گفتارهایی از کتاب برگزیده
انتخاب زندگانی معنادار به شیوۀ استاد الهی، تحولی اساسی در زندگی انسانی است که تعلیمات او را نه به عنوان «یک راه » میان راههای دیگر، یا حتی در رقابت با راههای دیگر، بلکه به عنوان راه نجات همسو با فطرت انسانی، برمیگزیند.
استاد الهی در تعلیمات شفاهیاش، که همانند تألیفاتش منبع ارزشمندی محسوب میشود، بیشتر وجوه عملی اندیشۀ معنوی خود را ارائه داده است. این تعلیمات بعدها به صورت گفتارهایی منتشر شد. کتاب برگزیده، چکیدهای از این گفتارهاست که پیش از این فقط در دسترس فارسیزبانان بود و اکنون به زبان فرانسه ترجمه و منتشر شده است. مجلۀ فرانسوی سایکولوژی (PSYCHOLOGIES) در تاریخ ژوئن ۲۰۱۴ در مورد آن مینویسد:
نورعلی الهی (۱۲۷۴-۱۳۵۳)، قاضی، موسیقیدان و فیلسوف ایرانی که بیشتر با نام استاد الهی شناخته شده است تمام زندگانیاش را صرف جستجوی حقیقت – از خودشناسی گرفته تا سیرکمال روحی – کرد که آن را «طب جدید روح»نامید.او از نخستین کسانی بود که جنبههای مشترک ادیان و اعتقادات متعدد را در مجموعهای منسجم و همخوان با زمان ارائه نمود. این کتاب برگزیدهای از تعلیمات شفاهی اوست. « حقیقت این است که انسان بداند چه هست، از کجا آمده، اینجا چه وظایفی دارد و به کجا میرود. وقتی اینها را شعار خود قرار داد، عمل کرد و فهمید، به حقیقت رسیده است. » این کتاب فرصتی است برای مطالعۀ متنی زیبا برای تعمق و تفکر و آشنایی با متفکری برجسته.
در زیر گفتارهایی از کتاب برگزیده در مورد عبادت آمده است. از نظر استاد الهی عبادت نیز همانند سیرکمال روحی مراحل مختلفی دارد و هرکس در هر مرحلهای که باشد به فراخور آن میتواند با یکتا ارتباط برقرار کند.
• به طور کلی تمام این چیزها از قبیل عبادت، ذکر، فکر و غیره، مقدمهای هستند برای به دست آوردن توجه، وقتی توجه پیدا شد از آن پس احتیاج به هیچ چیز دیگری نیست.
• عبادتمان باید توأم با عمل، با فکر و با ذکر باشد تا اثر داشته باشد. مثلاً باید رحم و کرامت داشته باشیم تا بتوانیم به خدا بگوییم خدایا تو کریمی. تمام صفاتی که برای خدا ذکر میکنیم، باید به آنها عمل کنیم (در خود پرورش دهیم) تا توقع داشته باشیم که خدا هم همان طور با ما باشد.
هر کس، آنچه در عبادت میگوید باید آنقدر در وجود خود به آن توجه دهد تا ملکۀ فاضلهاش بشود؛ تا حتی خواب هم میبیند، ببیند که دارد عبادت میکند. در این صورت است که وجودش در عالم معنا منعکس میشود و آن صفاتی را که برای خدا ذکر میکند، مانند رحمت، جود، کرامت و غیره، برای خودش منعکس میگردد.
• خداوند ما را از کتم عدم به وجود آورده که به فیض برسیم و کمال پیدا کنیم. بنا بر این وظیفۀ مخلوقیت و انسانیت ماست که او را عبادت کنیم تا خود، به فیض برسیم و الا او احتیاج به عبادت ما ندارد.
بعضیها عبادت میکنند، در درجۀ اول برای اینکه در این دنیا از بلیات محفوظ باشند و خداوند به آنها انواع نعمتها را بدهد. و در درجۀ دوم برای اینکه بعد از مرگ به بهشت بروند و از نعمتهای آنجا استفاده کنند. اما در راه سیر و سلوک نباید اینطور باشد. یعنی سالک باید عبادت حق را وظیفۀ خود بداند و در مقابل عبادتی که انجام میدهد هیچ توقعی نداشته باشد.
• منظور از توجه آن است که خدا را مخاطب قرار دهید و او را چنان حاضر بدانید که روبهرویتان نشسته و به حرفهایتان گوش میدهد، یا برای جمعیت کثیری کنفرانس میدهید، سعی میکنید بفهمید چه میگویید. اما اگر بدون توجه باشید، یعنی کلمات را ادا کنید، ولی فکرتان جای دیگری باشد، جایش سفید و خالی میماند.
سلام از زحمات بی دریغتان نهایت تشکر را دارم. کتابی با نام Words of Faith Prayers of Ostad Elahi در سال ۱۹۹۵ توسط دکتر بهرام الهی منتشر شده است. این کتاب، عبادت را که نکتهای اساسی در هرگونه عملکرد معنوی است عمیقاً بررسی میکند. استاد الهی برداشتی نوین از عبادت دارد و تعریفی تازه از آن به دست میدهد. از نظر او هر عملی که با توجه به مبدأ و به منظور نزدیکی به خدا انجام شود، عبادت محسوب میشود. موارد مختلف این مفهوم در مقالهای در قسمت اول کتاب عنوان شده است. آیا مقدور است این مقاله در این سایت منتشر گردد. آیا از کتاب فوق ترجمه ایی در ایران ارائه شده است؟آیا دسترسی به مطالب آن امکان پذیر است؟
dastam begrefto pa be pa bord ta sheveye rah raftan amokht.khodaya be ma tofig bedeh ta betavanim ebadate toam ba tvajoh bekonim va bejose rezayatat cheesy degar nakhahim..
با سلام به متیس و دوستان.
چه جالب ،اتفاقا خواندن کتاب برگذیده را به عنوان عبادت و اشنایی بیشتر با مشی فکری استاد انتخاب کرده بودم برای این مدت چهل روز ریاضت . ممنونم
با عرض ادب خدمت متیس و کاربران عزیز.
همیشه در تصوراتم بوده که گفتارهای برگزیده واقعا برگزیده اند چون از نظر عملی محشرند.این گفتارها شوق عمل را در انسان زیاد میکنند واقعا ممنونیم از پروفسور الهی که این یادگاریها را برایمان نگهداری و ارایه دادند ،زحمات ایشان را انشا الله همیشه بیاد داریم.با تشکر فراوان.
سلام و تشکر از انتخابتان.
صفحه آخر کتاب استاد فرمودن،تمام اصول اخلاق و دین را در همین چند بیت اصول عقاید خلاصه کرده ام،ماحصل تجربه ی یک عمر من است.
امیدواریم از این همه زحمت و عمری را با سختی گذراندن استاد قدر شناس باشم و راهش و فکرش و مرامش و……را ارج بنهم و از کوری در بیایم
به لطفش کتاب بر گزیده را در این دوره ریاضت قرار میدهم و سعى میکنم انشالله با توجه بیشتر به رفتارم. و به امید لطف وکرمش رضایتش را بجاى أورم
با سلام و تشکر بسیار از متیس عزیز، انشاالله که در این ایام خاص بتوانیم بهره بیشتری ازاین سخنان گوهر بار برگیریم.
با سلام و تشکر با توجه به فرا رسیدن ماه رمضان بسیار به موقع و به جا بود. منظور از توجه ان است که خدا را مخاطب قرار دهیدو او را چنان حاضر بدانید که رو به رویتان نشسته و ………عبادتمان باید توام با عمل و فکر و ذکر باشد تا اثر داشته باشد.
با سلام و تشکر از متیس عزیز، انشاالله بتوانیم در این ایام خاص از این گنجینه گوهر بار بهره معنوی ببریم
کتاب برگزیده اواسط گفتار ٢۴ صفحه ى ٢١:
بعضى ها از سر شب تا صبح دعا و ذکر میخوانند بدون فایده ، اما اگر یک دقیقه از راه قلب خودشان با خدا ارتباط
بر قرار کنند تمام چیز ها برایشان حل میشود.
با سلام
تشکر میکنم از زحمات فراوان و پر بار شما. کتاب برگزیده کتاب بینظیرى است ، من بارها و بارها آنرا با جان و دل مطالعه کرده ام، تک تک گفتارها برایم بسیار آموزنده و در بسیارى مواقع حتى راهگشاى مشکلاتم بوده است ، مطالعه اش را بشدت به دوستان پیشنهاد میکنم.
راه استادالهی یعنی نجات بشریت امروزفارغ ازنژادملیت ومذهب .
Ba tashakor e faravan az matalebi ke dar ekhtiyar ma migozarid
با تشکر از درج این مقاله بجا و مفید ،
با توجه به شروع چله ی ریاضت و ماه عبادت درحال همفکری با همسرم بودیم که چه موردی را یه عنوان عبادت در نظر بگیریم
همسرم پیشنهاد داد موسیقی استاد الهی را به طور مستمر و با دقت کافی و وافی و هر روز گوش دهیم .
پس از مراجعه به سایت « متیس بلاگ » و با دیدن این مقاله همسرم عزمش را جزم کرده که در کنار موسیقی استاد الهی ،مطالعه ی کتاب برگزیده را جهت عمل بهتر در این ایام انتخاب کند.
باز هم تشکر از مقالات مفید و به جای شما.
با سلام و تشکر
بر گرفته از ایندپت – ژانویه ۲۰۱۴ – ارتباط انسان با الوهیت
یکی از بهترین روشهای جذب نور الهی، تمرینی است عملی در حوزۀ «توجه به مبدأ» بنام «فکر و ذکر» «فکر» یعنی در خود فرو رفتن و تمرکز بر «نکتۀ وحدت»، و » ذکر» به معنی گفتگوی روحانی با اوست
از شرایط تمرین فکر و ذکر این است که
* سعی کنیم در برابر او بسیار فروتن باشیم. داشتنِ فروتنی در برابر نکتۀ وحدت توجهِ او را به سوی ما جلب میکند و سبب میشود که گفتگوی درونیمان، به اصطلاح شنیده شود.
>> تکبر و سنگدلی، حصاری ایجاد میکند که نورِ یکتا تمایل نمییابد در قلبِ شخص نفوذ کند
* برای اینکه حالت شکرگزاری و قدرشناسیِ قلبی را در خود پرورش دهیم، باید از تلقین شروع کنیم. به ذهن بیاوریم تمامی نعماتی را که او به ما داده است، بدون آنکه کوچکترین چیزی در اِزای آن از ما بخواهد
* حالت «راضی به رضای او بودن»، میزان نور دریافتی را بیشتر میکند. هر قدر شخص بیشتر بتواند رضایت او را بخواهد و خواستههای نفسانی- حیوانی (چه از نوع دنیوی و چه از نوع اخروی) را از گفتگویش با نکتۀ وحدت کم کند، نور بیشتری جذب روحش میگردد
* ……..
با سلام
بر گرفته از ایندپت – ژانویه ۲۰۱۴ – ارتباط انسان با الوهیت
این ما هستیم که باید به سوی او برویم و نظرش را به سوی خود جلب کنیم.
نور حقیقت، نوری است که از ذات تراوش میشود و حامل دانش و انرژی فراعلی است؛ روح را زنده، یعنی فعال میکند و مقداری قوۀ تشخیص و تمیز حقیقت را به عقل تزریق میکند. نور حقیقت به روح «اکسیژن»، یعنی انرژی فراعلی میرساند و آن را فعال و پرانرژی میکند و نمیگذارد انسان از فعالیت معنویاش باز ایستد؛ به اصطلاح مانع از تنبلی روح میشود
نظر یکتا، نور حقیقت را به انسان میدمد. گرچه به علت فیاضیتش، این نور به طورعام بر مخلوق میتابد و حیات میبخشد، ولی طبق قانون علیت، برای دریافت مقدار نور کافی برای به انجام رساندن سیرکمال روحی، این ما هستیم که باید به سوی او برویم و نظرش را به سوی خود جلب کنیم. در انسان، ظرفیت جذب نور حقیقت به حدی زیاد است که میتواند در اثر کوشش، خود را به بالاترین مرتبۀ ادراک روحی برساند، ادراک را از حقیقت کامل گرداند و به کمال برسد
با سلام وتشکر از زحمات شما
من این کتاب ارزشمند را مرتب مطالعه میکنم وچقدر هم از ان انرژی میگیرم.در مواقع بی انگیزگی وبی تفاوتی وبی حسی معنوی با خواندن فقط چند صفحه از ان وجودم پر از انرزی میشود .خیلی ممنون از استاد عزیز وگردآورندهی ان.
بسیار ممنون وسپاس از همه زحمات شما مقاله بجایی بود گفتگویی در درون کردم به این صورت جواب آمد امیدوارم بتوانیم بفهمیم عمل کنیم به انجام برسانیم وگواهینامه های خود را بگیریم .
ا ی خالق کل مخلو ق ترا بتعداد تمام مخلوق أزمنه ثلاثه ات شکر میگویم که أین حقیر را متوجه وظائفم نسبت به مسر م أعم إز رفتار وگفتار وکر دارم میفر ما یید وغلفت این حقیر را متذ کر میشوید همو اره درست در زمانی که درمو قعیت خاصی قرار میگیرم اموزش أخلاقی صحیح شما داده میشو د و أین حقیر هرلحظه أمیدوارتر برحمت وبخشش وعطو فتت میشو م .
سایه.
با عرض سلام به متیس عزیز و دوستان
همیشه از خواندن کتاب برگزیده لذت میبرم. گفتارهای کاملا عملی که مطالب مرتبط در کنار هم و باهم ارائه شده است و آدم میتواند دید درستی نسبت به آن نکته عملی بگیرد.
اتفاقا من برای ایام چله عبادت واقعی قلبی با یکتا – فکر و ذکر را برای خودم گذاشته ام تا انشاءالله عادتم بشود.خیلی احساس نیاز میکنم که رابطه صمیمی و نزدیکی با یکتا داشته باشم. انشاءالله که توفیقش را هم عطا بفرمایند.
فکرمنفی که باعث درگیری ذهن و درون به دلیل اتفاقات گذشته مانند یک انسان شیطان نما که باعث بدبینی،ناراحتی، میشود. حال درواقعیت ایا به این انسان خاص ومزاحم اجازه میدهم که هرروز با ورود خود ازدر خانه من با حرفهای منفی به ذهن من،مرا را اسیر خودش کند.پس دراین دوره ریاضت که با تومبارزه می کنم ،به قیافه منفی تو نگاه می کنم لبهایت تکان می خورد ولی چیزی نمی شنوم
تعلیمات استاد الهی همانطور که در متن گفته شده« راه نجات همسو با فطرت انسانی» است. بنابراین حیف است اگر بخواهیم آنها را فقط در ایام خاصی مطالعه کنیم هر چند که از هر فرصتی استفاده کردن و به آن بهانه آنها را دوره کردن بسیار ارزنده است ولی این گفتارها راه نجات ما برای هدفی است که استاد برایمان قرار دادهاند. پس از هر فرصتی برای به کار بستن آنها باید استفاده کرد.
همانطور که یکی از دوستان گفتند. راه استاد یعنی نجات بشریت امروز فارغ از نژاد ،ملیت و مذهب.
آشنایی با راه استاد بزرگترین رویداد زندگی من و خانواده ام بوده است ،زیرا از روزی که ما با این راه آشنا شدیم ،
با عمل به این تعالیم نگاه مان نسبت به مسایل و مشکلات تغییر کرد وهمین امر موجب شد تدریجا به یک صلح درونی برسیم ، روزی که تک تک انسانها توفیق آشنایی با این راه و عمل به آن را داشته باشند ، هیچ فردی به حقوق دیگری
تجاوز نخواهد کرد ، فانی را ندیده میگیرند و همه به دنبال ارزش های انسانی خواهند شتافت واین یعنی نجات بشریت
ای خدایا هزاران بار شکرت که در این دنیای وانفسا با راهی آشنایمان نمودی که استاد بی همتایش نورعلی الهیست. در این جنگل که از شرق تا غرب گسترده است، ماراروی میزآموزشگاه ودانشگاهی نشاندی ، که مواد درسیش تحقیقات وتجربیات استاد الهیست . با تشکر
با سلام و سپاس از زحمات شما .
خداونداسعادت و توفیقمان ده بتوانیم درسهاراخوب بفهمیم و
بآن عمل کنیم.
بااحترام
با تشکر از متیس عزیز در این روزها و شبهاى خاص، با برنامه مطالعه اى که براى کتاب برگزیده گذاشتم، بیش ترین توصیه، انچه براى خودمیپسندى در حق دیگران بپسند و عمل کن، وانچه بر خود نمى پسندى براى دیگران هم نخواه و از انها دفاع کن. نفس دائم در صدد است لذت را طعمه قرار دهد تا شخص را به نکبت بکشاند. در زندگى بیش از اینکه مردم سرمان کلاه بگذارند خودمان سر خود کلاه میگذاریم.
کلام حق در عین سادگی بسیار عمیق است …شاید چند بار این کتاب را مطالعه کردهام اما هر بار که می خوانم برام تازه گی داره …
در مورد فرمایش دو دوست عزیز که : راه استاد فارغ از مذهب است، کلمه ى ” فارغ” به نظرم بهترین گزینه نیست.
طبق فصل ٢۴ و ٢۵ کتاب راه کمال، دین (یعنی همان که خدا به آدم آموخت تا او را بشناسد ) دو وجه دارد: مرحله شریعت و مرحله معنویت
اولى درب ورودى دومى است و براى وارد شدن به بطن هر چیزى لازم است که از پوسته گذشت، فلذا با تأکید و اهمیت به اصول بنیادین ادیان توحیدى؛
” بعد از آن هر مذهبى کردى قبول، آن که نبود بر خلاف این اصول، هست جایز، لیک شرطش این بدان، با عقیده کن عمل زاحکام آن…”
” همه ى ادیان الهی داراى ۴ مرحله ى تکاملى اند” مقام شریعت اولین مرحله از تکامل دین است… و الى آخر
با سلام وتشکر از متیس عزیز و دوستان
مطالعه این کتاب و دیگر آثار استاد مانند این است که خود را در معرض تابش نور آفتاب قرار دهیم
(با خدا باشی پادشاهی می کنی)
از متیس و همه دوستان بی اندازه متشکرم
تعلیمات استادالهی اختصاص به فردیاگروه خاصی نداردوروی سخنش باانسان است صرفنظرازمذهب نژادوملیت او.
با سلام،
در این ایام چله ها، مطالعه ی کتب استاد الهی لذت خاصی دارد. حس میکنم، کتاب رو که شروع به خواندن میکنم، دیگه زمین گذاشتنش با من نیست. انگار این کار انس خاصی بین من و معبودم ایجاد میکنه. انگار اثرش به خصوصه….
با سلام،
استاد الهی در کتاب آثار جلد دوم، عبادت قبل از طلوع آفتاب را بسیار مفید دونستند و میفرمایدن که عبادت قبل از طلوع آفتاب اثر خاص ی دارد. در آن ساعت رابطه ی خاصی برورار میشود…
ایشان خودشان هم در همین زمان درس میخواندند.
با سلام و تشکر از متیس بلاگ عزیز و دوستان
در پاراگراف اول یکی از موانع توفیق عمل به تعالیم الهی – واقعیهای موجود- است. به نظر شما منظور چیست؟ اگر مثالی به ذهنتون میرسه. خیلی ممنون میشم.
یکی از واقعیتهای موجود در این روزگار به نظر من این است که ارزشها بی ارزش شدن و بی ارزشها ارزش پیدا کردن، چشم و هم چشمی بیداد می کنه، ارتکاب به گناه خیلی عادی شده…
اگر خودتو به نمایش نگذاری میگن حالیش نیست، پرته از روزگار و ….
م.م. عزیز خیلی ممنون. دنبال همین کلمه صرف نظر میگشتم (بجای فارغ) اما نتونسته بودم پیدا کنم. مرسی
با سلام وسپاس از متیس عزیز،
از کامنتهای ارزشمند دوستان هم تشکر میکنم!
شاید یکی از واقعیتهای موجود ، وجود نفس اماره باشد که همیشه با ماست و کار اصلی ما توجه و مبارزه با ان است ، خوشحال میشم دوستان کمک کنن چون پرسش من هم هست .
یکی از واقعیتهای موجود زمان ما تاثیر اجتماع بروی اتسانهاست و اینکه ما باید تلاش کنیم رنگ اون رو بخود نگیریم ، بایست در جامعه باشیم فعالیت کنیم ، معاشرت داشته باشیم اما با اونچه خلاف اصول اخلاقی و دینی صحیح است دورناً و عملاً مبارزه کنیم و با رفتارمون سعی کنیم دیگران رو تحت تاثیر قرار بدیم و این خودش منشا اثر خیر بودن محسوب میشه .
با سلام
موانع توفیق > واقعیت های موجود :: برگرفته از کتاب معنویت یک علم است
معنویت کاذب > ص ۱۳: معنویت را نمی توان به سطحی نگری ها و تراوشهای قوه وهمیه واگذاشت و به حصوص از دست کسانی گرفت که آن را وسیله سودجویی و یا ارضای سایر تمایلات و انگیزه های نفسانی خود قرار داده اند
* پس نگری > ص ۱۶: گرچه مردم امرز هیچیک، پیامبران دیرین را ندیده و سخنانشان را نشنیده و حتی هرگز متنی را که دست نوشته آنان باشد نخوانده اند، ……….
* سردرگمی در معنویت > ص ۱۷: تصور اینکه امروز دیگر هیچ عالم معنوی و یا اولیااله حقیقی یافت نمی شود، مغایر با اصل رحمت و عدالت خداوند است
* سطحی نگری > ص ۱۹: سطحی نگری به چنین مطلبی، یحتمل باعث دور شدن از واقعیات می شود. پس سعی کنیم پرده ضخیم « پس نگری » را از جلوی دید کنار زنیم ….
* فرصت طلبان > ص ۱۹: رواج دهنده معنویت بدون خدا و اخلاقیات بدون دین
با سلام
موانع توفیق > واقعیت های موجود
* سردرگمی فکری – فانی را به جای باقی گرفتن > کتاب معنویت یک علم است ص ۱۳۳: ثروت، قدرت و سایر لذات دنیایی فقط وسیله اند. اما می بینیم که در این روزگار وسایل، خود هدف شده اند، پولدار بودن، حداکثر قدرت را داشتن، حداکثر لذت را بردن – همه اینها به خودی خود هدف شده اند. …..
* جامعه ای که فکر را مورد تهاجم قرار می دهد > کتاب طب روح ص ۹۸: … تحت تاثیر وسایل ارتباط جمعی، جریان روزافزون مبادله اخبار و اطلاعات و از این قبیل، …..
با سلام و تشکر
یکى از واقعیتهاى موجود به نظر من( بقول أواسط گفتار ٣۶۴ کتاب برگزیده صفحه ى ١۴٨ که میگوید: اجتماع امروز جنگل است. اگر انسان بتواند به سلامت از آن بگذرد ، واقعاً معجزه است .) میباشد.
گفتار ۳۷۵ برگزیده. بهترین رابطه ی مخلوق با خدا این است که مخلوق در مقابل خدا تسلیم محض باشد،یعنی چیزی جز او نخواهد،عاشق واقعی او باشد و او را معشوق خود قرار دهد.
سلام.امروز حین خواندن کتاب به این گفتار برخورد کردم که نظرم را بسیار جلب کرد چون این روزها نفس بی کار نبود و داشت با گله کردن در ذهنم بیچارهام میکرد که مثل همیشه خدا بموقع به دادم رسید.سالک حقیقی هیچ وقت نباید از کسی برنجد و شکایت داشته باشد.به طور کلی گله کردن را چیز خوبی نمیدانم.هر چه گله در سر داشتم انگار مانند تخته پاکنی همه را پاک کردند .خدایا شکرت.
ع-ع عزیز . ممنونم. واقعا مثالهاى خوبى زدین.
خدا را واقعا شکر میکنم که در این ایام عبادت ما را یاری دادند تا با توجه عمل به تعالیم کنیم.هراران بار شکر .
خدایا چنان کن سرانجام کار
تو خشنود باشی و ما رستگار
با سلام
بارها گفتم و باز هم میگم که بسیار خشنودم از اینکه با تعالیم استاد الهی اشنا شدم گاهی فکر میکنم اگر با این تعلمات اشنایی پیدا نمیکردم چه اشتباهات و چه انتقامها و … چه و چه هایی که از من سر نمیزد الان هم اشتباهات خیلی زیادی دارم ولی به لطف و کرم او وسط راهم که شده یه تلنگری میبینم و بلافاصله یاد او میافتم و تمام وجودم پر میشه از مهربونیاش… توی این ایام چله یکی از عبادتهایی که برداشتم و یاری خواستم که او کمکم کنه روی صفت عصبانیتم بود اخر شب روز اول وقتی خودم رو ارزیابی کردم و دیدم اصلا عصبانی نشدم چقدر احساس افتخار و ارامش پیدا کردم و تا امروز الهی شکر به جرات میتونم بگم که خیلی کم و مقطعی چون بلافاصله یاد او همه چیز رو در من تغییر میده خدا رو شکر که لیاقت اینو پیدا کردم که با چنین دانشگاه انسان شدن منو اشنا کردن.
باسلام بد نیست به این موارد هم کمی تعمقی بیندیشیم
کتاب مبانی معنویت فطری ص ۱۵۳
ما در اکوسیستمی به سر میبریم گه تعادل ان از میان رفته علائم این امر
معکوس شدن ارزشها
افزایش بی تفاوتی و خودخواهی
ازدست رفتن برکت
زدیاد جنایات
سطحی بودن
خالی شدن مراکز خدا پرستی ازروح حقیقت
تزاید فرقه ها
وغیره ……..
اتمسفر معنوی زمان ما سخت الوده است .
موانعی که از أعماق وجودمان بر می خیزد و گناهان گذشته جواب خیلی از چون و چراها یم را داد.
کامنت ۳۲ که یادآوری می کند برای عبادت قبل از سحر، برای این ایام بسیار کارساز است و مورد دیگر گوش کردن فعالانه به موسیقی استاد است.
.
سلام وتشکر فراوان از متیس و دوستان
گفتارهایی از آثارالحق جلد۲
در موقع عبادت به حال یأسباشید،بدین معنی که ای خدایا من هیچ چیز ندارم،ولی در همان حالِ یأس متکی به کرم او باشید به این نیت که خدایا تو چون کریمی من عقب نمیکشم و برای این با نفس مبارزه میکنم که نمیخواهم از تو دست بکشم.
خدایا ما را به آنچنان راهی ببر که به اختیار و ارادهءخودت ما را هدایت فرمایی،نه به اختیار و ارادهء خودمان،با این که یک عمر در خطا و عصیان هستم،ولی کرم تو آنقدر امید میدهد که مردم میگویند من از تو نمیترسم،تو عادل هستی،اما کریم و رحیم هم هستی،اگر بخواهی ما را شامل عدالتت کنی وای به ما،پس امید است ما را شامل کرم و رحمتت گردانی.
خدایا ما را مغرور نکن،ما را گمراه نساز،در جهل و نادانی بیچاره مان نکن ای خدا.
برای تقویت ایمان ،مبارزه از همه چیز مؤثرتر است.
با عرض سلام
من سوالی دارم که نیازمند راهنمائیم:
دیدهام وقتی فردی روی صفتی یا نقطه ضعفی مساله دارد و به هر دلیلی ذهنش را اشغال کرده است، اتفاقات دیگری را هم که در اطرافش می گذرد از دریچه همان ضعف یا صفت بررسی میکند. مثلا اگر صفت محبت یا بی محبتی ذهن من را اشغال کرده، وقتی بخواهم ماجرایی را بررسی کنم، این فاکتور در تجزیه و تحلیل و بررسی هایم اثر دارد و برای فرد دیگری که مثلا خبرچینی در ذهنش پررنگ است، در زمان بررسیِ همان ماجرا، این فاکتور خبرچینی مهم است و به دنبال آن میگردد.
اگر اینطور باشد چطور میتوانم به ذهن خودم اعتماد کنم؟ منظورم این است که….. من باید از مسائلی که در زندگیم پیش می آید درس بگیرم، ولی وقتی ذهنم درست نمی تواند بررسی کند و فقط ماجراها را از دید صفاتی که در من به هر دلیل “رو” هستند می بینم چطور می توانم هدف آموزشی واقعیای که در پس ماجراست را ببینم؟ اگر اینطور باشد احتمالا تا زمان کمال که فرد، دیگر ضعفی در خود ندارد نتواند دید صحیح آموزشی روی مسائل و ماجرا ها داشته باشد و این یادگیری را مشکل می کند. نمی دانم سوالم واضح است یا خیر ولی خیلی سعی کردم که گویا بنویسم.
از دوستان عزیز ممنون میشوم اگر لطف بفرمایند و راهنمائیم کنند.
از آنجا که واقعا دلم میخواهد به صورت این-ویوو عمل کنم و ضعیف هم هستم و درک درستی هم ندارم و گاهی اوقات واقعا صحیح ترین روش برخورد را هم نمیدانم، این سوال را می پرسم. امیدوارم دوستان مثل همیشه لطف بفرمایند و با نظرات صحیحشان راهنمائیم بفرمایند.
داستان پسری که قرار بود برای استاد الهی کفش از شیراز بخرد و در راه پولش تمام میشود و کفش را میفروشد و بقیه داستان تا جایی که پسر در نهایت می آید که تشکر کند(یا معذرت خواهی، نمیدانم) و استاد می فرمایند لطفش را نبر، را همه میدانیم.
من خیلی دوست دارم بقیه داستان را هم بدانم چون مشکل من در طرز برخورد بقیه داستان است….
اینکه فقط سعی کنیم او را در قلب ببخشیم و به خود بگوئیم به هر دلیلی که در زندگی اش بوده یا هست این چنین آدمی شده( یعنی سعی کنیم خود را به جای او بگذاریم) و ذره الهی در او هست و نباید او را بد دید ولی دوری کنیم تا فریب اش را دوباره نخوریم و از خطر بالقوه ای که در ارتباط با او می بینم به دور باشیم، اگر عمل این-ویترو محسوب میشود، عمل این-ویوو در این مورد چگونه است؟
با تشکر و احترام
با سلام .
به نظر حقیر ( در جواب دوستمان Anonymous ) دقیقا همین طور هست ولی مگر ما بایستی با همین صفت و رفتار ادامه دهیم . ؟؟ باید رفتار و فکر ( به عبارت دیگر دستورالعملی) که باعث از بین رفتن آن صفت می شود پیدا کنیم و به آن عمل کنیم .نه این که آنرا (آن صفت منفی) را همین طور رها کنیم.
مثلا برای مارزه با بدبینی فرموده اند :
ثانیا موجود هر چه هر زمان
نیک دان چون بد نباشد ز اصل آن
گر عمل بد شد کسی , بد آن عمل
تو بکوش بر محو مثلثش ما حصل….
یا مثلا برای مبارزه با غیبت :
** از غیبت کردن , چه فعالانه و چه انفعالی, اجتناب کند و اگر موقعیت ابجاب کرد , در صدددفاع هم بر آید. برای این کار باید اجبارا نقاط مثیتی در غیبت شونده را بیابد .**
و یا موارد مشابه دیگر که : ابتدابایدیگردید وراهکار مبارزه با آن صفت منفی را پیدا کنید سپس از” او ” کمک بخواهید وبعد به آن دستور عمل کنید .
سلام دوست عزیز کامنت ۵۲
اگر اشتباه نکرده باشم و صرفا از تجربیات خودم بیان میکنم مطالعه معنوی بسیار راهگشاست
برای خودتان برنامه مطالعه منظم و فراوان بگذارید زیرا تکنیک هایی که اقای دکتر در نوشته های خودشان ارائه داده اند بقدری وسیع و کارگشاست که کاملا برایتان مفید است . مثلا ۴ کتاب اقای دکتر برای شروع بسیار خوب است
به نظر من اول بروید سر اینکه( چگونه در خود فرو رویم) این مبحث را خیلی موشکافانه بررسی کنید خودش راه
را برای مرحله بعد باز میکند موفق باشید .
با سلام
راجع به شب قدر > برگرفته از گفتارهای استاد الهی
آح ۲ گ ۲۷۳ – ۲۶۶ – ….
آح ۱گ ۱۳۱۹ – ۱۲۹۵ – ۱۳۶۳ – ….
ماه رمضان، رییس است بر یازده ماه دیگر : شب قدر ، نزول قرآن و معراج پیغمبر در این ماه است – مولا در این ماه جامه اش را عوض کرد – شبی است که خداوند روح را داخل جسم بشر کرده است. و رییس بر ماه رمضان هم سه شب نوزدهم و بیست و یکم و بیست و سوم آن است. ایام ۱۹ تا ۲۳ رمضان، شب های عزیزی است و باید خیلی مراقب بود. شب قدر، شب حساب و کتاب و مقدرات سالانه است. خداوند مقدرات محو و ثبوت یک ساله مخلوقش را در شب قدر معین می کند.
در این شب هر حاجت مشروع و ممکن داشته باشند اجابت می شود. – ادعیه و اذکار و حاجت خواستن در شب قدر در مقدرات محو و ثبوت موثر است.
با سلام > در مورد کامنت ۵۳
برگرفته از: ایندپت / کاوش در «خودِ» دوبُعدی > وقتی که کار نیک کافی نیست:
عمل اینویوُ زمانی است که شخص پس از انجام این عملیات ذهنی، آن را کافی نداند و احساس نیاز به عمل هم در خود حس کند، در نتیجه افکارش را به مرحلۀ عمل برساند تا متوجه شود آیا واقعاً آن واقعه را از خدا دیده، یا طرف مقابل را بخشیده، یا خیر. نفس اماره بزرگترین مانع برای انجام عمل اینویوُ است
در این حکایت، تسلط فکری بر نفس امارۀ انتقامجویی، بزرگترین مانع برای انجام عمل اینویوُ را از پیش رو برداشت. اگر عمل در این مقطع متوقف میشد، عمل گذشت در حد اینویترُ باقی میماند.
از دیدی دیگر، زندانی کردن جوان به علت بیاحترامی به تاجر، میتوانست عملی کاملاً قانونی تلقی شود که اگر همراه با کنترل نفس انتقامجویی میبود، از نظر اخلاقی حتی یک عمل مثبت به حساب میآمد. ولی درخواست بخشش از تاجر یک عمل کاملاً داوطلبانه بود که ارزش آن فراتر از یک عمل نیک اخلاقی بود. با این کار، گذشتی که در فکر صورت گرفته بود، به صورت اینویوُ به تجربه گذاشته شد. «هر چه مقام بالاتر رود، مسئولیت بیشتر است» (آثارالحق ج۱، گ۱۶۲۶)
«چقدر عالی است کسی به کسی خوبی کند، آن طرف بدی جوابش بدهد، و این گذشت کند» (آثارالحق۱،گ ۱۳۶).
شعار دینیام این است که … هرگز در صدد انتقام بر نیایم.
«در بعضی موارد، عکس العمل مردم در مقابل فرد نوعدوست، قدرناشناسی است. اگر شخص این مکانیزم را بشناسد، از قدر ناشناسی افراد دل آزرده نمیشود، زیرا نوعدوستی را وظیفه انسانی خود میداند و از کسی توقع پاداش ندارد؛ به این ترتیب امتیاز معنوی عملش صد در صد در وجودش ثبت خواهد شد» (طب روح، ص۴۲).
با سلام
به نظرم عمل به اخلاقیات بطور ى که منجر به پرورش فکر و پیشرفت و رشد بشه در دو مرحله است:
اول این ویترو ست چون هر کارو و تصمیمى از فکر شروع میشه و به این خاطر باید اول توى فکر دل را راضى کرد و با این مورد کنار آمد.میشه راجع به مورد مبارزه مطالبى خوند، از خدا طلب کمک کرد ووو به این صورت خودمون رو براى مرحله ى بعد آماده میکنیم..
مرحله ى بعدى یا این ویوو فقط در عمل صحیح و مبارزه ى تجربى بدست میاد و لا غیر . یعنى باید با تمرین خودمون رو در شرایطى قرار بدیم که درس مورد نظر رو تجربه کنیم و بتونیم ازش نتیجه گیرى کنیم. درست مثل پژوهش در یک کار علمى… جالب اینه که فقط در این مرحله رشد بوجود میاد. از همه بهتر اینه که خدا با برد و باخت در مبارزه کارى نداره. هر کى با نیت درست به میدان عمل بره، رشد میکنه و از او کمک و یارى دریافت میکنه.
بطور مثال کار روى حسادت( که مشکل منه) رو میشه با خوندن راجع به این نقطه ضعف شروع کرد. علائم و خطراتش رو فهمید و اون رو تشخیص داد.
در مرحله ى بعد میشه مثلا شرایطى رو براى خود فرآهم کرد که در مقابل شخص مورد حسادت قرار بگیریم و درس هامون و آموخته هامون رو به اجرا بگذاریم. از خدا طلب کمک کنیم و وارد عمل بشیم. مرحله به مرحله به همراه فکروذکر براى کسب انرژى. این کار بسیار سختیه ولى در صورتى که خدا یارى کنه امکان پذیره…
در آخر هم نتیجه گیرى کنیم و تجزیه کنیم که چطور بشه مثلا بهتر و یا ماهر انه تر عمل کرد و غیره…
با سلام
براى عمل به اخلاق اصیل با نیت رشد روحی و پیشرفت :-صبور ى – اطمینان به معلم معنوى و دروسش و همچنین
– حاضر و ناضر دیدن خدا خیلى مهمه.
من گاهى أوقات که مسایلى برام پیش میان که سخت میتونم باهاشون کنار بیا م و یا قبولشون کنم، سعى میکنم قبل از مایوس شدنم ، از بیرون بهش نگاه کنم. یعنى انگار ماجرایی که پیش اومده رو من دارم به صورت یک فیلم و در حالیکه معلمم در کنارم نشسته، تماشا میکنم و خودم رو و عملم رو به این صورت و از این زاویه میبینم. باید اعتراف کنم که نتیجه اى که بطور معمول میگیرم، رفتار غلط و دید اشتباه خودم هستش…
سلام به همه مهربانان آیا کسی می تونه در این مورد کمکم کنه؟؟؟ کتابی با نام Words of Faith Prayers of Ostad Elahi در سال ۱۹۹۵ توسط دکتر بهرام الهی منتشر شده است. این کتاب، عبادت را که نکتهای اساسی در هرگونه عملکرد معنوی است عمیقاً بررسی میکند. استاد الهی برداشتی نوین از عبادت دارد و تعریفی تازه از آن به دست میدهد. از نظر او هر عملی که با توجه به مبدأ و به منظور نزدیکی به خدا انجام شود، عبادت محسوب میشود. موارد مختلف این مفهوم در مقالهای در قسمت اول کتاب عنوان شده است. آیا مقدور است این مقاله در این سایت منتشر گردد. آیا از کتاب فوق ترجمه ایی در ایران ارائه شده است؟آیا دسترسی به مطالب آن (از سایت ویا…)امکان پذیر است؟
کامنت ۵۲
من فکر میکنم هر کدام از ما در آن حد عقل سلیم خودمان با مسائل برخورد میکنیم.کسی که میخواهد پرورش فکرش را وسعت دهد بهتر است که همیشه نقاط ضعف خودش را در نظر بگیرد و در برخورد با مسائل با توجه به اخلاقیات و کمک از مبدأ رفتار کند.
استاد در گفتار ۱۹۹۹ آثارالحق ۲ فرمودند :من زحمت فراوان کشیدم تا برنامه آخرین مرحلهٔ دانشگاهی را جوهر کشی کردم که دیگر شاگردان مکتب زحمت مرحلهها را نداشته باشند ،اما متاسفانه کسی نتوانست استفاده کند ،باید بروند کلاسهای ابتدایی و متوسط را ببینند تا ارزش مکتب ما را بدانند.
خودم وقتی با وجود این همه درس و راهنمایی باز هم از الگوهای قبلیم در برخورد با مسائل استفاده میکنم،متوجه میشوم که اشتباه میکنم.و منظور استاد را کمی راجع به این گفتار متوجه میشوم.
سلام،کامنت ۵۲
فکر میکنم اگر کسی حتا کمی هم روی خودش کار کرده باشد و هدفش خود شناسی باشد حداقل چند نقطه ضعف خودش را میشناسد.پس دیگر نمیتواند بگوید من بی اطلاع بودم، و از این ضعف خودم خبر نداشتم،پس میتواند در اعمال بعدی خودش آنها را در نظر بگیرد و مواظب خودش باشد.
اطمینان هم باید بر مبنای اخلاقیات صحیح باشد نه بر مبنای رفتار و برداشت خودمان.مثلا برای اندازهٔ گیری محیط یک جایی یک فرمول هست و هر کس نمیتواند برای خودش یکطوری حساب کند.
مبنای ما هم معلوم است و درسها هم که یکتا را شکر زیاد هستند.
میماند اراده و توفیق کمک طلبیدن از خودش.
به نام خدا
با سلام
Anonymous گرامی ,کامنت ۵۳
در مثالی که آورده اید ،در خواست بخشش جوان از تاجر ,عمل این ویوو است :”رو کردم به تاجر و گفتم هر چه تا به حال اصرار کردم نبخشیدید، ولی در سرنوشت این جوان اثر دارد، حال میتوانی در عالم جوانمردی این جوان را به من ببخشی؟”
حتی عزم راسخ به انجام عمل گرفتن (چنانچه موقعیت انجام عمل هم پیش نیاید) مصداق عمل اینویوُ است.
با سلام
در مواردى که در کامنت ۵۳ اشاره شده باید بگم، طرز برخورد با چنین فردى بسته به مورد پیش آمده دارد. گاهى در زندگى با افرادى برخورد میکنیم که براى ارضاى خود در قدرت طلبى، شهوت و یا شهرت، به دیگران آزار میرسونن. حتى گاهى براى این کار کلى برنامه ریزى میکنن و به دیگران ضرر میزنن. به نظر من کنار آمدن با چنین افرادى با واقع بینى و درایت باید همراه باشه. دیگه اینکه فکر کنم زندگى او رو به این کار وأدار کرده و خود را به جاى او بگذارم و او رو ببخشم به جاى خود، اما ساده لوح بودن و مواظب نبودن و خود را در معرض خطر قرار دادن با چنین افرادى صحیح نیست.
هر کسى در مواردى که در زندگی براش پیش میاد باید یاد بگیره که اجتهاد کنه و رفتار صحیح و واقع بینانه رو با ساده لوحى اشتباه نکنه.
من معتقدم بعضى رفتار هاى بد و مضر دیگران را میشه ازشون گذشت ولى نباید فراموش کرد…
با سلام به دوستان در جواب شما کامنت ۵۳ به نظرم هر موقع هر کاری که میخواهیم انجام دهیم یا هر حرفی که میخواهیم بزنیم از خودمون بپرسیم چرا ؟ این چرا خیلی کمک میکنه به عمل کردن به روش این ویوو .موفق باشید
با سلام – کامنت ۶۰ > برگرفته از سایت
http://www.ostadelahi.com/farsi/resources/html/books/2881.html
Words of Faith Prayers of Ostad Elahi
«مناجات استاد الهی»، در ۱۹۹۵، به مناسبت صدمین سالگرد تولد استاد الهی انتشار یافت. این کتاب، عبادت را که نکتهای اساسی در هرگونه عملکرد معنوی است عمیقاً بررسی میکند. استاد الهی برداشتی نوین از عبادت دارد و تعریفی تازه از آن به دست میدهد. از نظر او هر عملی که با توجه به مبدأ و به منظور نزدیکی به خدا انجام شود، عبادت محسوب میشود. موارد مختلف این مفهوم در مقالهای در قسمت اول کتاب عنوان شده است. این کتاب همچنین شامل مجموعهای از گفتارها و توصیههای استاد الهی است در مورد عبادت، معنی آن و هدفی که هنگام عبادت باید در نظر گرفت.
این کتاب شامل راز و نیازها و اشعار عرفانی استاد الهی در موقعیتهای گوناگون است. «مناجات استاد الهی» مجموعهای از تفکرات فرضی و تئوریک نیست، بلکه کتابی است برای عبادت و توجه به مبدأ. این مجموعه مُلهَم از مبدأ و حاصل عمری تجربه در جستوجوی معنویت و نمونهای از گفتگوهای انسان با خالق است. این مناجات بی آنکه تعلق به مذهب خاصی داشته باشد بیانگر ارتباطی است که هر انسانی میتواند با خالق خود برقرار کند.
تشکر فراوان از دوستانی که به سوالاتم پاسخ دادند.
ممنون
برگرفته از: ایندپت / کاوش در «خودِ» دوبُعدی:
از نظر دکتر بهرام الهی، فضای ذهنی یا روانِ انسان، ترکیبی است از دو فضا: فضای ذهنی عادی، و فضای ذهنی خیالی. اشخاص واقعگرا، فضای ذهنی عادیشان را گسترش میدهند و اشخاص واقعگریز، فضای ذهنی خیالیشان را. انسان از طریقِ پرورشِ فکرش میتواند آن را به هر شکلی بخواهد درآورَد. مثلاً با ارادۀ قوی و عقلِ سلیم، یک فردِ واقعگریز میتواند خود را به فردی واقعگرا تبدیل کند.
اشخاص واقعگریز که طبعاً از برخوردِ عملی با واقعیاتِ عینی و ملموسِ دنیوی و اخروی دوری میجویند، فضای ذهنیِ خیالیشان را بیشتر از فضای ذهنی عادیشان گسترش میدهند. اینگونه اشخاص مسایل عملیِ دنیوی و اخرویشان را بیشتر در فضای ذهنیشان و به روش اینویترُ حل و فصل میکنند.
کسی که تصمیم بگیرد سیرکمال روحی کند، شرط لازم این است که مسائل معنوی را با فکر واقعگرایانه در فضای ذهنی عادیاش حل و فصل کند و حقایق الهی واقعی را نیز به روش اینویوُ به عمل بگذارد.
اینویوُ و اینویترُ دو واژهای است که در تحقیقات علمی مورد استفاده قرار میگیرد. تحقیق اینویوُ یعنی آزمایش در موجود زنده و تحقیق اینویترُ یعنی تجربه در شرایط آزمایشگاهی (در موجود بیجان). بر اساس طبقه بندیِ درجۀ اعتبار تحقیقات علمی، تا تحقیقی در محیط اینویوُ صورت نگیرد، اعتبار لازم را نخواهد داشت. از منظر دکتر بهرام الهی، عمل به اصول اخلاقی-الهی صحیح نیز میتواند اینویوُ یا اینویترُ باشد. عمل اینویترُ یک نوع تلقین و تمرین فکری است و همهچیز در ذهن میگذرد، در حالی که عمل اینویوُ در تماس زنده با واقعیات عینیِ مربوط به آن اصلی که قصد عمل کردن به آن را دارد صورت میگیرد. مثلاً عمل به اصول اخلاقی در تماس با جامعه و مردم صورت میگیرد. تنها عمل اینویوُ باعث میشود شخص حقیقت هر اصلی را از لابلای کلمات لمس کند. عمل اینویترُ گرچه آمادگی فکری میدهد، ولی تا انسان آن معانی را که از لفظ فهمیده خود به روش اینویوُ به تجربه نگذارد، حقیقت آن را لمس نمیکند.
«باید به اندازهای توجه داشته باشیم که نیکی را در هر حالی شعار خود قرار دهیم و از آنچه بدی است بپرهیزیم. انجام این دو کار مفتاح تمام مکاشفات است که بعداً خود به خود هدایت میکند…، شرطش این است که عمل به نیکی و پرهیز از بدی تئوری نباشد، به آنها عمل کنیم» (آثارالحق۱، گ ۶۲۷).
طبق این فرمول، عمل به نیکی و پرهیز از بدی را شعار خود قرار دادن و آن را به خود تلقین کردن، حتی اگر با عقیده و ایمان باشد، یک عمل اینویترُ است، مگر آنکه به عمل منتهی گردد.
چون که صد آمد نود هم پیش ماست!
با سلام امیدوارم عملکردم طبق الگوهای گذشته نباشد، بلکه طبق تعالیم باشد. واقعا متشکرم.
با سلام
امیدوارم تعلیمات استاد ملکه فاضله مان شود
نه ملکه فاصله.
بنام خدا وتشکر از متیس ودوستان عزیزم برای داشتن توجه ازتلقین شروع کردن کمک بزرگیست مثل خدایا من تنها نیستم توبامنی ازچه بترسم خودت مراقب من باش یا خدایا تووجودی بسیارتوانا عاقل خیرخواه ومهربانی ومانند پدری مهربان ودلسوز بما مینگری وگوش فرا میدهی ویا گفتن شکر میکنم شکر حق شناسی شکر میکنم شکر قدرشناسی که دراین یخبندان معنوی مرازنده نگه داشته ای وایمان واعتقاددارم که بعداز این دنیا دنیای دیگری نیز هست این جملات باعث میشوند کمی به عظمت خدا پی ببرم وبخداتوجه کنم
بنام خالق مهربانِ
گفتار ٣۶٢ برگزیده
کسی که ایمان دارد در دنیا وآخرت همیشه شادوخرم است؛ چون ایمان چیزی است که نه زوال دارد، نه تمام مـی شود
ونه فانی مـی شود، در صورتی که از مادیات هرچه داشته باشید فانی است ، پس بی ارزش است.آیا بهتر نیست
که انسان چیزی داشته باشد که همیشگی باشد؟
آن چیزی که جبران ندارد وفکر آن را باید کرد ((ایمان)) است . خــدا ایمان را از ما نگیرد. ایمان به خــدا، تهور،
اتکای به نفس واستغنای طبع. مـی دهد .
با سلام و عرض ادب
Comino محترم ( در خصوص واقعیتهاى موجود)
یکى از موانع توفیق عمل به تعالیم الهى _ واقعیتهاى موجود است.
گمراهى، غافلى، بى ایمانى، و بى عهد و اقرارى و نارواجى حرف حق و رواجى کذب و دروع و فساد و فتنه به نظر من بیداد میکند.
گفتار٢٢٣ برگزیده
مـی پرسند چه کنیم ثروتمند شویم ؟استغنای طبع پیدا کنیم ، زیرا استغنای طبع چنان انسان را نگه مـی دارد که
د. دیگر ثروت برایش مطرح نیست.
عبادت استاد بمعنای حقیقی عملی بود.
عبادتم سعی میکنم همراه با عمل باشد ،اما لقلقه زبان گشتن تا عمل بمعنای استاد خیلی متفاوت است
عبادت استاد
متوجه گشته ام : عبادت حقیقی ،باید توام بأعمل،بأفکر وبا ذکر باشد تا اثر داشته باشد
مثلا باید رحم وکرامت داشته باشیم تا بتوانیم به خــدا بگوییم خدایا تو کریمی . تمام صفاتی که برای خــدا ذکر مـی کنیم ،باید به آن هاعمل کنیم (درخود پرورش دهیم) تا توقع داشته باشیم که خــدا هم همان طور با ما باشد
فتحیه
خوشبختانه تمام کتاب ها بزبان فارسی در دسترس است.
وحتی بصورت سی دی خوشبختانه.
سلام ممنون از نظرات دوستان مطالعه نظرات دوستان خیلی انرژی میده