تمرین فکر و ذکر
اگر هنگام عبادت او را به صورت کسی که رو به روی ما قرار دارد مجسم کنیم، با او طوری حرف نمی زنیم که ندانیم چه میگوییم
فکر به معنی در خود فرو رفتن و تمرکز بر یکتا، به طور مستقیم و یا از طریق یک حضور ذات دار است. ذکر به معنی گفتگو با یکتا به زبان هادی درون میباشد. هر کس به طور مرتب این تمرین را حتی اگر به مدت چند دقیقه در روز انجام دهد، از آن نتیجه مثبت ملموسی خواهد گرفت. حتی کسانی که به هیچ خدا یا هیچ مذهبی معتقد نیستند ولی صادقانه جویای حقیقت هستند میتوانند به این تمرین فقط به عنوان یک تجربه عمل کنند. به شرط اینکه آن را در مدت زمانی کافی، با فروتنی و احترام و با تمرکز صادقانه بر آنچه سرچشمه حقیقت (یکتا) نام دارد، انجام دهند. در این صورت تغییرات مثبتی در بینش خود نسبت به دنیا و زندگی پیدا خواهند کرد.
فکر
فکر به صورت زیر انجام می شود: به نیت ایجاد ارتباط با یکتا و گفتگو با او، در خود فرو رفته و تمرکز میکنیم و ذهناً وارد حباب روح خود میشویم که بینهایت به نظر میرسد. در این فضای بینهایت باید متواضع بود، یعنی خود را مانند یک ذرهی ناچیز تصور نمود. چون نیت ما گفتگو با یکتاست، بهمجرد آنکه ذهناً وارد حباب روح خود شدیم، خود به خود در فضای هادی درون قرار میگیریم.
در فضای هادی درون که به نوبه خود بینهایت به نظر میرسد، باید در مقابل خود یک حضور ذاتدار را مجسم کنیم، و با تکیه بر آن به عنوان نقطه تمرکز، با یکتا شروع به گفتگو کنیم٢. این حضور بر حسب فرهنگ و اعتقادات هر فرد، میتواند خدای دینش یا یکی از پیامبران یا مقدسینی باشد که در دینش به آنها اعتقاد دارد. کسانی که در راه کمال قدم بر میدارند، نقطه وحدت یا یکتای ملموس را به عنوان آن حضور به ذهن میآورند. برای کسانی که نقطه وحدت را نمیشناسند، کافی است بدانند که او وجودی توانا، حاضر و خیرخواه مانند پدری مهربان و کریم است که تمام افکار ما را مشاهده میکند و میشنود. ولو چهره او را نبینیم، او کاملا واقعی است. وقتی استحقاق دیدن نقطه وحدت را یافتیم، او با وسائلی که صلاح میداند خود را به ما میشناساند و حتی ممکن است چهرهاش را به ما بنمایاند. انرژیای که از نور نقطه وحدت منتشر میشود به اندازهای شدید است که هیچکس ظرفیت تحمل آن را ندارد. به همین خاطر او میزان این انرژی را کاهش میدهد تا آنجا که به نظر کسانی که روی او تمرکز میکنند آرام و دلپذیر و عمیقا جذاب باشد.
ذکر
ذکر به معنی گفتگوی درونی با یکتا به زبان هادی درون است. در ابتدا میتوان از مناجاتهای بازمانده از بزرگان معنوی حقیقی گذشته (پیامبران بزرگ، مقدسین…) استفاده کرد، به ویژه مناجاتهایی که عظمت، بخشش و رحمت او و وظائف انسان را یاد آوری میکنند: وظائف نسبت به خود ( حفظ سلامت جسم و روان و سعی در به کمال رساندن روح)، نسبت به دیگران (منشأ خیر برای دیگران بودن و به یاری آنها آمدن)، و نسبت به او (توجه خود را به سمت او سوق دادن و مطابقت دادن فکر و عمل با ندای وجدان و با رضایت خدا)۳. در این گفتگوها باید دقت کرد که معنی کلماتی را که میگوییم بفهمیم، بدانیم مخاطب ما کیست و به آنچه میگوییم واقف باشیم.
باید دانست از لحظهای که توجه خود را معطوف به آن حضور نموده و با یکتا گفتگو میکنیم، ایگو به طور اتوماتیک تلاش میکند فکر ما را بقاپد تا افکار دنیوی- حیوانی را جایگزین آن کند. ما باید دائم در صدد باشیم به کمک نیروی اراده فکر خود را به هادی درون۴ برگردانیم و به آن حضور توجه کنیم. مادامی که موفق به نگه داشتن افکار معنوی-انسانی شده و توجه خود را به آن حضور متمرکز کنیم در هادی درون قرار داریم، صرف نظر از حالت جسمی ما (نشسته، خوابیده، در حال راه رفتن…) و جایی که در آن هستیم.
در این گفتگو نیت ما باید جلب رضایت خدا و در حد امکان عاری از خواستههای ایگو باشد. به هر اندازه که :
١) توجه متمرکزتر باشد،
٢) محتوای گفتگو بیشتر شامل عظمت و کرم الهی و ستایش و شکرگزاری برای تمام نعماتی که به مخلوق خود می دهد باشد، و
٣) محتوای گفتگو کمتر شامل خواسته ایگو باشد،
مقدار نور جذب شده توسط روح بیشتر خواهد بود. این بدان معنا نیست که خواستههای مادی (خواستههای ایگو) در ما از بین رفته باشد، چون به استثنای لحظات زود گذر و نادری که او فکر ما را مشعوف و غرق در لذت میکند، تا در جسم هستیم، به طور کلی اسیر ایگو خواهیم بود و ایگو نمیگذارد صد در صد و از صمیم قلب رضایت خدا را بر رضایت خود ترجیح دهیم. مهم آن است که از اظهار خواستههای از نوع معاوضهای چه مادی و چه معنوی خودداری کنیم. و چنانچه فشار مشکلات مادی خارج از توان ماست میتوانیم با او در میان بگذاریم و به کرم او متوسل شویم و چنانچه تصمیم او مطابق میل ما نبود اعتراض نکنیم.
به هر حال، در مقابل او، حالت درونی ما باید با صداقت و فروتنی توام باشد. فروتنی باعث میشود نظر او به ما جلب شود و صدای ما را بشنود.
تمرین ذکر و فکر را میتوان به صورت زیر خلاصه کرد: خود را در فضای ذهنی بینهایتی که فضای هادی درون است تصور کنیم، حضور ذات دار را در مقابل خود مجسم کنیم که به حرفهای ما با محبت و خیر خواهی گوش میکند، و آنگاه با داشتن تمرکز و با زبان هادی درون با یکتا گفتگو کنیم. هر چه گفتگوی ما با هیجان و احساسات بیشتری توام باشد، نور بیشتری میگیریم و بیشتر جذب او میشویم. وقتی کلمات از ته قلب بیایند، آن رشته نامرئی که ما را به او وصل میکند به ارتعاش در میآید و یک احساس ملکوتی خاص و بسیار دلپذیر ما را در بر میگیرد.
١- این بدین معنی نیست که این تمرین مغایر با عبادت شرعی است.
٢- باید دانست که ذات همان تجلی یکتا در آن حضور است.
۳- مناجاتهایی که از استاد به جا مانده، به ویژه آخرین مناجات او مثال بارزی از این نوع گفتگو است.
۴- وسوسه ها و فشار های ایگو طبیعتا مغایر ندای هادی درون است. از این رو هر بار که با تحمیل افکار اخلاقی و الهی بطور ذهنی در فضای هادی درون قرار میگیریم، ایگو فورا فکر ما را می قاپد، و با افکار ما یویو بازی میکند. این آمد و رفت بین ایگو و هادی درون که منجر به تغییرات آنی در کیفیت فکر ما می شود همچنان ادامه دارد تا زمانی که هادی درون موفق به کنترل کافی ایگو شود.
با سلام و سپاس فراوان
خیلی ممنون که ترجمه فصل فکر و ذکر را گذاشتید. خیلی احتیاج داشتم و لحظه شماری می کردم.
واقعا قضیه هندوانه را در دهانمان گذاشتن است ، نه اینکه تخم هندوانه را بدستمان بدهند که خودمان بکاریم آیا بتوانیم سالم پرورش بدهیم وثمر بگیریم یا خیر وآیا عمرمان کفاف میدهد یاخیر.امیدواریم که بزودی ترجمه کتاب بدستمان برسد. همین را هم خیلی خیلی شکر میکنیم.
با سلام و تشکر فراوان
در مقامی نیستم که بخواهم این گوهر را ارزیابی کنم فقط می توانم بگویم امیدوارم یکتا توفیق دهد قدر نعمات اعطائی اش را بدانیم.
با سلام و تشکر فراوان از مقاله .
تشکر خاص و فراوان از جناب آقای پروفسور بهرام الهی داریم که اینگونه بی ریا و بدون توقع این اطلاعات ناب و شگفت انگیز را در اختیار ما می گذارند. انشاالله که قدر دان باشیم و بتوانیم به یاری او به این توصیه های بسیار با ارزش عمل کنیم.
با تشکر
امیدواریم خدا توفیق دهد بتوانیم به تعالیم عمل کنیم.
بسیار متشکرم . برای ما ترجمه فصول این کتاب توسط شما بسیار کمک کننده است .
شکر به در گاه یکتای مهربان بخاطر همه نعمتهایش و این نعمت بزرگ تمرین فکرو ذکر .یکی از تجربه های عملی برای توجه بیشتر و ماندن بیشتر در هادی درون و مبارزه با غفلتی که ایگو برای ما ایجاد میکند ، این است که وقتی میخواهیم برای تمرین فکرو ذکر مثلا اخرین مناجاتاستاد را بخوانیم با خود قرار بگذاریم که در هرمرحله از خواندن اگر ایگو توجه ما را منحرف کرد ، دوباره مناجات را از ابتدا شروع کنیم و در این کار جدیت بخرج دهیم . این تمرین باعث میشود تا به مرور توجه مان بیشتر شده و مدت زمان بیشتری را در هادی درون به مانیم .
با سلام و تشکر بابت انتشار این متن زیبا.
با سپاس، عجب مطلب کاربردی و مفیدی ،امیدوارم خدا به همه ما توفیق عمل به آن را عنایت کند.
باتشکر امیدوارم به کرم و رحمت یکتای بی همتا که توفیق یادگیری و تمرینش را بدهد
باسلام وتشکر فراوان ازاین مقاله که باعث شد تمام جوابهای خود را در مورد فکرو ذکر که از روز اول انجام ان داشتم بگیرم البته تمام مقاله عالی است مخصوصا رفت و امد بین ایگو وهادی درون که افکاری که در بین فکرواز ایگو به ذهنم هجوم میاورد انقدر روی من اثرمیگذاشت و باعث ناراحتی من میشد که نمیتوانستم تمرکزم را حفط کنم و با این مقاله متوجه شدم که با کنترل ان میشود انرابه هادی درون برد
با سلام ،تشکر از این مقاله بسیار مفید و ارزنده، از دوستان خواهشمندم در مورد ورود به هادی درون : ذهنا وارد حباب روحی خود شدن توضیحی اگر هست ارائه بدهند، چون من هنوز در این مرحله دچار ضعف هستم.
سلام بر متیس گرامی
خیلی از شما ممنون هستیم برای گذاشتن این مقاله گرانقدر
خیلی در انجام این تمرین مشکل دارم. مگر ایگو میگذلرد . فقط باید پناه بخدا برد از دست وسوسه های نفس و ایگو. البته مدتی است که سعی میکنم روزانه انجام وظبفه کنم. ولی بسختی. این مقاله مثال هندوانه ایست که استاد برای راحتی ما اماده کرده اند کافیست ما در دهانمان بگذاریم
امیدوارم از تجارب دوستان بیشتر این تمرین برایمان جا بیفتد و صد البته امیدوار به لطف و کرم خدا هم داریم . چون تا ..او.. نخواهد برگی از درخت نمی افتد
با عرض سلام و تشکر از شما امیدوارم لیاقت داشته باشیم و یکتا توفیق بدهند این تمرین را انجام دهیم .
به نام خدا
متشکرم بخاطر آموزش این همه نکات و مفاهیم جدید حباب روح،هادی درون، نقطه وحدت و روش فکر و ذکر و اینکه چگونه میتوان راحت با خدا تماس گرفت و با او ارتباط برقرار کرد
فقط صداقت میخواهد و در نظر گرفتن رضایتش
بارها در این تمرین شرکت کرده ام و گرفتار یو یو گشته ام ولی صدم ثانیه را به ثانیه به لطف خودشان رسانده ام اکنون با این روش و ترتیب انشاالله بهتر نتیجه خواهم گرفت
باز هم متشکرم
واقعا نمی دونم چطور تشکر کنم،
یاد آخرین گفتار آثارالحق جلد ۱ (گفتار ۱۷۸۸) افتادم که استاد می فرمایند: هیچ موضوعی را ناگفته نگذاشته ام فقط درک مطلب و اراده لازم است.
انشاالله که توفیق عمل به تعالیم استاد رو داشته باشیم.
با تشکر بى نهایت زیبا و آموزنده با زبانى بسیار ساده و کامل هزا ر بار شکر میکنم إز نعماتى که داریم.
با سلام و تشکر از مقاله بسیار ارزشمند.بزرگترین درس زندگیم در این مقاله کاملا مشهود است:چنانچه تصمیم او مطابق میل ما نبود اعتراض نکنیم.
با سلام و تشکر به خاطر این مقاله بسیار ارزشمند. دقیقااین
حرکت یویو گونه را من در تمرین فکر و ذکر بارهاتجربه کردهام وقتی به خود نقطه وحدت متوسل میشوم و از او کمک میخواهم راحتم میگذارد .در واقع فقط با یاری او امکان ماندن در هادی درون میسر است
با سلام
کلام حق زنده و حقیقی چقدر بر روح و جان انسان مینشیند
با خواندن این مقاله تاثیر شگرف اترا در تمرین فکر و ذکر خود احساس کردم و خدا رو بسیار شکر کردم
در خود فرو رو تا خدا یابی:
چیزی که بععده ماست در خود فرو رفتن است ، یعنی طوری بشویم که دیگر خود را نبینیم ، هر چه خودیت و هستی بود در او فرو رفت و محو شد، وقتی اینها محو شدند جایش نور خدا میاید، چون همه چیز فناست مگر او. به امید روزی که بتوانیم بتدریج به این نتیجه ای که استاد مد نظرشان هست برسیم
شکر کهاین مقاله ارزشمند را خواندم …انرژی در کلمات و لغات به قدری محسوس است که به هنگام خواندن آن نفسم به شماره افتاد امیدوارم او توفیق عمل به این تمرین را به همه انسانهاعطا فرماید ..
با سلام
مدتی است سعی میکنم حتما فکر و ذکر را روزی یکبار انجام دهم ، البته میدانم فرایند فکر و ذکری که دارم به هیچ وجه درست نیست چون بیشتر لحظات در ایگو هستم تا هادی درون ،اما فکر میکنم این ضعف نباید مرا از انجام این تمرین منصرف کند .به نظرم فکر و ذکر مانند ورزش است ، در ورزش هر چه بیشتر اراده کنی و آن را
تمرین کنی روز به روز موفق تر میشوی به شرطی که تمرین را کنار نگذاری .
ما از مطالب دکتر بهرام الهی آموختیم یکی از ابزارهایی که میتواند در درک معنویت به ما کمک کند، قیاس است، با استفاده از این قیاس من هر وقت قصد انجام فکر و ذکر را دارم فکر میکنم با یک پزشک قرار دارم البته یک پزشک معنوی که میخواهم با او در باره مشکلاتم در باره معنویت و عمل به اصول اخلاقی که دارم صحبت کنم، این قیاس به من در توجه داشتن به او هنگام فکر و ذکر کمک میکند
با تشکراز متیس عزیز
یکی از بهترین روشهای جذب نور الهی، تمرینی است عملی در حوزۀ «توجه به مبدأ» بنام «فکر و ذکر» که در آثار استاد هم به آن اشاره شده است.(برهانالحق، ص۹۱). ( بنابر شرحی که دکتر بهرام الهی از «تمرین فکر و ذکر» ارائه میدهد، «فکر» یعنی در خود فرو رفتن و تمرکز بر نکتۀ وحدت و ذکر به معنی گفتگوی روحانی با اوست).
از نظر دکتر الهی، این گفتگو بهتر است با الهام گرفتن از مناجاتِ اولیاالله که عظمت یکتا و وظایفِ انسان را به خود یادآور میشوند شروع شود. به عنوان نمونه، میتوان از آخرین مناجات استاد الهی برای انجام تمرین فکر و ذکر بهره گرفت .( برای این مناجات به کتاب راه کمال، ص۲۶۱ رجوع کنید).
یکی از شرایط تمرین فکر و ذکر این است که سعی کنیم در برابر او بسیار فروتن باشیم. از دید دکتر الهی، داشتنِ فروتنی در برابر نکتۀ وحدت توجهِ او را به سوی ما جلب میکند و سبب میشود که گفتگوی درونیمان، به اصطلاح شنیده شود. انسان هر قدر به مبدأ نزدیکتر شود، خودبهخود فروتنیاش بیشتر میشود و رقت قلبش نیز بیشتر میشود.
یکی از راههایی که بتوان به ضعف خود پی برد این است که در هنگام توجه، قدرت خدا در نظر گرفته شود.(ملکجان نعمتی، ص۱۵۱).
((برگرفته از سایت استاد الهی ایندپت))
با عرض سلام و سپاس از متیس عزیز. خدا رو شکر میکنیم که موضوعات اصولی را اینگونه ساده و قابل فهم توضیح میدهند. انشاالله بتوانیم قدر آنرا دانسته و تا حد ممکن به درستی عمل نماییم.
با عرض سلام
با خود فکر کردم که چرا اینقدر در انجام فکر وذکر تاکید می کنند. چون اگر نتوانیم این ارتباط را (درست) برقرار کنیم، یعنی با همان نکته های که تاکید کرده اند ، نمی توانیم اثر حضور او را در خود بیابیم واگر نتوانیم نظر اورا به طرف خود جلب کنیم چه می شود ، اون تقییر وتکامل روحی را که زمین باید انجام دهیم موفق نمی شویم.
با سلام و تشکر مجدد. در مورد دوست عزیز س الف که مشگل داشتن فکر میکنم کاملتر از آخرین پاراگراف از مقاله جوابى نمیشه پیدا کرد. خود را در فضاى ذهنى بى نهایتى که فضاى هادى درون است تصور کنیم ، حضور ذات دار را در مقابل. ………………. وخودم فکر میکنم در ضمن عمل کردن به تمرین فکر وذکر و تکرار خیلى کمک میکنه.
با سلام
از دست و زبان که برآید کز عهده شکرش بدرآید
با تشکر از شما و توفیق عمل برای همگی که منتظر این مطالب ارزنده بودیم.
باسلام و تشکر با توضیح فکر و ذکر انشاالله با کمک یکتای مهربان در این زمان خاص بتوانیم فکر و ذکر را انجام دهیم و این رازو نیاز را به نحو احسن انجام دهیم .با سپاس فراوان از پرفسور بهرام الهی .
باسلام خیلی خیلی ممنون با خواندن این مقاله واقعا منقلب شدم چقدر لطف چقدر کرم باید شکر گزار باشیم. وقتی حضور ذات دار را در مقابل خود مجسم میکنم وبه معنی کلمات توجه می کنم واقعا موثر است وکمتر ایگو دخالت می کند .
برو ای شکر کاین نعمت ز حد شکر بیرون شد….
با عرض سلام
وسپاسگزارم اززحمات پروفسور الهی که تمرین فکرو ذکررا بصورت ساده بیان فرمودند تا من نوعی هم بتوانم کمی درک کنم
هر کاری میکنم بیش از ۵-۶ دقیقه نمیتوانم تمرین فکر و ذکر را انجام دهم کسانی که موفق هستید چه راهکاری پیشنهاد میدهید
با سلام خدمت دوست عزیز Anonymous به نظر میرسد برای شروع همین مقدار پنج شش دقیقه اگر با توجه همراه باشد کار ساز است و مسلما” در طول زمان کاملتر و بهتر خواهد شد. البته نظر شخصی است و دوستانی که تجربه بیشتری دارند مسلما” کمک خواهند.
با سلام دوست عزیز کامنت ۳۲٫ خدا رو شکر که این تایم را در هادی دورنتان میتوانید بمانید. بنده با قطع و وصل شدن اگر بتوانم چند ثانیه در حباب روحم بمانم بنظر خودم کار شاقی انجام داده ام ولی به کرمش و عظمت و قدرتش التجا میکنم تا کمکم بکنند این تایم را که انشالا با همان روند صحیحی که جناب پرفسور بهرام الهی فرموده اند طی کنم.معنویت فطری استاد فرموده اند تدریجی است .انشالا که هر روز ماندن در حباب روحتان بیشتر و بیشتر میشود.
با سلام و تشکر از دوست گرامی FM ، هنوز هم بعد از مدتها تمرین ، از اینکه همزمان خود را در یک فضای ذهنی بی نهایت تصور کنم و حضور ذات دار را در مقابل و توجه به معنی مناجات برایم امکان پذیر نیست . ممنون میشوم اگر دوستان بیشتر تجربیاتشان در جمع در میان بگذارند.
بادرود و تشکر از مطالب بسیار سودمندی که در اختیار می گزاریدامیدوارم که یکتاتوفیق دهد تا بتوانم در این کار موفق شوم وفکر و ذکر را انجام دهم .
با احترام؛
خدا رو شکر که همه چیز را به روش علمی و با فرمول صحبح در اختیار ما قرار میدهند.
این جمله در این وضعیت چقدر آرامم کرد: “چنانچه فشار مشکلات مادی خارج از توان ماست میتوانیم با او در میان بگذاریم و به کرم او متوسل شویم و چنانچه تصمیم او مطابق میل ما نبود اعتراض نکنیم.”
امیدواریم خیلی زود کتاب در اختیارمان قرار بگیرد.
با عرض سلام
از یکتای بی همتا قدردانی و سپاسگزای میکنم که این عبادت برایمان تسهیل شده است. از این همه لطف و محبت متشکر و ممنونم.
به امید توفیق عمل صحیح
با سلام امروز صبح نتوانستم حتی یک لحظه این حضور را مجسم کنم . انگار مغزم قفل کرده با چندبار خواندن مقاله بهتر شدم . واقعا متشکرم .
(آثارالحق۱، گ۳۳۵) «همان طور که بشر در اثر تمرین و ورزش در هر موضوعی قوی میشود، در معنویت هم همین طور است»
در ابتدا ، شاید کسی نتواند بیش از چند ثانیه در فضای هادی درونش دوام بیاورد، ایگو بلافاصله فکرش را به سوی خود میرباید. اما بر اثر پایداری و تکرار، انگیزشِ حقیقتجویی در او فعالتر و ارادهاش قویتر میگردد. این دو سبب میشوند که زمانِ توجه و تمرکزش تدریجاً بیشتر شود.
آرشیو تجسمی از بی نهایت: ارتباط انسان با الوهیت – روز ۲۲ ایندپت
با سلام و سپاس از زحمات همگی .
باعرض ادب واحترام براستی تمرین فکروذکررا درتمامی سطوح زندگی میتوان مشاهده کرد وبازتاب آنرادرزندگی روزمره بوضوح دید بعنوان مثال :درطی روز خیلی دقت میکنم که درپی رضایت خداباشم چه در برنامه ورزشی که برای خوددرنظرگرفته ام چه درخدمت بخلق وچه درمطالعه وخیلی زمینه های دیگر سعی میکنم خودرابه معیارها وانتظاراتی که یکتا ازمن دارد نزدیک کنم وتوجه داشتن به اینموارد بدون توفیق یکتا میسر نمیباشد بااینکه یک لحظه ازنفس آسایش ندارم وهرلحظه سعی میکند رشته افکارم را ازسوی خدادورکند بااین وجودترفندنفس را به من بازبان خودم آموزش داده اند که باتمرین فکروذکر راحترمیتوانم حیله های نفس راخنثی کنم.سپاسگزارم بخاطر این همه توجه بی ریا
با سلام سپاس از متیس عزیزبخاط مقاله ارزشمند انشاالاه یکتای مهربان توفیق وسعادت بدهد که با موفقیت این تمرین فکروذکر را انجام دهیم
سپاس از متیس بخاطر مقاله ارشمند با توفیق به یکتای مهربان بتوانیم این تمرین فکروذکر را انجام دهیم
با سلام به متیس عزیز و کاربران گرامى،
مدت زیادى است که به تمرین فکر و ذکر به طور مرتب و روزانه میپردازم. این مقاله به بهترین وجه ممکن این تمرین را براى من آسان تر، تجربى تر و تصحیح میکند.
بسیار ممنون از متیس که این بخش از کتاب را براى ما ترجمه کرده و در دسترس عموم قرار میدهد.
این یعنى نعمت. امیدوارم قدر دانى از آن را هر روز بیشتر یاد بگیرم و عمل کنم.
ممنون
تشکر بسیار برای ارائه تمرین ذکر و فکر
( وقتی کلمات از ته قلب بیایند آن رشته نا مرئی
که ما را با او وصل می کند به ارتعاش در می آید)
… راه معنوی حقیقی ،منسجم و عاری از تناقض است و پاسخ سئوالاتی را که برمی انگیزددر خود دارد . راه کمال ص ۱۵۸
آقای دکتر الهی می فرمایند:
در این گفتگوها باید دقت کرد که
-معنی کلماتی را که می گوییم بفهمیم
-بدانیم مخاطب ما کیست
-و به آنچه می گوییم واقف باشیم
به نظرم اگر مطابق این راهکار عمل کنیم توجه و تمرکز بیشتری داشته باشیم
طبق معمول به این نسخه دارویی ، بسیار کمک کننده بود . شکر خدای بزرگ را که تعلیمات ارزشمند اش ، جاری است در زندگیمان …
عرض سلام
در کتاب های استاد میتوانیم با برخی قوانین الهی آشنا شویم. علتی که باعث دستیابی به معلول خاصی میشود، مثلا هرکس میهمان را عزیز بدارد خدا هم او را عزیز میدارد.
در مورد عبادت و نحوه انجام آن هم قانونی در صفحه ۴۰۱ آثارالحق چاپ پنجم پاراگراف آخر ذکر شده که استاد در موردش فرمودند یک دریای علم و عرفان را در چند کلمه خلاصه کرده و … به نظرم استفاده از این قانون در فکر و ذکر خیلی مفید باشد
با تشکر از متیس عزیز فکر می کنم رعایت چند نکته در هنگام تمرین فکر وذکر شایدکمک کننده باشد اول اینکه اگر این تمرین در ابتدا در ساعت معینی انجام شود تلقین و تصور فضای بینهایت طی زمان کمتری نتیجه مطلوب تری خواهد داد انتخاب فضای
مناسب که در آن تمرکز کردن ساده تر باشد نیز برای من تاثیر بسزایی دارد بوی خوب نظم محیط اطراف نور مناسب در بالابردن سطح تمرکز کمک بسزایی خواهد کرد من در تصوارتم برای درک بینهایت تصویری از کهکشان را متصور میشوم بدون خط افق و یا فضای زیر اقیانوس و قبل از اینکه ایگو چیزی را دیکته کند و یا من شروع به گفتگو در خصوص نگرانیها و خواسته هایم کنم ذهنم را در آن بینهایت به سکوت و نظاره آن بینهایت مشغول می کنم و آماده می شوم تا پروردگارمصور خودم را عاشقانه نظاره کنم مهرش را و لبخندش را تا مهیا شوم که در آغوش پدر گونه اش کمی از روزمرگی روزگار آرام بگیرم زمانی که در ایجاد این حس موفق می شوم دیگر نیازی به بیان خواسته هایم و یا لب گشودن به شکوِه و نارضایتی احساس نمی کنم
چقدر زیبا و دقیق بیان فرمودید…
سلام ممنون متیس بلاگ عزیز و جناب پروفسور بهرام الهی دوستان گرامی
از شما به خاطر این راهنمایی و تجربهی حس زیباتان ممنونم
با سلام و سپاس فراوان
با سلام و تشکر از ابراهیم گرامی، از در میان گذاشتن تجربه اتان سپاسگزارم.
نقل از : ایندپت – کاوش در خود دو بعدی – چهره های مختلف نفس، پاسخ سوال روز چهارم:
“مبارزۀ درونی، کشمکشی است غریزی بین قوای نفسانی- حیوانی و قوایِ روحانی- انسانی که در ناخودآگاهِ روانیِ انسان جریان دارد و در خودآگاهِ او به صورت گفتگویی درونی مابین ایگو (تظاهرات قوای نفسانی- حیوانی) و هادی درون (تظاهرات قوای روحانی- انسانی) بروز میکند. از نظر سیرکمال روحی، رویارویی این دو نوع جاذبه ضروری است زیرا بدون آن، گفتگوی درونی ایجاد نمیشود و فکر انسان در زمینۀ اخلاق و معنویت به حرکت در نمیآید. دلیلِ اصلیِ وجودِ مبارزۀ درونی، ایجاد کردنِ سیالۀ شناختی در خودآگاه است.
تا زمانی که یکی از طرفین، دیگری را کاملاً تحت سُلطۀ خود در نیاورد، کشمکش درونی ادامه دارد”
ابراهیم عزیز، پیام شماره ۵۰،
نظرات شما برای بنده فوق العاده کمک کننده بود و امروز تصمیم گرفتم در مورد ایجاد بوی خوب، نه سوزانده عود و نه هیچ خوشوکننده دیگری که به صورت محلول های فشره شده گیاهی به فروش می رسند بلکه شایسته چنین فضایی گل مریم طبیعی ست.
با سلام و تشکر فراوان
«دکتر الهی، بخش خودآگاه روان («من آگاه») را به دو ناحیۀ سطحی و عمقی – به ترتیب ایگو و هادی درون –تقسیم میکند. از دید او، ایگو بیشترین اثر را از اید (طبیعت بشری و غرایز حیوانی) و نفس اماره (انرژی منفی و مضر ناشی از فعالیت عدم تعادل صفاتی اید) دریافت کرده و توسط عقل عادی (مرتبۀ اول رشد عقل که قادر به درک امور معنوی نیست) مدیریت میشود. اید و نفس اماره، منشأ صفات نفسانی- حیوانی مانند غضب، شهوت و … در انسان است. هادی درون هم بیشترین اثر را از سوپرایگو (منشأ صفات روحانی – انسانی، مانند عقل، اراده، ندای وجدان، ایمان و …) دریافت میکند و توسط عقل سلیم مدیریت میشود. «خودآگاهی عادی» انسان معمولاً در ایگو جای میگیرد و لذا مدام تحت تسلط افکار و انگیزشهای نفسانی (اید و نفس اماره) است.
برای انجام تمرین فکر و ذکر، ابتدا شخص با نیت برقرار کردن ارتباط و گفتگو با نکتۀ وحدت بر خود تمرکز میکند و خود را در برابر حباب روحش (توضیح: دکتر بهرام الهی، روح را به صورت یک حباب بزرگ آگاهیِ صاحبعقل تشریح میکند)، همچون یک موجود میکروسکوپی تجسم میدهد و ذهناً وارد حباب روحش میگردد. چون با نیت گفتگو با نکتۀ وحدت وارد روحش شده، خودبهخود در هادی درون قرار میگیرد. سپس با نیروی اراده، افکار روحانی- انسانی را در فکر حفظ کرده تا خودآگاهی هر چه بیشتر در فضای هادی درون باقی بماند. سپس در آن فضا، حضوری را به عنوان نکتۀ وحدت روبهروی خود تجسم میدهد، بر او تمرکز میدهد و گفتگوی روحانی با او، به زبان هادی درون برقرار میکند.
توجه: هر زمان که به یکتا توجه شود یا به معانیِ حقایقِ الهیِ واقعیای که آموخته تفکر و تعمق کند و یا فکرهای بشردوستانه به ذهن بیاورد و … ، خودبهخود در هادی درون قرار دارد.»
به نقل از سایت استاد ایندپت-کاوش در من دوبعدی- بخش ۲-آرشیو- روز۱۴
با تشکر از دوست عزیز ابراهیم ، در مورد مواردی که اشاره شد من یک تجربه شخصی دارم فکر کردم شاید بهتر باشد اینجا مطرح کنم. البته نوای موسیقی و گوشهای خلوت برای عبادت بسیار کمک دهنده است. ولی با مشغلههای زندگی امروز شاید فراهم کردن این موارد ممکن نباشد و ممکن است نفس این موارد را بهانه کند تا تمرین فکر و ذکر را انجام ندهیم مثلا بگوید من هر روز موقع ظهر این کار را انجام میدهم بعد از چند وقت آن موقع فراهم نشود بگوید امروز که نشد فردا و ….،یا بگوید الان محیط مناسب نیست پس توجه من کم است و این تمرین فکر وذکر فقط لقلقه زبان است و بعد همین ها بهانه شوند برای انجام ندادن آن. ولی وقتی هدف این باشد که فقط لحظهای را از دغدغه زندگی کنار بکشیم، در هر شرایطی که هستیم دیگر عذروبهانه ای ایجاد نمیشود و فکرکاملا به این است که گفتگویی با یکتا داشته باشد. البته این هیچ تضادی با گوش دادن به موسیقی و غیره ندارد ولی باید مواظب باشیم که بهانه دست
نفس ندهیم و در هر حالی ولو چند دقیقه تلاشمان را بکنیم چون تلاش و پشتکاری که به خرج دهیم ما را به نتیجه مطلوب می رساند
با سلام و تشکر از گردانندکان سایت
ممنون از کامنت کاوه عزیز . منهم همینطور فکر میکنم. به نظر من اثر تمرین فکر و ذکر در نحوه ایست که توصیف شده. باید مواظب باشیم که با اضافه کردن چیزهای دیگر حواسمون از اصل مطلب خارج نشود.
با سلام و تشکر
برگرفته از مطالب ایندپت: اثرات تمرین فکر و ذکر
* جلوگیری از فراموش کردن و حفظ ارتباط با مبدأ * دریافت انرژی فراعلّی
عبادت، ”دستگاه گیرنده“ عابد را به سمت مبدأ می گرداند (موجب برقراری ارتباط قلبی با مبدأ می شود) و به او امکان میدهد که از این راه، انرژی فراعلّی دریافت کند. این انرژی اکسیری است برای شفای تمام دردها، به خصوص دردهای روح
* آشنایی با ناخودآگاهِ روانی خود (در خود فرو رفتن)
چند کار است که اگر شخص همزمان و به طور مرتب انجام دهد خود به خود به طور متعادل با ناخودآگاهِ روانی خود آشنا می شود:: توجه دائم به مبدأ، داشتن نیت صحیح و عملِ اینویوُ به اصول اخلاقی– الهیِ صحیح به طور مرتب، مبارزۀ دائم با نفس اماره که مدام مانع از عمل به حقایق الهی می شود، رام کردنِ تدریجی نقاط ضعفِ صفاتیِ خود و تمرینِ روزانه فکر و ذکر که همگی تحت معنویتی به نام «معنویت فطری» جای میگیرند
* تحول و تغییرِ احوال درون
از طریق برقراری چنین ارتباطی است که دعا میتواند سبب تحول و تغییر درونی شود، بدین معنی که با تغییر تدریجی مایۀ روحی شخص، موجب رشد درک و پختگی معنوی (قوۀ تشخیص حقیقت) او گردد…. تغییر، جز موارد استثنایی، فرایندی تدریجی است و طالب خودشناسی نباید انتظار «تحول» ناگهانی داشته باشد
* مؤثر در مقابله با اثرات منفی اجتماع
انسان می تواند با نیروی اراده بر کارکردِ انتخابیِ غشای روانی خود اثر بگذارد و آن را در برابرِ افکار منفیِ دیگران و وسایل ارتباط جمعی مقاوم سازد. مثلاً با تلقینِ به خود، نوعی عکس العمل دفاعی در ذهن خود بپروراند تا به محضِ برخورد با چنین اثرات منفی، خود به خود آنها را بی ارزش بشمارد و پس براند
معاشرت با افرادِ مثبت و انجام تمرین فکر و ذکر نیز در ایجاد عکس العمل دفاعیِ ذهنی مؤثرند.
ولی عامل تعیین کنندۀ این است که در دوران کودکی و نوجوانی با اصول اخلاقی-الهیِ صحیح مأنوس شده باشد
با تشکر و سلام
خواستهای نداشته باشد جز رضای خدا: برگرفته از مطالب ایندپت
> خواسته داشتن از خدا و معنویت چیز پسندیدهای نیست.
> محتوای فکر و ذکر عاری از هر خواستۀ مادی و معنوی باشد (خواستن دنیا یا آخرت) * هر خواستهای بجز خواستنِ رضای یکتا (چه دنیوی مثل مال و رفاه و … و چه اخروی مثل بهشت)، جزو خواستههای نفسانیِ ایگو به حساب میآید.
* نباید معنویت را همچون دستگاه بیمه بدانیم تا نفع ما را حفظ کند و ما را از شرّ بلیات محفوظ نگه دارد
* بعضیها عبادت میکنند، در درجۀ اول برای اینکه در این دنیا از بلیات محفوظ باشند گ ۲۵۴
* وقتی عبادت خدا را کردیم فقط برای رضای خدا، آنچه که مایحتاج و به صلاح ما باشد او خودش میدهد گ ۱۰۷
* ممکن است شخص در ابتدا نتواند بدون خواستۀ مادی، رو به خدا بیاورد. به مرور این خواستهها، با حفظ طبیعت مادی، جنبۀ اخروی به خود میگیرند و در نهایت هم گرچه ممکن است تا آخر عمر اثراتی از هر کدام باقی بمانند، ولی خواستهها کمتر و کمتر میشوند، تا جایی که شخص بیشتر خدا را برای خدا میخواهد. بنابر این بسته به مرتبهای که شخص در سیرکمال دارد، ممکن است داشتن خواستههای مادی در ارتباط با خدا برایش مجاز یا غیرمجاز باشد
* تا شخص در جسم است نمیتواند صد در صد رضای خدا را بر رضای خود ترجیح دهد، بنابر این اکثراً، حداقل در حد فکر، انتظار گرهگشایی دارد و خدا هم گاهی درخواست را اجابت میکند
* او درخواستهای ما را همیشه میشنود و اگر خواستهای داشته باشیم که واقعاً به سودمان باشد، جوابِ مُساعد میدهد. اشتباه از ما است که انتظار داریم جواب، سریع و بابِ میلِ نفسمان باشد
* اگر شخص به خدا توجه کند، خدا هم به او نظر میکند و پاسخ میدهد. البته پاسخ همیشه به شکل برآورده کردن نیازهای مادی نیست. خیلی اوقات هم پاسخ روشن و واضح است، ولی شخص متوجه نیست
* درخواست نفسانی در آن کمتر باشد، نورِ بیشتری جذب روح خود میکنیم
با تشکر و سلام
به وجود آمدن «حال» در تمرین فکر و ذکر: برگرفته از مطالب ایندپت
هر انگیزش و میلی که بر خلاف اصول اخلاقی- الهی صحیح باشد، مصداق نفس اماره است چون در سیرکمال شخص اختلال ایجاد میکند
یکی از بزرگترین خطرات در مسیر کمال این است که نفس اماره در هادی درون نفوذ کند و خواستههای شِبِهمعنوی و زهرآگینش را از طریق آن دیکته کند
خواستههای شبهمعنوی خواستهای است که ظاهراً معنوی است، ولی در پشت آن انگیزشهای نفس اماره نهان است. مثلاً شخص انتظار داشته باشد که هر بار به تمرینِ فکر و ذکر مینشیند بهعنوانِ پاداش، «حال»ی برایش بیاید او را نشئه کند یا بعد از چندی غیب ببیند و دارای قدرتهای فراطبیعیِ دیگر (کشف و کرامات) بشود. یا خود و نزدیکانش دیگر بیمار نشوند و اتفاق ناگواری در زندگی برایشان رخ ندهد.
خطر این حالت این است که قوای عقل نیز تحت تأثیر نفس اماره قرار گرفته و حق را از ناحق به راحتی نمیتواند تشخیص دهد. اینگونه انتظارات ، نفسانیاند و از ایگو، به ویژه نفس اماره منشأ میگیرند.
اما اگر بدون انتظار، «حال»ی یا پدیدهی دیگری از طرف مبدأ برایش بیاید ، مثبت است چون جنبۀ هدایت دارد و درسی در آن هست؛ نشانۀ توجهی از یکتا به اوست
> اگر در حین عبادت هیجانی فراعلی آمد، مثبت است وگرنه هر هیجانی هم مثبت نیست
* حس خوش از عمل مثبت میتواند ناشی از نفس مطمئنه باشد که مثبت است، و لزومی ندارد از انجام عمل نیک خود سرافکنده بود. لذت و فرحی که بعد از کارهای نیک به انسان دست میدهد، اثر نفس مطمئنه است که اطمینان میدهد کار خداپسندانه بوده. برگزیده، گ۸۵
با سلام و تشکر از این مقاله بسیار ارزنده
من نیز تجربه ای دارم که فکر میکنم بهتر است اینجا مطرح کنم.
روزهای اولی که تمرین فکرو ذکر را شروع کردم، توقف در هادی درون حتی برای چندثانیه هم بسیار دشوار بود. تصمیم گرفتم جهت افزایش تمرکز به موسیقی استاد گوش بدهم. و موسیقی را فعالانه گوش بدهم (نه از سر تفریح و یا در جستجو ی حال ) . با اینکه آشنایی و دانش تخصصی در زمینه موسیقی نداشتم اما سعی کردم به ضرب هر نت توجه کنم و با دقت و توجه نت ها را ذهن دنبال کنم ،تاثیرش فوق العاده بود… نوای دل انگیز تنبور چنان مرا غرق کرد که دیگر جایی برای بیان خواسته نبود، دنیای دیگری بود و کیفیت دیگری. هرچه بود از وجود خیرخواهانه او بود.
ناله تنبور و بعضی سازها اندکی ماند به آن آوازها
با سلام و تشکر از دوستان و همینطور اشرف عزیز بخاطر این مجموعه مطالب خوبی که از ایندپت جمع اوری کردند.
با سلام و تشکر از این مقاله بسیار غنی
.
تشکر از دوستان
سلام
از دوستانم اشرف و پریسا برای بیان مطالب سایت و تجربه خودشان متشکرم.برایم خیلی مفید بود.
سلام و تشکر
از متیس و تمامی دوستان که در اجرای این امر مهم ما را یاری کردند،
یک سؤال دارم اگر دوستان بتونند کمک کنند ممنون میشم ،، اینکه در خیلی از گفتارها اومده که خدا با قلب کار دارد نه با زبان ، اینکه در گفتگو بتونیم از طریق قلب صحبت کنیم رو نمیتونم درک کنم و اجرا کنم ، با قلب صحبت کردن یعنی چه و چطوریه ؟؟؟
با سلام و تشکر
کامنت ۶۸:: » خدا با قلب کار دارد نه با زبان « برگرفته از مطالب ایندپت
* عبادت نباید فقط لقلقۀ زبان باشد بلکه باید توأم با عمل و فکر و ذکر باشد.
دانستن معنی تحتاللفظی به تنهایی کافی نیست، باید شخص در حین عبادت به حقیقت آن هم توجه کند تا به جایی برسد که آن صفات جزو طبیعتش شود و معنی حقیقیشان در مغز تجسم پیدا کند و عبادت حالت واقعیاش را پیدا کند.
** به صفاتی که به خدا نسبت میدهیم، خود به آنها عمل کنیم: یعنی اگر با همنوع خود جوانمردی و کرامت کردیم آنوقت میتوانیم بگوییم خدایا تو کریمی تو رحیمی، والا لقلقه زبان است.
تمام صفاتی که برای خدا ذکر میشود ما باید عمل کنیم تا بتوانیم آنها را به زبان بیاوریم. آثارالحق۲، ص ۷-۵۲
*** کسی مثلاً با تسبیح هزار و یک دانه، ذکر میگوید و کسی دیگر مانند آن چوپان با زبان ساده با خدا راز و نیاز میکند. خداوند این آخری را دوست دارد، خدا با نیت کار دارد نه با فلسفه و غیره گ۱۹۸
< اشاره به «تسبیح»، نظر به این دارد که شخص تظاهر کند یا عمل عبادیاش را بزرگ و مهم بداند، وگرنه صِرفِ داشتنِ وسایلی مثل تسبیح، اشکالی ندارد
اگر بدون توجه کلمات را ادا کنید، ولی فکرتان جای دیگری باشد، جایش سفید و خالی میماند آثارالحق۱، گ۵۲۷
با درود و سلام و تشکر از همه عزیزان، در جواب lili عزیز، بنده گاهی آشنایی رومیبینم و سلام میکنم ولی قلبا علاقه ای به این شخص ندارم و فقط برای رفع تکلیف و برای اینکه فکر نکنن من بی ادبم سلام میکنم ولی گاهی شخصی رو میبینم و که واقعا دوستش دارم و وقتی سلام میکنم از ته قلبم خوشحالم از دیدنشون دلم میخواد باهاشون صحبت کنم، در تجربه من این فرق بین و صحبت قلبی یا غیر هست
با سلام و عرض ادب
دوست عزیز کامنت ۶۸
فکر میکنم مهمترین عاملی که میتونه صدای ما رو به ان حضور مهربان و خیرخواه برسونه صداقت در گفتار و نیتمان باشد و اینکه اذعان کنیم که ناتوانیم و اگر دستتون رو از روی سرمون بردارید بدبختیم. مثلا در این گفتگوی دونفره با صداقت به ..او.. بگویم که من از دیدن موفقییت شخصی که از یکی از نزدیکانم پیشی گرفته بود حال درونیم بهم ریخت و متوجه شدم که ریشه در صفت حسادتم دارد .به بگویم ناتوانم و نفسم بسیار قویست پس استدعا میکنم کمکم کنید. یا در موردی شروع به قضاوت در مورد شخصی کردم که الان اگر به اعتیاد مواد مخدر دچار شده، نتیجه عکس العملیست که با نزدیکانش کرد. صدای خدا رو از زبان عزیزی شنیدم گفت که ما از کجا میدونیم در گذشته های دورتر این اشخاص چه حساب و کتابی با هم داشته اند .و باز در حین قرار گرفتن در حباب درونم با شرمندگی به ..او .. پناه بردم و عذرخواهی کردم و ازشون کمک خواستم و برای شخص مورد نظر دعا کردم.با التماس و خواهش از ان حضور مهربان خیرخواه که میدانیم با محبت به حرفهایمان گوش میدهد از تمام ضعفهایمان صحبت کنیم و راه چاره بخواهیم .البته او قبل از خود ما تمام اینهارا میداند فقط کافیست ما هم با صداقت و فروتنی به او بگوییم که پر از اشکال هستم و اگر شما کمکم نکنید از قافله عقب میمانم. البته نظر شخصی من بود دوستان دیگر هم کمک کنند .ممنونم از سوال خوبتون
ممنون از دوستان
بخاطر راهنمایی های مفید، بعد از خوندن این مطالب چیزییکه به ذهنم رسید اینکه در گفتگو هامون یک مقدار احساسات بخرج بدیم ، درسته ؟به عبارتی با تمام وجود و توجه صحبت کنیم ؟
با سلام،
با قلب حرف زدن یعنی مطلب یا حرفی را طوطی وار تکرار نکنیم بدون اینکه بدونیم چه چیزی را داریم بیان میکنیم، وقتی قلبا با یکتا حرف میزنیم در واقع یک جور دردودل خودمونی و صمیمی است که در بر دارنده عشق به مبدا و با صداقت و بدون هیچ ریایی است!
مثل دردو دل شبان در شعر موسی وشبان که خیلی ساده وبی ریا و از صمیم قلب است. با تشکر از سوال خوبتون .
با درود و سپاس،
دریا.گ عزیز متشکرم از اینکه از تجربیاتتون ما را هم بهره مند کردید. خیلی متشکرم
با سلام و تشکر از مطالب دوستان
فکر میکنم مثال آشنای از قلب صحبت کردن داستان موسی و شبان هست.در آن اشعار, شبان به قدری از صمیم قلب..با محبت قلبی و بی شیله پیله با خدا صحبت میکند که کاملا عشق و محبت و خلوصش محسوس هست. به فکر لفاظی نیست.. مثال دیگر در آثارالحق فرد لالی است که عصرها اذان میگفت و استاد فرمودند پیاده روی ام را طوری تتظیم میکردم تا اذان او را بشنوم. من میدانم که چقدر خدا برای اذان او ارزش قائل بود.. چون از ته دل میگفت.(نقل به مضمون)
پس نتیجه گیری من اینه که از روی قلب صحبت کردن یعنی با خلوص و بامحبت و احساس با او وارد گفتگو شدن است. لفاظی.. بیان کلمات و جملات بی عیب و عاقلانه مطرح نیست.در آن داستان, شبان به خدا میگه کجایی تا جای خوابت رو درست کنم..پات رو بمالم.. شپش هات رو بکشم. اگه از باب صحیح صحبت کردن و ادب در نظر بگیریم درست به نظر نمیاد، ولی خدا با قلب کار داره چون معنی و پیام حرفهاش اینه: خیلی دوستت دارم..کجایی که هر کاری از دستم برمیاد برات انجام بدم.
به استنباط من در این عبادت فکر و ذکر, هدف کار کردن روی رابطه قلبی هست. رابطه عاشقانه ای که هر مخلوقی در مراحل بالاتر به اون نیاز داره. کمال, پیوستن به خالق هست. فکر میکنم این پیوستن در نهایت باید عاشقانه باشه. هر دو طرف همدیگر رو دوست داشته باشند. این تمرین به ایجاد این رابطه کمک میکنه.
استنباط دیگرم اینه که همانطور که دوست نداریم در روابط عاطفی مورد سوءاستفاده مادی قرار بگیریم یا در تنگاتنگ لحظات عاشقانه و احساسی از ما درخواستهای مادی بشود, این عبادت و این لحظات هم از این قاعده مستثنی نیست و اگر در این مقاله اجازه فرمودند که میتوانیم مشکلات مادی هم مطرح کنیم و به کرم او متوسل شویم, از رحمانیت, کرامت, عظمت و بزرگی خالق یکتایمان است که ضعف و ناتوانی و بی پناهی و بی عرضگی ام را میبیند و اجازه میفرمایند که در مورد آن مسائل هم درددل کنم و فقط در انتها میفرمایند تصمیمگیری نهایی را به او بسپاریم و اگر نتیجه خلاف میلمان شد اعتراض نکنیم.چه حجم عظیمی از میزان درک و گذشت و مهربانی و محبت به مخلوق ضعیف. .
با سلام و درود به دوستان عزیز
از دوستانی که کمک کردند ممنونم بخصوص دریا. گ عزیز که به نکته صداقت اشاره فرمودند ، من فکر میکردم آدم صادقی هستم و نیازی ندارم رو صداقتم کار کنم ولی این چند وقت در تمرین فکر و ذکر وقتی بزور مناجات رو نخوندم ( چون حس کردم این یک دورویی هست که من با زبانم با او صحبت میکنم اما فکرم جای دیگه باشه !!!) بعد از اینکه کمی به افکارم توجه کردم بعد که آرومتر شدم صحبت کردم فرق از قلب صحبت کردن و با زیان صحبت کردن را تا حدی متوجه شدم ، بازم ممنون .
با عرض سلام، کامنت Anonymous خیلی به دل مینشیند واقعا” مصداق خواستن و تمایل از ته دل است در قبال یک انجام فریضه ساده. انشاالله بتوانیم سعی کنیم در برابر یکتا همواره با صمیمیت قلبی حضور داشته باشیم.
باسلام حضور همه عزیزان
گفتاری از حضرت شیخ کلا نگرش بنده را با خدا زیرو رو کردفرمودند هرگاه با خدا تماس میگیرید روی صفت قدرت و تواناییش زوم کنید انجام دادن در این سالها معجزه کرد تا میام توجه بخدا کنم در هر کجا و هر وضعیتی چون شرطی شدم انقدر خداراعظیم وپر قدرت از همه لحاظ تصور میکنم که در ان واحد اورا حاکم ته اقیانوس بالا ی اسمون تو بیمارستانها شفا دهنده برکت خیر هرچی که در دنیا بشه تصورش را کرد از تو مغزم رژه میره درمقابل می بینم خودم یک میلیونیومش را قادر نیستم راست ریست کنم یکباره رعشه به وجودم می افته دیگه خود بخود نمیفهمم کجا هستم و چی بهش میگم
با سلام ممنونم از شما عطار عزیز یاداوری خیلی خوبی بود. قدرت و توانایی خدای عزیز . امیدوارم که استحقاق پیدا کنیم تا شامل انچه بهترینهاست از طزف خدا بشویم.
با تشکر از کامنت های تمام دوستان
هر کلمه ای یک لفظ دارد یک مفهوم و یک مصداق . وقتی ما در دعا فقط به الفاظ میپردازیم بعنی داریم لفلقه زبان انجام میدهیم،وقتی به معنی کلمات توجه هم میکنیم وارد مفهوم کلمات میشویم و وقتی برای آن معنی مقالی، نمونه در ذهن داریم وارد مرحله مصداق میشوبم .
مثلا: وقتی فقط میگویم مستدعیم با عفو جمیع گناهانم تا هستم به راه راستم ببرید ، چون فقط لفظی میگویم،این لقلفه زبان است ،وقتی به معنی این عبارت توجه میکنبم وارد مفهوم آن میشوم .و وقتی به گناهان آن روز خود فکر میکنم و متوجه عمل اشتباهی میشوم که آن عمل در جهت رضایت خدا (راه راست) نبوده، آنوقت است که از صمیم قلب از خدا عفو گناه درخواست میکنم .
با سلام خدمت دوستان محترم
چون من سالها در مورد تمرین فکر و ذکر مشکل داشتم و الان مدت کمی است وضعیت بهتری البته نه صد درصد پیدا کرده ام ، می خواهم تجربه خودم را بیان کنم. امیدوارم دوستان در مورد آن نظر بدهند و چنانچه عیب و ایرادی بر آن وارد دانستند به من اطلاع بدهند.
حقیقت این است که از موقعی که من بطور شبانه قبل از خواب، به کامپیوترم مراجعه می کنم و یکتای ملموس رادر قالب یک نامه خطاب قرار می دهم، توانسته ام بطور روتین با ایشان گفتگو کنم. محتواها در مورد کمک خواستن از ایشان در مورد تصمیمات اخلاقی است که در طول آن روز با آنها مواجه هستم و می دانم که بدون کمک ایشان و انرژی فرا علی ممکن است که تصمیم درست بگیرم. بطوریکه از دیگر اجزای کارهای عبادتی که برای خودم مقرر کرده ام ، بیشتر از همه به این نامه نگاری با مظهر الله انس و علاقه پیدا کرده ام و چند ماه است که آنرا ادامه می دهم. نوشتن این حسن را برای من داشته که وقتی به آنها مراجعه می کنم متوجه می شوم که خطای مشخصی را بطور مرتب تکرار کرده ام . پس برای آینده از همان اول کوشش می کنم دیگر آنرا مرتکب نشوم. ضمنا فروتنی مرا بیشتر می کند چون می بینیم که جقدر دچار اشتباه و لغرش اخلاقی هستم و چقدر به او محتاجم.
سلام گیتی عزیز: من نیز مانند شما همواره با تمرین فکر و ذکر مسئله داشته و دارم و در مورد روش انتخابی و ابداعی شما فکر می کنم چون بسیار حائز اهمییت است که تمرین فکر و ذکر را انجام دهیم اگر این شیوه ایگو شما را از قاپیدن فکرتان دور می کند خُوب چه خوب، موفق باشید. هر کس می بایستی روش مناسب خود را بیابد.
دوستان در متن ۷۹
می دانم که بدون کمک ایشان و انرژی فرا علی غیر ممکن است که تصمیم درست بگیرم.
درست است.
با سلام و درود فراوان
و سپاس از زحمات متیس عزیز به خاطر ترجمه رسای فصل تمرین فکر و ذکر. بعد از اینکه چندین بار مقاله را خواندم و لذت بردم، علیرغم آشنایی مختصری که از قبل با این روش داشتم، فرصتی دست داد تا خواندن آن را به دوستی که با تعلیمات استاد هنوز آشنایی چندانی ندارد توصیه کنم. به هر حال در برخورد بعدی با ایشان و سوالاتی که مطرح کردند، متوجه شدم که حتی با یک مقاله یا یک فصل از کتابهای آقای دکتر بهرام الهی میتوان انگیزه خدا پرستی را در یک فرد بیدار کرد.
البته سوالات ایشان بیشتر در مورد واژههای بکار رفته در مقاله بود، از قبیل مفهوم حباب روحی، هادی درون، حضور ذات دار، که با ارائه توضیح مختصری به نظر میرسید قانع شده باشند.
ولی این تجربه در عین حال تلنگری هم به حواس خفته خودم بود که با جدیت بیشتر به مطالعه متون معنوی بپردازم، چرا که مطالعه و درک مطلب، خود یک عمل این ویترو است، که نه تنهاپیش نیاز عمل این ویوی مربوط به آن است، بلکه به اصلاح نحوه انجام آن عمل نیز کمک میکند..
با تشکر فراوان
عرض سلام و تشکر از متیس عزیز برای ترجمه مقاله بسیار ارزشنمد فکر و ذکر و تشکر از کابران گرامی برای نطرات و تجاربشان. متاسفانه بنده قبلا خیلی بهتر در سن جوانی بهتر بگم فکر و ذکر رو انجام میدادم و در هادی درون با معبود گفتگو میکردم چند سالی هست که اصلا نمیتوانم این تجربه را تکرار کنم شاید تجارب بدی که در اطرافم و مشکلاتی که برام پیش آمد منو از این نعمت دور کرده حتی یک ثانیه هم نمیتوانم وارد هادی درون بشم اصلا فکرم تمرکز نداره. خودم عذاب میکشم اما خیلی از وجودم فکرم و ارتباطم کم شده. .
با عرض سلام
کمتر از اون هستم که در مورد شما و رابطه تان با یکتا نظر بدهم. فقط به نظرم میرسد شاید وضعیت مطلوب این باشد که به نحوی عمل کنیم در هر لحظه که لازم است بتوانیم ارتباط برقرار کنیم و رابطه مان به صورت گفت و گو باشد. یعنی بتوانیم با او سخن بگوییم و متقابلا از او جواب بگیریم..
به امید توفیق
بنام یکتای بیهمتا
خدا را شکر که در این محیط مثبت و سرشار از عشق و توجه الهی میتوانیم توجهی پیدا کنیم . تجربه عملی دوستان بسیار راه گشاست و موجب آگاهی ام شد بخصوص کاربری به نام گیتی ؛ که برای ذکر و فکر از نوشتن نامه استفاده میکند و کاربری بنام محمد علی الف که جهت فکروذکر از مناجات استفاده میکنند برایم خیلی کمک کننده است . علاوه بر این توجه و فرو رفتن در هادی درون بجز تمرین در تجربه من نیازمند اولویت بخشیدن به این فعالیت بر همه لیست برنامه کارهای روزانه ام می باشد.وقتی ازاولین لحظه بیداری ابتدا فکروذکرم را آغازمیکنم ولو لحظاتی کوتاه اما نیاز روح را بر سایر نیازمندیهایم اولویت میدهم درهمان لحظات کنترل رابه روح و هادی درون میدهیم. امیدوارم یکتای بیهمتاهمه مارا توفیق دهد تا توجه دایمی به مبدا داشته باشیم.
جز تشکر چی می توان گفت.
با سلام خدمت متیس عزیز
چه شیرین سخنانی است انگار که از جانان برآید و بر جان نشیند و تا عمق وجودت اثر کند ، انگار لب چشمه نشسته ای و مدام از آن آب گوارا می نوشی ولی سیر نمی شوی ،
بسیار ممنون از زحماتتون
باسلام خدمت عزیزان یه سئوال داشتم لطف بفرمایید فرق بین عبادت و تمرین فکر و ذکر در عمل درچیست ممنون با تشکر
باسلام
بسیارممنونم بااین مطالب ارزنده ای که در اختیار قرار دادین..همیشه برام سوال بود که چطور تمرین فکروذکر داشته باشم که این مقاله به روش خیلی ساده وقابل فهم توضیح داد به امیددریافت مطالب بیشتر
ع-ع عزیز فکر کنم همه ما این احساس را داریم که در آغاز راه با شور و شوق زیادتری ارتباط با خدا داشتیم و هر چه می گذرد این هیجان و شوق کمتر می شود. دوستی برای من این طور تحلیل می کرد که درست مثل اینکه کودکی روی دوچرخه نشسته و پدرش از پشت زین دوچرخه را گرفته تا کودک بتواند با دوچرخه راه برود، بعد از مدتی پدر دوچرخه را رها می کند تا کودک خودش دوچرخه را هدایت کند. آن هیجان و عشق اولیه نعمتی که خداوند به ما می دهد که در آغاز راه خسته و دلسرد نشویم، اما بعد از آن دیگر باید خودمان و با نیروی پرورش فکر و عقل سلیم راه را طی کنیم و از سردی روزگار دلسرد نشویم. عشقی که بعد از پرورش عقل سلیم می آید به مراتب ارزشش بیشتر است. من هم گاهی غبطه به روزگاری می خورم که در آغاز راه بودم و شوق و هیجان روحانی مرا دربر گرفته بود اما بلافاصله به خودم نهیب می زنم که آن زمان به خاطر آغاز راه به تو ارفاق می شد، و گرنه به توانایی خودت نبود که این نزدیکی را احساس می کردی. چس دلسرد نشوید.
با سلام و
باتشکر
با سلام و تشکر از متیس .
هرچه تلاش میکنم وارد هادی درون شوم وتمرین فکر و ذکر را صحیح انجام دهم نمیتوانم . متاسفانه بجای اینکه بتوانم طبق آنچه که آموختم در فضای هادی درون روح خود فرو بروم ، تمام مدت در فضای بیرون میمانم و فکرم هم به جملات و رازونیازم هست هم در اطراف محدوده ی سرم به چرخش در میاید و خودم را بطور کامل در هادی درون نمیتوانم حس کنم . چشمهایم را میبندم و در آن تاریکی هواسم را به افکارم تمرکز میدهم و با یکتا صحبت میکنم ولی در این حال ، باز هم خودم را در فضای بیرون حس میکنم و ارتباطم با بیرون قطع نمیشود . معنی جملاتم را میفهمم و قلبم از حرف زدن با یکتا حال میاید ولی همچنان از محیط مادی پیرامونم هم درک کامل دارم . لطفا مرا راهنمایی بفرمایید که چطور میتوانم ارتباطم را حتی برای دقیقه هم که شده ، از محیط دنیای پیرامونم کامل قطع کنم و در هادی درونم فرو بروم؟
یک تجربه در زمینه فکر و ذکر:
زمانی بنا بر دلایلی که ممکن است در زندگی هرکداممان بروز کنند، از دست همه عصبانی بودم و در ذهنم همه چیز و تمام اشخاص اطرافم را بد میدیدم، حتی خاطرم هست که زمانی را که در اتومبیل شخصی منتظر همسرم بودم و حال خیلی بدی داشتم، تا جایی ادامه پیدا کرد که دیگر از دست خودم هم خسته شدم و به خدا پناه بردم ، ناگهان بیاد تمرین فکر و ذکر افتادم ، باور کردنی نبود که پس از چند دقیقه انجام فکر وذکر، آنچنان حال درونی عالی داشتم که از دیدن آدمهای اطرافم لذتی وصف ناشدنی میبردم و احساس بسیار خوب و مطبوعی جای نفرت و عصبانیت را گرفته بود باور کنید که هنوز هم با یادآوری آن حس و حال، سرخوش شاد میشوم، چه میشد اگر همواره با خدا بودم و فکرش از وجودم حتی برای لحظه ایی هم خارج نمیشد؟!!!
نمی دانم باچه زبانی تشکر کنم ممنون ممنون برای مقاله فکرو ذکر
با عرض سلام دست شما درد نکنه بابت مطالب فکروذکر که ترجمه کردین واقعا عالیییی است امیدواریم توفیق داشته باشیم بتوانیم همانگونه که او میخواهد باشیم
انشاله توفیق داشته باشیم همیشه تحت توجه ونظراو باشیم
.با سلام وسپاس
با سلام، در مورد تمرکز برتقطه وحدت در زمان فکر و ذکر، برای اینکه هر چه بیشتر صحیح تر و عملی تر باشد چه راهنمایی دارید؟
آیا در سوال و جواب های ایندپت به این مورد اشاره شده است؟
با سلام
دوست عزیز دنا, بله در واحد درسی کاوش در خود دو بعدی سایت ایندپت مطالب در این خصوص است که مطالعه آن کمک کننده می باشد.
با سلام
چقدر این تمرین عالی است ممنونن
مرسی بابت مطالب سایت. انشاالا قدر شناس باشیم وقدر این مطالب بدانیم و همیشه شکر گذار باشیم که خدا اینقدر نظر لطف برما دارد مرسی
سلام خیلی ممنون از مطالب ارایه شده واقعا هرکس بتونه این تمرین را انجام بده خیلی تاثیر داره
سلام
در جواب کامت پ ح در موقع تمرین فکر وذکر
نمیدانم مگر میشود از محیط پیرامونمان کاملا ارتباطمان را قطع کنیم!؟
سعی من این است که تمرکز به نقطه وحدت داشته باشم و سیاله الهی را محیط بر خود ببینم بعد از این حالت ذهنی مشغول گفتگو با او میشوم.از این به بعد دیگر تمرکزم بر کلمات و گفتگو یم است. و سعی میکنم حواسم را به گفتگویم بدهم چشمهایم بسته است اما اینطور نیست گوشم چیزی نشنود (سعی میکنم توجه ام به صدا نرود ولی واقعا نشده که این ارتباط قطع شود). البته احتمالا حالت ایده آلی است که در حین فکر وذکر دیگر متوجه حواس ظاهری نباشیم ولی اینکه لازمه فکر و ذکر صحیح این باشد نمی دانم .
و سوالی که مدتی است در ذهن دارم این است چه شاخصی در دست است که بتوان فهمیدآیا تمرین فکر و ذکر را درست انجام میدهیم یا خیر؟(با وجود انجام دادن آن همانطور که تعلیم داده شده)
سلام و تشکر فراوان.
خیلی وقت بود بخش عظیمی از وجودم به انتظارِ چنین توضیح شفاف و ملموسی از فرایند فکر و ذکر، له له می زد…
خدا را سپاس.
با سلام و تشکر
بنده کمترین در تمرین فکر و ذکر اول توفیق خواستم دوم برای بهتر فهمیدن اش تمرکز در مطالعه چندباره فرایند فکر و ذکر و همزمان تمرین مدل پیشنهاد شده که با عنوان خلاصه فکر و ذکر هست مدتی مشغول بودم .
سلام و تشکر از متیس عزیز لطفا در مورد زبان هادی درون که به چه صورت است در عمل چطوری هست و چیه برای بنده توضیح بدهید