تحقیقات علمی در زمینۀ زندگیهای گذشته (قسمت آخر)
نوشتۀ آلن کارده
در مقاله قبلی اولین عاملی که مؤید فرضیه زندگیهای متوالی است، شرح داده شد. در این مقاله به عامل دوم میپردازیم:
۲ – «شواهد» پیش بینی نشده که از طریق افراد به دست آمدهاند.
برخی از دانشمندان شکاک، روش برگشت به گذشته و هیپنوتیزم را مورد تردید قرار داده و چنین استدلال میکنند که ضمیر ناخود آگاه افراد مورد مطالعه ممکن است تحت تأثیر امیال، آرزوها، خاطرات گذشته یا کتابهایی که خوانده و فراموش کرده اند، قرار گیرد.
تعدادی از پژوهشگران تحقیقات خود را روی اتفاقاتی که فیالبداهه، بدون فکر قبلی و بدون دخالت عوامل بیرونی رخ میدهند، متمرکز کردهاند. حالت پیشدیده یا«دِژا وو» یکی از این روشهاست، هر چند استفاده از آن از نظر علمی کار دشواری میباشد.
به همین سبب، تحقیقات در این زمینه بیشتر بر سه گروه از «شواهد» متمرکز است که نمیتوان آنها را نادیده گرفت:
١ – ناهنجاریهای حافظه ( خاطرات کودکان خردسال)
٢ – ناهنجاریهای رفتاری ( فوبیا، امتناع از پذیرش زندگی فعلی خود بدون هیچ دلیلی، استعدادهای خارقالعاده در سنین کم در افرادی مانند موتزارت)
٣ – ناهنجاریهای جسمی (علایمی که از بدو تولد روی بدن نوزاد وجود دارد، نقائص مادر زادی، مستعد بودن به ابتلا به بعضی امراض)
دکتر یان استیونسن اولین محققی بود که به طور جدی کلیۀ این ناهنجاریها را بررسی کرد. او نزدیک به ۵۰ سال، فعالیت وسیع و دامنهداری در این زمینه نمود که برای همیشه در تاریخ تحقیقات در مورد بازگشت به زندگیهای گذشته ثبت خواهد بود.
پروفسور استیونسن استاد عالیرتبۀ روانپزشکی با تحقیقات دامنهدار خود، پیشرو این زمینه محسوب میشود. وی با دقت فوق العاده بیش از ۳۰۰۰ شواهد از کودکانی که زندگی گذشتۀ خود را به خاطر میآوردند، جمع آوری کرد. وی با بررسی صحت این اطلاعات تحقیقات مربوط به این پدیده را به حد پژوهش دانشگاهی ترفیع داد تا آنجا که نتایج تحقیقاتش فقط در جرائد علمی منتشر میشد.
او همچنین در «بخش مطالعات شخصیتی» دانشگاه ویرجینیا که ریاست آن را به عهده داشت، آزمایشگاهی ایجاد کرد. بعد از درگذشت او در سال ۱۳۸۶ شمسی ، یکی از دانشجویانش به نام پروفسور جیم تاکر کار او را با همان جدیت ادامه میدهد.
مطالعه هزاران موردی که توسط استیوسن بررسی شده، به نتایجی منجر میشودکه میتوان آن را «مدل استیونسن» نامید.
• تغییر جنسیت از یک زندگی به زندگی دیگر فوق العاده نادر و کمتر از ۵ در صد است.
• سن متوسط کودکانی که خاطرات گذشته خود را بیان میکنند بین ۲تا ۵ سال است.
• سن متوسط کودکانی که دیگر اطلاعاتی درباره زندگی گذشته خود نمیدهند بین ۵ تا ۸ سال است.
• سن متوسط مرگ در زندگی قبلی این افراد بین ۲۷ تا ۳۵ سال (کمتر از عمر متوسط) است.
• شرایط مرگ بیشتر در رابطه با مرگ فجیع در زندگی قبلی بوده است.
در توضیح مورد آخر، استیونسن به این نتیجه رسید که در موارد مرگ ناشی از خشونت و بازگشت سریع روح در قالب جسمانی جدید (۳۵ در صد موارد) غالبا ناهنجاریهای فیزیکی یا جسمانی در برخی کودکان دیده شده که در ارتباط با خاطرات و تجارب پس از سانحه در زندگی قبلیشان است، به ویژه :
• زخم یا علامات به خصوص در هنگام تولد،
• نواقص مادر زادی(اعضای پیچ خورده، آتروفی( نقصان) انگشتان)،
• مستعد بودن به ابتلا به بعضی بیماریها.
به طور کلی، آنچه در حال تغییر است این است که در سالهای اخیر برای توجیه ناهنجاریهای حافظه، رفتاری و فیزیکی، از چندین رشته علمی در تحقیقات استفاده میشود. در واقع، آزمایشگاههایی که در این زمینه تحقیق میکنند، معمولا متخصصین چندین رشته را در این کار شرکت می دهند. از جمله متخصصین نسلشناسی، مورخین، روانشناسان، متخصصین قیافهشناسی و … و حتی از دروغسنج نیز برای جلوگیری از تقلب آگاهانه یا نا آگاهانه استفاده میشود.
از سال ۱۳۸۴ شمسی روش نوینی توسط روانشناس معروف آمریکایی پل وان وارد برای اثبات بازگشت روح پایهگذاری شده است. این روش نقش دی اِن ای را در زندگیهای متوالی بررسی کرده و بر آنست با پی گیری عوامل ژنتیکی انسان (ژِنُوم انسانی) فرضیۀ گردش روح در قالب های متعدد را تأیید کند. پل وان وارد همچنین فرضیۀ نوعی پسیکوپلازم (یا ژنوم روح) را که شامل ژنوم فیزیکی نیز می شود عنوان کرده است. به طور دقیقتر مفهوم «ژنوم روح» نتیجۀ یک پژوهش علمی با استفاده از چند رشته از علوم است که ارتباطات بین زندگی کنونی و زندگی های گذشته را مطالعه میکند و مشخصات جسمانی، فکری، خلاقیتی، احساسی و رفتاری فرد مورد مطالعه را در نظر میگیرد. سایت« تجربۀ برگشت به زندگی» پیشرفت تحقیقات در این زمینه را نشان می دهد.
به طور کلی، در حال حاضر هیچ آزمایشی به نحو قاطع وجود یا عدم وجود زندگیهای متوالی را ثابت ننموده است. با این حال موارد زیر از طریق تحقیقات علمی به اثبات رسیده است:
• بعضی افراد اطلاعاتی را با جزئیات دقیق در مورد مردگانی که با آنها آشنایی نداشته اند بازگو کرده و گاهی نیز خصوصیت آنها را از خود بروز میدهند(استعداد، کارآئی، حساسیت …). به همین ترتیب امکان دارد علائم خاصی در بدن خود داشته باشند که نشان از جراحت های گذشته باشد.
• صحت خاطرات کودکان در ارتباط با مرگ های فجیع و زودرس.
• اشخاصی که در حالت هیپنوتیزم قسمتهایی از زندگی یک شخص متوفی را به صورت زنده تجربه میکنند.
• افرادی که در بیداری، خواب یا شهود قادر به اظهار خاطراتی هستند که صحت آنها را می توان تأیید کرد.
• مدیومها و روشنبینانی که موفق به تشریح قسمتهایی از زندگی گذشتۀ اشخاص میشوند و بعضی از آنها را نیز می توان از نظر تاریخی تایید نمود.
با در نظر گرفتن موارد یاد شده میتوان فرض کرد که پیشرفت علم همراه با روشهایی که از چندین رشته علمی بهره میگیرد در آینده اطلاعاتی را به دست خواهد داد که واقعیت زندگی های متوالی را تأیید کند. در ضمن لازم است برای این کار وسایل جدیدی اختراع شوند که کلیۀ جزئیات زندگی گذشتۀ افراد را برملا نکند (چون فراموشی زندگی های گذشته برای پیشرفت معنوی ضروری است) و فقط شواهد ملموسی در تآیید آن ارائه دهد.
برگرفته از سایت e-OstadElahi.fr
باتشکر از متیس عزیز برای ترجمه مقالات اخیر مثل همیشه استفاده کردم فکر میکنم این دانشمندان اگر با تعالیم استاد اشنایی داشته باشند چقدردر تحقیقاتشان موفق تر میشوند
با سلام
تحقیقات دکتر استیونسون
Scientific Reincarnation Evidence by Dr Ian Stevenson
http://www.youtube.com/watch?v=-pPBwFFWz_k&feature=youtu.be
Stevenson Reincarnation Research
http://www.youtube.com/watch?v=scOQ7alpMBg
دقیقااین مقاله درمورد یکی از اطرافیان من اتفاق افتاده بود وقتی چهار ساله بود می گفت او را بااسمی صدا بزنیم که با اسم کنونیاش متفاوت بود و همینطور خیلی چیزهای عجیب دیگر… من کاملا به این قضیه ایمان دارم وفیلم ها وکتاب های زیادی دیدم ومطالعه کردم با تشکرفراوان
سلام
تشکر میکنم براى تلاشهاى فراوان شماو مطالب سودمندتان، من طبق گفته هاى استاد الهی کاملا به زندگیهاى متوالى عقیده دارم.
با سلامی گرم،
یکی از اطرافیان من مشتاق و کنجکاوه بدونه زندگیهای گذشتهاش چی بوده. بر عکس خودم من خیلی مشتاق نیستم. بیشترین امر برای من از پس زندگی کنونیام برامدن مهم میباشد علاقه ای به این موضوع ندارم چندبار هم تجارب خارج از جسم داشتم. و در سنین کودکی هم تجارب اینکه از بعضی از موضوعات از قبل با خبر بودم. و برام مشکل بود با این توانایی کنار بیام.
با سلام وتشکر از مقاله و متیس عزیز
بنده با نظریه زندگی های متوالی موافقم چون بعضی صحنه هارا که می بینم مثل اینکه ان صحنه را تکرارا میبینم در حالی که اولین دفعه است که با ان صحنه مواجه شده ام یا اینکه به محلی رفته ام که اولین باراست میبینم ولی احساس میکنم قبلا انجا را دیده ام اینها نشان میدهد ما زندگی های قبلی هم داشتیم
با تشکر
چند سال متوالی خواب میدیدم ک در روسیه هستم مادرم را به وضوح میدیدم خانه ما در دهکده بود پس از این که از خواب پریدم در حالی که کاملا هوشیار بودم و وضعیت کنونی خودم را داشتم مسلط به زبان روسی صحبت میکردم و متعجب بودم چون زبان مادری من فارسی است و زبان انگلیسی میدانم ولی هرگز با زبان روس آشنا نبودهام و علاقهٔ هم به یاد گیری آن نداشتم . بارها خواب من تکرار میشد حتا در خوابهایی بعدی همسر و فرزندانم را دیدم و مرگ خودم را که در مهاجرت بودیم و از سرما خواب الود شدم و از دنیا رفتم وقتی بیدار شدم دوباره به زبان روسی حرف میزدم .اینها همه دلایلی است که در این زندگی هشیارتر عمل کنم
با سلام و تشکر
من کاملا با این نظریه موافقم و خودم چند زندگی گذشته را در خواب دیدم که مربوط به هزاران سال پیش است . بعضی وقتها در مورد مواردی راه به جایی نمیبرم میدانم که مربوط به زندگیهای گذشته من است . خوشحال و قدردان از تعالیم استاد هستم .
سلام
من یکی از کسانی هستم که در بزرگسالی و در آغاز راه این دانشگاه معنوی، یکی از زندگی های گذشته را به خاطر آوردم و متوجه شدم یکی از مشکلاتی که هماکنون دارم ، به علت نوع زندگی است که در قبل داشتم. اکنون ده سال از آن زمان می گذرد هربار که به یاد آن خاطرات می افتم ، دربرابر عدل خدا و رحمانیت خدا با وجود گناهان بی پایان زندگی ام سر تعظیم فرود می آورم.
با سلام وعرض ادب ! بسیار سپاسگزارم ازارسال مفاله ارزنده علمی .من بزندگیهای گذشته طبق گفته های استاد الهی اعتقاد دارم .
با احترام
با سلام،
من از زندگی های قبلی ام کوچکترین چیزی به یاد ندارم اما به این موضوع، به این حقیقت کاملا ایمان دارم. ایمان به این اصل به من آرامش خاصی میده. به طوریکه در مشکلات و ناملایمات زندگی ام ، وقتی به اصل زندگی های متوالی و زندگی دیگری و زندگی در برزخ فکر میکنم، انگار تسکین و تحمل پیدا میکنم. این موضوع به من گوشزد میکنه که عدالت و رحمانیت خداوند همیشه شامل حالم شده و من مرتب از این عدل و محبت الهی برخوردار بوده و هستم. به طور خلاصه، با مشکلات میتونم بهتر کنار بیام و قبولشون کنم، چون مطمئنم علتی برای اونها وجود داره که کاملا به نفع من و به صلاحمه.
همینطور اصل زندگی های متوالی به من گوشزد میکنه که زندگی ام را طوری تنظیم کنم که مفید و پر فایده باشه و از نعماتی که در اختیارم گذاشته شده خوب استفاده کنم و شکر اونها رو به جای بیارم. همیشه به این فکر میکنم که شاید نعماتی رو که حالا دارم، در زندگی های قبل نداشتم و یا در زندگی بعدی ام نخواهم داشت. باید ازشون به بهترین نحو استفاده کرد. مثلا نعماتی مثل امکان تحصیل، والدین و خانواده ای محترم و مومن، جسم محیطی مناسب و از همه مهمتر دروسی که در این زندگی در اختیار من قرار میگیره…
به نظر من زندگی بدون باور به این اصل میتونه انسانها را به نا امیدی، بی هدفی و حس بی عدالتی بکشونه.
ممنون
واقعا اعتقاد به زندگی های متوالی آدم را خیلی آرام می کند. فکر کردن به اینکه خداوند همیشه خیر مخلوقش را می خواهد و هر چه برایم پیش آمده یا می آید, یا تنبیه است(ناشی از اشتباهاتم و عکس العمل آنها) و یا مصلحت است و هر دو حالت باعث پیشرفتم میشود خیلی به من کمک می کند و راحت تر میشود سختی ها را پذیرفت.
وقتی در شرایط سختی هستم و ناراحتم، با خودم فکر می کنم هیچ چیز بی دلیل نمیشود، حتما دلیلی دارد که این سختی برایم پیش آمده. یا در زندگی های گذشته یا همین زندگی کاری کردهام که الان باید عکس العمل آن را ببینم و اگر این سختی را تحمل کنم و بگذرانم در عوض از اشتباهات گذشته پاک میشوم، حساب و کتابم روی آن مساله بسته میشود و با گذراندن این ماجرا، سبک تر میشوم و به مبدا نزدیک تر میشوم.
سلام و تشکر إز زحمات متیس بلاگ
چندین خاطرات را که إز بچگی در ذهن داشتم و در واقع نمی فهمیدم این فکر ها إز ًکجا می اید و أیا درست است یا نه و إز ترس اینکه مرا د یو انه حس نکنند برای کسی نمی گفتم
داستان یک زندگی کا مل با افراد خانواده را بیاد داشتم تا آخرین لحظه که مرگ بود وقتی با تعلیمات استاد الهی اشنا شدم متوجه شدم که واقعیت یکی إز زندگی گذ شته خودم بود بمحض شناخت مثل ابی روی ا تش بأشد درونم حس سبکی میکرد و بعدش إز فکرم خارج شد چون دیگر نگران نبودم و به زندگی های گذ شته اعتقاد أوردم و برایم ثا بت شد و شکی ندارم مرسی
با تشکر و قدردانی از متیس عزیز ، فرض نبود زندگیهای متوالی برای من غیر ممکن است ، از زمانی که بیاد دارم ینعی از کودکی به ان معتقد بودم و از خودم می پرسیدم منه من قبلا کجا بوده و در مورد این موضوع فکر میکردم ، هیچ راه و مسلکی من را راضی و قانع نمی کرد ، و بدنبال جواب همین پرسش بودم که بطور کاملاً اتفاقی با تعلیمات استاد الهی اشنا شدم و وقتی برای اولین بار کتاب راه کمال رو خوندم از شوق پیدا کردن جوابها م ساعت ها گریه کردم .
باسلام و تشکراز مطلب خوبتون ، من متاسفانه نتوانستم سایت تجربه برگشت به زندگی را پیدا کنم. لطفا راهنمایی بفرمایید با تشکر
با سلام قبول کردن کردن این موضوع که زندگیهای متعدی داشتیم باعث میشود به عدالت الهی اطمینان پیدا کنیم . جهت تفهیم کامل موضوع به کتاب “معنویت یک علم است ” نوشته پرفسور بهرام الهی مراجعه فرمایید
سلام وقتى استاد الهی مىفرمایند زندگی ها ى متوالى هست از دید من پس هست وعلاقه اى به اینکه دیگران نیز در این زمینه نظر مى دهند ندارم فقط این مطالب رو مطالعه مى کنم که اگر روزى قرار شد این موضوع رو عنوان کنم مخصوصاًً به فرزندانم با استنادات بیشتر وعلمى ونه احساسى باز گو کنم
با درود به همه دوستان،
بنده مدیوم هستم و با هیبنوتیزم هم آشنایی دارم. در رابطه با زندگی های متوالی تجربه های مشابه را با چند سوژه داشته ام. تا قبل از آشنایی با فلسفه استاد از خدا و معنویات دور شده بودم.
نظر خودم این است که بدون أصل زندگی های متوالی، بطور کل أدیان و راه های معنوی زیر سؤال است. چرا که عدالت خدا را زیر سؤال می رود.
با سپاس
با سلام و تشکر، تا قبل از اینکه مفهوم زندیگى هاى متوالی را درک کنم وجودم را موجودى حیوان گونه تصور میکردم و زندگى برایم بى معنى و إجبار بود. معنى خداوند از روى فیاضیتش إنسان را أفرید را نمی فهمیدم و در بدرراههائی بودم مرا از سر در گمى نجات دهد. تا به لطف خدا با تعلیمات استادالهی إشنا شدم. با وجودى که هنوز اتفاق برایم روى نداده تا بدانم در گذشته کى و چه کرده ام اما اطمینان پیدا کردم با زندگی هاى متوالی جواب تمام سؤالا تم را خواهم گرفت. از اینکه از روى رحمت و کرم و بزرگواریشون به من نادان رحم کردند شبانه روز شکر گذار و در پى جلب رضایتشون هستم.
با تشکر از مطالب علمی و جالبتان .سلام به نظر من اعتقاد به موضوع زندگی های متوالی و اطمینان به عدالت الهی داشتن نعمت بزرگی است چون اینطوری با مشگلات زندگی راحتتر برخورد میکنیم .گاهی برام جالب هست بدونم زندگی قبلم کی بودم ویا کجا بودم ولی زیاد بهش فکر نکردم
با سلام و تشکر
یکی از دوستان فرزندی به دنیا آورد برای اولین بار که
به منزل مان آمدند این کودک چنان احساس خوشی ونزدیکی
با همه ما داشت که جای تعجب برای پدرومادرش شده بود-
حتی برای اعضای خانواده خودم. ولی برای من که با تعالیم
استاد الهی آشنا شده بودم نه تنها عجیب نبودبلکه احساس
میکردم روح این کودک متوجه واقعیت هاییست که ازچشم ما
پنهان است .که برای خودم هم این تجربه بسیارجالب وخاص
بود.(کودک در سنین ۳یا۴ماهگی بود)
با تشکر از متیس عزیز
با سلامی گرم به متیس عزیز
من از سن ۸ سالگی عینک داشتم و از این مساله بسیار رنج میبردم همیشه تو ذهنم مرور میکردم چرا من … چرا من… چرا این همه آدم قرعه به نام من افتاده …. از هر کسی سوال کردم جوابی قانع کننده برای من نداشت به اساتید دینی متوسل شدم و همشون علت را چنین بیان کردند که باید تنوع باشه تا خلقت کامل باشه… ولی بازم قانع نشدم چرا تنوع باید سر من پیاده شه …. تا اینکه با اندیشه استاد بزرگوار استاد الهی آشنا شدم زندگیهای متوالی … کاملترین پاسخ جای هیچ اعتراضی نبود و فقط باید شکر میکردم….
با سلام و تشکر از متیس عزیز و تجربه های دوستان واقعا خدا را شکر میکنم که با این تعالیم آشنا شدم وبا عمل امیدوارم رضایتش بجا آوریم .