استاد الهی، طنین تنبور، موسیقی باستانی ایران و مناطق دیگر
ایستگاه رادیویی «فرانس موزیک»۱ اخیراً۲ برنامهی مفصلی را به موسیقی استاد الهی و تأثیر عمیق آن بر دو موسیقیدان فرانسوی کِلِر آنتونینی۳ و رنو گارسیا فون۴ اختصاص داده است. این تأثیر به خصوص در آلبوم جدیدشان با نام «فرنگی»۵ نمایان است. در زیر گزیدهای ازاین برنامه میآید.
در این برنامه سفری کوتاه را با ساز تنبور آغاز میکنیم؛ سازی باستانی با دستهای بلند که قدمت آن به ۶۰۰۰ سال میرسد. تنبور به اَشکال مختلفی در کشورهای چین، قزاقستان، خاورمیانه، افغانستان، ایران عراق، کردستان، ترکیه و کشورهای بالکان یافت میشود و در هر کشور بر حَسب شکل ظاهریاش صدایاش متفاوت است. در واقع، تنبور سازی است که اَشکال متنوعی به خود میگیرد، تا صدا، روح و معنویت بخش وسیعی از جهان شرق را منعکس کند.
در این برنامه، تنبور ایرانی مورد نظر است که توسط استاد بزرگ این ساز، استاد الهی، نواخته میشود. کلر آنتونینی که خود در نواختن موسیقی باستانی، غربی و همچنین موسیقی ایرانی مهارت دارد میگوید استاد الهی، موسیقیدان برجستهی ایرانی، همواره تأثیر شگرفی در موسیقی او داشته است و این تأثیر به خصوص در آلبوم جدیدش با نام « فرنگی» که با همراهی کنترباس۶ رنو گارسیا فون تهیه شده است، نمایان میشود. فرنگی واژهای است فارسی و به معنای مسافری است که از مغرب زمین میآید تا پیوندی که موسیقیهای سنتی گوناگون را به یکدیگر متصل میکند کشف کند، آن را با دیگران به اشتراک بگذارد و تجلیل کند.
در آلبومِ بینظیرِ فرنگی، کلر آنتونینی و رنو گارسیا فون به سبک خود، موسیقی شرق را در معنای وسیع آن، به طرز بدیعی با موسیقی باستانی غرب و جاز پیوند میدهند. وقتی کنترباس با آرشه نواخته میشود، صدای نی را به خاطر میآورد، همچنان که تیوربو۷ نوای سه تار را به خود میگیرد. این موسیقی؛ تلفیق بینظیری است که با قلب و روح سخن میگوید و چنین رویکردی، از موسیقی استاد الهی الهام گرفته شده که با گوش دادن به قطعهی فرنگی میتوان آن را به خوبی احساس کرد. وقتی خود را به بداهه نوازیها وظرافتهای موسیقی استاد الهی میسپارید، بُعد معنوی عمیقِ این موسیقی را احساس میکنید، موسیقیای غیرِ مادی و در عین حال پرشور و شگفتانگیز.
در گزیدهی قطعهی فرنگی از آلبوم « راه عشق الهی» از دیدگاه استاد الهی موسیقیدان باید از هنرش برای در خود فرو رفتن، کشف حقیقت و رسیدن به عشق الهی بهره ببرد. او در این قطعه از یک کوک خاص به نام کوک فرنگی استفاده میکند که سیم واخوان به جای فاصلهی چهارم در فاصلهی دوم تنظیم میشود و به او امکان میدهد هارمونیکهای متنوع شگفتانگیزی را بسط دهد و نقشها و شگفتیهای خیره کنندهی عالم معنا را توصیف کند. موسیقی استاد الهی، موسیقی سُنتی اما نوآورانه و بدیع است. این موسیقی معنوی است اما کاملاً زاهدانه نیست، زیرا که عناصر این دنیایی نیز در آن وجود دارد. این موسیقی عرفانی است اما آیینی نیست و میتوان آن را برای شنوندگان گوناگون در موقعیتهای متنوع نواخت.
«کنترباس» رنو گارسیا و «تیوربو» کِلِر آنتونینی، با یکدیگر گفتگویی را بین شرق و غرب آغاز میکنند. توانایی تغییر یک تِم ساده و بداههنوازی آن، به طوری که در هر نواختن گویی قطعهای نو نواخته میشود، نمایانگر پیوند محکم و استوار بین موسیقی غربی باستان، جاز و موسیقی سنتی ایران است. استاد الهی در این باره میگوید: « از صدای تنبور ذراتی میآیند و آن ذرات صحنههایی درست میکنند. به همین جهت وقتی توجه شود و چشم بسته باشد، آن صحنهها مثل سینما دیده میشوند. هر آهنگ، مربوط به صحنهی مخصوصی است. وقتی تنبور به دست میگیرم متوجه نیستم که خودم میزنم بلکه آهنگ از آن صحنهها برمیآید. به همین دلیل هیچ وقت قطعهای را یک جور نمیزنم اگر چه هزار بار آن قطعه را بزنم.»
با نوای تنبور، استاد الهی، و دونوازیِ کِلِر آنتونینی و رنو گارسیا در آلبوم «فرنگی»، شاهد گفتگویی بین موسیقی شرق و غرب هستیم. رپرتوار استاد الهی از ملودیهای ساده و ساختارهای تکراری تشکیل شده که از رپرتوارهای فولکلوری برگرفته شده و او با خلاقیت خود آنها را به طور مداوم تجدید و اِحیا میکند و با اعتلایشان عمق دیگری به آنها میبخشد. استاد الهی با بداههنوازیها و آرایههای خاص خود؛ رپرتوارهای باستانی را به موسیقیای عالِمانه تبدیل میکند و رپرتوار اصیل و منحصر به فردی برای ساز خود ایجاد میکند.
استاد الهی ساز تنبور را از لحاظ رپرتوار، تکنیکی و ساختار فیزیکی متحول کرد. او سیم سومی برای بهبود صدا و تناسب اکوستیک به تنبور اضافه کرد و جایگاه قرار گرفتن پردهها را استاندارد کرد. تنبور پنج سیمی را اختراع کرد که ترکیبی از سه تار و تنبور بود و میتوانست با تلفیق موسیقی ایرانی و کُردی امکانات جدیدی برای گسترش رپرتوارش فراهم کند. استاد الهی همچنین کوک فرنگی را ابداع کرد و به معنای واقعی، تنبور را از جنبه ظاهری و موسیقایی بازسازی کرد و به آن روحی تازه بخشید. موسیقی استاد الهی غیر قابل تقلید است و نمیتوان آن را به سادگی بازنوازی یا نُتبرداری و اجرا کرد. درک و نواختن این موسیقی ممکن نیست مگر از راه جذب آن و انتقال اُسمزی.
تنبور با پنج انگشت دست راست، گاه با استفاده از ضربات پوست و بیشتر با ضربات ناخن به سیمها، نواخته میشود. او تکنیک «شُر» به معنی آبشار را اختراع کرد. آبشاری از نُتها با حرکات سیال دست راست که تودهای مداوم از آکوردها و حرکات ریتمیک خاص ایجاد میکند.
در خاتمه میتوان گفت آلبوم فرنگی، با الهام از موسیقی استاد الهی، اثری هنری فراتر از گفتگویی میان موسیقی شرق و غرب است، امتزاجی است واقعی بین این دو موسیقی.
۱ – France Musique
۲ – ۲۷ ژانویه ۲۰۲۴
۳ – Claire Antonini
۴ – Renaud Garcia-Fons
۵ – Farangi
۶ – Contrebass
۷ – théorbe تیوربو، ساز زخمهای از خانواده لوت
سلام
امروز مابه لطف متیس همین مقاله را در بعد شناخت بیشتر ابعاد مختلف استادالهی اللخصوص هنرتنبور روحانی مطالعه میکنیم امید است تحت توجه نکته وحدت بتوانیم از این لطفسر شار از محبت خالص بر آمده از منشا الهی بهره مند گردیم.
با سلام
هرچه گشتم واژه ای در خور هنر موسیقی استاد بیابم نتوانستم
کلمات از بیان این هنر بی بدیل و نوازنده یکتای ساز تنبور قاصرند.
با سلام وتشکر از این مقاله ، افق جدیدی برای منی که اصلا به موسیقی آشنایی ندارم باز کردید وجای تعمق گذاشتید ویکبار دیگر تشکر از این آموزشی که دادید.
واقعا مرسی برای این نعمتهایی که در اختیار ما میگذارید
میتونم بگم تنبور استاد از لابلای تمام وجودم میگذره وروحم را به رقص میاره احساس میکنم در زیر قطعه های موسیقی او محو میشم
Mo عزیز ! چه قدر زیبا و ملموس ، لذت ِ شنیدن ِ تنبور ِ استاد را بیان کردید …
بنده از بیان و وصف ِ حال ِ خوش ِ حاصل از شنیدن موسیقی استاد ، عاجزم .
با سلام خدمت متیس عزیز
وهمچنین دوستان محترم،مبحث سخت وخیلی سنگین هس (البته برا بنده )، یکتا خودش توفیق بدهد گوش دادن صحیح ،و درک کردن مقام موسیقی استاد را ،ضمنا در این مورد از دوستان خواهشمندم اگه تجربه ای ویا راهکاری دارند که بتوان بهتر درک واستفاده کرد توضیح فرمایند ، با سپاس فراوان
با سلام
واقعا درک مطالب سخته و نیاز به تلاش برای یادگیری هست.
من تجربه ای که از حدود ۱۵ یا ۱۶ سال پیش، راجع به گوش دادن به تنبور استاد الهی را دارم این هست:
تا اون زمان واقعا به سختی میتونستم به تنبور گوش کنم، و فقط بر حسب اجبار گوش میدادم…
تا اینکه یه زمان به خودم اومدم که دیدم حدود ۱ یا ۲ سال فقط و مدام ( شاید چند ساعت در روز) یک ترک رو گوش میدادم …
و جالبه که بعد از اون واقعا نمیتونم تنبور گوش ندم…
و این توفیقی بود که خدا به من دادن.
باسلام و وقت بخیر
، کوچکترین سوادی از موسیقی استاد ندارم . ولی هربار که گوش میدهم خسته نمیشوم وخیلی تحت تاًثیر قرار نمیگیرم ،،، ج.. اینبار که این مقاله متیس را خواندم و به نواهای موسیقی استاد گوش کردم ،، ازته دل خواستم ، ذره ایی درک موسیقی ایشان را داشته باشم ودر قطعایی احساس کردم که انگار در کنار استاد چند ساز دیگر هم نواخته میشود حس خوبی بود و سپاس و شکر گذاری دارم…
عرض سلام و ادب
خیلی متشکرم بابت این مقاله. امیدوارم از این نعمتی که در اختیارمان است نهایت استفاده را ببریم.سپاس
با سلام و تشکر از متیس عزیز بخاطر اطلاع رسانی این مقاله زیبا
با گوش دادن به قطعات متوجه میشویم که اختلاط و امتزاج موسیقی غرب و شرق چقدر زیباست ودر نوع خودش یک شاهکار هنری است.
با تشکر از متیس عزیز
این مقاله را مطالعه نموده ، با گوش دادن به تمامی قطعات، لحظه ای احساس کردم به این دنیای خاکی تعلق ندارم و روحم به جایی دیگر متعلق است که برای به پایان رساندن وظیفه ای مهم در این جاست. به ناگاه این جمله از کتاب آثار جلد ۲ برایم تداعی شد.
« موسیقی ارتباط با روح دارد و روح ارتباط با خدا. ……. »
بار دیگر قلبا از متیس عزیز بابت درج این مقاله بسیار پر بار تشکر و قدر دانی می نمایم
نکته ای که به ذهن من رسید با گوش دادن به رکوردهای بالا این بود که قطعه هایی که استاد الهی مینواختند خود به تنهای کامل و کافی برای گوش موسیقیایی بود و در مقابل قعطه هایی که کلر و گارسیا با الهام از همان قطعه ها ابداع شده بودند شامل چندین ابزار موسیقی برای کامل شدن نوای آن صدای الهام گرفته شده بود
که دلایل زیادی دارد از جمله دلایل مادی آن همان کوک فرنگی به خصوص ساز ایشان برای این قطعه ها میباشد که کامل و حظ آور برای روح و روان میباشد
بسیار عالی اشاره کردین و نکته ظریف که استاد فقط با تنبور این شاهکار رو اجرا کردن، و این نشانه موسیقی معنوی استاد هست، که بشر باید چندین ابزار موسیقی رو کنار هم قرار بده تا شاید بتونه گوشه ای رو اجرا کنه، اینجاست که استاد می فرماید، «وقتی تنبور به دست میگیرم متوجه نیستم که خودم میزنم»
با عرض سلام و تشکر از متیس عزیز:
تا به حال هر چه سعی کردم امواجی که از موسیقی استاد ساطع می شود و ان صحنه ها را بوجود می اورد تجسم کنم نتوانسته ام ولی خوب برای کسی مثل من حتما نرمال است ، مثل بچه ای که هنوز به مدرسه نرفته ، ولی انچنان کششی به گوش دادن ان دارد که خسته نمی شود و روحم انرا حس می کند و برایم بازتاب های گوناگونی ، از قبیل شستشوی افکار منفی ،دور شدن از الودگی های زمینی ،نزدیک شدن و توجه بیشتر به اون خالق یکتا ، حس کردن اینکه تحت حمایت او هستم ، نوعی ارامش و اطمینان و صلح درونی در زندگی ، و حسهای دیگزی که در زمانهای مختلف متفاوت می شود.
با سلام و تشکر فراوان از این همه لطف و محبت یکتای بی همتا
دوست عزیز اتفاقا این چیزهایی که شما فرمودین من امروز هنگام موسیقی استاد بخودم گفتم
به این نتیجه رسیدم که من وظیفه ام را انجام بدهم بقیه اش با خودشان
و نکته ای که به فرمایشات شما اضافه کنم اینکه انشالا بعد مرگ گوش روحم موسیقی استاد را میشناسد و در آنجا حظ وافر میبرد
لازمه «دیدن» تمرین توجه دائمی و تبدیل اون به توجه کامل هست در حد توان هر کس و البته خواست «یکتا».
کتاب راهنمای علمی ارگانیزم روحی-روانی
واقعا آثار خلق شده توسط این دو هنرمند زیباست و اثر خاصی در آن بود ..بسیار لذت بردم. ممنون از متیس عزبز
با سلام و ممنون
تنها راهی که میتوانم برای لحظاتی کاملا از این دنیای مادی جدا شوم ، گوش دادن به موسیقی بی وصف استاد است..
من دقیقا نمیدونم چه چیزی در این موسیقی وجود دارد که اگر بطور مداوم حتی ۱۲ ساعت هم پخش بشود و فعال و غیر فعال به آن گوش دهم ابدا هیچ احساسی از تکراری بودن به من دست نمیدهد.
حتی اگر قطعه ای را پنج شش بار پشت سر هم گوش کنم هیچوقت تکراری نیست.
من از کودکی به طرف موسیقی تمایل داشتم و حتی بهترین آهنگهای دوران نوجوانی و جوانی که زندگی را با آنها گذراندم گوش میکنم و تعصب خاصی روی آنها دارم بعد از چند بار گوش کردن جاذبه آنها کند میشود ، اصطلاحا ذهن Blunt میشود.
ولی در مورد این موسیقی ابدا این مورد وجود ندارد.
این اصوات هرچه هست فقط موسیقی نیست،
رشحات دمادم است،
همان چاقوی جراحیست.
«در واقع، تنبور سازی است که اَشکال متنوعی به خود میگیرد، تا صدا، روح و معنویت بخش وسیعی از جهان شرق را منعکس کند.»
این خاصیت ناشی از مظهر العجائب بود خالق تنبور است.
همه صورتند و معنی او.
با سلام خدمت دوستان و دست اندرکاران
جای تشکر فروان و شکر بسیار از این مقاله بسیار عمیق.
نکتهای به نظر رسید که خیلی جالب بود:
درک و نواختن این موسیقی ممکن نیست مگر از راه جذب آن و انتقال اسمزی.
دوستان کمک بفرمایید برای درک بهتر این جمله.
صدای” او ” ازتمام خلقت و تلاشهای خلاقانه انسان شنیده میشود.
جذب اسمزی یعنی چی ؟
درود مثل همیشه لطف یکتا شامل حالمون شد. تشکر میکنم از زحمات متیس عزیز …
با سپاس از متیس عزیز،
با نفوذ نواى روحانى استاد چنان منقلب شدم …. صداى تندور استاد ارامگاه روح میشود. فرق أست بین ساز دلنواز و نواى روح نواز
تا خودم چیزی را عمل نکنم، به کسی نمی گویم..(استاد الهی)
اثر طنبور بر من رهایی از پارکینسون لاعلاج بود
سپاس ات را به جا می آورم.
خیلی ممنون میشم اگر با جزییات بیشتر توضیح بدین و روند تاثیرات رو تا حدی که قابل بازگویی هست، با تشکر.
با سلام و احترام
از ته قلب و روحم شکر میکنم برای این نعمت که برای وصفش زبان قاصر است و بسیار سپاسگزارم از متیس عزیز
قطعاتی دی ۲ («راه عشق الهی»)
۱.فرنگی
« فرنگی» ( مشتق از واژه ی « فرانس»)، در اینجا به معنای غریب و غربیه است. وقتی می گوییم «کوک فرنگی»، منظور آن است که تنبور به جای کوک چهارم معمول، روی دوم کوک شده و در نتیجه رنگ و بوی غیرمعمول و حال و هوایی استثنایی یافته است، که موجب میشود لطافت هارمونیک آن به برکت نواختن با شست روی سیم بم به اوج رسد. استاد الهی این کوک را، که به ندرت در سازهای زهی شرقی هم خانواده با تنبور شنیده میشود، در قطعه ی « فرنگی» ابداع کرده است. به این ترتیب این ملودی موسوم به « فرنگی» سخنی غریب و شگفت آور را بیان میکند. گویی این نغمه از جایی دیگر، یعنی از عالم معنا آمده است. استاد ابتدا در عبوری کوتاه ملودی جلوشاهی را می نوازد، سپس به مایه و ضرباهنگ نخستین بازمی گردد، بی آن که تداوم قطعه مخدوش شود.
((متن بر گرفته از سی دی تک نوازی تنبور، استاد نورعلی الهی، یک حماسه ی معنوی و راه های عشق الهی))
با سلام و شکر
قطعات را بترتیب گوش دادم. وقتی قطعات توسط استاد نواخته میشد از شدت وجد روحم مثل یک کبوتر به پرواز و معلق زدن میپرداخت و زمانی که به قطعات هنرمندان فوق گوش میدادم بدنبال وجود تشابه این قطعات با موسیقی استاد میگشتم. دوباره وقتی قطعه استاد نواخته میشد احساس خاصی بود.
منظور جذب از طریق غشاهای ارگانیزم روحی-روانی انسان تا حدودی مشابه غشاهای ازگانیزم زیستی.
زیبایی موسیقی معمولی از طریق غشای روانی من آگاه جذب و شنیده میشود،
موسیقی معنوی علاوه بر زیبایی ظاهری اثر معنوی و یکتایی دیگری دارد که ببشتر از غشای روحی جذب ناخودآگاه تام میشود.
توضیحات بیشتر در فصل نهم کتاب راهنمای عملی ارگانیزم روحی روانی انسان که در همین وبلاگ معرفی شده است.
مرسی
انکس که تو را شناخت جان را چه کند فرزند و عیال و خانمان را چه کند دیوانه کنی هر دو جهانش بخشی دیوانه ی تو هر دو جهان را چه کند .
حیف نیست عشقهای مجازی را عشق بدونیم : عشق به پول ثروت مقام شهرت … واقعا جای تاسفه
سلام
دوستان عزیز و
دست اندرکاران متیس تشکر
استاد الهی در این باره میگوید:« از صدای تنبور ذراتی میآیند و آن ذرات صحنههایی درست میکنند. به همین جهت وقتی توجه شود و چشم بسته باشد، آن صحنهها مثل سینما دیده میشوند. هر آهنگ، مربوط به صحنهی مخصوصی است. وقتی تنبور به دست میگیرم متوجه نیستم که خودم میزنم بلکه آهنگ از آن صحنهها برمیآید. به همین دلیل هیچ وقت قطعهای را یک جور نمیزنم اگر چه هزار بار آن قطعه را بزنم.»
سؤالی برای من پیش امده (از صدای تنبور ذراتی می ایند و صحنه هایی درست میکنند یا اهنگ از صحنه ها بر می اید ؟)
ممنون میشم دوستان اگر امکانش هست توضیح دهند تا بهتر متوجه شوم .
توضیح این مطلب شاید با کلمات ممکن نباشه بطور دقیق فقط میشه توصیف اجمالی کرد، احتیاج به لطافت و ظرافت روحی و البته استعداد شخص و ازون مهمتر خواست یکتا دارد.
نکته مهمتر اینکه ندیدن این صحنه به این معنی نیست که این موسیقی تاثیری در شخص نگذاشته ، اون موسیقی کار خودش رو در هر حالت انجام میده. وقتی بر روی گیاه اثر میذاره قطعا اثری عمیق تر در شخصی داره که با توجه و نیت اثر پذیری گوش میده.
با سلام و سپاس از متیس گرامی
قطعاتی که این دو هنرمند فرانسوی اجرا کرده اند بسیار زیبا و تحسین برانگیز است وکاملا می شود تأثیری را که از موسیقی بی بدیل استاد الهی دریافت کرده اند احساس کرد. همان طور که در متن آمده موسیقی استاد الهی غیر قابل تقلید است اما به نظر می رسد آنهایی که هم موسیقی دان هستند و هم روحی آگاه و پذیرا دارند، و قادرند موسیقی اورا با گوش جان و نه گوش سر، بشنوند می توانند تأثیر شگفت آور آن را جذب و در نواختن های خود جاری سازند.
حال سؤال اینجاست آیا راهی هست کسانی که نه تنها هنرمند نیستند بلکه آشنایی چندانی هم با موسیقی ندارند بتوانند در حد خود این نواها را با گوش جان بشنوند و تأثیر آن را بر روح خود جاری سازند؟
«تنبور صحبت میکند، گوش کنید»
از کتاب روح نغمات
« ،،، هنور آنچه در دلم هست به کسی نگفته ام»
با سلام و تشکر فراوان از متیس بلاگ برای تهیه و زحمت این این مقاله ی ارزنده،
من واقعا هیچ لغتی یا کلامی پیدا نمیکنم که احساسم را در مورد نواهای موسیقی استاد الهی بیان کنم ، فقط مطمئنم که در هر نوایی از موسیقی ی استاد الهی رازهایی نهفته است که به مرور زمان به خواست خدا توسط موسیقیدانان بزرگ دنیا کشف خواهد شد انشاالله.
و تنها موسیقی بی که روحم را آرام میکند نواهای دلنواز و ارامبخش موسیقی استاد است .
سلام ، اتفاقی با این وبلاگ آشنا شدم وقتی ساز و موسیقی کهن ایرانی در همه جای این گیتی پهناور طرفدار دارد جای افتخار دارد واقعا. سپاس از وب سایت خوبتون
بنظرم در چنین لحظات ملکوتی چنین نغمات روحانی فقط از بهشت برین و اعلی علیین میتواند باشد.
سلام و تشکر ویژه از زحمات متیس عزیز و نظرات خوب دوستان.
همچنین شُکر برای داشتن نعمت استثنایی موسیقی استاد الهی.
ایضا قدردانی از هنر این دو هنرمند عزیز؛ بنظرم کارشون جالبه که موفق شدن موسیقی استاد الهی رو در حد خودشون متوجه بشن و از اون الهام موسیقایی بگیرن و در قالب موسیقی خودشون در دنیا ارائه بدهند.
بنظرم کسی کمی با استاد و مشرب فکری و مشی عملی ایشون آشنا باشه، میتونه در حد خودش با این موسیقی تا حدودی ارتباط برقرار کنه. چون موسیقی استاد، عطر شخصیت بی مانند ایشونه و یادآور بیان خاص استاده. یعنی همونطور که میشه از اثر پی به موثر برد، گاهی هم شاید بشه از موثر، کمی پی به اثر بُرد. البته گوش دادن نظامند و عادت شنیدن و غیره و مطالعه دفترچه سی دی ها هم البته میتونن برای فهم و درک نسبی بهتر تاثیرگذار باشن.