روحم به چه دنیای دیگری خواهد رفت؟

3 جولای, 2015
 

نوشته سوفی لُواسور

سقراط حکیم چند ساعت قبل از نوشیدن جام شوکران، به یکی از شاگردان خود می‌گوید، دوستدار حقیقت از مرگ هراس ندارد زیرا جسم برای روح همانند قبر و زندگی این دنیا نوعی از خود بی‌خبری است و مرگ ما را از چنگال آن رها می‌کند. پس برای کسی که تمام زندگی‌اش را صرف تحقیق دربارۀ حقیقت و عدالت کرده چه ترسی وجود دارد؟

اعتقاد به بقای روح بعد از مرگ جسم، بی تردید یکی از ویژگی‌های اکثر اعتقادات معنوی محسوب می‌شود. مرگ، رهاییِ روح از قالب جسمانی و تنها یک گذر است و نه پایان. اما این گذر به چه دنیایی منتهی می‌گردد و ما را به کجا می‌برد؟

از نظر ادیان یکتاپرست، دنیای پس از مرگ به طور کلی منتهی به یکی از دو عالم خوشی (بهشت) و عذاب (جهنم) می‌گردد. اما اگر مانند استاد الهی زندگی زمینی را پیش از هر چیز، محیطی برای سیر کمال در نظر بگیریم، چطور می‌توان صرفاً به دو دنیای فوق اکتفا کرد؟ از نظر استاد الهی، مرگ به عوالمی بیش از بهشت و جهنم منتهی می‌شود: روح بعد از ترک جسم، به مکانی موقت به نام برزخ می‌رود که اعمال خوب و بد او در زمین در آن منعکس است و در آنجا موقعیت روح با توجه به تغییری که در دوران زندگی زمینی در خود ایجاد کرده است، نمایان می‌شود. در واقع، برزخ، شرایط جدیدی را برای ادامۀ فرایند سیر کمال روح فراهم می‌کند.

عالم برزخ

برزخ از نظر لغوی، به معنی حدفاصل میان دو چیز است و به مکانی اطلاق می‌شود که روح بعد از مرگ جسمانی به آنجا می‌رود و در انتظار روز قیامت در آن به سر می‌برد. از نظر استاد الهی ‌برزخ مکانی است که روح بعد از رهایی از بدن مادی بلافاصله یا با فاصله به آنجا منتقل می‌شود و به طور موقت در آن اقامت می‌کند.۱

عالم برزخ، دنیای واسط بین دو زندگی خاکی و یا بین زندگی خاکی و عوالم معنوی ابدی محسوب می‌شودکه روح بعد از اتمام دوره‌های زندگی که برای سیر کمال به وی داده شده است به آن ملحق می‌شود.

عالم برزخ محل گذر و دنیایی موقت می‌باشد، خواه روح در شرایط خوشایندی قرار بگیرد خواه در شرایطی ناگوار و دردناک. همچنین برزخ، برای روح مکانی است که امکان تغییراتی را برایش فراهم می‌کند. در حقیقت، در آن جا فرصتی به روح داده می شود تا در شرایط مناسب برای ادامۀ سیرکمالش کار کند : « تمام وسائل تکمیلی نواقص سیر تکامل متوقفه را با مهلت کافی و با کمال تسهیل و بدون رادع و مانع برایش مهیا ساخته، شاید از آن فرصت و مرحمت استفاده نموده رستگار شود.»۲

از این رو، برزخ امکاناتی بی‌شمار و شرائطی مناسبِ حال هر فرد در اختیار او قرار می دهد. تا آنجا که می‌توان گفت هر کس در برزخ خاص خود قرار می‌گیرد!

مسئله استحقاق و شایستگی

استاد الهی همگام با ادیان بزرگ توحیدی معتقد است که سرنوشت انسان بعد از مرگ و به ویژه شرایط زندگی وی در برزخ، عمدتاً بستگی به کیفیت اعمال او دارد. تأکید بر این نکته از این جهت است که اعمال مورد تأیید اجتماع، معیار واقعی برای ارزیابی اعمال نیست، بلکه برآورد اعمال بر طبق قواعد الهی‌ است که هیچ خطایی در آن روی نمی‌دهد. در واقع، قضاوت نهایی، بر اساس اعمالی است که نظر خدا بر آن باشد۳. گرچه تشخیص اعمالی که نظر خدا را جلب می‌کند کار آسانی نیست، اما میتوان تصور کرد که ارزش هر عمل بر مبنای مطابقت آن با اعمال نیک و در نظر گرفتن نفع دیگران و به خصوص نیتی است که سبب انجام آن عمل می‌شود. به عنوان مثال بعضی اعمال آنقدر ارزشمندند که تنها انجام یکی از آنها می‌تواند موجب نجات روح شود. این مفهوم را می‌توان تا حدودی مشابه موقعیتی در نظر گرفت که در کتاب برادران کارامازوف برای شخصیت کتاب رخ داد. او می‌توانست خود را به سبب بخشیدن یک پیاز به نیازمندی نجات دهد… اگر حرص وجود او را نمی‌گرفت.

«زن شروری می‌میرد بی‌آنکه یک عمل نیک از خود به جا گذارد. شیاطین او را گرفته و در دریاچه‌ای از آتش می‌اندازند. فرشته نگهبان او نهایت سعی خود را به کار می‌برد تا در محضر خدا، برای نجاتش کار نیکی را از او عرضه کند. بعد از تلاش بسیار، عملی را از آن زن به یاد می اورد و به خدا می‌گوید : “این زن روزی پیازی را از مزرعه آورده و به گدایی داده” خدا پاسخ می‌دهد :” آن پیاز را بیاور و به آن زن که در دریاچه آتش غرق است بده تا آن را بگیرد و از آنجا خارج شود. اگر بتوانی او را بیرون بکشی به بهشت خواهد رفت. اما اگر پیاز پاره شود در همانجا خواهد ماند.” فرشته به‌سوی آن زن رفته و پیاز را به دست او می‌رساند و می‌گوید: “بگیر، محکم بگیر” آنگاه با دقت و احتیاط تمام سعی در بیرون کشیدن او نموده و او را بیرون می‌کشد. گناهکاران دیگر که بیرون آمدن او را مشاهده می‌کنند برای استفاده از موقعیت به او متوسل شده و به دامن او چنگ می‌زنند. اما آن زن بد طینت آنها را لگد زده و می‌گوید: “مرا بیرون می‌کشند نه شما را، این پیاز از من است نه از شما”. با گفتن این حرف پیاز پاره شده و زن دوباره در آتش می‌افتد و هنوز در حال سوختن است. فرشته اشک ریزان بر می‌گردد.” (برادران کارامازف، داستایوسکی، فصل ٣)

از نظر استاد الهی، این گونه اعمال «نجات دهنده» برای شخص ایجاد «ذخیره» می‌کند. می‌توان گفت این اعمال «قدرت خرید» ما را در آن دنیا بالا می‌برند. این اصطلاح شاید عجیب به نظر برسد. با این حال استاد الهی، چنین تصویری را از دنیای دیگر ارائه می‌دهد. در آنجا نیز قوانینی مشابه این دنیا حاکم است با این تفاوت که این دنیا انعکاسی کمر‌نگ از آن است. همانگونه که در این دنیا چیزی را رایگان به کسی نمی‌دهند. در آنجا نیز سکه رایجی وجود دارد که همان اعمال نیکی است که بدون ریا و انتظار پاداش انجام داده‌ایم.

این اعمال نیک ذخیره معنوی ما را افزایش می‌دهد، و از اهمیت زیادی نیز برخوردار است، ولی به تنهایی برای تغییر ماهیت ما کفایت نمی‌کند. به عبارت دیگر کسی که از طریق اعمال نیک اندوخته معنوی کسب کرده مسلما لیاقت جایی بهتر را در برزخ به دست آورده اما چنانچه برای تکامل وجود خود همتی به خرج نداده باشد، خود را از لذاتی بس ژرف تر و والاتر برای درک حقیقت محروم نموده است.

عالم برزخ، آئینه وجود ما

در مشی فلسفی استاد الهی، سرنوشت انسان بعد از مرگ تنها وابسته به اعمال نیک در دوران زندگی زمینی نیست. بلکه فضایلی که انسان در خود پرورش می‌دهد و حقایقی که در وجودش جذب می‌کند، ماهیت او را تغییر می‌دهد و سرنوشت او را رقم می‌زند.

در هنگام مرگ، روح ما مانند بالُنی که در جو زمین رها می‌شود به عالم برزخ صعود می‌کند. همانطور که بالُن مطابق قانون ارشمیدس تا حدی بالا می‌رود که تراکم آن با تراکم هوا در آن ارتفاع مساوی شود، روح نیز در برزخ تا ارتفاعی صعود می‌کند که با سطح جذب حقایق روح، مطابقت داشته باشد. هر چه روح در دوران اقامتش بر کره خاک، حقایق بیشتری جذب کرده و صفات الهی بیشتری را در خود پرورش داده باشد ظرفیت و استعداد بیشتری برای رسیدن به سطوح بالاتر در برزخ خواهد داشت: شناخت حقایق بیشتر مترادف خوشی، توانایی و آزادی بیشتری خواهد بود.

تصور کنیم روح در جایگاهی در برزخ قرار بگیرد، بی آنکه کمترین درکی از حقایق آن داشته باشد، چه حاصلی برایش خواهد داشت؟ هیچ. چنین روحی به کودکی می‌ماند که در کلاس دانشگاه حضور یابد تا به توضیحات، یک ریاضیدان دربارۀ آخرین کشفیات در رشتۀ ریاضی گوش کند. بی شک چیزی از این کلاس درک نخواهد کرد و آنچه برای دیگر شرکت کنندگان، یعنی کسانی که در خود استعداد درک این مطالب را پرورش داده‌اند، جالب و قابل توجه است برای او بیهوده و بی‌مفهوم جلوه خواهد کرد. حتی اگر کسی سعی کند جزیی از این حقایق را برایش توضیح دهد، باز هم قادر به درک آن نخواهد بود. در برزخ نیز شرایط به همین گونه خواهد بود. یعنی در آنجا ما همان کسی خواهیم بود که در اینجا هستیم. چنانچه ظرفیت و استعداد درک واقعیتی را در در دنیای خاکی در خود پرورش نداده باشیم، در دنیای دیگر نیز در مواجهه با همان واقعیت، مانند شخصی نابینا خواهیم بود که او را در مقابل منبع نور قرار دهند، بدیهی است که چیزی نخواهیم دید.

پس، به منظور آماده شدن برای دنیای دیگر، اعمال نیک به تنهایی کافی نخواهد بود. بلکه مستلزم آن است که فکر خود را با اصول و حقایق صحیح پرورش دهیم. در این حالت است که قادر خواهیم بود از مرحلۀ قبول کورکورانه قشریات قدم فراتر بگذاریم و آگاهانه به انجام کارهای معنوی اقدام کنیم و از علت و اثرات آنها بر روح آگاه شویم.

در اینجا به این سوال که «روحم به چه برزخی خواهد رفت؟» برمی‌گردیم. استاد الهی پاسخ می‌دهد که عالم آخرت مانند مرآت است هر کسی صورت خودش در آن می‌بیند. پس هر کس به فراخور حال خود، در برزخ خاص خود، خواهد بود. مکانی که تمام ذخیرۀ معنوی و کیفیت وجودی او منعکس خواهد شد. خوشی یا ناخوشی و درک حقایق تنها به ماهیت وجود خود ما وابسته است؛ حقایقی که در این دنیا سعی در اکتساب و جذب آنها داریم و صفاتی که در خود پرورش می‌دهیم.

برگرفته از سایت e-OstadElahi.fr

********************************


۱ – نورعلی الهی، معرفت‌الروح، ص ۱۰۱
۲ – معرفت‌الروح ص ۱۰۲
۳ – بهرام الهی، راه کمال ص ۷