگون، همراه با توجه به حضور سیالۀ الهی، حالت هشیاری را در انسان تقویت کرده و او را برای عمل اینویو به مفهوم «اثرات خدا» در واقعیات زندگی آماده میکند.
حضور سیاله الهی به این معنی است که در خاطر داشته باشیم که در هیچ موقعیتی تنها نیستیم و او همیشه حاضر است. بدین ترتیب است که افکار، گفتار و اعمالمان حالت عبادت پیدا میکنند و فکر، جذب شعلههای روح میشود. هشیاری نسبت به حضور سیالۀ الهی منشاء همۀ امکانات است.
مقاله نور ایمان
بخش مقاله ها
با تشکر از مقاله سوالی داشتم راجع به سیستم لیمبیک؟
سیستم لیمبیک؟
ایا منظور و مفهوم و معنی سیستم لیمبیک این است که،
احساسات می تواند تأثیر مهمی بر حافظه بگذارد ولی احساسات همیشه حافظه را تقویت نمی کند؟
معانی متعدد بدست امده از سایتها مختلف : از ساختارهایی در مغز تشکیل شده است که با احساسات سروکار دارند (مانند عصبانیت ، خوشبختی و ترس) و همچنین خاطرات.
سیستم لیمبیک بخشی از مغز است که به سه کارکرد اصلی می پردازد: احساسات ، خاطرات و برانگیختگی (یا تحریک)….
توجه دائم فقط عشق به خدا را در انسان بیشتر میکند و منجر به حال فراعلی (” که لیمبیک نیست”) میشود.
در مقاله بالا منجر به حال فراعلی (” که لیمبیک نیست”) امده بدین معناست که منجر به حال فراعلی میشود که عقلانی است؟
از همکاری و توجه دوستان عزیز سپاسگزارم
حتماً منظور این است که از عقل سلیم رشد کرده.
با سلام.
بر گرفته از کتاب پایه های سیر کمال روحی انسان فصل ۲ قسمت توضیحات:
مغز عاطفی یا سیستم لیمبیک (limbic system)، مجموعه ای از سازه های عصبی ابتدایی است که در مرکز مغز قرار دارد. سیستم لیمبیک نقش اساسی درتولید هیجانات، از جمله عشقهای عرفانی لیمبیک ایفا میکند. بکار گیری لیمبیک به این خاطر ست که بر نقش زوج اید ـ نفس اماره در تولید اینگونه هیجانات تاکید بشود.
با عرض سلام خدمت MBM عزیز و سایر دوستان گرامی
در پاسخ به پرسش شما، فکر میکنم در مقاله فوق منظور نگارنده اینست که توجه دایم تولید عشق عرفانی غیر علی به حقیقت میکند که منشاء آن مافوق علی است ولی چون همراه با توجه به نفس همراه نیست پس کافی نمیباشد، زیراموجبات رشد عقل سلیم مارا که نقش اساسی و اصلی در سیر کمالمان را دارد ، فراهم نمیکند.
عقل سلیم در اثر توجه دایم به یکتا و اخذ انرژی مافوق علی و مبارزه دایم با نفس(توجه کامل) رشد میکند. در این راه حمایت وپشتیبانی تنگاتنگ یکتای حقیقی حایز اهمیت میباشد که النهایه عقل سلیم رشد یافته با نظر ایشان به عقل الهی قلب به ماهیت میشود.
عشقی که در این راه نصیبمان میشود ، عشق حقیقی عقلانی است. این عشق عاری از خواسته های ایگو است.
عشق عرفانی علی کمابیش آغشته به خواستهای ایگو و اثرات مغز عاطفی(سیستم لیمبیک) هستندکه بدان عشق عرفانی لیمبیک نیز اطلاق میشود.
مغز عاطفی یا سیستم لیمبیک: مجموعه ای از سازه های عصبی ابتدایی است که در مرکز مغز قرار دارد. سیستم لیمبیک نقش اساسی در تولید هیجانات ، از جمله عشقهای عرفانی لیمبیک ایفا میکند.بکار گیری اصطلاح لیمبیک به این خاطر است که به نقش اساسی زوج اید- نفس اماره در تولید اینگونه هیجانات تاکید کند.
به نظرم خیر حال فرا علی عقلانی نیست.
درعشق فرا علی عقلانی بایستی : توجه به همراه مبارزه با نفس باشد تا رشد عقل سلیم را رقم زند.
مرکز حافطه در روح است نه در مغز، آ.ح.جلد یک
از اثرات ملموس حال فراعلی افزایش وسعت و عمق احساسات و مخصوصا حافظه است به نحوی کاملا خارق العاده، تحربه شخصی.
به وجود آمدن «حال» در تمرین فکر و ذکر: برگرفته از مطالب ایندپت
هر انگیزش و میلی که بر خلاف اصول اخلاقی- الهی صحیح باشد، مصداق نفس اماره است چون در سیرکمال شخص اختلال ایجاد میکند
یکی از بزرگترین خطرات در مسیر کمال این است که نفس اماره در هادی درون نفوذ کند و خواستههای شِبِهمعنوی و زهرآگینش را از طریق آن دیکته کند
خواستههای شبهمعنوی خواستهای است که ظاهراً معنوی است، ولی در پشت آن انگیزشهای نفس اماره نهان است. مثلاً شخص انتظار داشته باشد که هر بار به تمرینِ فکر و ذکر مینشیند بهعنوانِ پاداش، «حال»ی برایش بیاید او را نشئه کند یا بعد از چندی غیب ببیند و دارای قدرتهای فراطبیعیِ دیگر (کشف و کرامات) بشود. یا خود و نزدیکانش دیگر بیمار نشوند و اتفاق ناگواری در زندگی برایشان رخ ندهد.
خطر این حالت این است که قوای عقل نیز تحت تأثیر نفس اماره قرار گرفته و حق را از ناحق به راحتی نمیتواند تشخیص دهد. اینگونه انتظارات ، نفسانیاند و از ایگو، به ویژه نفس اماره منشأ میگیرند.
اما اگر بدون انتظار، «حال»ی یا پدیدهی دیگری از طرف مبدأ برایش بیاید ، مثبت است چون جنبۀ هدایت دارد و درسی در آن هست؛ نشانۀ توجهی از یکتا به اوست
> اگر در حین عبادت هیجانی فراعلی آمد، مثبت است وگرنه هر هیجانی هم مثبت نیست
با تشکر از کسانی که برای این مقاله زیبا زحمت فراوان کشیده اند.
امید دارم همیشه سیاله الهی را بر خودمان محیط ببینیم و لحظه ای از این محبت بزرگ غافل نشویم.
باسلام
وقتی پایه های انجام یک عمل منفی ابتدا در فکرم پایه ریزی میشد یه چیزی عدم موفقیتم در مبارزه را رقم میزد .حالا به لطف درس توجه کامل می بینم که حضور الهی هست ،اما نفس هم با قدرت آماده نقش آفرینی خودش هست . شکر بابت این درس و پیشرفتی که با یاد گرفتن این موضوع حاصل شد
زمانی دوست عزیزی گفته بود …. وقتی سلام نفس را علیک گفتی ، میاد میشینه و همنشینت میشه… واقعا نفس در غفلت منو با خودش همراه میکنه ، طوری از جنس خودم میشه که حضورشو حس نمیکنم …. این درس برای من تذکرس دائمی بخودمه راجع به خطر حضور نفس… تا بیشتر ازین روسیاه و شرمنده یکتای حاضر و ناظر نشم …
با سلام،
هر دم از این باغ بری میرسد.
تازه تر از تازه تری میرسد .
با عر ض سلام خدمت تمامی دوستان ومتیس گرامی :
{کسانی که هدف معنوی خود را رسیدن به کمال روحیشان قرار میدهند، میباید توجه دائمشان را مبدل به توجه کامل کنند: همانطور که با نیروی اراده کوشش میکنیم خدا را در همه حال حاضر و ناظر بر افکار و اعمال خود بدانیم، میباید همزمان فعالیتهای نفس امارهمان را نیز زیر نظر بگیریم، و این حالت را آنقدر تمرین کنیم تا عادتمان گردد.”
در یک باشگاه ورزشی بدن سازی انواع واقسام وسایل برای پرورش جسم وجود دارد ،کسانی که هدفشان واقعا پرورش جسمشان است متنا سب با قدرت بدنی و قوی کردن ان عضو یکی از ان انها را انتخاب می کنند ،. ولی کسانی که برای تقریح وسرگرمی می ایند فقط وقت خود را سپری می کنند بدون اینکه از گذراندن وقت خو د فایده ای ببرند. برای قوی کردن ،احتیاج به اراده و تمرین های زیاد وخستگی ناتپذیر است.
ما هم که در این راه قدم گذا شته ایم اول باید هدفمان را فراموش نکنیم ، و هر کس متناسب با نقطه ضعفها و تواناییهای که دارد با اراده خستگی ناپذیر باید قدم بر داریم. ولی در اینجا اگر صداقت داشته باشیم و خدایمان هم خدای حقیقی باشد بیشتر به جلو می رویم ومی توانیم زودتر به هدفمان برسیم.
هرکسی که در این راه قدم برداشته و با صداقت هم بوده ،بطور قطع مواردی پیش امده که حضور او را در زندگی حس کرده ، این ها همه علامتهایی است که به او ایمان بیبشتری ببندیم و در این راه با قدم های استوار تری به پش برویم.( هرکسی این را در زندگی به نوعی تجربه کرده. )خدا یا خودت کمک مان کن ،چون در( اخر ) این تو هستی که دستمان را می گیری.
به نظر بنده یکی از شاهکارهای این کتاب ارزشمند اینه که هیچ جای سوال و اما و اگر باقی نمیذاره: برای مثال در مورد تعریف توجه دایم مرقوم فرموده اند:
“”بنابراین، توجه دائم بیشتر با رفتار است، رفتاری مطابق ندای وجدان خود و رضایت خدا. و چنین معنی نمیدهد که خود را از زندگی فعّال اجتماعی و خانوادگی کنار بکشیم، گوشهای بنشینیم و مدام ذکر خدا را بگوییم، یا مدام فورمولی یا «وردی» را تکرار کنیم، یا با مدیتیشنهای طولانی بر امور فراطبیعی تمرکز کنیم، یا با تکنیکهای گوناگون مدیتیشن خود را در حالات خوش خودآگاهی دگرگون شده فرو بریم، یا به تمرینهای ذهنی تخلیۀ فکری طولانی مدت و غیره متوسل شویم.””
با سلام و تشکر از کسانی که برای این مقاله زیبا زحمت فراوان کشیده اند.
با عرض سلام خدمت همگی :
توجه دایم. به این معنی است: در خاطر زنده نگهداریم (توجه کنیم) که سیالۀ الهی همیشه حضور دارد و بر ما محیط است، که هر نیکوییای به ما میرسد از یکتا است و هر بدیای که به ما میرسد از نفس امارۀ خودمان است. تا زمانی که اینگونه فکر میکنیم، او هرگز ما را تنها و بیپشتیبان به حال خود رها نمیکند.
کسانی که هدف معنوی خود را رسیدن به کمال روحیشان قرار میدهند، میباید توجه دائمشان را مبدل به توجه کامل کنند:
چقدر این جمله امید بخش وأثر گذار است ،(*تا زمانی که اینگونه فکر میکنیم، او هرگز ما را تنها و بیپشتیبان به حال خود رها نمیکند.)* توجه ، فهم و درک این جمله می تواند ما را به سوی توجه کامل راغب کند ، وقتی این اثر را دارد ،که می توانیم ،تنها وبی پشتییان نباشیم ، در این دنیای فانی چه دلگرمی بالاتر از این می توانیم داشته باشیم. وقتی به این درک برسیم که او را بخواهیم برای خودش نه اینکه ما را از گرفتاری ها ومریصیها و بلایا ووووووووووووووووووو دور نگه دارد ، مخصوصا دراین برهه زمانی حساس که ، فرار و دوری از این بیماری به صورت اپیدمی همه را در بر گرفته.
چیزی که باعث شده ترس در من کمتر خود نمایی می کند توکل به او است. وبرای این کار سعی می کنم زندگی عادی خود را (فقط با رعایت اصول بهداشتی واجتمایی ) انجام دهم وبا مطالعه کتابهای معنوی وتوجه به سایت ها خودم را گرم نگه دارم. چون واقعا اگر غیر از این بود وکمک از او وتوکل به او نبود هرگز نمی توانستم این دوران را بگذرانم.