عمل به اخلاقیات در شرایط دشوار
یک موقعیت پیچیده
سینا بیشتر وقتش را به انجام امور خیریه میگذراند. زمستان گذشته به علت سرمای شدید موقعیت استثنایی بود، و او هر شب تا دیر وقت مشغول کمک به مستحقان بود. یکی از این شبها مصادف با سالگرد ازدواجش بود. همکارانش قبول میکنند کار او را به عهده بگیرند تا بتواند زودتر به خانه برود. سینا از این پیشنهاد استقبال میکند و به خانه میرود. اما با نزدیک شدن به وقت شام دچار عذاب وجدان میشود و فکر میکند که مردم زیادی منتظر کمک او هستند تا از محلی که مسئول آن است غذای رایگان تحویل بگیرند… . در آخرین لحظه تصمیم میگیرد به محل کارش برگردد و به گروه تهیه و پخش غذا کمک کند. از طرفی همسرش سوزان علیرغم مسئولیتهای سنگین کاری، فرصتی فراهم میکند و شام خوبی برای آن شب تدارک میبیند. وقتی متوجه میشود که سینا برای شام نمیماند ناراحت میشود و جو ناخوشایندی در خانه ایجاد میشود.
به نظر شما کدامیک از موارد زیر، تجزیه و تحلیل درستی از این موقعیت ارائه می دهد؟
الف) کارهای سخاوتمندانه ضرورتا با موانعی همراه هستند. کسی که خواهان پیشرفت معنوی است باید بر آنها غلبه کند: سینا میبایست منتظر مخالفت سوزان میبود و خود را برای گذراندن این مانع بدون ایجاد تنش آماده میکرد.
ب) هرکس باید آسایش همسرش را مقدم بداند، و آن را بر آسایش دیگران حتی بر آسایش خودش ترجیح دهد.
ج) همراهی نکردن همسر در امور خیریه، حاکی از خودخواهی فرد است: سوزان می بایست همسرش را در گرفتن چنین تصمیمی تشویق میکرد.
د) تنها از طریق تکرار در کارهای خیرخواهانه انسان میتواند صفت خیرخواهی را در خود پرورش دهد. سینا باید به کارش ادامه میداد و آن شب را هم به انجام امور خیریه میپرداخت.
ه) به طور کلی بین کمک به دیگری و زمانی را به همسر اختصاص دادن، مغایرتی وجود ندارد: سینا میتوانست با اختصاص دادن آن شب به همسرش کاری اخلاقی انجام داده باشد.
پیشنهاد (الف) (54 رای، %7)
پیشنهاد (ب) (26 رای، %3)
پیشنهاد (ج) (13 رای، %2)
پیشنهاد (د) (1 رای، %0)
پیشنهاد (ه) (634 رای، %82)
هیچیک از موارد بالا (42 رای، %5)
Loading ...
برگرفته از سایت e-OstadElahi.fr
۱- اعتدال در هر کاری شرط لازم برای پیروی از عقل سلیم است.
۲- در انجام هر کار ولو صحیحِ مادی یا معنوی، شرط لازم دیگر آن است که حق هیچ موجودی پایمال نشود که در اینجا سوزان هم حقی دارد که باید در نظر گرفته شود.
۳- وجود لذتهای سالم و مشروع و حلال میان زن و شوهر برای سلامت جسم و روح و روانشان مفید بلکه لازم است.
با سلام.باید توجه داشت که اگر ماکار خیری را میخواهیم انجام دهیم به همه ابعاد ان باید توجه کنیم … در اینجا سینا به وظیفه اصلی خود که رعایت حق همسرش بودتوجه نکرد چرا که به همسرش اگه توجه میکرد کار اخلاقی خوبی انجام داده بود
با سلام و وقت بخیر سینا باید در کنار کار خیرش آن شب را به همسرش اختصاص می داد چون دل شکستن خود ایجاد حق الناس می کند مخصوصا اینکه همسرش با وجود مشکلات با امید زیاد غذا درست کرده بود پس همراهی با زنش ارجحیت آرد به کار خیر
بایدحقوق همسر را درنظر گرفت
با سلام
خیلی متشکرم از این موارد عملی ملموس که به اشتراک میگذارید. در این نظرخواهی من مورد ج را انتخاب کردم. دلیلم هم اینست که مواقعی که موقعیت حساس معنوی هست مثل اینکه عده ای گرسنه هستند و شوهرم هم مسؤل هست چرا باید این موقعیت که میتواند با ان عده ای را نجات دهد یا باعث سیر شدنشان شود را از دست بدهد؟ مگر زن و شوهر از هم فایده معنوی نمیبرند؟ اگر او گذشت کند بالاخره خیرش به همسرش هم میرسد. در ضمن شب سالگرد را هم میتوانند یک شب دیگر برگزار کنند که جشنشان را هم با هم بگیرند. من در مواقع مشابه اینطور تصمیم گرفتم. در ضمن این موارد ما را در عمل به این ویو و نه این ویترو بیشتر یاری میکند. با نهایت تشکر از مسؤلین
در هرکدام از موارد بالا امکان دارد نیت صحیح باشد اما عمل انجام شده کامل نباشد. میتوان اصول اخلاقی الهی صحیح را ملاک عمل قرار داد و حقوق هر یک از طرفین را در نظر گرفت و بادر نظر گرفتن تقدم و تاخر وظایف به اصل های اخلاقی و الهی فوق عمل کرد البته که مستلزم اشتباه کردن میباشد تا تجربه لازم را بدست آورده و نقطه تعادل را پیدا کرد
با سلام
به نظرم سینا حق همسرش سوزان را رعایت نکرده و “حق الناس “گردنش افتاده،که نکته ی بسیار مهمی است چون سوزان یکسال منتظر چنین شبی بوده و تدارک دیده بود…تا در کنار هم باشند.اما با کمک نکردن به محرومین “حق الناس “نمی شد،چون همکارش داوطلبانه این کار را انجام میداد،اگر سینا نیتش کمک به مردم بود ،حتی اگر در کنار همسرش هم باشد یکتا آن کردار را برایش ثبت میکند.و نکته ی دیگه اینکه ،همسر نسبت به بقیه از نظر اخلاقی اولویت دارد .وسینا با ماندن در کنار سوزان فرصت اینکار را به همکارش میدهد که هم به سینا هم به مردم خدمت کند.که باز این کاره سینا نیز خدمتی به دوستش است.
به نظر میرسد که این مساله بستگی مستقیم به نیّت فرد دارد یعنی اگر سینا آنشب به نیّت رضایت خداوند و انجام وظیفه و به جا آوردن حق همسر تصمیم میگرفت و در منزل میماند صحیحترین اقدام را انجام داده بود .به دلیل اینکه ارزش عمل بستگی به نیتی دارد که در پس آن عمل نهفته و ازآنجا که حق همسر در اولویت هست و اینکه آنشب در زندگی آنها یک موقعیت خاص بود تصمیم صحیحتر میتوانست این باشد که آنشب را در کنار همسرش بماند ولی اگر سینا از روی ترس همسر یا عشق فرد همسرش تصمیم به ترک یک عمل معنوی با نیّت رضایت خدا میگرفت انزمان حتی اگر به همسرش خدمت کرده بود لزوما اقدامش ارزش معنوی نداشت . ولی از آنجا که ما نیّت در پس این عمل را نمیدانیم قضاوت آن بسیار مشکل است.
به عبارتی نیّت رضایت خداوند در پس آن عمل،عامل تعیین ارزش عمل میباشد.
با سلام
رعایت حق همسر مقدم است بر دیگران به علاوه ایجاد کردن جو محبت و دوستی در خانه یک عامل بسیاربسیار مهم برای پیشرفت در معنویات و مادیات است. درست رعایت کردن حق دیگران یکی از درسهای بسیار مهم است در دانشگاه معنوی.من شخصا باید به وسیله تجربه و فشار و در مدتی طولانی این درس رامیگرفتم.تقریبا کاری مشابه این انجام دادم و چوبش را خوردم.برای همین مورد ب را انتخاب کردم.
با تشکر.
با توجه به اینکه همکارانش قبول میکنند کار او را به عهده بگیرند تا بتواند زودتر به خانه برود٬ اتفاق غیر قابل جبرانی پیش نمی آمده٬ و بنظرم باید نزد همسرش می ماند.
سلام
با خواندن این داستان متوجه چند نکته شدم. اول اینکه انگاریک چیزی خورد تو سرم و تازه همتوجه شدم که خود منهم به نوعی از این کارها میکنم واطرافیانم شاید بروز ندهند ولی رعایت حقوقشان رانمیکنم واثر منفی هم در خانواده می گذارد . دیگر اینکه در عمل به اخلاقیات وکارهای خیر هم اگر جلوی افراط وتفریطش رانگیریم می شود خواستن نفس
۲-گذشتن ازآسایش وراحتی خود برای کمک خیلی خوبست اما به شرط اینکه حق دیگران ضایع نشود.
۳-اینکه خانواده یک اجتماع کوچک است باید نیاز ها وحقوق خانواده را هم درنظر گرفت .
۴-سینا از ابتدا باید فکر میکرد و سنجیده عمل می کردکه هم حقوق همسرش حفظ می شد وهم اینکه غذا به به مستمندان داده می شد.اگر مطمئن بوده همکارانش مسئولیت کارش را قبول کردند وخوب انجام میدهند نباید دچار وسواس فکری می شدکه ناشی از ایگو است می شدو برمی گشت شاید این عملش همکارانش را هم ناراحت کرده باشد چون وقت انها را برای کاری گرفته بود که دراخر خودش ان را انجام داد وبرنامه همکارانش راهم بهم زده بود واین هم حق الناس می شود.
۵- می توانست موردش را با همسرش درمیان بگذارد نه اینکه نظرش راتحمیل کند اگر اوهم موافق بود روز مراسمشان را موکول به روز دیگر کنند که هر دو بدون دغدغه فکری باهم باشند انشب خودش کارش را انجام میداد وکمک هم ازکسی نمی گرفت.
باتشکر فراوان اززحماتی که می کشید.
سلام
با تشکر براى زحماتى که میکشید. بقول استاد الهى حق همسر الویت دارد.
هر کدام باید چنین در نظر بگیرند که نیمى از آنها به دیگرى تعلق دارد، هیچکدام در گذشت کردن به دیگرى تردید نکنند و سعى شان بر این باشد که خوشایند همسرشان قرار گیرند.
بهتر است تصمیمات زندگیشان ، بسته به صلاحیت هر یک ، مشترکا اتخاذ شود.( راه کمال ص١۴١)دکتر بهرام الهى.
خیلی جالب بودبی صبرانه منتظرمقاله بعدی هستم
ازمتیس عزیزتشکرمیکنم
سلام
اول اینکه میدونم همگی شرایط از خود گذشتگی رو میدونین: ۱- نباید ضرر جبران ناپذیری به شما وارد کند ۲- گذشت فقط به خود شما مربوط شود یعنی حق شخص ثالث یا اجتماع پایمال نشود ۳- شخصی که به خاطر آن از خود میگذرید لایق آن باشد.
دوم اینکه (هر شب تا دیر وقت مشغول کمک به مستحقان بود). این مدتی که آقا سینا هر شب تا دیروقت… آیا هر سه شرط لازم بر قرار بوده؟
سوم اینکه (همکارانش قبول میکنند کار او را به عهده بگیرند تا بتواند…) جدا از اینکه عمل همکاران هم از خودگذشتگی محسوب میشه، بلکه زمان اون شب رو هم برای آقا سینا آزاد میزاره و به نوعی رفع تکلیف میشه <>.
الان همه شرایط آماده است که آقا سینا به حقوقش نسبت به همسرش بپردازه ( اما با نزدیک شدن به وقت شام دچار عذاب وجدان میشود و فکر میکند…)، عذاب وجدان حالتی است که در اثر کارکرد نفس لوامه ((هرگاه انسان کاری مغایر اخلاق انجام دهد یا قصد آنرا داشته باشد، نفس لوامه او را سرزنش می کند)) ایجاد می شود. در اینجا حس عذاب وجدان می تونه نشانه کارکرد این قوه باشه. اما آیا این کارکرد در حد تعادل هست یا افراط؟
از طرفی شرایط رو باید کامل در نظر گرفت، ( فکر میکند که مردم زیادی منتظر کمک او هستند تا..). احساس آقا سینا بعد از کمک ب دیگران چیه؟ آیا به خاطر بدست آوردن اون حس امشب رفته؟ {خطر نفوذ نفس اماره در هادی درون}. آیا ممکنه نفس اماره خودش رو در هادی درون به صورت ندای وجدان نشون بده؟
از عقل سلیم استفاده کنیم! اگه آقا سینا از حق همسر بگذره، این از خودگذشنگی باعث پایمال شدن حق همسر میشه. و در ضمن اینجا نمیشه گفت ((از آن گناه که نفعش به غیر رسد چه باک)).
آقا سینا حس خیرخواهی و کمک به همنوع رو دارن، بسیار خوب.. زنگ نفس لوامه رو می شنوند، عالی.. اما باید جلوی افراط قوای سوپر ایگو رو هم گرفت، اونوقت بسیار عالی.
<>
با کمال تشکر و ادب و احترام.
با سلام. همسر سینا هم علی رغم مسئولیت زیاد برای آن شب تهیه دیده بوده است. سینا نسبت به همسرش هم حقی دارد که باید براورده شود. در ضمن دوستان سینا هم با او همکاری کرده اند. البته در ایجا نیت هم مهم است. در ظاهر به نظر می رسد که گزینه “ه” درست است ولی نکاتی هم هست که شاید باید بیشتر به آن توجه کرد که من متوجه نبوده ام. با تشکر
باسلام وباتشکربراى زحماتى که میکشید٠برای اینکه همکارانش کاراورا قبول کردند که انجام دهند٠ پس باید حق همسرش رارعایت مى کرد ٠
در تمام موارد مطروحه، گزاره های صحیح وجود دارد. مثلاً در الف “کارهای سخاوتمندانه ضرورتا با موانعی همراه هستند.” یا در د ” تنها از طریق تکرار در کارهای خیرخواهانه انسان میتواند صفت خیرخواهی را در خود پرورش دهد” و به همین صورت..
شاید موقعیت در ظاهر پیچیده باشد ولی طبق گفتارهای آثارالحق، الویت “حقوق” مشخص شده است. بنابراین رسیدگی به نیاز همسر نسبت به رسیدگی به نیاز دیگران ارجحیت دارد.
به نظر من حتی اگر سالگرد ازدواجشان هم نبود، باز الویت با همسر بود.
ضمناً تمام کارهای ما (انسان تا قبل از کمال) دو بعد دارد. یعنی نمی توانیم نیتی تماماً فراعلی داشته باشیم. بنابراین این احتمال هم دارد که سینا با این کار ارضای نفس می کرده و به این عمل عادت کرده بوده و به نوعی از انجام کار خیرخواهانه لذت می برده.
بنابراین در این حالت ضمن جبران حق همسر، می بایست نسبت به تعدیل عمل خیرخواهانه و اصلاح نیت اقدام نماید.
سلام!
من ابتدا با پیشنهاد الف _ موافقم.
و مورد دوم که اینکه افکار <گفتار واعمال انسان<همگی<
برای همیشه ضبط است .ودرارزش گذاری نتیجه عمل.
نیت تقدم بر عمل دارد .
با احترام
با سلام و تشکر از متیس و دوستان
من با مواردی که دوست عزیزمون اولدرز بیان کردن کاملا موافقم و لزومی نمی بینم که انهارو تکرار کنم فقط اینکه ما باید در نظر داشته باشیم که صفت گذشت رو در خودمون رشد بدیم(البته با در نظر گرفتن حق دیگران چون ما فقط از حق خودمون میتونیم بگذریم) این موقعیت می تونست تمرین خوبی برای سوزان هم باشه
شاید بهتر بود سوزان از این بابت که همسری خیر خواه داره خوشحال باشه و حتی برای شکر چنین زندگی و موقعیتی خودش هم در این امر خیر شرکت میکرد و شامی را که تدارک دیده بود انفاق می کرد (به نظرم هریک باید به نوبه خود از موقعیت پیش امده استفاده می کردن)
با توجه به فرمایش استاد الهی در مورد تقدم حقوق من فکر میکنم در این مورد الویت با حق همسرِ سینا میباشد. ما به عنوان انسان نسبت به همسر، فرزندان، والدین و اجتماع موظفیم ولی باید در بین انتخاب هایمان تقدم را رعایت کنیم.
به نظر من صفت غرور و تکبر به صورت گمراه کننده ای ، در لباس خدمت به خلق، باعث شد سینا این تصمیم را بگیرد که همسر خود را رها کند و به خیریه برود اگرچه همکارانش این مسولیت را تقبل کرده بودند. ممکن است سینا فکر میکرده که هیچکس به تنهایی از پس این مسولیت بر نمیایید و بقیه همکارانش همیشه به او نیاز دارند و اگراو کمک نکند همه کارها لنگ میماند. اگر اینگونه باشد این نشان بارز غرور و تکبر است. متکبر خود را مرکز دنیا میداند و اصلا دیگران را به حساب نمی آورد ، منظورم از دیگران همکارانش است. به نظر من رفتن سینا در آن شب فقط تحط شرایطی که اتفاق جبران ناپذیری میفتاد یا جان کسی با نرفتن او به خطر میفتاد توجیح اخلاقی و عقلانی داشت.
با سلام و تشکر بسیار
من هم خودم با این افراط کاریها خیلی مواجه بودم و الان هم هستم و همین زیاده رویها باعث رنجاندن اعضای خانواده ام میشود.تعالیم استاد به من اموخته که هر چیزی حقی دارد حتی اشیا .یاد گرفتم که خانواده ام ارجعیت دارند بر بقیه .خدا برای اینکه سینا در کنار همسرش بماند و حقی از بین نرود مامورانش را برای سینا فرستاد تا مسولیت او را انجام دهند ولی سینا این لطف رو نادیده گرفت و شب خودش و همسرش رو خراب کرد در ضمن یکشب هیچ کسی از گرسنگی نمیمیرد اما خاطره تلخ و الرژی در روح سوزان برای همیشه میمونه .من با پرورش فکری که از تعالیم استاد یاد گرفتم مورد ” ه” قبول دارم
در ضمن اگربه دو خط اول داستان توجه کنیم متوجه میشیم که سینا در حال افراط کاری هست بیشتر وقتش رو صرف امور خیریه میکنه و از مسولیتهای دیگه زندگی خصوصی خودش دور شده تا دیر وقت بیرون از منزل بسر میبره حتی از حقی که جسمش هم داره کوتاهی میکنه با توجه به پرورش فکری که ما میگیریم همه معنویت این نیست که از صبح تا شب به مستمندان کمک کنیم و از پرورش دیگر بعدهامون غافل بمونیم کمال بینهایت بعدی استاد الهی همیشه خانواده رو جایزتر از بقیه میدونن.
کلید طلایی سیر کمال استاد میفرمایند :هر چه بر خود میپسندید بر دیگران هم بپسندید و هر چه را بر خود نمیپسندید برای دیگران هم نپسندید. آیا اگر بر عکس میشد و سوزان شب سینا رو خراب میکرد و هر شب برای امور خیریه بیرون از منزل بود همسرش میپسندید ؟؟ پس باید اولویتها رو از طریق تعالیم یاد بگیرم و حق هر چیز رو در زمان خودش رعایت کنم و این پروسه زمان و تجارب زیادی میخواد استاد به ما یاد میدن که کمتر درگیر احساساتمون بشیم و از عقل سلیممون دستور بگیریم. ببخشید منو زیاده گویی کردم
سلام وباز هم تشکر فراوان : اگر به کسی محبت میکنیم نباید حق شخص ثالث درمیان باشدبه نظر بنده چون سوزان ناراحت شده ونتونسته از حق خودش بگذره وسینا باتوجه به ا ینکه درتصمیمش دچار عذاب وجدان شده پس درمورد سوزان هم باید همین حس رو داشته باشه بنابراین نباید دچار عدم تعادل بشه ومیتونه حرف نفس هم باشه که به صورت عذاب وجدان بروز کرده از طرفی همکارانش هم اعلام همکاری کرده بودند ودیگر جای وسواس ونگرانی نبود
با سلام و تشکر و ضمن صحیح دانستن نظریات سایر دوستان این جمله تداعى میشود که تا با کفشهاى کسى راه نرفته اى قضاوت نکن و چندین عامل در پس تصمیم سینا نهفته است . اما انچه که به نظر من میرسد که تصمیم سینا درست نبوده احتمالا غرور و خودخواهى اوست . با وجود اینکه دوستان دیگر انجام کار او را به عهده گرفتند و با وجود اینکه میدانست این شب براى همسرش مهم است تنها به ارضاى خواسته خودش پرداخت ، این خود به نوعى افراط و تفریط است که به نظر من از نفس اماره است که لباس معنویت به تن کرده.
باتشکر فراوان
من شدیدا تحت تاثیر قرار گرفتم و برای خودم تاسف خوردم که از نظر تئوری همه چیز رامی دانم اما در عمل لنگم
در شبانه روز از همسر یا دیگر اعضا و اجتماع نارضایتی های فراوانی می بینم اکثرا میگویم آنها نمی دانند این کار من برایشان بهتر است . یا آنها نمی فهمندخلاصه حس میکنم وضعیتم حاد است.
ادامه:
در مورد آیتم ب: از آثارالحق به یاد دارم که اولویت بندی حقوق ابتدا حق روح خود، بعد جسم خود، بعد همسر ، فرزندان، والدین، فامیل و به همین ترتیب دورتر است. بعد فرموده اند خدمت به خلق چون یک نوع تقویت روح است به بقیه مقدم است. مساله اینجاست که الان هم کمک کردن به گرسنگان و هم دل دادن به دل همسر در این شب خاص هر دو خدمت به خلق محسوب میشوند. بنابراین طبق آن قاعده ای که استاد فرموده اند هر وقت با دو کار مواجه شدید که هر دو فوتی و فوری هستند آن موردی را انجام دهید که جبران ناپذیر است، به نظر من شرکت در مراسم سالگرد جبران ناپذیر محسوب میشود. چون از ۳۶۵ روز سال، احتمالا به جز این شب خاص و چند شب دیگر، سینا می تواند آن کمک خیریه را انجام دهد. پس به نظرم ماندن با همسر در این شب، مورد فوتی و جبران ناپذیر محسوب میشود.
ولی اگر مثلا همین شب یکی از نزدیکان دچار مشکل جدی شده بود، مثلا حالش خوب نبود و باید به بیمارستان می رفت یک همچین موقعیت اورژانسی ، فوری و فوتی تر محسوب میشود نسبت به سالگرد ازدواج. چون بالاخره سالگرد ازدواج سال دیگر تکرار میشود ولی اگر اتفاق مهم و جدی برای کسی از نزدیکان افتاده باشد ممکن است قابل جبران نباشد. آنوقت اگر همسرش سوزان مانع میشد شاید خودخواهی محسوب میشد و باید سعی می کرد برود و فکر کند که در انجام کار خیر گاهی مانع درست میشود که باید آن را بگذراند و حالا هم مانع همسرش است.
در مورد آیتم ج: نمی توان گفت خودخواهی سوزان است چون سوزان که همیشه با او برای انجام امور خیریه مخالفت ندارد! بلکه در این روز خاص و مورد خاص ناراحت شده است و بنابراین خودخواهی نمیشود چون این وسط واقعا “حقی” دارد. ولی اگر همیشه مانع چنین کارهایی بشود می توان خودخواهی در نظر گرفت و سینا باید فکر کند با چه بیانی می تواند او را برای کار خیر با خود همراه کند که خودش سناریوی دیگر هست.
در مورد عذاب وجدان هم که دچار میشود و به خاطر آن به سر کارش بر میگردد،علاوه بر وسواس فکری که دوستان به آن اشاره کردند به نظر من از آنجا که وجدان تربیت پذیر است و می تواند به جا یا نابهجا زنگ بزند، باید با اصول درست تربیت شود و سلسله مراتب حقوق را باید به خود یادآوری کرد تا درست تربیت شود و نابهجا زنگ نزند.
سلام
تمثیل واضحی بود برای اینکه بتوانیم تجزیه تحلیل درستی از موقعییت داشته باشیم .
سپاس از شما که با ارسال این موضوعات ، باعث بهتر شدن دید و آگاهی خوانندگان میشوید .
موفق و پیروز باشید .
مرسی از مطلب عملی
به نظر من گزینه ( ه ) صحیح تر باشد چون سینا کاملا پیش بینی کرده و همکارانش هم قبول کردند که این کار رو انجام بدن. بنابراین لوزمی نداشت ایشون عذاب وجدان بگیره و حق همسرش که مثل بقیه حقی دارد رو پایمال کنه اگر کسی نبود و همکارانش هم قبول نمی کردند قضیه فرق میکرد. اینجا نیت خیلی مهم است، اگر سینا فکر کرده که فقط خودش میتونه کارشو بکنه و اطمینان نداشته به همکارانش فکر کنم ریشه در غرور داره و از خود پسندی میاد. چه اشکالی داشت ایشون می تونست تلفنی و از هر طریق دیگه ای از اونجا اطلاعات کسب کنه و از نگرانی بیرون بیاد. فقط من نیستم که نگران باشم کارها درست انجام بشه خیلی از افراد هستند که منتظر چنین فرصتی هستند تا کار را با بهترین نحو انجام بدن شاید از من بهتر.
من فکر می کنم خانواده اولین فرصت بی ریا برای خدمت به خلق باشه، تا تحسین دیگران که به به و چه چه، چقدر از خود گذشتگی دارم و … . چون سینا طبق مطلب کارشون اینه که هر شب این کار رو انجام میدن و خیلی کار درستی هم انجام دادن که دقیقا قبل از رفتن همه چی رو روبراه کرده. عذاب وجدان اون لحظه ممکنه از نفس باشه که خودت باید باشی، شاید دیگران نتونن انجام بدن و …..
با تشکر از زحمات شما
با سلام با رشد دادن عقل رحمانی می توان کار درست را تشخیص دادو موازنه دنیا و اخرت و ظاهر و باطن را برقرار کرد.حق همسر هم یکی از حقوقی است که باید رعایت شود.
با سلام وتشکر
بنظر من گزینه ه صحیح است چون استاد فرموده اند خدمت به خلق بالاترین عبادت است نمی فهمم چرا سینا فراموش کرده که سوزان هم مخلوق خداست به اضافه اینکه استاد حق همسر را در اولویت قرار داده اند سینا می توانست با ماندن در کنار سوزان حرف شنوی وعبادت رادر کنار هم انجام دهد.
سلام وتشکر وقدر دانی اززحمات شما عزیزان ازاینکه در تصمیم گیری تفکر وتعقل باید کردتا حد زیادی موثرومثبت وبرای اینجانب امیدوار کننده بوده.وقتی هر شب سینا درخدمت محتاجان بوده.نبوداوکه تنها یاری دهنده هم نیست رعایت حق همسراز تذکرهای درسهای معنویست کار بجای مااطرافیان مارامشتاق دانستن ریشه افکاردرست مامیکند این تجربه شخصییم است بادر نظر گرفتن رضایت خدا
سلام به عزیزان متیس
درموردالف:هرچندخودم درعمل ضعف دارم اشتباه میکنم وبعدتازه
متوجه میشم بایدبه نوع دیگری عمل میکردم تاحقی برگردنم نیفته-سیناهم میتوانست از قبل باهمسرش یک هماهنگی داشته
باشدتادچارمشکل نشه.
گزینه ب:باتوجه به سالگردازدواج رعایت حق همسروظیفه سینا
بودومعلوم نیست آسایش وجدان سینااز نفس بوده یا واقعاجهت
جلب رضای خدا؟اگرچنین هم بوده باز افراط کرده چون همکاران
قبول مسئولیت کرده بودند.
گزینه ج:نمیتوان قضاوت کردهمراهی نکردن همسرازسرخودخواهی
بوده
گزینه د:با خواندن این بند یادم امدیک زمانی خشک و
با تعصب به بعضی موارد مینگریستم و عمل میکردم سپس
سعی کردم نگرش و عمل ام را تصحیح کنم
ه: بنظر منطقی میاید
با تشکر
با سلام و تشکر از متیس عزیز
کامنت ۴، هاله ى عزیز من با شما کاملا هم عقیده هستم با این تفاوت که فقط من دوست دارم اینچنین باشم ولی شما انچنان هستی
سلام
و بی نهایت ممنون از این مقاله و مطالب و نظر سنجی بسیار آموزنده که به نظرم همگی ما که دنبال آموزش و رشد روحی هستیم، بهش نیازمندیم.
موضوع اصلی تعادل در امور هستش. در هر امری ، حتی امور خیریه ، تعادل و بخصوص رعایت حقوق و وظایف در دروس استاد الهی تاکید و خیلی دقیق و منطقی و مطابق با شرایط زندگی انسان امروز، بررسی شده.
اصلا هنر زندگی یعنی همین ؛ ایجاد تعادل در امور زندگی ، که کاری خیلی سخته و نیاز مند آموزش، تمرین و تکراره . زندگی استاد الهی نمونه ایست از این امر…
با سلام بسیار مطلب جالبی بود ما هم در چنین سناریو های مشابه قرار می گیریم ولی کمتر به تحلیل و سوال وجواب با خود می پردازیم . درس امشب من تجزیه و تحلیل در اعمال هفته اخیر است.
با تشکر از زحمات شما
بانظرات دوستان درمورد اینکه با چه نیتى این کار رو سینا انجام داده موافقم
فقط خدا میتوانددراون موردقضاوت کند ولى وقتى به زندگى پدر استاد برکردیم
ایشون حتى وقتى زندگى معنوى شون عوض شد چقدر براى حق همسرشون
أهمیت قاًل شدن ورعایت حق انتخاب رو به همسر خود دادن
به گفته پرفسورالهى هرکارى ولو کوچک هم بأشد اگر به نیت راضاىت او باشد
أنرژى فراعلى راجذب میکند
با تشکر، گزینه الف منطقى و گزینه ه علمى است.
شناخت حقوق ووظایف یکی از موارد بسیار مهم در دانشگاه سیرکمال است سالک راه حق باید بسیار دقیق و موقعیت شناس باشد وتمام جوانب را در اجتماع و زندگی روزانه رعایت نماید تا حق کسی ضایع نشود
با سلام با تعالیمی که از استاد الهی گرفتم حق همسر و همدلی و محبت کردن و کمک به آرامش خانواده خیلی مهم است .
درود
گزینه(ه)به نظرِ حقیر هم صحیح ترین تصمیم میتواند باشد، با توجه به مراجع گرانبهای در دسترس، سینا در این موقعیت باید حق سوزان(همسرش)را رعایت میکرد.
همینطور که کامِنتِ ۱۱ لی لی عزیز نوشتند از فرمایشات خود استاد و پروفسوربهرام الهی هست که در راه کمال صفحه ۱۳۰ فرمودند وظیفه هر کس نسبت به دیگران بر حسب اهمیت: همسر، فرز ند، والدین، اقوام، دوستان، اجتماع وبعد نسبت به حق حیوانات، نباتات و اشیاءرا هم نباید فراموش کرد، هر کدام حقی دارند.
پس اجتماع در پَسِ خانواده و همسر قرار دارد.
با نهایت سپاس و قدردانیِ
من هم با نکاتی که الدوز به آن اشاره کد موافقم و
به نطرم سینا اشتباه کرد. خدمت به خلقی که باعث ضایع کردن حق کس دیگری به خصوص همسر بشود به نظر میرسه که نه تنها خیر نیست بلکه به خاطر حقالناسی که ایجاد مکنه میتونه شر باشه. اما از آنجایی که خدا کریم است و هر کاری چارهای دارد برای اینکه این حقالناس را رفع کند بهتر است صادقانه و بدون پنهان کاری از همسرش حلالیت بطلبد.
اعتراف میکنم برای من هم مورد مشابهی پیش آمد اولش برایم سخت بود اما وقتی صادقانه و با نیت رضای خدا به خاطر اشتباهی که کردم از همسرم حلالیت طلبیدم و بدون پنهان کاری برایش اعتراف کردم، باعث همدلی و گشایش در زندگیمان شد و اثرات مثبتش را، هم در زندگیام و هم در رفتار همسرم دیدم. و البته سعیام این است که دوباره تکرار نکنم. اما قبل از حلالیت طلبیدن پنهان کاری میکردم و عملم را کامل توضیح نمیدادم و توجیه میکردم و این باعث شد گشایش در کارهایم (مادی و معنوی) کم شد و ضررش را چندین برایر (جسمی و روحی) دیدم. در راه حل اول احساس شجاعت و صداقت و پاکی در من رشد کرد و اثرات خوبش را هم در رفتار همسرم با خودم دیدم. با راه حل دوم دوررنگی و من و تویی و پنهان کاری و ترسو بودن در خودم احساس کردم و طبعاً اثراتش را هم دیدم.
لطفا به گفتار ۱۳۴۱ آثارالحق جلد یک و صفحه ۱۳۰ راه کمال و همچنین فصل ۳۲ راه کمال رجوع کنید.
اولویتها:همسر.فرزند.پدرومادر بعد بقیه
باسلام وتشکراز نظرات همه دوستان
به نظرم آنچه مهم است تفاوت قائل شدن بین وظیفه شناسی و امور خیراست .رسیدگی وتوجه به امور اولیه خانواده وظیفه ورسیدگی به امور حتی ضروری دیگران (وظیفه درجه دوم)وخیراست.بنظرم پاسخ “ب” می تواند درست ترین باشد.
با سلام وتشکر از متیس عزیز
من شخصا برای مناسبت های زندگیم همیشه ذوق وشوق دارم ولی وقتی کاری در میان باشد از قبل با مشورت وهمفکری با خانواده از مناسبتها میگذرم
مثلا روز ۱۳بدر همسرم از قبل به من گفت کاری به من پیشنهاد شده که میتوانم در کنار شما باشم یا به ان کار بپردازم بدون درنگ گفتم ان کار مهم تر است چه اشکال دارد
در این روز در کنار من نباشی مهم اینست که با هم همدل باشیم
در روز عید به همسرم گفتم ۲نفر هستند که در شرایط روحی خوبی نیستند والدینشان را از دست داده اند اگر مایل هستی لحظه سال تحویل پیش انها باشیم
او گفت موردی نیست فقط پدر ومادرم هم امسال تنها هسنتد
من پیش انها میروم گفتم بسیار عالی شرایط خوبی است تا لحظه سال تحویل را با خدمت به اطرافیانمان شروع کنیم با توجه به اینکه من و همسرم حتی در روزهای تعطیل هم در کنار هم نیستیم ولی خدا را شکر همدل هستیم
به نظر من سینا از قبل باید با همسرش مشورت میکرد و نظرش را میپرسید و بعد تصمیم میگرفت نه اینکه یک دفعه بدون هیچ مقدمه فکری تصمیم به رفتن بگیرد و سوزان را ناراحت کند
به هر حال همدلی خیلی مهم است
سوزان هم تصمیم همسرش را از دید خدا می دیدو ناراحتی نمیکرد
خدا را در شب سالگرد ازدواجشان شکر میکرد که لطف کرده با چنین شخصی فعال و خیرخواهی زندگی می کند به شکرانه ی داشتن چنین همسری گله و شکایت نمیکرد.
در هر حالی و شرایطی طوری رفتار کنیم که دل کسی نرنجد
بنظرم این آقای سینا وجدانش را درست تربیت نکرده که کجا زنگ بزند!!. ما اغلب امان گرفتار افراط و تفریط هستیم. و در رعایت حدود مشکل داریم.
وقتی خدا موجباتی هم فراهم کرده که همکارانش قبول کنند کار او را آنشب انجام بدهند باز هم وجدانش زنگ زده.
بالاخره انشاالله همه ما باید یاد بگیریم که فقط در یک قاشق آب شنا نکنیم.
بنده جواب (ه) را زدم.
با سلام،
به نظر من می شود در اکثر مواقع هردو کار را انجام داد منتهی با کمی تدبیر و بکار بردن عقل سلیم و البته با کمک خواستن از خدا!!
براى من و فکر می کنم براى همه ما چنین شرایطى پیش أمده … و البته که استاد می فرمایند اگر در شرایطى قرار گرفتی که دو کار را باید انجام دهی أنی را انجام بده که قابل جبران نباشد…. در شرائط سینا و همسرش فکر می کنم میشود که سینا به خدمت به خلقش در ان شب برسد (چون عده اى به کمکش نیاز دارند، او که نمی خواهد برود تفریح کند) و در اولین فرصت با ترتیب دادن یک برنامه شام عاشقانه با همسرش و یا یک هدیه و یا هر چیزى که همسرش را خوشحال کند،جبران کند …فکرمیکنم اگر نیت درست باشد خداوند همیشه راه جبران را میگذارد….تا نظر خدا چه باشد
البته که جواب ه درسته، چون طبق دستور بدیهیای که در راه کامل هم آمده، ابتدا حقِ همسر، فرزند، والدین و غیر…باید دید ما اولویت هارو چطور در زندگی میبینیم.
اگه همون شب که سالگرد ازدواج من هست با نرفتنم به خونه جان کسی رو به سادگی میتونم نجات بدم، بله نمیرم و جان کسی رو نجات میدم. اما اگه تمام سال در حال کار خیر هستیم (!!؟) و یک شب هم میتونیم همسرمون رو خوشحال کنیم، ۱۰۰% وظیفمون رضایت همسره.
کامنت ۳۹ رو لطفا بخونید.
اما نکتهٔ جالبه این مطلب که جوابش رو تقریبا همه درست زدن اینه که ما بدونیم اولویتها در زندگی چه چیزهایی هستند.
به ۱۰۰ تا کار واجب و غیر واجب میرسیم اما تمرین فکرو ذکر رو یکی در میون انجام میدیم!
خیلیا هستند که به شدت به والدینشون میرسن، به همسرو فرزند کمتر میرسن. حتا گرفتاری دوستشونو حل میکنن اما یه کار کوچیک برای همسرشون انجام نمیدان! و خودشون رو خیلی انسان مهربان و انسان دوستی میدونن!
به نام خدا
باید گزیده عمل کرد البته من خود درگیر افراط و تفریط در این قضیه هستم همانطور که دوستان نیز فرمودند اگر درآن لحظه رضایت خدا را درنظر بگیریم جواب درست را دریافت خواهیم کرد البته رعایت حق همسر تاکید شده است که خود نوعی خدمت به خلق است
ما سلام و سپاس , فکر میکنم ما باید از افراط کاریهای سوپر ایگو غافل نباشیم ، و در هر تصمیمی خواه معنوی و خواه مادی عقل سلیم را بکار بگیریم و از ایگو به هادی درون سفر کنیم و با خود صادق باشیم ، کسانی بودن که ان کار خیر را انجام بدهند و نیازی به حضور سینا نبود ولی حضور او در کنار سوزان در ان شب ویژه وظیفه تنها سینا بوده وبس به نظر من گزینه ه از باقی گزینه ها بهترست اما گزینه دیگری نیز با تدبیر ودرایت می توان ایجاد کرد و ان همراه کردن سوزان در انجام کار خیر و ساختن خاطرهای بیاد ماندنی در ان روز است .
..باسلام,دراین قضیه آشکار نیست که آیا سوزان از اطعام شبانه
باخبراست یاخیر,بهرحال نمیتوان یک عده مستمند را گرسنه گذاشت به صرف اینکه سالگرد ازدواج است… کردار باید ازدید
همه مخفی باشد, اگرهمسر سینا میدانسته خیلی زیبابودسینااز
همسرش میخواست آن شب را بااوهمراهی میکردومیگفت این هدیۀ تو
به من است, واگر مطلع نبودآن شب زودترازموعداطعامش راانجام
میداد.بارهافرمودند« زمان,مکان,شرائط و…فرق میکند,سالک بایدخودش اجتهادکند.
با سلام و تشکر از نظر خواهی که ما را به فکر کردن وا می دارد:
جای همدلی و توافق در رابطه سینا و سوزان خالی است.رعایت حق همسر و توجه به إحساسات و علایق یکدیگر به زندگی مادی و معنوی انها نیز کمک می کند.
صحیح ترین گزینه میتواند « ه » باشد . انسان موظف است
در درجه اول به روح خود در درجه دوم به همسر و فرزندان و در درجات بعد به اقوام و سپس به دیگران خدمت نماید
با سلام قضاوت چقدر مشکل است برای اینست که استاد فرمودند
قضاوت نکنید انتخاب کار صحیح در این مورد به خیلی تفاهمات بستگی دارد اگر همسر همعقیده باشدیا نباشد صورت مسذله فرق میکند و تفاهم بیشتری برای انجام کار خیر بر قرار است اگر نه انوقت جنجال خانودگی و دل شکستن وغیره فکر نمیکنم مورد تائید خداباشد تدبیر اینجا
به درد میخورد که ادم وقت را تنظیم کند یا با دوستی مشارکت کند که هر دو منظور برآید…..با تشکر از زحمات
با سلام وسپاس.
خدمت به خلق در صورتی درست است که به حقوق دیگری تجاوز نشود
در ضمن آقای دکتر در کتاب راه کمال میفرمایند:وظیفه نسبت به دیگران بر حسب اهمیت بدین ترتیب است:وظیفه نسبت به همسر فرزندان والدین اقوام دوستان اجتماع وغیره……
این یک قانون الهی است که هرگز (هیچ حقی از بین نمیرود زیرا ضامن آن خداست)
پس انسان باید توجه داشته باشد که حق دیگران را ضایع نکند………
با توجه به مطالب بالا و با توجه به اینکه دوستان سینا کار خیریه او را انجام میدادند در نتیجه سینا باید حقوق همسرش را رعایت میکرد.
با سلام و تشکرفراوان
بنده هم با کامنت دوستان بخصوص کامنت ۷ و کامنت ۱۳ موافقم. اصول را استاد به ماگفته اند اماچه وقت و چگونه وبه چه اندازه کاریست که باید درطول مسیرزندگی یاد بگیریم(عقل سلیم) اینجا حرف اول را نیت میزند که انهم باید با صداقت پیدایش کرد خلاصه فکرمیکنم درهرکاری اگردقت کینم و باهادی درون مشورت کنیم و نگذاریم اعمالمان ازطریق کانال ایگو به مادیکته بشود حتما درستترین کار را انجام میدهیم.
از مطالب ملموسی که تهیه میکنید بسیار سپاسگزارم و به نظر من عقل سلیم حکم میکند که طوری رفتار کنیم که هیچ حق الناسی بر گردنمان نیفتد و بین خود حق ها هم درجه بندی وجود دارد که همانطور که در کتب اشاره شده اول حق نسبت به روح بعد جسم خودمان سپس همسر سپس فرزندان و بعد والدین و بعد دیگران میباشد بنابراین رعایت حق همسر جزو حقوق بسیار رده بالاست که باید بسیار مهم شمرده شود.
با سلام مجدد، نظرم را تصحیح میکنم که گزینه الف منطقى و گزینه ه عملى است و کفتار ۵١٢ اثارالحق را جهت یاد اورى مینوسم:
از لحاظ جسم انسان اول مسئول جسم خودش است، بعد از انکه توانست جسم خود را أداره کند ان وقت در درجه دوم (همسر) و فرزند و به همین ترتیب دورتر. پس روح بر نفس(جسم) مقدم است، نفس بر همسر و بچه و پدر و مادى که نفقه دیگرى ندارند مقدم است، بعدأ صله أرحام و طبقات دیگر. خدمت به خلق چون یک نوع تقویت روح است بر بقیه مقدم است. روح تا وقتى بر جسم مقدم است که خطر جانى در میان نباشد مثلأ غذاى خود را تا حدودى میتوان أنفاق کرد که خطر جانى پیش نباید.
از این گفتار نتیجه میگیرم که گزینه الف صحیح است ولى هنوز به ان رشد نرسیدم و طاقت قبول این عمل را از همسرم ندارم. انشاالله خودشان براى رفع این خودخواهى و أرجحیت خدمت به خلق کمکم کنند.
باسلام
ضمن یادآوری گفتار۵۱۲ که درنظرمیناخانم عزیز مطرح شده نظرتان را به گفتارهای(۱۲۸و۱۶۶و۱۶۷و۲۰۴و۲۰۷و۲۰۹و۲۷۷و۲۸۵)جلب مکنم. مثلاًدرگفتار۲۷۷فرموده اند:((وقتی دوکارفوری وفوتی پیش آمد،هردوهم وظیفه بود وواجب،ونمی توانیدهردوراباهم انجام دهید،آن کاری رابایدانجام دادکه جبران ناپذیراست.)) بدیهی است دراینگونه موارد باید به کاری پرداخت که جبران ناپذیر است مسلماً هیچ شخصی ازفردای خود مطلع نیست وچون جبران حق الناس ازجبران خدمت به خلق سخت تر ونیزخدمت به همسر نیزخارج ازمقوله خدمت به خلق نیست لذاجواب ((ه))صحیحتر بنظرمی رسد.
نیت شخص در انجام امورمهم است. چه رعایت حق الناس وچه خدمت به خلق،اگر بانیت جلب رضای خدا عمل کنیم هیچوقت ضرر نخواهیم کرد.به نظر بنده دراین موردبخصوص شخص بایستی بسته به شرایط خودش وهمسرش موقعیت رابسنجد واجتهاد کندتاضررجبران ناپذیری پیش نیاید ونمیشود یک نسخه واحد برای همگان پیچید.من اگر خودم بودم در این شرایط استثنایی رعایت حق همسرراترجیح می دادم.خدمت به خلق فوق درجهت کسب سود بیشتریک طرفه به نفع سینااست ولی رعایت حق همسر(باتوجه به روحیات او) ممانعت از ضرر دوطرفه بنفع هردو نفراست و(بشرط نیت جلب رضای خدا)دومی سودش بیشتر ازاولی است.
متیس عزیز با تشکر از درج این مقاله ی زیبا که همچون دروس دانشگاهی و واحد های درسی آن بعد دیگری از سلوک عملی را به ما یاد آور می شود.
من شخصا مورد (ه) را انتخاب کردم، شاید در این گونه موارد بتوان راحت تر نظر داد و تصمیم گرفت چرا که در داستان به مواردی اشاره شده بود که به سینا کمک می کرد تصمیمی عاقلانه اتخاذ کند ازجمله قرار گرفتن دوستانش در کنار او که می توانستند وظیفه ی او را به عهده بگیرند و………
اما بعضی مواقع توسط دستگاه الهی صحنه سازی هایی تدارک دیده می شود که بدون توجه و نظر یکتای بی همتا شرایط تصمیم گیری به گونه ای دشوار می شود که هر حرکت اشتباه همچون بمب ساعتی موجب انفجاری شدید در خانواده می شود .
« در پایان هفته ما مهمان داشتیم، مهمان یکی از دوستان قدیمی همسرم و خانواده اش بود که برای اولین بار به منزل ما دعوت شده بودند همسرم پس از مشورت با من و به پیشنهاد من این روز رابرای پذیرایی انتخاب کردیم ،اما دقیقا شب قبل از میهمانی وظیفه ای مهم برای انجام کاری به من محول شد ،حال من چگونه می توانستم این موضوع را مطرح کنم که سبب دلخوری همسرم نشود پس از مدتها کلنجار رفتن با افکار خود تصمیم گرفتم به همسرم پیشنهاد دهم میهمانی را به تاریخ دیگری موکول کنیم اما به خاطر معذوریت هایی که همسرم با دوستش داشت این کار ممکن نبود ضمن اینکه اخلاقا نیز کار بجایی نبود، درنتیجه
تصمیم گرفتم از یکی از دوستان خودم که آشنایی با خانواده ی میهمان داشت خواهش کنم پذیرایی را به عهده بگیرد و ایشان هم با کمال میل پذیرفتند، البته خودتان می توانید حدس بزنید که چه جوی بر خانه حاکم بود در اینجا بود که از صمیم قلب به یکتای بی همتا پناه بردم که به من کمک کند که ترجیح مرجحات را در این سناریو تشخیص دهم ضمن اینکه بتوانم وظایفم را آنگونه که مد نظر خودشان است انجام دهم.
و از آنجا که هرگاه در سخت ترین لحظات به او پناه ببریم حتما از کمک او برخوردار خواهیم شد ،صبح همسرم با چنان سرماخوردگی از خواب بیدار شد که قادر به صحبت کردن نبود و میهمانان با شنیدن صدای همسرم از پشت تلفن متوجه ی بیماری او شده و میهمانی راکنسل کردند .
نفس اماره از افراط و تفریط بکار بردن صفات بوجود میاید بنابراین تعادل بهترین کار است و سینا باید رعایت حق همسر را مینمود که بعداً هم با انرژی بیشتری میتوانست به کارش ادامه دهد
اگر جان کسی در خطر بود،من در آن شب میرفتم و به او کمک میکردم،ولی در این شرایط خیر ،اصلا کار معنوی این است که به خانه بروم،اینجا من حتما رفتن به خانه را کار معنوی میدانم.و فکر میکنم ما در زمین هستیم تا روی خودمان کار کنیم و خودمان را به کمال برسانیم و نه اینکه دیگران را به کمال برسانیم.مجبور کردن همسر و یا توقع داشتن که دیگران حتما با ما موافق باشند و با ما همکاری کنند ، برای شرکت در کار نیک، خودش حق الناس کردن است.اگر هم میخواهیم کاری کنیم باید طوری باشد که دیگران آزار نبینند.
(ه)
درست است که انجام دادن کارهای سخاوتمندانه با مانع مصادف هستن و باید آنقدر کار را تکرار کرد که خیرخواهی طبیعت ثانویه بشود… ولی من اینطور متوجه شدم که همه اینها برای پرورش فکر هست و برای پیدا کردن نقطه تعادل؟ با تکرار خیرخواهی در مواقع مختلف و مواجه شدن با موانع یاد می گیریم که اصلا خیرخواهی یعنی چی تا چه حد باید خیر خواه بود و .. وقتی سینا مطمئن هست که همکارانش کار را به عهده گرفتن کسی گرسنه نمی مونه و کلا شبهای زیادی هم بیرون بوده و همسرش اصلا خودخواه نبوده پس چرا یکی دو ساعتی که باید به همسرش اختصاص بده را از همسرش دریغ می کنه؟ این حق همسرش هست و سینا در حال پرورش فکر نیست و نفس لوامه اش هم به نظر من پرکاری داره.
بعضی وقت ها که آدم تو بعضی کارا خبره میشه یا یه کاریو دائماً تکرار می کنه و ماهر میشه ، احساسی مثل غرور برش میداره و فکر میکنه که کسی مثل اون نمی تونه این کارو انجام بده ( خودبرتربینی و خودخواهی ) اگه از این دید نگاه کنیم که سینا به همکاراش اطمینان نداشت چون فکر می کرد هیچ کس مثل اون نمی تونه این کارو کنه با اینکه داوطلب شدن خوب ممکنه که غرور باشه و کار سینا اشتباه .
در هر حال به نظر من سینا میتونست شامو با همسرش بخوره کمی پیش اون بشینه و برای کمک به محل مورد نظر برگرده . درست که خدا همیشه برای انجام کار خیر مانع پیش میاره اما به نظر من با برنامه ریزی خیلی از مشکلات حل میشه .
با نظر n موافقم اگر مورد جبران ناپذیری برای کسی قرار است اتفاق بیفتد باید رفت ومثلاٌ حق همسر را نادیده گرفت در غیر اینصورت باید اولویت ها را در نظر گرفت ضمن اینکه در نظر گرفتن اولویت به معنای نا دیده گرفتن هیچ کدام از وظایف نیست و میتوان هر کدام را در زمان مناسب خودش عمل کرد
با سلام
به نظر من چون در اول مطلب بیان شده که سینا بیشتر وقتش را به امور خیریه میپردازد بنابراین یک شب را به همسر اختصاص دادن مانعی نداشته.
متیس عزیز سلام
ابتدا که مقاله را خواندم، گزینه « ه » را علامت زدم. ولی بعدا اینطور به نظرم رسید که قضاوت به این راحتی نیست و نکته ای در این سناریو وجود دارد که نیاز به دقت بیشتری دارد. به همین علت امروز مجددا آن را خواندم. وقتی گفته شده که « سینا بیشتر وقتش را به انجام امور خیریه می گذراند» به این نتیجه رسیدم که ایشان اصلا شغلش همین است . و در ادامه گفته شده که زمستان آن سال به علت شرایط استثنایی، فوق العاده سخت بوده است. بنابراین سینا کار درست را انجام داده و مسئولیت کارش را خودش به عهده گرفته است. مانند یک پزشک که اگر شرایط اوژانسی باشد، باید خودش کارش را انجام دهد و نمی تواند مسئولیت را (حتی اگر همکارش مسئولیت را به عهده بگیرد) به گردن شخص دیگر بیاندازد.
با سلام
معمولا تصمیم گیری در این شرایط نیازمند آگاهی به روحیه جنس مخالف است، یعنی زن و شوهر به روانشناسی جنس مخالف آشنا بوده و تصمیم مناسب را در چهار چوب الگوهای داده شده قرار بدهند سپس تصمیم به انجام عملی بگیرند. البته به نظر من در مورد فوق بهترین گزینه ( ه ) می باشد. لذا افرادی که مانند سینا در امور خیریه فعالیت دارند می بایست بسیار مراقب باز تاب غرور ناشی از کار نیز باشند.
باسلام
استاددر مورد مسایل ایچنینی در گفتار ۳۳۸ کتاب برگزیده فرموده اند.
و برداشت من این است که بایدنیت خود را بیشتر دقت کنیم. سینا باکمی تعمق در افکار خود و همدلی باسوزان می توانست راحتر مشگل را حل کند. وحق همسر رادرنظر داشته باشد . همچنین به دیگران اعتماد داشتن که بعضا همکاران و دوستان که قبول مسولیت کرده اند شاید بهتر نیز انجام وظیفه خواهند کرد.
تعادل ،تعادل و باز هم تعادل در هر شرایط باید تعادل در نظر گرفته شود و توقعات از صحت معنوى شخص هم مهم میباشد و ………… خدا داند چى ، موضوع أفلاطون در مورد کرم خاکى را میشود نشانه بارزى مثال زد.
عرض سلام و ارادت
اگر موضوع به این سادگی از طرف زوج قابل درک نباشد و موفق به حل این مورد با هم نشوند دیگرصحبتی باقی نمی ماند اصلا میتوانستند شام سالگرد ازدواجشان را در کنار نیازمندان بخورند و این خود یک کار نمادین بود ولی رویهم رفته این موضوع خیلی حادی نیست که باعث ناراحتی بشود اما قابل ذکر است که بنده مجرد هستم و بهیچ وجه نمیتوانم الان شرایط همسرداری را دقیقا درک کنم اما بازهم نداشتن همسردلیل داشتن ونداشتن منطق و صحبت و رفتار معقول و نامعقول نیست
گذشت/ صحبت/ منطق /عشق /این موضوع را بدون ناراحتی و به بهترین شکل خاتمه میداد
ممنون از شما
باسلام
کسی که همیشه میخواهد رضای خداراانجام دهد، حتماً امتحاناتی برایش پیش خواهد آمد. انسان باید در این مورد مجتهد باشد تا موفق شود در هرکاری رضای خدارا به جا بیاورد. سینا باید طوری کارهارا تنظیم کند تا هم به وظیفه ای که در قبال همسرش دارد برسد، و هم بتواند خدمت به خلق انجام دهد..
یک قانون طلایی وجود دارد که انسان را مجتهد میکند: در هر کاری خودت را جای دیگران بگذار..!
اگر سینا اینگونه فکر کند، حتماً همسرش را نیز درک خواهد کرد. چرا که انسان اولین وظیفه اش نسبت به همسر است و خدمت به خلق ابتدا از خانواده شروع میشود..
سلام به نظر من سینا باید به این فکر میکرد که در مورد همسرش هم وظیفه ای دارد وخدمت به خلق رااول از همسرش شروع میکرد وحق او را زایل نمیکر د وهم رضایت خدا را جلب میکرد.
با سلام
به نظر من مورد ه صحیح است چون همکاران سینا مسئولیت او را برعهده گرفتند بنابراین جای نگرانی نبود و همسرش هم حقی دارد و وظیفه نسبت به او در اولویت قرار دارد حال اگر همکارانش به جای او نمی ماندند شاید کارش موجه بود ولی الان که همه چیز به جای خود درست و بجا پیش می رفت باید می ماند و آن شب با همسرش جشن می گرفت.
به نظر من هم مورد ه صحیح می باشد.
به نظر من مورد ه صحیح است
انجام کار خیر نباید همراه با رنجاندن کس دیگری باشد
رنجاندن عزیزان و شکستن دل آنها ولو برای انجام کار خیر باشد دور از انسانیت و وجدان بشریست .
مورد ه باین علت ص است
کسی را گمارده کارش راانجام دهد
واینکه اتحاد خانوادگی امر مهمی است از آن جمله نشکستن
دل همسر و احترام به مهمانان
باسلام وتشکر از زحماتتان به نظر من گزبنه ه درست هست
هم خدمت بخلق وهم همسر ،چون خدمت به همسر هم بنوعی خدمت بخلق هست.
کارشان باید طوری تنظیم میشد که بموقع درکنار همسرشان می بودند.
فتحیه
سلام و سپاس
فکر می کنم در همه حال باید حواسمان به شیطنتهای نفس باشد. به نظرم کاری که سینا انجام داد مطابق خواست نفسش بود. چون می دانیم روزی رسان خداست و وقتی دوستانش کار او را تقبل کرده اند دیگر داشتن این وسواس که حتما خودش کار را انجام دهد و شکستن دل همسرش تلقین نفس بوده. اگر او برای کمک نمی رفت ان افراد گرسنه نمی ماندند و در ضمن وظیفه اش را در مقابل همسرش انجام داده بود. به نظرم گزینه ه صحیح است.
باسلام وتشکرازمتیس ودوستان بنظرمن دراینچنین شرایطی بایدتوجه خودرا بخدابیشترکندوگفتگوی درونیش راباخداشفاف ترکندوخالصانه به خداپناه ببردکه خدابه اوتوفیق دهدرضایتش رابجا آورد به هیچ وجه خودسرانه وارد عمل نشود مخصوصا که حق خانواده درمیان باشد اگرمنم جای سینابودم شاید این عمل راانجام میدادم وفریب نفس رامیخوردم ولی شاگردپخته درابتدای شروع به عمل کردن باخدامشورت میکند وبه او پناه میبردکه مطابق میلش رفتارکند درنتیجه بیگدار به آب نمیدهد وسنجیده تر وارد عمل میشود که حق شریک زندگیش را زیر پانگذارد.انشالله باتعالیم ارزشمند استادروزبه روز پیشرفت چشمگیری داشته باشیم .
به نظرم چون دوستانش قبول کرده بودن که به سینا کمک بکنند سینا باید حق همسرش را رعایت می کرد
به نظرم سینا در شب سالگرد ازدواجش با برگشتن به گروه برای انجام کارهای خیریه “اصل بجا و مناسب” را در عمل به اصول اخلاقی نادیده گرفته (با توجه به شرایط عمل به یک اصل اخلاقی که در کتاب طب روح توضیح داده شده) چون اون شب شبی خاص بوده و فقط سالی یکبار سالگرد ازدواجه ولی هر شب میشه به گروه خیریه رفت و غذا توزیع کرد
. I think choice H is the most correct one because Sina could do his voluntary work but dedicate some time for his wife too.
Charity begins at home.
.