دو مقاله درباره‌ی موسیقی استاد الهی

12 مارس, 2010
 
موسیقی ملکوتی استاد الهی

شانزده دسامبر ۲۰۰۹
اگر به روند تفکر فلسفی از گذشته تا به امروز نگاهی بیفکنیم، تلاقی با مشی استاد الهی، متفکر برجسته‌ی ایرانی، یک آشنایی عادی نیست و غیر منتظره به نظر می‌رسد. استاد الهی وارث عرفان ایران و یکی از بزرگترین راهبران اصول اخلاقی است که سیستم فکری بدیع خود را پایه گذاری کرد. با آنکه در این مورد جای مقایسه نیست، اما استاد الهی را می‌توان به نوعی؛ نیچه ایران محسوب کرد. استاد الهی و نیچه فیلسوف آلمانی، عشق تسکین‌ ناپذیر‌ی به موسیقی، خاصه به بُعد عمیق و معنوی آن داشتند. اشتیاق استاد الهی به موسیقی تنها در نوشته‌هایش مشاهده نمی‌شود، او خود موسیقی‌دانی است که با تنبور، سازی که در نه سالگی استاد آن محسوب می‌شد، آهنگ های بسیاری ساخته است.


آلبوم «موسیقی ملکوتی استاد الهی» شامل چهار تراک است و نمونه‌ی مناسبی برای آشنایی با آثار این موسیقی‌دان و فیلسوف بزرگ است. ورای جنبه‌‌ی فلسفی خاص این متفکر، گوش فرادادن به موسیقی او ما را به کشف موسیقی‌دانی با استعدادی خارق‌العاده رهنمون می‌کند. تسلط استاد الهی در بداهه نوازی در موسیقی و مهارتی که با آن از ریتمی به ریتم دیگر می‌رود و نواها را در یکدیگر در می‌آمیزد (بی‌آنکه حتی یک بار موازین را بشکند) انسان را به حیرت وا می‌دارد. در قطعه‌ی سحری استاد الهی دوازده نت در ثانیه می‌نوازد. کاری خارق‌العاده و بس دشوار! اما مگر نه اینکه این یک موسیقی ملکوتی است.

برگرفته از سایت Shot By Both Sides

موسیقی برای ذهن

نوشته‌: الکساندر دومن، از تهیه‌کنندگان برنامه‌ی «موسیقی برای ذهن» و رئیس مؤسسه‌ی «تکنولوژی‌های پیشرفته‌ی مغز».

هنگامی که موسیقی استاد نورعلی الهی برای اولین بار به موسسه‌ی « تکنولوژی‌های پیشرفته‌ی مغز» معرفی شد، ما بلافاصله به کاربرد‌های بالقوه‌ی درمانی آن علاقه‌مند شدیم. «تکنولوژی‌های پیشرفته‌ی مغز» با توجه به تجربیات بالینی فراوانی که در دست دارد و با تکیه بر آخرین دستاورد‌های علم عصب شناسی و موسیقی، تولید کننده‌ی محصولات شنیداری و بصری به منظور تأثیر بر مغز است. همکاران این مؤسسه به عنوان مسئولین تهیه‌ی برنامه‌ی«موسیقی برای ذهن»، دریافتند که موسیقی استاد الهی به دلایلی چند، فرصتی بی‌مانند و گرانبها برای آموزش گوش دادن فعال در اختیار استفاده کنندگان قرار می‌دهد. بدیهه‌نوازی استاد، به این موسیقی کیفیتی طبیعی و آزاد می‌بخشد و در عین حال ساختارهای غیرعادیِ موزون و ضربی آن، به صورتی شگرف و تأثیرگذار مغز را وادار به توجه می‌کند. گرچه بعد از شنیدن مکرر، زبان موسیقی به تدریج خود را آشکار می‌کند، اما شنونده دائمأ با  پیچ و تاب‌های مخفی این موسیقی مواجه است که مانع از آن می‌شود که ذهن بتواند موسیقی را به‌طور کامل بشناسد. از آنجا که برنامه‌های صوتیِ محرکِ ذهن، اغلب به قصد آزاد کردن ما از قید و بندهای ذهنی تهیه می‌شود، موسیقی استاد را برای این منظور  بسیار مناسب تشخیص دادیم. علاوه بر این، وجوه صوتی خاص تنبور، تأثیر دو چندان می‌گذارد. وقتی در مؤسسه‌ی تکنولوژی‌های پیشرفته‌ی مغز، طیف گسترده‌ی اصوات موسیقی استاد را به طریق دیجیتالی مورد تجزیه و تحلیل قرار دادیم، متوجه شدیم که تراکم فرکانس‌های بالا در این موسیقی، از هر ساز دیگری که تا آن زمان بررسی کرده بودیم شدیدتر است.

بخشی از این تراکم مربوط به شیوه‌ی نواختن استاد است، به طوری که در هر ثانیه نت‌های متعددی می‌نوازد که با یکدیگر همنوایی دارند. علاوه بر این، طبیعت کوبِشی موسیقی او در گوش نا‌آشنای غربی، هر از گاهی اثر «ِگیتینگ» ایجاد می‌کند. گیتینگ، عبارت است از افزایش اتفاقی یا هدفمند درجه‌ی صدا و تراکم بعضی فرکانس‌ها، به قصد ممانعت از عادی شدن موسیقی در ذهن شنونده  و هدایت او به گوش دادن فعال.

مؤسسه‌ی تکنولوژی‌های پیشرفته‌ی مغز، تصمیم گرفت موسیقی استاد را به طرزی که برای گوش غربی و  شرقی، هر دو مطبوع باشد، به بخش‌های مناسب تقسیم کند. به این ترتیب، ما قطعات کوچکی از موسیقی استاد را انتخاب کردیم و آن را مقدمه‌ی بخشی دیگر قرار دادیم تا توجه شنونده به موسیقی بیشتر جلب شود. از صداهای طبیعت، اغلب برای شروع قسمت‌ها،  پیش از ترکیب با موسیقی استفاده شده است. افزودن صدای طبیعت باعث می‌شود مغز هشیار بماند و دچار عادت و نادیده گرفتن بعضی صداها نشود. به منظور حفظ اصالت، مؤسسه‌ی تکنولوژی‌های پیشرفته‌ی مغز ترتیبی داد که صداهای طبیعت از محل زندگی استاد ضبط شود. این صداها به صورت مونو ضبط و برای ما ارسال شد. ریچارد لارنس، مدیر بخش موسیقی و مهندس پس از تولید، اصوات را به صورت استریو در‌آورد. ما با روشی موسوم به «پَنینگ فعال» اصل صداها را  تغییر دادیم تا در صدا هشیاری سه بُعدی ایجاد کنیم.

تِراک‌های دارای شماره‌ی فرد، همه برای ساعات صبح در نظر گرفته شده و حاوی اصوات صبحگاهی طبیعت است. تراک‌های با شماره‌ی زوج، به ساعات شب اختصاص دارد. این تراک‌ها یا شامل اصوات شامگاهی طبیعت است، یا اصلأ صدای طبیعت در آنها نیامده است. از آنجا که موسیقی استاد با وسایل ساده و غیر حرفه‌ای، در اتاقی کوچک، بدون هیچ طنین اضافه‌ای ضبط شده است، ما با افزودن طنین به ضبط‌های اصلی، به صدای آن حالتی دادیم که به نظر بیاید در یک تالار متوسط کنسرت به موسیقی گوش می‌دهیم. با جلو رفتن در سی‌دی ها، طنین‌دهی کاهش می‌یابد تا به متن اصلی نزدیک شود و قدرت موسیقی استاد بهتر منتقل شود.

تحقیقات بالینی نشان داده است که حذف فرکانس‌های پایین به شنونده امکان می‌دهد که ذهنش را روی فرکانس‌های میانی و بالا متمرکز کند و لذا با دقت بیشتری به موسیقی گوش کند.

بنابراین، از همان اولین سی‌دی، مقداری از فرکانس‌های پایین حذف شده است. سی دی اول، با فیلتری که تمام فرکانس‌های بالاتر از۱۰۰ هرتز را عبور می‌دهد، صد درصد طنین یک سالن متوسط را در خود دارد. تقریباً ۶۰ درصد سی‌دی اول، موسیقی همراه با صدای طبیعت است.

سی‌دی دوم، دارای فیلتری است که تمام صداهای بالاتر از ۱۷۵ هرتز را عبور می‌دهد و ۸۵ درصد طنین یک تالار متوسط به‌ آن اضافه شده است. ۴۵ درصد از این سی‌دی، موسیقی همراه با صدای طبیعت و بقیه‌ی آن، فقط موسیقی است.

فیلتر سی‌دی سوم، تمام صداهای بالاتر از ۲۵۰ هرتز را عبور می‌دهد. طنین به میزان ۷۰ درصد به آن اضافه شده  و ۳۰ درصد آن با صدای طبیعت همراه است.

در طول چهار هفته‌ی انجام این برنامه، پالایش (فیلتر کردن) سی‌دی‌ها به تدریج افزایش می‌یابد، تا در سی‌دی چهارم، به ۳۲۵ هرتز می‌رسد.

در روند پالایش، فرکانس‌های بالا در موسیقی تشدید می‌شود و به این ترتیب تأثیر آن بر مغز شدت می‌یابد. طنین دهی در سی‌دی چهارم به ۵۰ درصد کاهش یافته و فقط به ۲۰ درصد آن، صدای طبیعت اضافه شده است.

به نظر من، سی‌دی‌های برنامه‌ی «موسیقی برای ذهن» می‌تواند عادات صوتی اکثر مردم را بشکند و به گوش تعلیم دهد که خود را با پدیده‌ای نو آشنا کند.

این موسیقی چنان محرک و  پر انرژ ی است که به گمان ما می تواند برای کسانی که حساسیت‌شان در برابر صدا کم است، یا در زمینه‌ی  شنیدن اصوات، در طیف‌های رفتاری خاصی گرفتار شده‌اند مفید باشد.



برگرفته از کتاب موسیقی برای ذهن.