هدف روح زمانی که در دنیاست۱
نویسنده: دکتر مایکل نیوتن
در حالی که خاطرات روح ممکن است به واسطۀ فراموشی از ضمیر خودآگاه فرد پنهان بماند، الگوهای فکریِ روح بر مغز او تأثیر میگذارد تا انگیزههای لازم برای انجام برخی کارها در او به وجود آید. روح بارها و بارها به جسم میآید تا با پرداختن به درسهای مرتبط با عملکردش در زندگیّهای قبلی، به سطوح بالاتر کمال دست یابد. هر شخصیتی در هر زندگی، سهمی در تکامل روح دارد. دانش و خِرَد روحها از طریق این روندِ یادگیری افزایش مییابد. ضمن اینکه در فاصلۀ بین زندگیها، تحت هدایت معلمان روحیشان میتوانند افکار و کردارهایشان در زندگیهای گذشته را ارزیابی کنند و سطح آگاهیشان را ارتقا دهند.
سیارۀ ما یکی از بیشمار دنیاهایی است که به عنوان مدارس آموزشی در خدمت پیشرفت روح عمل میکنند. در طول حضورهای موقتی ارواح روی زمین، این فرصت برایشان فراهم میآید تا از طریق آزمون و خطا درسهایشان را یاد بگیرند و اینگونه بر خِرد خویش بیفزایند. انسانها، محدود به یک زندگیِ از پیش تعیین شده نیستند. امکانات و احتمالات متعددِ حاصل از عملکردهای پیشین و میثاقهای روحی قبلی، تابع آزادی ارادۀ روح هستند. … در لحظۀ مرگ جسم، روح به عالم ارواح و مبدأ آفرینش خویش بازمیگردد. از آنجایی که بخشی از انرژی روح هرگز عالم ارواح را به هنگام ورود مجدد به جسم ترک نکرده، روح بازگشته دوباره به اصل خویش میپیوندد. لذا یادگیری در عالم ارواح هرگز برای روح متوقف نمیشود. عالم ارواح، بیشتر از آنکه مکان بیحرکتی و سستی باشد، به نظر مکان گذاری برای ارواحی است که به اَشکال بالاتر انرژی تکامل مییابند و به تواناییهای آفرینشی دست مییابند. عالم ارواح توسط ارواح متخصصین پیشرفتهای که دیگر به جسم نمیآیند اداره میشود و این ارواح امور روحهای تحت مراقبت خود را سروسامان میدهند. وقتی روحهایی که به جسم میآیند، خودشان به سطوح بالاتر خِرد و آگاهی میرسند، به ارواحی میپیوندند که وظیفهشان کمک به روحهایی است که هنوز به جسم میپیوندند.
به نظر میرسد هدف نهایی تمامی روحها، رسیدن به کمال است و در نهایت پیوستن دوباره به « مبدأ»یی که آنها را خلق کرده است.
۱ – این مقاله بخشی از مقاله معرفی کتاب «زندگی در میان زندگیها» ، اثر مایکل نیوتن است که در تاریخ ۱۴ جولای ۲۰۱۶ در متیس بلاگ منتشر شده است.
با سلام وتشکر فراوان از متیس عزیز .چند وقتی هست به خاطر بیماری در منزل هستم و فرصت زیادی داشتم که مطالب متیس عزیز را مرور کنم خدا رو سپاسگزام به خاطر هدیه دادن این فرصت گرانبها . با توجه به مطلب بالا که فرمودید روح بارها و بارها به جسم میاید تا با پرداختن به درسهای مرتبط با عملکردش در زندگی های قبلی ، به سطوح بالاتر کمال دست یابد ، اهمیت رشد روح ،اهمیت دروس و عمل این ویوو به ذهنم یاداوری شد و اینکه اصل وجود روح است جسم اسباب وجود است و باید در جهت رشد روح قدم برداشت و فرصت رو از دست نداد . وقتی به این موضوع فکر میکنم که خدا به من لطف داشته وکرم او شامل حال من شده که با استاد و تعالیمش اشنا شوم اگر در جهت خودشناسی و از بین بردن ضعفهای اخلاقی ام کوتاهی کنم شاید دیگر بار فرصت اشنایی با این تعلیمات رو نداشته باشم اهمیت این مطالب برام بیشتر میشه . داشتم کتاب اثارالحق جلد ۲ را مرور میکردم گفتار ۳۵۳ اینگونه مرا تشویق کرد که : از زمان بابا ادم تاکنون مکتبی مشکلتر از این مکتب نیامده ، شخصی که در این مکتب سیر کمال کند در ان عالم مشخص است و مقام ارجمندی دارد . …. کسی که در این زمان سیر کمال کند مثل این است که کار ده پیغمبر را کرده است و…با خواندن این گفتار که پیشنهاد میکنم این گفتار رو یکبار بخونید چون خالی از لطف نبود و انگیزه ام رو برای تلاش بیشتر بالا برد … . در این دوره که دکتر بهرام الهی گفتهاند : ما هم اکنون در زمستان معنوی به سر میبریم . باید قدر این تعلیمات رو بدانیم . با تشکر فراوان
خیلی مقاله مفیدی بود. ممنون.
من جنبه عملی این مقاله رو هنوز متوجه نشدم. کسی می تونه چند کاربرد عملی از مفاهیمی که در این مقاله مطرح شده مانند “وجود حقیقی انسان” ،” زندگی های دیگر” و “مدرسه آموزشی” ارائه کند؟
سلام
خواندن این مقاله والبته کتاب دوکتاب اقای نیوتن برای کسانی که در راه سلوک معنوی هستند بسیار تاثیر گذار و کمک کننده است. من خودم به سبب خواندن اثار استاد الهی و بعد دکتر بهرام الهی دریچه ای برایم باز شد که روح وروان مرا از سالها سرگردانی نجات داد و با یافتن جواب سوالات بی شمار به ارامشی نسبی رسیدم.اما با مطالعه دوکتاب دکتر نیوتن موضوع برایم کاملا روشن شد.مثلا به ما گفته بودند ما قبل از ورود به دنیای مادی در محیطی مشابه قرار می گیریم تا برای زندگی بعدی کمی امادگی داشته باشیم.اما من خودم چندان این موضوع برایم روشن و واضح نبود.اقای نیوتن با ذکر تجربه هیپنوتیزم بیماران خود،کاملا نشان دادند که چه خبر است و ما باید چه کنیم.اگر به این موضوع ایمان کامل داشته باشیم که روح برای طی مراحل کمال به این دنیا آمده،انگار در دل گنج پنهانی داری که هر وقت در امور این دنیا کم اوردی با مراجعه به ان می توانی سر پا بایستی و وظیفه ات را درست انجام بدهی. دیگر از هر چیزی نمی نالی .می دانی اگر با چیزی روبرو شدی که حتی بسیار تو را ازار می دهد ،باید تعمق کنی ببینی این شرایط موجود چه باید بکنی که برای پیشبرد روحت لازم است. دیگر همه چیز برایت مادیات نمی شود. دنبال این هستی که از چیز،صرفنظر از تامین زندگی مادی -برای تکامل روحت استفاده کنی.بدانی این دنیا می گذرد و آن چه باقی می ماند روح است واعمال ما.اگر با استفاده از تعالیم برای روحمان کاری نکینم دوباره دراین چرخه ی رحم تولد ومرگ می افتیم و باید بارها بیاییم وبرویم و اگر از محیط مناسبی که الان داریم برای پرورش روحمان استفاده نکنیم،معلوم نیست در زندگی بعد در چه شرایطی باشیم،شرایطی که ممکن است روح مان را از نظر کمالی،دچار عقب گرد کند و موجب رنج وشکنجهی روح مان شود. خدا توفیق دهد با توجه به حضور خدواند ،هر روز مراقب خود باشیم تا توفیق یابیم هر روز خود را کمی جلو ببریم.
دوست عزیز به نظرم چند جنبه عملی مقاله, جلوگیری از غفلت روح و کمک به هوشیاری بیشتر, ایجاد انگیزه جهت تلاش بیشتر در راستای انجام وظایفمان بر روی زمین و کسب آگاهی بیشتر می تواند باشد. اینکه اهمیت استفاده از این فرصت و زمان را درک کنیم.
با تشکر از متیس عزیز
مقاله ای زیبا و بسیار تاثیرگذار بود و با مطالعه ی آن در شروع اولین روز هفته بار دیگر فکر را به بعدی برتر و هدفی که برای آن در این دنیا هستیم، متوجه می کند.
بیش از همه این جملات بر من اثرگذار بود: “ارواح، بیشتر از آنکه مکان بیحرکتی و سستی باشد، به نظر مکان گذاری برای ارواحی است که به اَشکال بالاتر انرژی ………… ” و” عالم ارواح توسط ارواح متخصصین پیشرفتهای که دیگر به جسم نمیآیند اداره میشود و این ارواح امور روحهای تحت مراقبت خود را سروسامان میدهند.”
این جملات به من قدرت و انگیزه ی بسیار برای مبارزه با نقاط ضعف صفاتی ام داد و مرا متوجه نمود که بی حرکتی و سستی در روح جایی ندارد و من در تنگاتنگ مبارزات با نقاط ضعف و و سختی های ناشی از آن …….. تنها و بی یاور نیستم.
با تشکر و قدردانی از زحمات شما
با سلام به همه ومتیس عزیز:
با وجودی که سعی می کنم توجه به حضور سیاله الهی داشته باشم، و در مقابل مسایل باید مبارزه کنم ، ولی مبارزه ام سخت ، ویا راه درست را با وجود نفسم سختر تر پیدا می کنم. ولی هنگامی که خود را در معرض، کتابها ، ویا مخصوصا متیس قرار می دهم همان چیز هایی را که می دانم ویا مبارزه ام سخت تر است ، را راحتر می بینم وحتی المقدور مبارزه ام راحتر است ، مدتی بود که مبارزه برایم سخت بود ودوباره حق را به خودم می دادم. تا اینکه امروز دوباره با خواندن این مطالب حس کردم که یک روح هستم و برای اموزش ودرس خواندن روی زمین امده ام. که اگر این را از یاد ببریم ، مثل بعضی ها که زندگی را فقط این زندگی می بینند زندگی می کنیم.
با عرض سلام و سپاس بی پایان از زحمات شما عزیزان در متیس بلاگ
مقاله بسیار قابل توجهی بود، بالاخص این نکته که “بخشی از انرژی روح هرگز عالم ارواح را به هنگام ورود مجدد به جسم ترک نمیکند” توجه من را بیشتر به خودش جلب کرد.
با تشکر فراوان
درود بر متیس عزیز و همکاران و دوستان،
بسیار مقاله مفیدی ارسال کرده اید، سلامت و عاقبت بخیر باشید.
عالم ارواح بیشتر از آنکه مکان بی حرکتی و سستی باشد، به نظر مکان گذاری برای ارواحی است که به اشکال بالاتر انرژی تکامل
میابند و به توانایی های آفرینشی دست میابند. عالم ارواح توسط ارواح متخخصصین پیشرفته ای که دیگر به جسم نمیآیند اداره میشود واین ارواح امور روحهای تحت مراقبت خود را سروسامان میدهند. وقتی روحهایی که به جسم میایند، خودشان به سطوح بالاتر خرد و آگاهی میرسند، به ارواحی میپیوندند که وظیفشان کمک به روحهایی است که هنوز به جسم میپیوندند.
با عرض سلام
خیلی متشکرم از اینکه در جهت بیدار ماندن روح مان تلاش می فرمائید. خیلی ممنون و مدیون زحمات شما هستم.
آگاهی از این مطالب و مرور مرتب آنها باعث میشود هوشیاری روح حفظ شود و انگیزه صحیح عمل کردن در آدم بیشتر شود.
با سلام
حقیقی ترین مطلبی که تا کنون درباره کرهٔ زمین وکائنات شنیده و باور دارم ،امیدوارم همه ارواح بتوانند از این مدرسه روسفبد و سربلند بیرون بیایند
با تشکرذفراوان
سپاس از شما بابت مقاله مفیدتان
پس از پایان مطالعه مقاله به یاد این گفتار از استاد الهی افتادم:
زندگی معنادار است و هستی بی هدف نیست
مانه زاییده ی اتفاق هستیم ونه به عدم باز می گردیم…
با سلام خدمت متیس عزیز بخاطر این مقاله زیبا
امیدوارم ما هم لیاقت داشته باشیم تا دیگر به جسم خاکی برنگشته و سیرکمال را در عالم بعد تحت کلاس های آموزشی ادامه دهیم.
خدایا چنان کن سرانجام کار تو خشنود باشی و ما رستگار
با تشکر از متیس و مطالب تأثیر گذار و ارزنده
اینکه هر شخصیتی در هر زندگی، سهمی در تکامل روح دارد به من یادآوری می کند که بی دلیل کنار افراد قرار نمی گیریم.لذا گله و شکایت از اطرافیان به نظر بی معنی می رسد.
جسم- محیط خودم را بپذیرم و به جای گله و شکایت از افراد سهمشان را در تکامل روحم پذیرا باشم.
به چه نکته ی جالبی اشاره کردین، آنهم درست زمانی که بی اندازه از اطرافیانم خشمگین هستم. ممنون، پیامی بود که به گوشم رسید. همه ی اطرافیان ما و هر چه که در ارتباط با آنها تجربه می کنیم، عکس العمل های ما و انتخاب هایمان در رابطه با محیط اطرافمان، همه و همه فقط در جهت تکامل ما هستند. همان طور که باید بیایند می آیند و باید همان طور هم آنها را پذیرفت.
ممنون از زحمات متیس بلاگ عزیز
thank you so much metisblog .every time i review the articles,i learn a new content. thank you again .
با سلام و تشکر بسیار از متیس عزیز
زندگی معنا دار است و هستی بی هدف نیست . ما نه زاییده اتفاق هستیم و نه به عدم باز میگردیم
وجود انسان ، تنها به این جسم بیولوژیکی محدود نمیشود و ویژگی ضمیر اگاهش انگونه است که نمیتوان او را صرفا حاصل فعل و انفعالات شیمیایی سلولهای عصبی دانست
هر چند که جسم انسان خود از شگفتیهای خلقت است
اما وجود حقیقی انسان چیزی ورای ان است
در اصل یک ارگانیرم ملکوتی است که با روان خاکی در هم امیخته و یک ارگانیرم روحی- روانی را تشکیل داده است
راه کمال.دکتر بهرام الهی
ممنون از مقالات اموزنده و دلگرم کننده تان . خدا رو شکر که از طریق تعالیم استاد الهی اموختم که زندگی ام بی هدف و بی عدالت نیست
بلکه مملو از کرم و رحمت یکتای مهربان است
امیدوارم که با تلاش و کوششمان در جهت رضایت ..او.. بتوانیم از نعمتهای جهان دیگر برخوردار شویم.
با سلام و سپاس فراوان از دست اندر کاران که سعی در درک و آگاهی و دانش ما دارن . شکر که با تعالیم استاد الهی آشنا شدم . والا هیچ به هدف روح و سیر تکامل و هدف نهایی آگاه نبودم معنویت فطری که استاد گذاشتن همه را علمی ثابت می کند . باز هم تشکر می کنم . انشاالله با سعی و کوشش به هدف نهایی برسیم .
با سلام و درود خدمت همه عزیزان.
بر گرفته از گفتار استاد: حقیقت این است که انسان بداند چه هست، از کجا آمده، اینجا چه وظایفی دارد و به کجا میرود. وقتی اینها را شعار خود قرار داد، عمل کرد و فهمید، به حقیقت رسیده است.
دائر مدار عرفان بر همین است که انسان بفهمد برای چه موجود شده، چه وظیفهای دارد، و هدفش چیست.
وظیفه و هدفمان این باید باشد که آنچه دستورات است رفتار کنیم و به کمال برسیم
با سلام و تشکر از متیس عزیز برای این مطلب جالب که در واقع چکیده ای از کتاب های دکتر نیوتن است. موضوع زندگی های متوالی به صورت صعودی را ایشان خیلی خلاصه و قابل فهم بیان نموده اند و خصوصا در مورد ” وقتی روحهایی که به جسم میآیند، خودشان به سطوح بالاتر خِرد و آگاهی میرسند، به ارواحی میپیوندند که وظیفهشان کمک به روحهایی است که هنوز به جسم میپیوندند “، که کمتر به این موضوع با اهمیت کمتر پرداخته شده است.
با سلام به متیس عزیز و دست اندرکاران .
سپاسگزارم از این مقاله بسیار قا بل توجه و ارزشمند .
واقعا متشکرم از این مقاله ها کمک بزرگی برای منی که دایم فریب نفس رو میخورم و توجیه میکنم هست و خدا رو شکر میکنم که این توفیق رو داشتم با این مطالب اشنا شوم . این مقاله بمن یاد اوری کرد که بارها امده و رفته ام و باز هم اینجام در مدرسه اموزشی که برایم مناسب بوده قرار دارم و این نشان میدهد که شاکرد کوشایی نبودم و این را از عملکرد این دوره از زندگیم بیشتر درک میکنم . در واقع از خودم خجالت کشیدم اما به کرم خداوند امیدوارم و از ته دل با خواندن این مقاله زیبا خواستم این دوره بمن کمک کند تا فریب نفسم را نخورم که بدون کمک خدا من قادر به پاس کردن کلاس ها نخواهم بود .
ممنون از همه دوستان و نظرات خوبشان
سلام
و با تشکر از تکرار این مقاله ارزشمند که باعث یادآوری برخی نکات مهم در مورد هدف از زندگی بر روی کره خاکی شد.
دکتر مایکل نیوتن که از طریق نوعی خاص از هیپنوتیزم، سوژه های خود را به خاطرات زندگی های گذشتهشان میبرد در صفحه ۲۶ از کتاب ” زندگی در میان زندگی ها ” مینویسد:
« من سعی میکنم برای سوژه هایم که از نظام های اعتقادی مختلفی هستند، روشن کنم که ما به دنیای ناقصی آمدهایم تا به کمال برسیم. از طریق آزادی اراده و متوسل شدن به تغییر، سعی در بهتر شدن داریم. جستجوی خرد درونی ضروری است چون تا وقتی به شناخت باطنی از خود نرسیم – شناختی که فراتر از اصول نهادینه شدهای هستند که مدت ها پیش دیگران آنها را بنا نهادهاند – نمیتوانیم به درستی دریابیم چطور زندگی های امروزمان را روی کره خاکی سپری کنیم.»
عبارت: ” از طریق آزادی اراده و متوسل شدن به تغییر سعی در بهتر شدن داریم ” مرا به فکر فرو برد و به این نتیجه رسیدم چه کار دشواری است این تغییر و چه اراده محکمی را میطلبد! مثلا فرض کنیم من یک عمر عادت داشتهام همیشه خود را محق و دیگران را مقصر بدانم، یا با کوچک ترین نارضایتی ار کوره در روم، یا برای رسیدن به اهداف مادی خود حقوق دیگران را نادیده بگیرم، یا توقعات بیجا از دیگران داشته باشم، یا منفی باف و منفیگو باشم، یا حرمت کلام و رفتار را رعایت نکنم، یا………صدها نقطه ضعف و اشکال دیگر. و حال برای بهتر شدن باید خود را تغییر دهم و نه تنها دست از چنین صفات ناپسندی بردارم بلکه باید عکس آنها عمل کنم. و اینجاست که ارادهای آهنین لازم است و همین سختی و دشواری راه است که ارزش عمل را تعیین میکند. ضمنا ناگفته نماند که اگر همزمان، توسل به یکتا نباشد، توسل به تغییر حتی با ارادهای آهنین نیز به تنهایی کارساز نخواهد بود.
با سلام خدمت متیس عزیز، به نظر من باید برای روح که در آن دنیا جایگاهی دارد شانیت قائل شد مقابل آن نفس اماره است نفسی که دائم با ماست و فعال است من خودم در طول روز آنقدر با نفسم درگیرم و مدام بر من مسلط است، واقعا با این آموزشهای استثنایی وراهکارهایی که در اختیارمان است به رشد روحمان بیشتر کمک کنیم تا اینکه به نفس میدان و پرو بال بدهیم واین تنها با حس کردن دائم حضور سیاله الهی در زندگی روزمره ممکن است نفس فریب میدهد و خودش را موقع محاکمه کنار میکشد امیدوارم که بتوانیم به رشد روحمان در جهت سیرکمال بپردازیم تا نفس اماره .
با تشکر. امروز از ذهن خودم مى گذراندم که در برخورد با جسم محیطم که برایم پیچیده است و عمریست اشتباه برخورد کرده ام چطور اینبار بهتر باشم. به ذهنم آمد که با تمام دانستن ها و تجربه هایم احیاناً تا شرایط جدى بشود براى صدمین بار همان نقطه ضعفها و همان نفس ها بیرون مى ریزد و تنها شانسم این است با توجه به سیاله الهى و تمرین فکر و ذکر مگر انرژى مافوق
سلام
جنبهٔ عملی این مقاله برای من این است که متوجه باشم من در یک مدرسه هستم ،مدرسه محل یادگیری تعالیم وکسب تجربه در باره آنهاست ،البته هرمدرسه ای زنگ تفریح دارد ،مدرسه دنیا هم زنگ تفریح دارد و مانند هر مدرسه ای زنگ های تفریح آن کوتاه و زود گذر است و عمده زمان این مدرسه به یادگیری اخلاقیات وعمل به آنها ست تا بتوانیم انسانیت را یاد بگیریم و عمل کنیم .یکی از ارکان مهم انسانیت شناخت حق دیگران و رعایت آن است که با پرورش فکر صحیح و در اجتماع بود و عمل به آنها این مطلب میسر میشود .
با تشکر فراوان
با سلام وخسته نباشید خدمت دست اندرکارا
بسیار مطلب جالب وقابل توجهی است
زندگی معنا دار است وبی هدف نیست
مانه زاییده اتفاقیم ونه ب عدم باز می گردیم
(راه کمال)
درود بر همه پویندگان راه حقیقت؛ همان حقیقتِ اَعلی ؛ آن حقیقتِ یکتای یگانۀ بیتی(بیتا) بی همتا!
shany عزیز پرسیده است نکات عملی این مقاله چیست؟ از همان آغازی که ایدۀ زندگی های متوالی بنظرم رسید و بعدها در «آثارالحق» بصورت مدون و جامع ولی مختصر و مفید آنرا مطالعه کرده و بنظرم دقیق و جامع آمد،همواره آنرا عملی ترین نکتۀ دانشگاه سیرکمال دانسته ام: ۱- اینکه هرکاری انجام میدهیم زمینه سازِ هرآنچیزیست که در آینده(و همچنین زندگی آینده) برایمان محقق خواهد شد بما این انگیزه را میدهد تا در لحظۀ اکنون با توجه به آنچه در این راه آموخته ایم چنان رفتاری داشته باشیم که آینده ای بهتر را برای خویش رقم بزنیم ۲- اینکه هر وضعیتی که امروز داریم نتیجه مستقیم و بلافاضله آنچیزیست که در گذشته انتخاب کرده ایم وبه آن عمل کرده ایم نباید موجب یأس مان گردد بلکه انگیزۀ پیشرفت آینده را درما شغله ور میکند. ۳-با مراقبۀ عملی و نوعی مهندسی معکوس میتوانیم آنچه را موجب شده تا امروز دراینجا(موقعیت فعلی و زندگی کنونی مان) باشیم را بشناسیم؛اینکه از کجا(چه نوع زندگیی در دونهای قبل) آمده ایم ، از چه شخصیتی برخورداربوده ایم؟؟
با سلام و تشکر از متیس عزیز بنظرم همینکه میتوانیم از این مقاله نتیجه بگیریم آنچه انجام میدهیم مستقیماٌ بر روی آیندۀ ما و زندگیهای آینده ما تاثیر میگذارد بزرگترین نکته عملی است!
باسلام از متیس عزیز ودوستان عزیزم که تاکید روی مطالب متیس باعث توجه بیشتر روی قسمتهای کلیدی ومهم مطالب و درک بیشتر انها میشود . امروز داشتم به گذشت زیادی که همسرم نسبت به یک شخص که خیانت در امانت کرده بود فکر میکردم که چرا باید اینقدر گذشت کرد و به این ادم درس درست عمل کردن را نداد؟ ، که این مقاله را مرور کردم وبا توجه بیشتر ان را خواندم ، متوجه شدم که اگر واقعا هدف از امدن به این دنیا رو ،رشد روحمان در نظر بگیریم و درجهت رسیدن به ان قدم برداریم واقعا از مبارزه با نفس ، گذشت وفدارکاری ، زیر پا گذاشتن غرور مان و دور کردن افکار منفی و…. نه تنها خسته نمیشویم ، بلکه در مورد خود و عملکردمان با افتخار و پشتکار بیشتر جلو میرویم و با یاداوری رشد روح که طبق گفته دوستمون با اراده و تغییر در رفتارمون حاصل میشود ، جواب سوال خود را با خواندن این مقاله دریافت کردم . با تشکر فراوان از متیس عزیز
سلام به دوستان عزیز و متیس عزیز
واقعاً ممنونم ، از این مقالات و نظر هایی که دوستان میدهند.
وقتی از همه جا ناامید میشم ، و هر کاری میکنم حال معنویم در این زمانه سرد و غریب بهتر نمیشود ، با فکر و ذکر و خواندن این نظریات بهتر میشم چرا که حس میکنم تنها نیستم ، و عده ای هستند که همراه هستند و حرفهای همدیگر را میفهمیم و روی هم اثر مثبت میگذاریم .
با تشکر فراوان
تشکر از این مطالب مفید و ارزنده
سلام
هدف روح زمانی که در دنیاست
از اولین نکاتی که با دیدن این عنوان به آن فکر کردم این بود: که روح در این دنیا چه می کند؟ چه لزومی دارد که روحی که حامل اثری کردگاری است با آن لطافت، در این دنیا تبعید و زندانی باشد؟
جواب در تعالیم استاد الهی به روشنی و به طور مستدل قابل دریافت است: سیرکمال
پس چرا در بسیاری از مواقع، از آن غافلیم؟
جواب در نموداری از ساختار روح است که به تازگی بیشتر مورد تاکید قرار گرفته است: به علت آنکه “غبار و حجاب تیره روانی” ای من آگاه مان را احاطه کرده؛ و ما دچار «از خود بی خبری» ای معنوی هستیم.
این مقاله به نوعی یادآور همین نکته است که متوجه باشیم، که دچار این از خود بی خبری معنوی بوده و باید بطور مستمر و روزانه بصورتی تلقینی به خود یادآور شویم که با توجه به این نوع از غفلتِ تا حدودی فیزیولوژیک، چه کارهایی را برای روح مان و آینده معنوی ای که بی شک در انتظارمان هست انجام داده ایم؟ یا به نوعی وظیفه مان در این دنیا چیست؟
ضمنا برای خروج از این حالت از خود بی خبری معنوی این کارها موثرند: (برگرفته از مطالب سایت استاد الهی ایندپت)
تلقین روزانه اینکه دچار از خود بی خبری معنوی هستیم
عمل این ویوو به اصول اخلاقی-الهی صحیح
انجام تمرین فکر و ذکر
خدا قوت و سپاس بسیار از همه عزیزانی که مسیر آگاهی را تا این حد در دسترس ، ساده و روشن کردند
آرزو دارم بتوانم روزی سهمی در این مسیر روشنگر داشته باشم و اراده ای .
خیلی سپاسگزارم
سلام . چطور میتوان متن انگلیسی این چند پاراگراف رو داشت ؟ در واقع احتیاج به ترجمه ی انگلیسی این چند پاراگراف رو دارم.
Many Thanks for this short yet extremely to the point article – I found it extremely useful and was able to visualise it to some degree .
Kind regards
Holly
با عرض سلام وشکر قلبی
خدا یا شکرت که این تعلیمات را به ما نشان دادی واموختی و فهمیدیم که این دنیا دنیای گذرا است سخت واسان می گذرد با وجود مبارزاتی که در طول زندگی می باید انجام دهیم ، ولی گاهی احساس دلتنگی از اصل خود را که حس می کنیم واشکی که می ریزیم چقدر دلنشین و روح نواز است. حسی است که قابل وصف نیست و فقط خودت می فهمی.