مصاحبه با پروفسور بهرام الهی درباره معنویت فطری
ج: معنویت، علمی است که امکان به کمال رسیدن انسان را فراهم میکند. میتوان آن را به وضعیتی تشبیه کرد که در آن فطرت اولیهی انسان فعال میشود. معنویت را میتوان علم تجربی کاملی در نظر گرفت که انسان را به شناخت حقیقی حقوق و وظایفش راهنمایی میکند. این مطلب، رکن اساسی در هر معنویت حقیقی است. به همین جهت با معنویت باید با طرز فکر علمی برخورد شود و مانند سایر علوم تجربی، آن را بهتدریج آموخت، عمل کرد، جذب کرد و تحلیل برد و پیش رفت تا به شناخت کامل از «خود» و قوانین حاکم بر رشد خود رسید. ضمناً باید اضافه کرد که این فرایند با مرگ جسم، که وسیلهای موقت اما ضروری برای فراهم کردن زمینهی پیشرفتِ انسان است، ختم نمیشود.
اصطلاح «معنویت فطری» را به این جهت بهکار میبرم، که معنویت تنها در صورتی میتواند تحقق یابد که با فطرت حقیقی و نیازهای معنوی انسان همسو باشد. روح انسان، مثل جسم او احتیاج به تغذیه دارد ولی همانطوری که غذاهای فاسد و مسموم برای جسم وجود دارند غذاهای فاسد و مسموم معنوی هم در دسترس است. برای مثال: وقتی به یک اصل تحریف شدهی الهی یا اصلی که مبدأ آن الهی نیست، عمل کنیم، «خودِ» حقیقیمان را مسموم کردهایم. معنویتی را باید تحلیل برد که سبب تغذیهی روح شود و رشد فطری و پختگی تدریجی آن را فراهم نماید. معنویت فطری با آموزش اصول اصیل الهی که با طبیعت «خود» حقیقی ما منطبق است، چنین نیازی را برآورده میکند.
این اصول را میتوان در قواعدی نسبتاً ساده، که مختص مذهب یا معنویت خاصی نیست خلاصه کرد: مبارزه با نقاط ضعف، تا زمانی که به افراط و تفریطهای آن بتوان مسلط شد، و آنها را به تعادل رساند. حاضر و ناظر دانستن خالق و بجا آوردن رضایت او در همه احوال. رعایت حقوق دیگران و حتی محترم شمردن حق تمام موجودات با عمل به اصول اساسی اخلاق و دین. این اصول؛ سبب ایجاد نظم و آسایش در اجتماع میشود و در زندگی معنوی و مادی انسان تعادل برقرار میکند. عمل به این اصول، ایجاب میکند که در زندگی اجتماعی فعال باشیم.
س: ایمان به مبدأ در مسیر سیر کمال چه نقشی دارد؟
ج: همانطور که قبلاً اشاره کردم، کاربُرد معنویت، پیشرفت متعادل روح انسان است تا بتواند به فطرت اولیهی خود آگاهی یابد و به کمال برسد. در این روند، نقش ایمان اساسی است و سبب میشود که انسان انگیزهی لازم برای پیشرفت داشته باشد. ایمان را میتوان به معنای کشش به سوی مبدأ و تعالی در نظر گرفت. بنابراین هر چه ایمان بیشتر باشد کشش به سوی مبدأ و همچنین میل به پیشرفت در معنا بیشتر خواهد شد. روح انسان، منشأیی مافوق علی دارد و به این جهت است که تنها انرژی مافوق علی از سوی مبدأ حقیقی میتواند پیشرفت آن را تضمین کند. مدیتیشن طبیعی ( توجه به مبدأ)، امکان استفاده از این انرژی را به دست میدهد، یعنی خدا را حاضر و ناظر بدانیم و کوشش کنیم که رفتارمان و نیتمان طبق رضایت او باشد. شناخت کافی از اصول اساسی، و به تجربه در آوردن آنها در موقعیتهای متفاوت، انسان را به مرور به مرتبهای از خرد و تجربه میرساند که قادر است در هر موقعیتی، رضای خالق را تشخیص دهد و بر طبق آن عمل کند.
ضمناً ایمان به مبدأ راستین، دسترسی به تعالیم مناسب با پیشرفت متعادلِ بُعد معنوی انسان را ممکن میسازد. با اینکه خالق همواره ریسمان هدایتی به سمت زمین میفرستد، اما انواع مختلف نیروهای وسوسهگر نیز هر کدام دامهای خود را گستردهاند بنابراین نمیتوان به آسانی ریسمان هدایت را تشخیص داد. فقط ایمان میتواند ما را در تشخیص ریسمان هدایت و رهایی از پرتگاه کمک کند و به سوی کمال هدایت نماید. وقتی صحبت از ایمان میشود، منظور ایمان خالص و صادقانه به مبدأ حقیقی است، نه مبدئی که زاییدهی ذهن ما است. اگر انسان دارای ایمان صادقانه نباشد یا به مبدئی کاذب ایمان داشته باشد از خاصیت مثبت نیروی ایمان، بی بهره میماند.
رشد و پیشرفت انسان مستلزم «گرما و نور الهی» است. نور الهی، دانش معنوی است، یعنی تمامی اصول الهی که برای رشد انسان ضروری است و به کار بردن آن در زندگی هر روزه، انسان را به درک و تحلیل آنها نائل میکند. گرمای الهی، عشق الهی است، عشقی که هر انسانی نسبت به خالق در خود احساس میکند. این عشق، انگیزش و فعالیت لازم برای عمل به اصولی که برای تغدیهی روح انسان ضروری هستند را ایجاد میکنند. تنها به کمک ایمان است که میتوانیم گرما و نور الهی را بهطور خودبهخود و در اندازهی مناسب جذب کنیم، بنابراین، انسان در هر مرحلهای که باشد، ایمان برای پیمودن مسیر معنویاش ضروری است. ایمان، همانند سد محکمی است که انسان را در برابر عوامل بیماریزا که دائماً در صدد تهدید و تضعیف روح میباشند، در امان نگه میدارد. ایمان، در روندی که انسان را به تسلط بر نقاط ضعف خود رهنمون میکند، نقشی بنیادین دارد. ایمان اثر عوارض جانبیِ ناشی از مبارزه با نقاط ضعف را خنثی می کند. همچنین امکان جذب کمک الهی را که برای تسلط بر نقاط ضعف و از بین بردن آنها ضروری است، فراهم میکند بنابراین، پایهی سیرکمال معنوی، ایمان توأم با صداقت به خدای حقیقی است.
س: چرا شما به عمل به معنویت در راستای زندگی روزمره تا این حد اهمیت میدهید؟ اگر امکان دارد توضیح بیشتری بدهید؟
ج: در قدیم توصیه میشد که برای کار معنوی، باید از اجتماع پرهیز کرد، ولی واقعیت این است که معنویت و زندگی اجتماعی در تضاد با یکدیگر نیستند. از آنجا که هدف اصلی از معنویت، تکامل روح است، میتوان گفت که بهترین محیط برای روح اجتماع است تا در آن، انسان بتواند در برهمکنش با همنوعان خویش، صفات مثبت خود را پرورش دهد. اگر در هر موقعیتی؛ با دیدی معنوی به وقایع نگاه کنیم و در زندگی روزمرهی خود سعی کنیم افکار و اعمال و نیاتمان با اصول معنویت فطری مطابقت داشته باشد، هر عملی معنوی محسوب میشود و دیگر لزومی ندارد برای عمل به معنویت خود را محدود به زمان یا مکان خاصی کنیم.
در واقع معنای «معنویت در زندگی روزمره» این است که حضور خالق را به طور مدام احساس کنیم و خود را تنها نبینیم، و در هر حرکتی، رضای او را به خواست خود ترجیح دهیم. رهرو از توجه دائم به مبدأ بهرهی زیاد میبرد: اطمینان و آرامش درونیاش تقویت میشود. انگیزهی مثبت و انرژی محرکی در درونش تولید میشود که باعث خودشناسی بیشتر او و همچنین اعتقاد قویتر به رابطهی خودش با مبدئش میشود. میدان ادراکش وسیعتر و عمیقتر میگردد. در نتیجه میتواند به تدریج پاسخ سؤالات ذهنی خویش را پیدا کند.
بُعد دیگر معنویت اینست که در هر لحظه از زندگی در رفتار خود با دیگران، حقوق آنها را در نظر بگیریم و آنچه که برای خود میپسندیم، برای دیگران نیز بپسندیم و ضمناً در موقع ضرورت، از حق خود نیز، دفاع کنیم.
یکی از تعالیم معنوی اینست که «بدی» ماهیت خلقتی ندارد بلکه در اثر اختلال در عملکرد موجودات مسئول مثل انسان حاصل میشود. بنابراین انسان وظیفه دارد با بدی مبارزه کند. البته نباید سبب شود که مردم را بد ببیند یا برای آنها بد بخواهد. در چنین شرایطی است که گذشت معنی پیدا میکند و مدارا و دلسوزی تجربه میشود.
نتیجهگیری اینست که در طی زندگی روزمره، و با توجه دائم به درونِ خود و به دیگران و همچنین به مبدأ است که انسان میتواند به معنویت عمل کند و سبب رشد روحی خود شود.
برگرفته از سایت Ostadelahi.com
ترمینولوژی “معنویت فطری ” جدید است، این دیگه چه مدیتیشنی است ؟ با مدیتیشن معمولی هندوها چه تفاوتی دارد؟ آیا احتیاج به گورو دارد ؟
در مدیتیشن طبیعی که استاد الهی از آن صحبت میکند، احتیاج به زمان، مکان و یا روش خاصی نیست. در این مدیتیشن هر کاری که در روز انجام میدهیم، باید با توجه به مبدا و مطابق با اخلاقیات باشد. یعنی نیت مان رضای خدا و انجام وظیفه باشد. این مدیتیشن احتیاج به روش یا فرم خاصی ندارد، و در زندگی روزمره ما عجین است. بنابراین،احتیاجی هم به گورو نیست تا برای هر مورد خاص دستورالعمل خاصی بدهد.
بهترین قسمت این مصاحبه، معنویت در زندگی روزمره است . کاش این قسمت بیشتر بسط داده شود زیرا بسیار سودمند است ولی بهش توجه کافی نشده.
با شنیدن این مطالب به معنویت علاقمندتر شدم.این مطالب کاملاّ جدید و دلپذیر هستند و با زندگی روزمره ی من سازگارتر. این تعاریف را تا به حال نشنیده بودم ومرا خیلی تکان دادند: “معنویت فطری” ، “ایمان(گرما و نور الهی) ” واینکه معنویت یک علم است.
مرسی
از بابت زحماتتان بی نهایت متشکرم.
خیلی استفاده کردم
چقدر مقایسه اصول معنوی با غدامثال ملموسی است.وقتی فکر کنیم که حالات ناشی ازعذای فاسد چقدر سخت و ناخوشایند است باعث میشود که انسان توجه بیشتری به روح خودش داشته باشه.متاسفانه حس های روحی ما انقدر حساس نیستند که ما متوجه مسمومیت روحمان باشیم.
به نام خدا وبا سلام و تشکر از شما لطفا در مورد مدیتیشن طبیعی بشتر توضیح دهید ناگفته نماند بامطالعه مطالب زیبایتان لذت بیشتری بردم و راغب شدم که هر روز آنها را بخواتم
با تشکر : جعفری
مرسی
من تازه این بلاگ را پیدا کردم
و خیلی خوشحالم که می تونم این همه مطالب جالب و به روز و سازگار با روحم را بخونم و حتما این بلاگ را دنبال خواهم کرد.
ان شاالله
دوست مهربانی این وب لاگ را به من معرفی کرد . میدانست که به « معنویت » علاقه دارم ولی در عین حال با معنویت قدیم مشکل دارم . به این ترتیب امکان خواندن این مصاحبه برایم فراهم شد. بسیاری از مطالب برایم تازگی داشت و باید این سوال و جواب ها را بیشتر بخوانم و بیشتر روی مطالب جواب ها فکر کنم
به نظر من یکی از نکات کلیدی که در این مصاحبه بسیار روشن و دقیق توضیح داده شده ؛ مربوط به « معنویت » و « زندگی اجتماعی» است. در قسمت جواب سوال سوم؛ تفاوت روش معنویت قدیمی و معنویت فطری بسیار ساده و روشن و همه فهم و گویا مطرح شده . این توضیح برای کسانی از جمله من که به معنویت کشش و علاقه دارند ولی نگران منزوی شدن و دور شدن از زندگی اجتماعی خود هستند بسیار ارزنده و آموزنده است ؛
چه خوبه سایتی است و ما انسانها را به شناخت حقوق و رعایت ان آشنا می کند .
بسیار خوشحال خواهیم شد مارا ما این بیشتر آشنا نمائید.
نهایت تشکر را داریم.
بهاره
مهتاب میگوید که احتیاج به گورو نیست ولی برای یادگیری مدیتیشن طبیعی چه باید کرد؟ از کجا باید آموخت ؟ وقتی به دو راهی میرسی چه باید کرد؟در این جا گورو یاد میدهد که کدام راه را برویم تا به آرامش برسیم .
ما هر روز با موقعیت های متقاوت مواجه میشویم و بنا بر آن موقعیت بایدرفتار صحیح را تشخیص بدهیم. در اینصورت احتیاج به فرمولهایی داریم که بر مینای آنها عمل کنیم.این فرمولهااصول صحیح معنوی هستند. بنابراین اگر ما معیارها صحیح را یاد بگیریم و آنها را اجرا کنیم. به تدریج تشخیص می دهیم که د ر هر موقعیتی رفتار صحیح کدامست (ضمن اینکه ابزارهایی هم در وجودمان هستند که اگر با اصول صحیح تربیت شوند ما راددر جهت صحیح میبرند) ولی اصل مطلب این است که این اصول صحیح را از منبع صحیح به دست آوریم خواه استاد معنوی موثق خواه مفهوم واقعی اصول مشترک ادیان. در این صورت در هر کجا که باشیم خودمان می توانیم با مدیتیشن طبیعی رفتار صحیح را بیابیم. و احتیاج نداریم که گورو چیزی را به ما دیکته کند و ما آنرا عمل کنیم. اصول صحیح معنوی از منبع صحیح هادی درونی ماست.
دوباره مزاحم میشوم ولی تازه متوجه شدم که دیزاین سایت عوض شده و به نظر من خیلی بهتر و کارآمدتر شده است . تبریک میگویم .
خانم یا آقای پرویزی, آنطور که شخصا برداشت کرده ام هدف رسین به شناخت است. اگر گورو باید در دو راهی به ما اشاره کند کدام راه را برویم ما کی خودمان یادبگیریم و مطمئن بشیم؟ اگر گورو که او هم مخلوق است روزی ناپدید شود آنوقت چه کنیم؟ در مدیتیشن طبیعی اصلی اساسی و قابل عمل در هر شرایطی داریم و سعی و کوشش مان برای شناخت و در جهت روی پای خود ایستادن در معنویت می باشد.
با عرض سلام و تشکر
سوالی داشتم از حضور شما اینکه با ایمان و مزایای آن آشنا شدیم حال دو نظریه وجود دارد اول اگر ایمان اهدایی است چه روندی باید طی شود که ایمان به شخص اهدا شود دوم آنکه اگر ایمان را باید بدست آورد و باید درون شخش ایجاد شود شخص باید چه مسیری را پیش گیرد تا از مرحله اعتقاد فراتر رفته و ایمان بیاورد؟ رابطه ایمان و توکل چیست؟ نقش اراده در مسیر ایمان و تکمیل روند آن به سمت اطمینان چیست؟
متشکرم
ضمن تشکر از شما متیس عزیز بخاطر همه زحمات شما و دوستانتان در ارائه مطالب فوق بنده هم در رابطه با ایماننکته ای به ذهنم رسید که با دوستان دیگر در میان میگذارم امیدوارم راه گشای همه ما باشد . همانطور که در متن مقاله بیان شده:”ایمان را میتوان به معنای کشش به سوی مبدأ و تعالی در نظر گرفت. بنابراین هر چه ایمان بیشتر باشد کشش به سوی مبدأ و همچنین میل به پیشرفت در معنا بیشتر خواهد شد. روح انسان، منشأیی مافوق علی دارد و به این جهت است که تنها انرژی مافوق علی از سوی مبدأ حقیقی میتواند پیشرفت آن را تضمین کند” چون (کشش) آورده است بنظرم دو سویه است
گاهی کشش از مبداء است که خوب فهوالمطلوب . گاهی کشش از ماست ! اما اگر از مبداء باشد و به معنی اهدائی پس لازم است در خود ذراتی که قابل جذب شدن به این کشش باشد ایجادنمود یا اگر او قبلا در ذات بشر نهاده خالص کرد تا قابلیت جذب شدن بوجود آید و بنظرم این عمل (یا اعمال) موجب میشود تا کشش دوم(یعنی آنکه درماو از سوی ماست) حس شود. بنظرم ضمنا ایمان از ذرات ساده تری تشکیل شده اما مطمئن نیستم ، مثل عمل به آنچه باور داریم از روی حسن نیت ، و بنابر این قصد و نیت هم از عناصر دیگر آن هستند بعلاوه اراده از روی آگاهی بعلاوه عناصری که آگاهی را تشکیل میدهند (که همان اصل هایی هستند که مورد باورند) و نکته اینجاست که باور به اصل های حقیقی و نه تصورات موهوم هستند که منجر به ایمان خواهند شد بعلاوه موارد فوق.
البته این تنها نظر بنده است و امیدوارم راهنایی فرمایید
با سلام
خواندن مطلب نوعدوستی واقعا مرا تکان داد چون تا بحال فکر میکردم انجام دادن نوعدوستی امکانات زیادی میخواهد ولی با مطالعه این مطلب دلنشین فهمیدم حتی فکر مثبت نسبت به دیگران هم خودش نوعی نوعدوستی است خیلی از شما ممنون هستم بخاطر راه اندازی این سایت
IF U STUDY .U NEED TEACHER ,OSTAD OR SOME ONE TO GUIDE U
merse
بسیار زیبا بود به طور کل باید حضور خالق را به طور مدام احساس کنیم و این کار آسانی نیست هر چه میکشیم از فراموشیه همین یک خط است.
با تشکر از فرمایشات دکتر بهرام الهی که کامل و اندیشمندانه وعلمی است واقعا روح را باید به دست این طبیب سپرد اما اقای الهی عمل به این ها بسار مشکل است مگر خدا خودش کمک کند
حاضر و ناظر دانستن خدا در زندگی روزمره یک اصل بسیار مهم در معنویت فطری هست اما من هم با محمدرضا موافق هستم که کار آسانی نیست و فراموشی و غرق در مشکلات زندگی شدن باعث میشود نتوانم این اصل را به خوبی اجرا بکنم.
در این ارتباط می خواستم بدونم چه راههای عملی وجود دارد که باعث تقویت توجه به مبدآ می شود؟
سلام و خسته نباشید
با کمی تامل متوجه خواهیم شد در مدیتیشن طبیعی شما با خداوند و نیروی برتر خداوند مرتبط هستید و در این مدیتیشن احتیاج به گورو یا راهنمائی دیگر ندارید وقتی خداوند هست دیگر راهنما یا گورو نقشی ندارد. مزیت مدیتیشن طبیعی و مفاهیم ارائه شده در این زمینه توسط آقای دکتر بهرام الهی سهل الوصول و همیشگی بودن این مدیتیت میباشد و به زمان و مکان و حتی موسیقی خاصی نیاز ندارد یعنی هرجا خداوند حضور دارد میتوان مدیتیشن طبیعی داشت.یعنی در همه جا و همه زمان.شما اگر در مدیتیشن به هرچیزی غیر از خداوند توجه داشته باشید احتیاج به راهنما خواهید داشت واین مدیتیشن همیشه این ریسک را دارد که بجای اینکه آرامش و انرژی بدهد باعث تخلیه انرژی و برهم زدن آرامش شود(دزدان معنوی همیشه برای سوء استفاده حاظرند) اما در مدیتیشن طبیعی با وجود حاظر و ناظر دانستن خداوند این ریسک به صفر میرسد. با تشکر از آقای دکتر بهرام الهی
فقط نظر شخصی بود
با تشکر از متیس عزیز
سیستم معنویت استاد الهی بسیار ساده وروان است
فقط باید خودش کمک کند و همت مارا می طلبد.
اصل کشش از سمت خودش است.انشاءالله
سلام
دست گلتون درد نکه
زندگی مادی حتی موفق ترین ان نمی تواند فی نفسه هدف اصلی انسان باشد و مرگ نمی تواند پایان همه چیز باشد.(راه کمال ص۲۴۶)
با سلام خدمت شما دوستان عزیز بنده بعد از مطالعه چند کتاب از جناب آقای دکتر بهرام الهی متوجه شدم که خداوند هیچ چیز شاقی از بشر انتظار ندارد . فقط می خواهد انسان تلاش کند تا حق الناس و حق الله را رعایت کند . معنویت به نظر من در حقوق و وظایف خلاصه می شود . ملک جان نعمتی می فرمایند بشر خواه نا خواه باید وارد معنویت شود و سیر کمال کند ، بنا بر این حرف کسانی که می گویند :«نمی توانم » و «می ترسم» ، صحیح نیست . پس ای دوست عزیز بیایید به دنبال حق و حقیقت باشیم که خدا گفته هر کس بدون کینه و بغض به دنبال حق باشد خدا آنرا هدایت می کند .
.
باتشکرازان خالق یکتاکه موقعیتی فراهم کرده تابتوانیم ازفرمایشات گهربار جناب اقای دکتر بهرام الهی استفاده لازم
راببریم ×÷
با سلام و تشکر از زحمات شما. لطفا باز هم از این نوع مصاحبه ها در بلاگ خود قرار دهید. خیلی ممنونم.
سلام
خداوند عزیز را شکر می گویم که ما را هم از الطاف بی کرانش بی بهره نگذاشته و نخواهد گذاشت
موفق و پاینده باشید
باتشکر.ای کاش همان طورکه به غذای جسم اهمیت میدهیم.قدری هم به فکر تهیه غذای سالم به روحمان نیز باشیم.
باسلام وقتیکه اقای الهی میگویند معنویت یک علم است ومیتوان انرا کسب کرد وبا ایمان به خدامیثر است نیازی به گورو نمیماند
the benefit of NATURAL MEDITATION is that we develop divine virtues 1-we become more@ peace with ourselves 2 -we enjoy greater inner serenity 3-difficulties of life upset us less 4-we greater relience, confidence, hope, prosperity …….each time we focus our attention onthe source ,we receive his LIGHT n ENERGY that necessary for growth of our SOUL.
.
با عرض سلام و احترام
توقیراً ایراداتی نسبت به عبارات فرمایشی ترجمه شده در متن مصاحبه، به انضمام گزینه ها و توضیحاتی جهت جایگزینی، معروض می دارد:
الف: در متن سئوال اول این چنین آورده شده ” کتاب «مبانی معنویت فطری» نشان دهندهی بدعت تازهای در معنویت است…” البته متن اصلی موجود نیز اینچنین است:
“ In your book Foundations of Natural Spirituality, you present a revolutionary approach to spirituality…”
چنانچه التفات نظری شامل گردد، امکان استفاده از عبارات مناسب تر و دقیق تری همچون “مشی نوین” یا “مشی ابداعی” به جای ترکیب “بدعت تازه ای” محتمل است.
که اندیشمندان و محققین، فاصله معنایی-کاربردیِ فی ما بین “ابداع” و “بدعت” را به قطع، ملحوظ می دارند.
ب: در متن جواب دوم این چنین آورده شده “…ایمان را میتوان به معنای کشش به سوی مبدأ و تعالی در نظر گرفت…” البته در متن اصلی موجود نیز اینچنین آمده است:
“…Faith can be defined as an attraction towards transcendence or the Divine…”
چنانچه توجه و عنایت لازمه معطوف گردد، بجای حرف عطف “و” چنانچه حرف عطف “یا” در نظر گرفته شود، مناسبت بیشتری می یابد، چرا که “و” به لحاظ معنای پیوستگی و وابستگی در ترکیب عطفی، در تفاوتی قابل اعتنا با “یا” قرار داشته، ضمن آنکه مستفاد به منظوری خاص دارد….
همچنین استفاده از واژه هایی مانند “وجود برتر و الوهیت” بجای “مبداءو تعالی” مستحسن تر می نماید، چرا که به تفاوت معنایی-مسمایی کلمات مطروحه، مخاطبان فهیم واقف ترند.
ناگفته نماناد، ترچمه گرانقدرِ حاضر به لحاظ سبک و سیاق های ملزومه در علم ترجمه، نیاز به اصلاحات و تصحیحات بیشتری نیز دارد، این دو کمینه معروض از باب معطوف نمودن نگرش مفحصانه و علاقه مندانه مخاطبین گرامی به دقت و تمرکز بیشتر و عمیق تر بود و بس…. اما از آنجا که مصاحبه فوق، به مناسبات متعدد، حساسیت خاصی، با توجه به اهمیتش طلب می نماید، نیکوست درمورد کلمه به کلمه، و جزء به جزء آن، وسواسی در خور آن به خدمت گرفت.
با سلام و عرض احترام
البته نظر در مورد ترجمه ی متونی اینچنین در حد و اندازه ی بنده نیست ، زیرا که به علم ترجمه واقف نیستم ، ولی مطالبی را که بیان داشتید در خور توجه است ، مخصوصاً در مورد بکار بردن واژه ی “الوهیت ” به جای تعالی با شما موافقم…ضمن اینکه شاید دلیلی داشته از کلمات ساده تری استفاده شده تا برای همگان قابل فهم باشد…النهایه بابت توضیحاتی که مبذول می دارید سپاسگزارم.
سلام
با توجه به نظر کمینه گرامی و همین مقاله بصورت ترجمه شده در سایت استاد الهی به آدرس:
http://www.ostadelahi.com/farsi/philosophy/html/interview_with_bahram_elahi.html
تفاوتهایی به چشم می خورد.
متیس عزیز، آیا بهتر نیست که حداقل دو مورد تذکر داده شده که بنظر ضروری هم هست، اصلاح شود؟
با احترام
در مورد کامنت فردین و اشاره به تفاوتهایی بین ترجمه این مقاله با مقاله در سایت استاد الهی ، نکات زیر به نظرم رسید: متنی که توسط دو مترجم ترجمه شود، طبیعی است از نظر انتخاب لغت، و نحوه جمله بندی تفاوتهایی با هم داشته باشد. زیرا هر مترجمی نحوه و زبان خاص خود را دارد . تفاوتهای سلیقه ای در انواع ترجمه مشاهده میشود. اگر واژه های بکار برده شده مفهوم ناصحیحی داشته باشد تغییر آن ضروری است در غیر اینصورت بد نیست سلیقه مترجم را در نظر بگیریم ضمناً باید در نظر داشت هر لغت چندین معنی دارد که با توجه به متن، آن معنی خاص را باید در نظر گرفت مقایسه متن با انگلیسی و فارسی آن در سایت استاد الهی نشان می دهد که تفاوتها فقط از باب سلیقه در انتخاب برخی لغات است و لغات کلیدی به طور دقیق ترجمه شده است. در مورد استفاده از «یا» بجای« و» نیز در هر دو متن ترجمه از و استفاده شده است.
در متن به مدارا اشاره شده است. امروز تعریفی از مدارا در مقاله ای خواندم که به نظرم جالب آمد.
“مدارا به معنی تحمل اجباری و پذیرفتن ضعف نیست.مدارا حاصل یک روح بلند و شناخت دقیق از طبیعت انسانی است.
مدارا, در واقع سازگاری همراه با آگاهی با شرایطی است که گاه بر انسان تحمیل میشود.”
I DON’T HAVE FARSI KEYBOARD SORRY ABOUT THAT.I JUST WANT TO APRICIATE FOR ARTICLE.THAT’S REALLY AMAZING.
GOD BELLES
N.BAGHA
با سلام و تشکر از پروفسور بهرام الهی …
یکی از نکته های جالبی که در این مقاله بدان اشاره شد این است که توجه دائم باید هم به درون خود باشد هم به دیگران و هم به مبدأ…
با سپاسگزاری و مهمتر شکرگزاری از این موهبت و لطف الهی
حقیقتا رحمت باران است باشد که استفاده کنیم. به توفیق
با تشکر فراوان از زحمات پروفسور الهی .به امید اینکه بتوانیم از فرمایشات ایشان بهره کامل ببریم.
خیلی قشنگ وزیبا کاشکه این زیباییو بتونم قلبی درک کنم مرسی
با تشکر فراوان از زحمات پروفسور الهی .به امید اینکه بتوانیم از فرمایشات ایشان بهره کامل ببریم.
با احترام خدمت دوست عزیز در مورد راهنمائی خواستن از گورو نکته ای که تجربه بنده بوده را خدمتتان عرض می کنم.
در تعالیم استاد الهی بزرگترین شگفتی برای من پاسخ دادن خداوند در هر لحظه و هر مکان که من از او یاری و همفکری خواسته ایم بوده است.ما هر قدر که با خداوند گفتگوی صادقانه داشته باشیم نزدیکی او را بیشتر احساس می کنیم.اگر قدری به نشانه ها توجه کنیم پاسخ خود را در دو راهیها، تصمیم گیری ها از او خواهیم گرفت.
خیلی عالیه، من تازه با این وبلاگ آشنا شدم، چیزی رو پیدا کردم که دنبالش می گشتم. بینهایت تشکر میکنم از نویسنده وبلاگ.
سلام خسته نباشد، نویسنده متیس بلاک
نکاتی که در این سایت امده بقدری پر بار و مثبت است که درک و عمل به ان برای سیر سلوک کفایت می کند و می تواند انسان را به هدف غائی رهنمون باشد.
شناخت حقوق و وظایف – شناخت کامل خود – غذای روح – رسیدن
به تعادل – مبارزه با نقاط ضعف – حاضر و ناظر دانستن خدا – بجا اوزدن رضایت خالق – رعایت حقوق دیگران – رعایت اخلاق –
ایمان – توجه به مبداء گرما و نور الهی – پرورش صفات مثبت خود در اجتماع – یعنی طی مسیر بین مبداء و مقصد و وصل به دریای بیکران الهی .البته شناخت مقام مظهریت و تبعیت از او
شرط اساسی است .
عمل به این نکات باعث میشود شخص راه خود را تشخیص داده و طی طریق نماید . و دیگر احتیاجی به گورو و امثالهم نباشد . مثالی در این مورد ضروری است. شما با همین کامپیوتری که در اختیار دارید بهتر است خودتان بتوانید از امکانات ان استفاده نمائید یا برای انجام هر کار منتظر باشید دیگران بیایند نا از انها کمک بگیرید
با کمال تشکر
م ش و ایلیا شید محترم
برای پی بردن به نقش ایمان در سلوک می توانید به گفتار های ۱۰۹ – ۱۱۱ – ۱۱۲ … اثارالحق جلد اول مراجعه فرمائید
mamnon az zahamate shom besiyar jaleb va amozande bood
با سلام و تشکر از پرفسور الهی و متیس عزیز خواندن این مطالب در مورد ایمان قلبم را شاد کرد تازه فهمیدم ایمان حقیقی چقدر ارزش دارد امید وارم به کمک خدا ان ایمان واقعی در ما بوجود آید مرسی
با سلام وتشکر از دکتر بهرام الهب و متیس .خیلی خوشحال هستم که بااین وبلاگ آشنا شدم و از خواندن این مطالب خیلی استفاده کردم.البته من کتابهای استاد الهی را مطالعه میکنم ولی فکر میکنم هر وقت نوشته های استاد الهی را میخوانم درسی تازه از ایشان یاد میگیرم
سلام مرسی پر فسور الهی در سها ی شما خیلی کمکم میکند و هر بار وجود خدا را بیشتر در درونم حس میکنم و انگیزه ام با مطا لعه این درسهای گر انبها زیاد تر می شود. ( در قسمت نتیجه فرمو دید در طی زندگی روز مره ام با تو جه دائم به درون خود و به دیگر ان و همچنین به مبدا است که انسان می تواند به معنو یت عمل کند و سبب رشد روحی خود شود ) مرسی إز متیس بلاگ .
با تشکر از آقای دکتر الهی و قدر دانی از زحمات شما عزیزان
در عمل به اصولی که استاد و آقای دکتر الهی فرموده اندمتوجه دونکته شده ام ۱- وقتی عملکرد روزانه ام را مینویسم و تحلیل میکنم روزهای بعد بهتر میتوانم حرف خدا و نفس را تشخیص دهم ۲- وقتی نتایج مثبت عمل کردم را به کسی میگویم افت می کنم ونمی توانم مثل سابق پیش بروم نمی دانم چرا؟
من با مطالعه کتاب اثارالحق زندگی دوباره گرفتم. ازتون متشکرم
با سلام وتشکر فراوان از زحمات فراوان پرفسور دکترالهی با خواندن مطالب شما روحم زنده می شود وشکر گذارم ازاین الطاف الهی
باعرض سلام وادب.بسیارسپاسگزارم ازکامنت های دوستان عزیزم که موشکافانه به بررسی موضوع میپردازند.واقعا همانطورکه اشاره شده درطی زندگی روزمره باتوجه دائم به درون خودوبه دیگران وهمچنین توجه به مبدامیتوانیم به معنویت عمل کنیم وسبب رشد روحی خودمان شویم وحال درونی امان راخوب کنیم وبه بدی بعنوان یک ماهیت خلقتی نگاه نکنیم بلکه ناشی ازاختلال درعملکرد موجودات مسئول مثل انسان بدانیم وبعنوان وظیفه ای که به گردنمان است نکاه کنیم ودائما با آن درحال مبارزه باشیم تاحس خوبی نسبت به آن شخص که بدمان میایدپیداکنیم وبدبرایش نخواهیم دراینصورت است که سبب رشد روحیمان میشویم.