دربارۀ کتاب «با شتاب به پیش»
قدیسی که در روستای جیحونآباد واقع در غرب ایران زندگی میکرد ۱ و در سن بیست سالگی بینایی چشمان خود را از دست داد، توانست با بصیرت و خِرَدش نقش و ارزش زنان و دختران روستای زادگاهش را دگرگون کند. او والدین را ترغیب میکرد با دخترانشان همانند پسران رفتار کنند؛ به اندازه پسران به تغذیه آنها اهمیت دهند، آنها را به مدرسه بفرستند، حقوقی مساویِ پسران برای آنها قائل شوند و حتی ارث برابر به آنها بدهند. چنین اقداماتی در جامعه مردسالار میتوانست امنیت او را به خطر بیندازد، ولی او با پشتگرمی به نیروی حقایقِ جاودان و اتکا به قدرت معنوی ژرفِ درون، در مقابل مشکلات مختلف اجتماعی و عُرفی کوتاه نیامد و با پختگی خاص خود توانست باورِ خویش را به مرحلۀ عمل در آورد.
از دیدگاه ملکجان، نگرش صحیح در خصوص فلسفه حیات، که از عقلانیت و رشد اخلاقیات فردی سرچشمه گرفته باشد، برای دستیابی به زندگی معنادار و خردمندانه ضرورت اساسی داشت. او بر این نکته تاکید میورزید که کمک و خدمت به دیگران در جریان امور عادی روزمره، مواد لازم برای پیشرفت اخلاقیات و خودشناسی را فراهم میآورد. او باور داشت که هر فرد وظیفه دارد صفتهای پسندیده و خصوصیات انسانیاش را در جهت منافعِ صحیح دیگران به کار ببندد.
که وظیفهاش را انجام نمیدهد، دوست دارد.»۲
چنین ذهنیتی موجب میشد که ملکجان همواره در صدد فراهم کردن موجبات زندگانی بهتری برای ساکنان روستای محل اقامت خود باشد، از تامین غذای روزمره برای نیازمندان گرفته، تا آشنا کردن آنها با نوآوریهایی که برای آنان ضرورت داشت. با این حال، ملکجان کاملا آگاهی داشت که پیشرفت جامعهاش نیازمند جنبههایی ورای مدرن سازی و آموزش است. این پیشرفت در گروی دگرگونی ذهنیتشان در مورد ارزش و نقش زنان و دختران نیز هست… . او توانست با تأمین آزادی برای زنان، جامعهای که گرفتار سدهای سنتیشان بودند را، به سوی روش فکری مدرن و تساوی طلب در خصوص حقوق و وظایف افراد بشر در قبال یکدیگر هدایت نماید. او همچنین به آنها شهامت بخشید که میراث فرهنگی، اجتماعی و اعتقادیشان را دوبارهخوانی کنند و از پیامدهای منفی تعصبات و پارهای از باورهای سنتی فرهنگیشان آگاه شوند.
البته او میدانست که در زمان حیاتش ناظر بر مساوات حقیقی میان مرد و زن نخواهد بود، اما یقین داشت که در گستره تاریخ، هر مبارزهای، هر قدر کوچک و شخصی هم باشد، به نحوی به حساب میآید و کمک میکند به اینکه چنین مساواتی روزی برقرار شود.
در سال ۱۳۷۴ ش، یعنی دو سال پس از درگذشت ملکجان، تقریباً چهل هزار نفر از سراسر دنیا، برای شرکت در «چهارمین کنفرانس مربوط به زنان» در شهر پکن جمع آمدند. در تاریخچۀ پنجاهسالۀ سازمان ملل متحد، تا آن زمان، هیچ کنفرانسی به آن عظمت و با این تعداد شرکتکننده برگزار نشده بود. در این گرد همایی بزرگ، ۱۸۹کشور به طور متحد، اعلامیههایی را به تصویب رساندند که مدیر اجرایی سازمان ملل متحد در امور زنان، آن را «جامعترین متن مربوط به سیاست کُلی جهانی و برنامۀ اجرایی برای برقراری مساوات و حفظ حقوق زنان و دختران در همه جا» نامید.
در اوایل ۱۳۹۴ ش که زمان برگزاری بیستمین سالگرد کنفرانس پکن نزدیک میشد، بان کی مون دبیرکل سازمان ملل درخواست نمود که تعهد و پایبندی به اهداف آن تمدید شود و ادامه یابد. او در پیشگفتار اعلامیۀ پکن نوشت: «زمانی که ما قدرت و اختیارات لازم را به دختران و زنان واگذار نماییم، آینده بهتری را برای همه فراهم خواهیم آورد».
کتاب «با شتاب به پیش» نوشتۀ خانم کیم آزارلی و خانم ملانی ورویر۳ (از همکاران نزدیک هیلاری کلینتون) و از فعالان حقوق زنان نشانگر آنست که زنان با تلاش خستگی ناپذیر خود توانستهاند تغییرات اجتماعی و اقتصادی ارزشمندی ایجاد کنند. در ضمن اینکه این تلاشها به آنها امکان داده به دیگر زنان نیز قدرت و امکانات بیشتری بدهند و حتی بتوانند داوطلبانه به امور خیرخواهانه و نوعدوستانه بپردازند.
کتاب «با شتاب به پیش»، در واقع یک کتاب مرجع است برای آنهایی که میخواهند از آمار و ارقام و اطلاعات لازم در خصوص فعالیتهای اقتصادی زنان آگاه شوند و همچنین جزوۀ راهنمایی است برای کسانی که تمایل دارند قدرت درونی خود را حفظ کنند و آن را با هدف مشخصی در هم آمیزند. در این کتاب همچنین با زنان نمونهای آشنا میشویم که در نقاط مختلف جهان با حداقل امکاناتی که در دست داشتهاند سعی در آموزش و بهبود موقعیت زنان محیط خود و فراتر از آن زنان سراسر جهان داشتهاند: افرادی همچون هاوا عبدی که بیشتر از یکصدهزار نفر از اهالی سومالی را که گرفتار جور و ستم و بیحرمتی بودند نجات داد و آنها را در مزرعه خودش واقع در نزدیک موگادیشو پناه داد.
اکنون به شرح حال دیگری که در کتاب با «شتاب به پیش» آمده است میپردازیم: کاکنیا تانی در دهکدۀ دورافتادهای در مناطق جنگلی کشور «کنیا» زندگی میکرد. او برای اینکه بتواند به تحصیل ادامه دهد فشارهای جامعه سنتی را پذیرفت و چنان با جدیت به تحصیلات خود ادامه داد که برنده بورس تحصیلی در امریکا شد. کاکنیا برای اینکه بتواند موافقت بزرگان محلی را برای ترک محیط سنتی خود و ادامه تحصیل در خارج جلب نماید هر روز قبل از طلوع آفتاب از خواب بیدار میشد و به تکتک خانههای بزرگان محلی میرفت تا اینکه بالاخره موفق شد آنها را متقاعد نماید. او سپس به کمک همسایهها توانست مبلغ ۳ هزار دلار جهت هزینۀ مسافرت خود جمعآوری نماید. او هنگام ترک کنیا با خود پیمان بست که به کشورش بازگردد و چیزی را به ارمغان ببرد که مردمان آنجا بیش از هر چیز دیگر به آن نیازمند بودند: آموختن دانش. اقدامات مفید او سبب شد اولین مدرسه شبانه روزی برای دختران اهل دهکدهاش آغاز به کار کند. کاکنیا معتقد بود که تحصیل کردن برای دختران اهمیت زیادی دارد چون به آنها امکان میدهد از حقوق خود آگاه شوند و این امر موجب آزاد منشی آنها میشود و بهتر میتوانند از تواناییها و استعدادهای خود بهرهبردای نمایند.
این کتاب نشان میدهد که جنبش انکارناپذیری در مورد وضعیت زنان در حال شکل گرفتن است، که دستیابی به آن در امکان و توان همه هست. اعداد و ارقام به دست آمده نمودار نتیجه قطعی و مشخصی است: پیشرفت وضعیت زنان و دختران سبب میشود که با شتاب به سوی جهانی برویم که همۀ ما برای خود و نسلهای آینده مشتاق آن هستیم. در حال حاضر، زنان نهتنها با سرعت، سمتهای رهبری در سازمانها را اشغال مینمایند، بلکه مشارکتشان در تمامی زمینههای اجتماعی نیز افزایش مییابد. ضمناً، همزمان با به دست آوردن قدرت در همهی سطوح، غالباً از موقعیت و نفوذ خود برای بهبود وضع دیگر زنان و دختران نیز بهرهبرداری مینمایند. آنها همچنین به شیوۀ روزافزونی از همکاری مردان برخوردار میشوند و به کمک آنها در تمامی بخشها، در همۀ کشورها و نظامهای گوناگون اقتصادی به پیشرفتهای چشمگیری دست مییابند که برای همه پُربار و سودمند است. البته، امکانات آموزشی، رسانهها و بهویژه فناوری نیز موقعیتهای بیسابقهای را برای افزایش شتاب پیشرفت فراهم میآورند….
نویسندگان این کتاب ( ملانی و کیم) عقیده دارند که همه ما از راه ایجاد ارتباط و همکاری با افرادی که نظام ارزشهایشان با ما یکی است، میتوانیم نهتنها حرکت رشد اجتماعی خود را در زندگی سریعتر نماییم، بلکه قادر خواهیم بود نقشی هم در جهت پیشرفت زنان دیگر داشته باشیم. البته، ما در این هدف تنها نیستیم: مردان موفق و پیشرو در سراسر جهان به این واقعیت رسیدهاند که سرمایهگذاری روی زنان و دختران موضوعی نیست که فقط مربوط به زنان باشد.
پیشرفت زنان به معنای پیشرفت همه است. ما بر این باور هستیم که دگرگونی همهجانبهای در حال شکل گرفتن است که آمار و ارقام نیز آن را گواهی میدهند، فناوری و ارتباطات هم به آن نیرو میبخشند و جنبش پدیدار شدن زنان در سمتهای رهبری آن را به حرکت درآورده است.
در تاریخ، به ندرت، لحظههای نیک و مساعدی پیش میآید که نیروهای گوناگون به هم میپیوندند و امکان جهش و پیشرفت چشمگیری را به وجود میآورند. برای زنان، اکنون لحظهای است که ما بتوانیم با سرعت حرکت کنیم و حرکتمان رو به جلو و رو به پیشرفت باشد.
آن لحظه برای ما همین الان است.
۱ – ملکجان نعمتی. شرح حال ملکجان نعمتی در کتاب «با شتاب به پیش» آمده است
۲ – ملکجان نعمتی، لیلی انور، ۱۳۸۸
۳ – Fast Forward by Melanne Verveer, Kim K. Azzarelli
با سلام و تشکر فراوان، انچه بیش از همه نظرم را جلب کرد؛ فرمایش حضرت شیخ جانى است که مثل تمام گفتارهایشان بسیار ساده و صمیمى که فهم و درک و عملش نیز براى همگان مقدور است (کمک و خدمت به دیگران در جریان امور عادى روزمره، مواد لازم براى پیشرفت اخلاقیات و خودشناسى را فراهم میاورد.) لازم است تکانى به خودم بدهم حداقل مثل خانم مسنى که دنبال داروهاى دوستش میرود، براى باز کردن گره اى از قرض دادن نمیترسد، گوش شنوا و دهان بسته براى درد دلها دارد، خود را در قبال انچه در اطرافش میگذرد مسئول میداند، مهربانى کنیم، لبخند بزنیم ……………. در این جریان روزمرگى کارهاى مفید فراوانند که گاهى بخاطر پیش پا بودنشان به انها توجه نمکنیم. میفرمایند همین کارها مواد لازم در پیشرفت اخلاقیات و خودشناسیمان هستند. “عمر بشر کوتاه نیست، ولى وقت بشر موقت است”.
با سلام و تشکر از متیس عزیز، بیش از هر چیز گفتار پر معنی و باارزش مللک جان؛ نقل به مضمون “عمر بشر کوتاه نیست، ولی وقت بشر موقت است” به یادمان می آید که میباید به راستی نصب العین خود در راه معنویت قرار دهیم.
در این کتاب همچنین با زنان نمونهای آشنا میشویم که در نقاط مختلف جهان با حداقل امکاناتی که در دست داشتهاند سعی در آموزش و بهبود موقعیت زنان محیط خود و فراتر از آن زنان سراسر جهان داشتهاند: افرادی همچون …. ملکجان نعمتی ….
امکاناتی که او در اختیار داشت، به معنای واقع بسیار کم و ناچیز بود. حتی هنوز هم بعد از گذشت چندین دهه از آن دوره، در محیط زندگی او نشانی از وجود امکانات لازم برای فعالیتهای اجتماعی در جهتی که ایشان تلاش بی وقفه کردند، دیده نمیشود.
معذلک علیرغم اینکه”او میدانست که در زمان حیاتش ناظر بر مساوات حقیقی میان مرد و زن نخواهد بود، اما یقین داشت که در گستره تاریخ، هر مبارزهای، هر قدر کوچک و شخصی هم باشد، به نحوی به حساب میآید و کمک میکند به اینکه چنین مساواتی روزی برقرار شود”.
باشد که همگان چنین منشی پیش گیرند و در حد خود و لااقل در حد “انجام وظیفه” دست از تلاش در جهت کمک به اجتماع و همنوع – صرفاًً به دلیل کمبود امکانات – بر ندارند و به مصداق “کمک و خدمت به دیگران در جریان امور عادی روزمره، مواد لازم برای پیشرفت اخلاقیات و خودشناسی را فراهم میآورد”، بدانند که فی الواقع چنین تلاشی نه فقط در جهت رفاه دیگران، که در جهت خودسازی و خودشناسی انجام میگیرد. چرا که “او باور داشت که هر فرد وظیفه دارد صفتهای پسندیده و خصوصیات انسانیاش را در جهت منافعِ صحیح دیگران به کار ببندد”.
با خواندن أین مقاله فوق العاده زیبا خیلی خوشحال شدم ،که حالا حالا ها برأی مساوات وحقوق زنان باید تلاش کرد ومن را به أین فکر فرو برد که من نوعی چه باید بکتم هر چند کوچک بشمار بیاید ،إز رسم وروسومی شروع کنیم که مرد سالاری جز وجودمان کرده که منم دارم ان را دانسته وندانسته منتقل به نسل بعدی میدهم ،که یک زن حق نظر دارد وبأید در خانواده در مورد هر تصمیمی با بچه ها مشورت شود ،و و و و
این کتاب و خوندم بسیار مفیده ،چقدر خوبه که به فارسی ترجمه شده واقعا خوشحالم . مرسی
نتیجه ای که من از این متن گرفتم این بود که هرکس در این موضوع سهمی دارد که باید سهمش را انجام دهد. باید در موقعیت خود ببینیم خدا چه امکاناتی برایمان فراهم کرده تا در همان حوزه برای پیشرفت اقدام کنیم. پیشرفت به معنی کمک صادقانه به دیگران و در نظر گرفتن نفع دیگران میتواند باشد.
با تشکر از متیس عزیز
هر یک از ما آقایان باید تمام تلاش خود را در ایجاد عملی تساوی حقوق بانوان چه در خانه در مورد همسر، خواهر، مادر و … و چه در احتماع در مورد همکار، مراجعه کننده، مشتری، عابر و … به کار ببریم. در غیر این صورت به نظر من دو حق بزرگ بر گردن مان باقی خواهد ماند: یکی حق آن فرد و دیگری حق اجتماع. چرا که امروزه رفتار ما در حد خانه و خانواده خودمان بروز و اثر ندارد بلکه تاثیرات رفتار ما در اجتماع شگرف است و عدم رعایت حقوق بانوان حق اجتماع را نیز ضایع می کند.
و صد البته بانوان نیز باید در همین جهت نلاش کنند. چه با رفتار و گفتار و چه در عمل.
با سلام و تشکر فراوان
تعجیل در سیر کمال یکی از مهمترین کارهایی است که خانم ها می توانند در آن برای خود و خانواده نقش اساسی داشته باشند با ایجاد انگیزه ومدیریت برنامه هایی در خانه ورترغیب افراد خانواده به توجه و دید معنوی به زندگی
با سلام و خسته نباشی به متیس عزیز که همیشه با آرائه مقاله ها وجود ما رو به عمل و مبارزه دعوت میکنه.
پندیات، دروس، و مبارزات ملک جان هر کسی رو به وجد و کوشش می طلبه، به نظر من برای قدم برداشتن در راستا و هدف حضرت شیخ در جهت تساوی حقوق زن و مرد هر کدام از ما باید از خودمان شروع کنیم، هر کسی از خودش شروع کنه و قدم برداره و مبارزه کنه تا این امر در دنیای خاکی بوقع بپیونده و با عمل به این امر از زحمات و تلاش و مبارزه ای که ملک جان در زمان حیاتش کرد قدر شناسی کنیم، ما چه بخوایم و چه نخواهیم زمان طوری پیش میره که تساوی انجام بشه پس چه بهتر ما هم شریک باشیم به سهم خودمان رو انجام بدیم و جز کسانی باشیم که أطاعت امر کردیم و سهم کوچکی در اجرای امر خدا داشته باشیم، در خلقت هیچ فرقی بین زن و مرد نیست این اختلاف رو بشر ایجاد کرد پس ما خودمان باید قدم پیش بذاریم و کمک کنیم تا هر چه زودتر امر حق اجرا بشه.
با سپاس فراوان از متیس عزیز و کاربران گرامی
از قدیم گفته اند: با حلوا حلوا کردن دهان شیرین نمی شود؛ این ضرب المثل در مورد این مسئله کاملا مصداق دارد، نمی شود فقط گفت ما با مردها مساوی هستیم پس باید از حقوق مساوی با انها برخوردار شویم.باید زنان این قوه را که در حال حاضر خالق در اختیار آنها قرار داده است با کوشش وجدیت وپشتکار به فعل تبدیل کنند، اول چیزی هم که به نظر خیلی مهم است این است که زنان دست از شناختی که جامعه و فرهنگ و ترتیبت به انها تحمیل کرده است بردارند وشروع کنند به خودشناسی خود یعنی سعی کنند استعدادها وتوانایی های خود را بشناسید وانها را پرورش و ارتقا دهند و از آنها در جهت خود و جامعه با روشی اخلاقی الهی استفاده کنند.
نه تنها جامعه ارزش واقعی زنان را نمی داند وبه انها بها نمی دهد، خود زنان هم ارزش خود را نمی دانند و حتی به کرات دیده می شود در کمال تعجب زن ستیز هم هستند و مردان را موجودات برتر می دانند وفکر می کنند همه کار ها راانها می توانند و باید انجام دهند وخودشان را موجودات ضعیف ونیاز مند میپندارند.این طرز فکر اشتباه رامتاسفانه به فرزندان خود منتقل می کنند،در حالی که دو جنس زن و مرد لازم ملزوم ومکمل یکدیگر هستند و هیچ یک به دیگری برتری ندارد.
از این نظر این مطالب را مطرح کردم چون همانطور که همه می دانیم هر تغییر و اصلاحی ابتدا باید در فکر انسان ایجادشود سپس از طریق عمل به ظهور برسد. زنان خودشان باید باور کنند می توانند تا بتوانند.
در تعالیم استاد الهی، توصیه بر این است که ” همیشه سعی کنید استحقاق پیدا کنید حقتان را بگیرید،نه این که قابل ترحم بشوید.قابل ترحم کسی که ذلیل وبیچاره است ، اما حق دار، حقش را با زور می گیرد…”
با سلام و تشکر از متیس
به نظر من اگرچه ممکن است زن و مرد در این دنیا و در ظاهر ،در برخی از خصوصیات اخلاقی و رفتاری با هم تفاوت داشته باشند اما در باطن و معنا هیچ تفاوتی میان زن و مرد نیست .بنابراین بهتر است دیدگاههای متعصبانه خود که از زمان های قدیم سرچشمه می گیرد را کنار گذاشته و به خود بقبولانیم که زنان نیز همانند مردان در بسیاری از سطوح اجتماعی حضور دارند و حضور خواهند داشت .چه بسا هم اکنون نیز شاهد این واقعه مهم هستیم.
Thanks, great article.
با سلام . وبا تشکر از این مقاله زیبا .
ملک جان عزیز می فرمایند :
«خدا کرم خاکیای را که وظیفهاش را انجام میدهد، بیشتر از بشری
که وظیفهاش را انجام نمیدهد، دوست دارد.»
با تشکر
با سلام به متیس عزیز
و کاربران گرامى. واقعا از این مقاله ممنونم.
کامنت شماره ۱۰ خیلى دقیق اشاره به موضوع میکنین.
مرسى
با عرض سلام و تشکر از مقاله جدید
به نظرم همان طور که حضرت شیخ فرمودند باید در هر زمان ببینیم خداوند چه وسیله ای در اختیارمان قرار می دهد(نقل به مضمون). با استفاده از آن وسیله می توانیم وظیفه مان را در آن زمان درست انجام دهیم. شکل “وسیله” در زمانهای مختلف ممکن است فرق کند. زمانی به صورت کار و فعالیت در بطن اجتماع باشد و زمانی به صورت مراقبت از فرزندان و رسیدگی به امور منزل. به نظرم مهم این است که در هر زمان نیت مان انجام وظیفه معنوی مان باشد.
بدون در نظر گرفتن جنسیت، فکر میکنم با توجه به تعریف میدان ادارک، باید هر کدام مان بسته به شرایطی که در آن هستیم تلاش کنیم دائم در حال افزودن به خودمان باشیم تا میدان ادراک مان افزایش پیدا کند.
(میدان ادراک مجموعه دریافت هایی است که فرد به واسطه خود و در گستره پهناور ذهن خود، برحسب معلومات، تجربیات، خاطرات، تفکرات، تصورات و احساساتش در می کند. طب روح ص ۷۲)
چندی پیش فصل تربیت فرزند راه کمال دکتر بهرام الهی را می خواندم. برای من مراجعه به این فصل نه جهت تربیت فرزند بلکه جهت تربیت خودم لازم و ضروری است. هنوز خیلی از اصولی که در جهت تربیت فرزند به آن اشاره شده در من ایجاد و یا نهادینه نشده است.
اصولی که در آن فصل ذکر شده است: راستگویی، مستقل بودن، یاد دادن ارزش واقعی چیزها، پرورش عقل معاش، نظم و ترتیب، حفظ احترام دیگران، مودب و اجتماعی بودن، دوری از معاشرت های ناسالم، حفظ سلامت جسم و روان، لوس نبودن، اهل تجمل و راحت طلب نبودن، اهل مطالعه و دانش بودن، پرسشگر(کنجکاو) بودن، حفظ الصحه را به جا آوردن( بهداشت و ورزش)، شجاع و با پشتکار بودن، بردبار و نوعدوست بودن…
بنابراین در وهله اول جهت تربیت خودم به این فصل مراجعه میکنم. تمام مطالب را خواندم و دیدم چه اصول زیبا و در عین حال پرکاری است. در انتها آمده است ” از عوامل مهم توفیق در کار تربیت کودکان، توجه والدین به رفتار خودشان است و این موضوع به ویژه در مورد مادران از اهمیت بیشتری برخوردار است.”
این یکی از مصادیقی است که “پیشرفت زنان به معنای پیشرفت همه است “.
با سلام خدمت متیس عزیز.
با تشکر از اینکه هر دفعه مطلبی را با سطح نیاز انسانها در جامعه (فردی،اجتماعی ) در این سایت می گذارد تا با انها اشنا شویم.
امروز بر حسب تصادف روی یک کانال از تلویزیون (در خارج از ایران) افتادم که داشت به خانمها اموزش اینکه چطور می توانند مرد های پول دار را به طرف خود بکشند اموزش می داد،ومتأثر شدم از اینکه چطور در دنیا بعضی ازگروه ها دارند این طور ارزش زن را پایین می اورند. و او را به عنوان یک وسیله سرگرمی برای ،،،،،،،، در می اورند.
به بطور تصادفی وقتی متیس را باز کردم. دیدم که چطور دارد ارزش واقعی وبرابر با مردان را یاد اور میکند.
همان طور که همیشه گفته اند در دنیا همه چیز ضدیت دارد بیشتر به این موضوع پی میریم،که چطور زنهایی چون (ملک جان نعمتی ودیگر زنانی که در نقاط دور افتاده دنیا دارند برای نجات زنان تلاش می کنند ،دیگر زنانی دارند زنان را در جهت یک وسیله تجاری وسرگرمی اموزش می دهند. که متاسفانه صدای اینها قوی تر است
پس این ما هستیم که با انجام حتی اعمال کوچک موجودیت خود را ظاهر کنیم وبا این سیاست غلط اجتماعی مبارزه کنیم
همان طور که از دیدگاه ملک جان نعمتی (. او باور داشت که هر فرد وظیفه دارد صفتهای پسندیده و خصوصیات انسانیاش را در جهت منافعِ صحیح دیگران به کار ببندد.)
پس این ما هستیم که باید این باور را داشته باشیم که قادریم هم پای مردان باشیم واین جهت فکری باعث می شود انرا به اطرافیان حتی به دنیا نشان دهیم. همان طور که این زنان بارز در اجتماع ،بطور جهانی خود را درجامعه نشان می دهند. و ما باید ادامه دهنده راه انها باشیم. چون این ما هستیم که فرزندانمان را با کمک همسران مان به جامعه تحویل می دهیم ومی توانیم پایه ریزی درست را هم به پسرانمان وهم دخترانمان اموزش دهیم.
باشد که قادر توانا یاریمان کند.
با سلام خدمت متیس عزیز گذشته از این که این مطالب چقدر زیبا و مفید هستند یادمان نرود که ملک جان نعمتی برای تساوی حقوق بین زن و مرد زحمت کشیده اند از خود گذشتگی ایشان برای ما زنان به هیچوجه قابل جبران نیست مگر آنکه ذره ای به این گفتار ایشان توجه کنیم خدا کرم خاکی که وظیفه اش را انجام میدهد از بشری که وظیفه اش را انجام نمیدهد بیشتر دوست دارد
با سلام و تشکر از متیس عزیز و دوستان در فرایند سیر کمال خود بر تر بینی از بزرگترین مانع برای رسیدن به سر منزل ابدیمان می باشد باشد که مامردان به خود امده و در جهت حق از دست رفته زنان بکوشیم و خود را برتر از زنان ندانیم و زنان هم خود را ضعیف نگیرندو با کمک و استعانت از رهنمود های بزرگان بخصوص ملک جان نعمتی در جهت حقوق تضعیف شده خود تلاش کنند چرا که در نزد خدا فرقی بین زن و مرد نیست
باسلام وخسته نباشیدخدمت متیس عزیز ودست اندر کاران زحمتکش راستش درعصری که ما زندگی می کنیم وباسرعت شگرفی که علم وتکنولوژی درحال توسعه میباشد زنان نیز بایدفعالترازپیش درعرصه ی اجتماع خودشان رانشان بدهندوحضورخودراراپررنگترنشان دهند.همینطورکه میدانیم خضرت شیخ عزیززحمت فراوانی برای جامعه زنان کشیدند تاازظلمهایی که درطول تاریخ بشریت به زنهارواداشته شده دفاع کنند وبعنوان عضوی مستقل .کارآمد ومقتدرخودشان رانشان دهند .مازنها درحالی که گفتارهای شیخ جانی راسرلوحه خودمان قرارمیدهیم باقدمهای استوار قویترازدیروزقدم برداشته وباتوکل بخدای یکتااین مسیر پرنشیب وفراز راطی نماییم باشد که بیاری خداوند سبحان پیروزوپایدارباشیم.والبته افراط وتفریط نکنیم درضمن رعایت حقوق ووظایف چه درمحیط خانواده چه درمحیط اجتماعی خداووظیفه رادرنظربگیریم وهرآن تمرکزوتوجه خودرابه مبدا فراموش نکنیم.باانتشاراین کتاب لب مطلب به ما یادآوری شده که فعالتروکوشاتر قدم برداریم والبته محتاط تر .
همیشه فکر می کردم که این حالت عدم تساوی بین زنان و مردان مختص فرهنگ و کشور خودم و امثالش است ولی با عمیق شدن بیشتر متوجه شدم که واقعا با یک نگاه کوتاه به تاریخ پیشرفته ترین کشورهای دنیا تازه به اوج جدی بودن شرایط اجحاف در همه جا پی می بریم. فقط شدت متفاوت است.
نکته جالب اینجاست که در به اصطلاح پیشرفته ترین جوامع فمنیست دنیا هم قابل رویت است که خیلی از فمنیست ترین خانمها در ناخودآگاه به برتر بودن جنس مرد عمیقا باوردارند. خودشان را به هیبت آقایان در می آورند و درنهایت سعی می کنند ثابت کنند که خانمها هم می توانند آقایان خوبی باشند. سعی می کنند خصلتها و منش های مردانه داشته باشند. نرمش و محبت را ضعف می بینند و از وظایفی شبیه مادر یا خانم خانه دار بودن سر باز می زنند. این مسله مرا نا امید کرده بود تا اینکه کتابها را خواندم و اینطور که من متوجه شدم تساوی ای که ما به آن اعتقاد داریم تساوی واقعی است. به این معنی که خانمها اجازه دارند و باید خودشان باشند و لزومی ندارد آقایان خوبی بشوند!
تربیت جامعه مردسالارانه تاثیری روی تک به تک ما داشته و هر کدام از ما تاثیرداریم روی جامعه. مثل یک حلقه منفی تا به حال همانطور که کامنت ۱۰ نوشتند روی خانمها تاثیر این بوده که اعتماد به نفسشان کم شده است. و چنین زنانی نادان نگه داشته شده طبیعتا تفکر و رفتارشان تاییدی می شود بر ان نوع جامعه مردسالار. به هر حال از یک جایی باید این حلقه را متوقف کرد و به جهت مثبت برد. باید از خودم شروع کنم و نگاهم به خودم باشد. به هر حال تاثیری که یک آقا از جایگاه جنس اول تا تجربه و دانش بیشتر در جامعه دارد در صورتی که به یک خانم شخصیت و فضا بدهد را هم نباید دست کم گرفت.
سلام باتشکر ازمتیس ودوستان ،واقعا تحت تاثیر قرارگرفتم وسعی کردم با خانواده ام بابرنامه ریزی که کردیم بهش عمل کنیم البته پله به پله. هر کار کوچک حتی شخصی در تاریخ حساب میشه نه تنها اثر مثبت در روح وروان داره بلکه در وقت نیز برکت هم ایجاد میشه باتشکر.