تحقیقات علمی امروز در زمینۀ زندگیهای گذشته
نوشتۀ آلن کارده
در سال های اخیر، مبحث اعتقاد به وجود زندگیهای گذشته که قبلا در زمرۀ اسرار ناگفتنی بود، به راحتی در اجتماع مورد بحث قرار میگیرد. آماری که در کشورهای غربی گرفته شده نشان میدهد:
• ۲۰ تا ۲۵ درصد از مردم غرب (اروپا و آمریکای شمالی) به وجود زندگیهای گذشته اعتقاد دارند.
• این رقم در افرادی که به خدا معتقدند ۵۰ درصد،
• و در افرادی که تجربۀ نزدیک به مرگ داشته اند ۷۵ درصد میباشد.
در سطح جهانی میتوان به صراحت گفت که نیمی از جمعیت سیارۀ ما یعنی تقریبا ۳,۵ میلیارد نفر به وجود زندگیهای گذشته معتقدند.
بررسی آمار منتشر شده بین سالهای ۱۳۴۰ تا ۱۳۸۹ شمسی نشان میدهد که برخلاف تصور، میزان اعتقاد به زندگیهای گذشته در طول این مدت چندان تغییری نکرده است. در مقابل آنچه تغییر کرده این است که در سالهای اخیر مردم به راحتی و بیپروا در این باره صحبت میکنند.
موارد گوناگونی حاکی از علاقۀ روز افزون مردم به این مبحث میباشد. به ویژه میتوان به فیلمها و کتب متعدد در این زمینه اشاره کرد. همچنین با بررسی آمار جستجوگرهایی مثل گوگِل مشاهده میکنیم که حتی در اینترنت هم مفهوم وجود زندگیهای گذشته بیش از پیش مورد توجه عموم قرار گرفته است.
اما بزرگ ترین شاخص، توجه روز افزون دانشمندان و محققین به این موضوع است.
در واقع، از دهه سی شمسی شواهد زیادی در این زمینه جمع آوری شد، ولی تحقیقات دانشگاهی از دهه ۴۰ شمسی آغاز شد. بهخصوص بررسی خاطرات کودکان که توسط پروفسور یان استیونسن تجزیه و تحلیل شد و کمی بعد خاطراتی که دکتر ریموند مودی از طریق هیپنوتیزم به دست آورد. اما، بیشتر تجارب و تحقیقات نوین در چند سال اخیر انجام شده است.
به طور کلی عواملی که مؤید فرضیه زندگیهای متوالی هستند، بر اساس نحوه بروز آنها به دو دسته اصلی از شواهد تقسیم شدهاند:
۱ – شواهدی که توسط محققین از طریق آزمایش و ایجاد واقعه به دست آمدهاند.
۲ – شواهدی که به طور طبیعی و پیشبینی نشده از طریق افراد به دست آمدهاند.
۱- شواهدی که توسط محققین از طریق آزمایش و ایجاد واقعه به دست آمدهاند
در این گروه، تمام عواملی که در تأیید زندگیهای متوالی میباشند، جمعآوری شدهاند: چه آنهایی که از طریق اشخاصی که میتوانند در خوداگاهیشان دگرگونی ایجاد کنند(به ویژه مدیومها و روشن بینها) حاصل شدهاند چه آنهایی که از طریق ایجاد حالتهای مشابه در افراد دیگر (بهخصوص از طریق هیپنوتیزم) به دست آمدهاند. با آنکه تحقیقات علمی امروز بیشتر مطالعۀ نیروهای فراروانی و پارانرمال بعضی افراد روشن بین را مورد توجه قرار دادهاند اما در اینجا پایه را بر بررسی محققانی قرار میدهیم که میتوانند حالات دگرگونی در خوداگاهی را نه روی خود بلکه روی بیمارانشان ایجاد کنند.
هیپنوتیزم زمینهای است که تاکنون بیش از هر زمینه دیگری در تحقیقات علمی مورد استفاده قرار گرفته است و در اینجا بیشتر به آن میپردازیم. باید گفت که هیپنوتیزم انشعابات دیگری نیز مثل سوفرولوژی، تولد دوباره، رؤیا در بیداری و غیره دارد، ولی در حال حاضر تحقیقات علمی برای رجوع به خاطرات گذشته بیشتر بر هیپنوتیزم و استفاده از آن متمرکز است. دکتر ریموند مودی که اولین گامها را در این راه برداشت بیتردید پیشرو بلا منازع این روش محسوب میشود. در سالهای اخیر کارهای او توسط محققین مشهور دیگری چون برایان وایس و مایکل نیوتن که نویسندگان تعدادی از پر فروشترین کتابهای جهان هستند ادامه یافته است.
برایان وایس روانپزشک و فارغالتحصیل از دانشگاههای کلمبیا و یِیل میباشد. او ضمن کار روی یک بیمار که به طور اتفاقی در حین هیپنوتیزم به یکی از زندگی های گذشته خود برگشت به این موضوع علاقهمند شد. لازم به گفتن است که او در ابتدا در مورد صحت این موضوعات تردید داشت. او ضمن هیپنوتیزم متوجه شد که بیمارش در مورد اتفاقاتی که چند قرن پیش رخ داده، جزئیات حیرت انگیزی را بیان میکند و در عین حال به تدریج با شرح این حوادث بهبود مییابد. او متوجه شد که این مطالب نمیتوانند زاییده تصورات باشند و از این رو تصمیم میگیرد در این زمینه به تحقیق بپردازد. به دنبال این تجربه، طی ۳۰ سال، مشاوره با بیمارانش اطلاعات زیادی را به ویژه در مورد وضعیت روح بین دو زندگی و علل بازگشت در زندگی زمینی جمع آوری کرد.
به همین ترتیب مایکل نیوتن روانکاو امریکایی که ابتدا متخصص معالجه از طریق هیپنوتیزم بود، در تجربیاتش با مواردی از بازگشت به زندگیهای گذشته مواجه شد. اما با توجه به خطراتی که چنین کاری به همراه داشت، برای خود روشی واقع گرا و بیطرفانه اتخاذ کرد تا از تحت تأثیر قرار دادن بیماران و جمعآوری اطلاعات ناشی از آن اجتناب کند. مشاهدات وی روی بیمارانی که اینگونه تجارب برایشان پیش آمده بود مدت ده سال به طول انجامید. او از طریق این شواهد تجربی به قوهای برتر یا نیرویی که منشأ حیات و موجودات است، اعتقاد پیدا کرد.
نکتۀ قابل توجه در مورد مایکل نیوتن اینست که بعضی از شواهدی که گردآوری کرده ، مشابه مطالبی است که استاد الهی درباره برزخ و دنیای دیگر بیان کرده است.
لازم به یادآوری است که وایس و نیوتن که در حال حاضر به عنوان مراجعی در این زمینه شناخته شدهاند پیش از این به وجود خدا و زندگی پس از مرگ معتقد نبودند.
…ادامه مقاله در پست بعدی
برگرفته از سایت e-OstadElahi.fr
” اگر خدا عادل است چطور می توان این همه نابرابری را توجیح کرد ؟ مثلا چرا برخی کودکان معلول به دنیا می آیند یا در ابتدای زندگی با درد و رنج فراوان از دنیا می روند ؟ چرا بعضی ها در ناز و نعمت اند و…
اگر انسان اصل زندگی های متوالی به طریق سیر صعودی را قبول کند جواب های قانع کننده در مقابل این گونه سوالات به دست خواهد آوردمتوجه می شود که وضع فعلی هر کس نتیجه زندگی های گذشته اوست سرنوشت هرکس بسته به امتیازاتی است که شخصا زحمت می کشد و به دست می آورد. درک زندگی های متوالی سبب می شود انسان با خالق عادل رحمان دروناآشتی می کنداو با شناختی که به دست می آورد برای بی عدالتی ها ی ظاهری معنایی قانع کننده می یابدو در نتیجه آنها را بهتر تحمل می کند اطمینان پیدا می کند که حقش هر گز پایمال نخواهد شد و همین امر به او یاری می دهد تا درمقابل نشیب وفرازها ی زندگی آرامتر و خوشبین تر و مقاوم تر باشد” راه کمال ص ۷۱
باسلام وتشکر از متیس بلاگ
مقاله بسیارجالبی بود ، این پزشکان هرکدام بعداز سالهاکارو ازطریق تجارب بیمارانشان به این نتیجه رسیدند که زندگی های متوالی هست وما فقط یک زندگی نداریم .اما استاد الهی درتعالیمشان بادلایل عقلانی و منطقی این موضوع رابیان کردند ودریکی از گفتارهایشان فرمودند:
” … من این هندوانه را دردهانتان می گذارم تا مزه وطعمش را بچشید.در حالی که بقیه، تخم هندوانه را به دستتان میدهند تا خودتان بکارید وبارورش کنید ، ازآفات محفوظش بدارید.آیا میوه برسد یانرسد. تازه اگر رسید می گویند این هندوانه است. آیا عمرتان کفاف بدهد که ازآن بچشید یانه؟…”
انشاءاله روزی برسد که از طریق علم بتوانند معنویت را به صورت علم ثابت کند.
با سلام وتشکر بسیار اموزنده وجالب بود به خصوص گشایشی در درمان بیماران با دپرسیون می باشد واکثر مردم در جوامع مختلف از آن رنج می برند .
تشکر فراوان از متیس عزیز.
با تشکر از این مقاله ی پر معنی و موثر ،
من شخصا در فرهنگی بزرگ شده ام که با مسئله ی بازگشت به زندگی های گذشته خیلی مشکل نداشته ام و هر گاه در کتاب یا فیلم و یا برخورد با دیگران این موضوع مطرح می شد گویا برای من قابل فهم و حتی جز یی از قوانین خلقت محسوب می شد
تا جایی که در زندگی همیشه برای مشکلات و نابرابری هایی که به چشم می آمد برای خود جوابی قانع کننده پیدا می کردم و همین مسئله همیشه به من آرامشی خاص می داد.
اما با خواندن این مقاله و متعاقب آن تحقیقات آقای نیوتن اشک در چشمانم حلقه زده و متوجه شدم یکتای بی همتا تا چه حد مخلوقش را دوست دارد که زمینه را مساعد تحقیقات و یافته های دانشمندان نموده که با اثبات علمی این گونه قوانین خدمتی به بشریت شده باشد .
پذیرش وجود زندگی های گذشته در کنار ایجاد همدردی با دیگران انسان را با خود و دنیا در صلح و آرامش قرار می دهد .
امیدوارم همواره در تهیه ی این گونه مقالات موفق باشید!
با سلام و تشکر از مقاله خوبتون وتبریک سال جدید.
من شخصا یکی از زندگیهای گذشته خودم رو در خواب دیدم و وقتی از خواب بیدار شدم احساس دلتنگی شدیدی بهم دست داد و میخواستم کنار خانوادم باشم ولی نمیتونستم.تحملش برام خیلی سخت بود.تا چند روز حالم گرفته بود و بهشون فکر میکردم .
اونجا بود که فهمیدم چرا انسان نباید زندگی های گذشته خودشو به خاطر بیاره.(دلتنگی ،نا امیدی ،انتقام و …) که باعث میشن انسان از مسیر اصلی خودش منحرف بشه و نتونه به مقصدش برسه. من دیدم وچون دیدم ایمانم تبدیل به اطمینان شد.
ممنونم از مقاله خوبتون چون منو به این فکر وامیداره که مواظب اعمال ورفتام باشم واز یاد خدا غافل نشم.
با سلام وسپاس
مقاله بسیار بسیار زیبا ،منطقی و حقیقت محض است
متیس از زحمات خالصانه شما وهمکاران گرامی تان بی نهایت سپاسگزاریم.
با تشکر از زحمات متیس. من هر بار راجع به این موضوع می شنوم بلافاصله بعد فکری ام عوض می شود و گرما و خوشی خاصی احساس می کنم. نمی دانم چرا شنیدن این تجربیات انقدر روی من تأثیر مثبت دارد. ولی هیچوقت خودم تجربه آن را نداشتم. نمی دانم کی بودم. چه کارها کردم. حتی به سختی زمان کودکی خودم را به یاد دارم! ولی حتماً آدم خیلی بدی نبودم که با شنیدن این چیزها قلبم گرم می شود…
خدا را شکر این قضیه برای اکثر شاگردان استاد الهی جا افتاده است و احساس آرامش می کنند و جواب سوالاتشان را می گیرند. خیلی از مردم به خاطر آگاه نبودن و باور نداشتن به چرخه زندگیهای متوالی بسیار عذاب می کشند و نه تنها آرامش ندارند بلکه با خدا سر دعوا هم دارند.
با سلام و تشکر
ما از کجا ٓامده ایم و به کجا می رویم و ٓامدنمان برای چه بود؟
برگرفته از: http://www.marefatonline.com/1390/05/
اهمیت کناب معرفت الروح: از آنجا که آثار پرشمار و روزافزونی در هر یک از این زمینهها انتشار مییابد، و این جزء هزاران اثر روزافزون متخصصان در زمینههای مربوط پرشمار علوم پزشکی و درمانی است، تنها میتوانیم در اینجا به یک اثر بویژه جامع و روشمند بنیادین از این دست اثر مایکل نیوتن اشاره کنیم که ویژگی آن ذکر همانندیهای بس مبسوط با مشاهدات استاد الهی است که در نیمه دوم فصل هفتم این (و بس مبسوط تر در دو مجلد آثار الحق) ذکر شده است: سفر روح، مایکل نیوتن، مترجم محمود دانایی،
کتاب هایی از دکتر نیوتن که به فارسی نیز ترجمه شده اند
Journey of Souls = سفر روح
Destiny of Souls = سرنوشت روح
با سلام وعرض ادب وسپاس از ارسال مقاله منطقی ومفید .
با احترم
با سلام – کتاب سفر روح
دکتر مایکل نیوتن اشخاص بسیاری را هیپنوتیزم کرده و به صورت اتفاقی به زندگیهای متعدد و درمان بسیاری از بیماریها دست یافته
اولین شخصی که به وی مراجعه می کند از درد گردنش رنج می برد که هیچ پزشکی دلیل ٓان را نیافته. دکتر نیوتن در زمان هیپنوتیزم تمام زندگی وی را مرور می کند و اثری از حادثه ای که باعث این درد شده باشد را نمی یابد. به وی دستور می دهد به زمانی که این اتفاق برای وی افتاده است برود. در کمال ناباوری بیمار ابراز می دارد که در جنگی بسرخ پوستها به وی حمله کرده و تیری به گردن وی اصابت کرده و سپس وی می میرد. این موضوع باب تحقیقات دکتر نیوتون در زمینه زندگیهای متوالی را گشوده است.
با تشکر از متیس عزیز و دوستان گرامی به خاطر تجربیات خوبشان .
درباره کامنت ۴۳ عرضی داشتم اگر به یاد آوردن زندگیهای گذشته و اینکه کی بودیم وچه کار کردیم فایده ای برایمان داشت خداما را طوری می آفرید که آنها را به ذهن بیاوریم
در فصل ۱۲راه کمال برخی دلایل فراموش کردن زندگی ها را فرموده اند از جمله:”اگر کودک زندگی های گذشته خود را فراموش نکند اجبارا به زندگی در گذشته ادامه میدهد بنابر این در روند تطبیق خود با جسم محیط جدید شدیدا دچار اختلال می شود
یکی از علل اصلی فراموش کردن زندگی های گذشته در نزد بزرگسالان حجاب روانی تیره است که عمدتا از افکار احساسات و اعمال ناشی از هوا و هوس نفس اماره به وجود می آید
علت دیگر حکمت الهی است اگر انسان خاطرات زندگی های گذشته خود را حفظ کند نظم و آرامش خانوادگی و اجتماعی در هم می ریزد
اگر زندگی های گذشته را فراموش نکنیم خاطرات به یکدیگر وصل می شوند و چنین به نظر می رسد که یک زندگی بیشتر نداشته ایم مثلا اگر در یکی از زندگی ها به راه خطا رفته و از لحاظ معنوی عقب مانده دلسرد می شود و یاس او را از جبران این عقب ماندگی باز خواهد داشت مانند دونده ماراتنی که آنقدر از رقبایش عقب مانده و چنان نومید شده که می خواهد مسابقه را رها کند اما وضعیت معنوی انسان هر چه باشد در هر زندگی لااقل یک فرصت جبران عقب ماندگی های معنوی اش به او داده می شود…
با سلام
پرفسور بهرام الهى در کنفرانس روح ومن اگاه فرمودند
ما چه هستیم مایک روح هستیم ومن ما ازاین روح نأشى میشود
وقتى میمیریم وروح جسم وترک میکند حیات ومن مارابا خودمیبرد
پس من مامیرود امااین من هیچ وقت از بین نمیرود هـمیشه همراه
ماست خواه در زمین باشیم هـمین من است خواه به ان دنیا برویم
باز هـمین من است
مثلا مردم مى گویند این چیزى که شما میگویید این من نیستم
اگر چیزى که شما مىگوییدحقیقت دارد ومن زندگیهاى دیگرى
داشته ام واعمالم بد بوده من نبوده ام من شخص دیگرى بوده ام
به انهاست که مى گویم شما بودید
با سلام و تشکر از مطالب جالب ارائه شده، همانطوریکه آقای دکتر الهی فرموده اند در چند سال آینده این موضوعات از طریق علم بر همگان روشن خواهد شد.
با سلام و تبریک سال نو
یکی دیگه از دانشمندانی که در این مقوله تحقیقات زیادی داشته، دکتر استیونسون هست که در کتاب “استادان بسیار، زندگیهای بسیار” تجربیات زیادی رو مطرح میکنه. او بیش از ۲۰۰۰ مورد کودکانی را که زندگیهای گذشته خود را به خاطر میآوردهاند ثبت کردهاست. این کودکان گاهی به زبان دیگری صحبت میکردهاند که پدر و مادر آنها اصلا نمیشناختهاند و یا آنکه از گنج و یا چیزهای مخفی خبر دادهاند که هیچگاه از آن خبر نداشتهاند (ویکیپدیا، زندگیهای گذشته).
بد نیست در اینجا به این نکته هم اشاره بشه که دکتر مایکل نیوتن همچنین در کتاب خود سفر روح به شواهدی بر خوردهاست که خلاصه برخی از آنها از این قرار است:
بازگشت به جسم و انتخاب اختیاری زندگی زمینی، کلاس رفتن و امکان رشد در برزخ، نتیجه اعمال زشت در زندگیهای بعدی و در برزخ، طبقه بندی شش گانه ارواح، بازنگری کتابهای زندگی در برزخ، … که تمامی این “حقایق” را استاد الهی سالها قبل از ایشان به تفصیل توضیح داده اند. اما به قولی “تو مو میبینی و من پیچش مو تو ابرو، من اشارتهای ابرو”. من شخصاً هنوز نتونستم در نوشتههای این علما انسجامی رو که استاد الهی و پس از ایشان دکتر بهرام الهی در نوشتههاشون در بیان این حقایق حفظ کردند رو پیدا کنم. این دانشمندان به نظر من تنها به حلقههایی چند از این زنجیر پیوسته دست پیدا کرده اند.
معذلک براشون بازم آرزوی پیشرفت میکنم!
با سلام و تشکر از متیس و همکاران و قدر دانی از استاد الهی وکتابهایشان به درک زندگی های متوالی رسیدم وبیشتر متوجه عمل
وعکس العمل شدم وچرا چراهایم کم شد.آگاهی از زندگیهای متوالی
یکی از عوامل رشد تدریجی روح میباشد.
سلام و تشکر ویژه از متیس عزیز
قبول و فهمم زندگیهای متوالی باعث میشه که بیشتر شکرگزار خدا باشیم کمتر با خدا قهر کنیم و پی به علت و دلیل مشکلات خودمون ببریم .اولین دلیلی که به تعلیمات استاد الهی علاقه پیدا کردم این بود که فهمیدم ما یکبار بدنیا نمیاییم .متوجه شدم هر چه در زندگیهای قبلی کاشته ام الان دارم ” برداشت میکنم” و تازه فهمیدم که چه خدای خوب و مهربونی ما مخلوقات داریم.قبل از فهمیدن این موضوع همیشه از خدا طلبکار بودم مدام در مقایسه مادی زندگیهای اطرافیان بودم ،مدام غر میزدم چرا فلانی ثروتمند هست وفلانی نان شب نداره و…..خیلی چرا چراهای دیگر .بابت فهمیدن زندگیهای متوالی بسیار زیاد خدا رو شکر میکنم
با تشکر از متیس عزیز و همکاران گرامی
با سلام و تبریک سال نو
مطلب بسیار پر باری است ممنون از متیس عزیز.
با سلام وتشکر از متیس عزیز.استاد میفرمایند: کلید سیر کمال زندگی های متوالی است. سخنی است عمیق که نیاز به تفکری عمیق دارد وقتی به زندگی های متوالی اعتقاد داشته باشیم درونن با خدا و عدالت او آشتی میکنیم و برای بسیاری از نا ملایمات زندگی دلیلی قانع کننده می یابیم.
ویک بار دیگر ظرافت و زحمت بى پایان استاد محک شد و چه آسان شاگردان او این مسایل را در حد خود درک و هضم میکنند امید است قدر این گنجینهها را بدانیم و سعى کنیم مفت باز نباشیم ………. و این نیز ادامه دارد
با سلام وتشکر وتبریک سال نو برای متیس عزیز وهمگی دوستان وکسانیکه مارا درراه رسیدن به هدفمان یاری میدهند وناملایمات زندگی وموانع این دنیای علی که همه روزه با ان دست به گریبانیم مگر توسط ان یکتای بی همتا چراغ روشنی از دستاوردهای علمی وپزشکی ودیگر تکنولوژی در اختیار بشریت گذارده تا کمتر َشاهد چه کنم ?چه کنم ?وسردر گمی جامعه بشریت باشیم.بدون شک هر چیزی به وقت خودش اتفاق خواهد افتاد وبه نظر میرسد هر چیزی که از دل بر میاید لاجرم بر دل نیز مینشیند مخسوصا کسانی که بدون هیچ چشمداشت مادی تجربیات خویش را اعم از این زندگی یا زندگی های گذشته جز این که به فکر بشریت هستند؟ اتفاقی که برای دکتر ایبن الکساندر افتاد یک معجزه پزشکی بود همانطوری که تجربه خویش را در کتاب بهشت برین حقیقت دارد نوشته واثبات زنده ی زندگی پس از مرگ است .وبه گفته ایشان ۲۵ سال جراحی مغز واعصاب وتحقیقات علمی بسیار با یک اتفاق ومدت زمانی نیز تحت بررسی ودرمان پی به عظمت بیکران ولایتناهی حضور الهی برده وتمام سعی خود را بران قرار داده که چه گونه به اطلاع عموم برساند تجربه ای متعالی که علم مادی قادر به توضیح ان نیست .به هر حال چشم دل باز کن که جان بینی انچه نادیدنی ست ان بینی
با سلام > برگرفته از مقاله متیس: هفت اصل از اندیشه استاد الهی
http://www.metisblog.com/2009/06/هفت-اصل-از-اندیشه-استاد-الهی-قسمت-آخر/
اگر مسیر سیرکمال به چشمانداز تنها یک زندگی خاکی محدود میشد، تفاوتهای امکانات و موقعیتهای یک فرد با دیگری بیعدالتی آشکاری میبود. اما، چرخه زندگی های متوالی بازنمایی ما از اتفاقات را بار دیگر با نظم و منطق همراه میکند و به ما امکان میدهد تا متوجه شویم که جسم ـ محیطی که در بدو تولد به هر فرد اعطا شده است، همچنین اتفاقات خوب یا بدی که در طول زندگی، برایش روی میدهد، نتیجه اعمال اوست و تعیین کننده شرایط مسیرکمال است که بهشکلی منصفانه به روی هرکسی باز است و غایت آن برای همه یکسان است: این که، با پرورشدادنِ کاملِ فضیلتهایی که انسانیت حقیقی را تعریف میکنند در وجود خود، به کمال دست یابیم، و شرایطی را محقق سازیم که قادرمان میسازد تا خوشبختی کاملی را که با چنین سرشاری¬ای همراه است حس کنیم و قدر آن را بدانیم.
با سلام – برگرفته از کتاب معرفت الروح استاد الهی – صفحه ۱۷۶: فرق تناسخ با سیر تکامل
اولا: ……
ثانیا- تناسخیون قایل به پاداش ومکافات جزا و سزای نیک و بد اعمال فقط در این دنیا به وسیله همین انتقالات هستند، نه در عالم آخرت و معاد ابدی و به عالم برزخ هم معتقد نیستند. لیکن قایلین به این مذهب ( معتقدین به سیر تکامل ) به پاداش و مکافات جزا و سزای دنیا و آخرت هر دو معتقدند، همچنین معاد و عالم برزخ را صحیح می دانند
ثالثا: ……
“فلسفه استاد الهی راهی میان بر است که در پی سالیان درازی تجربه ، در طی حیاتی استثنایی هموار شده است قضیه رسیدن قطره به دریا ست که سالها ست وصف آن را شنیده ایم واینک از درون DNAی سلولها به ژنها منتقل شده و به من وتو رسیده که عمرها در طلبش بوده ایم بی آنکه بدانیم چگونه بدان دست یابیم . حل معما چنان به سادگی وسهولت صورت گرفته که برخی از آن درحیرتند و برخی ان را باور ندارند و شاید قدر نمی دانند”
روی سخنم با خود حقیرم است من با این حقارتم مساله مهم وپیچیده زندگی های متوالی را فهمیده ام ( به من فهمانده اند) چرا من در این جسم محیط خاص قرار گرفته ام بااین شرایط و مشکلات ریز و درشت ؟ اولا باتوجه به ذخیره وموجودی ام این بهترین شرایطی بوده که به من کرم شده ثانیا من برای رشد روحم اینجا هستم نه برای تکمیل زندگی مادی ام که صبح تا شب دارم برایش دوندگی می کنم همانطور که دوستان هم اشاره کرده اند نباید غر بزنم و از محیطم وخانواده ام شکایت کنم که این چه بچه ای است چرا این مشکل برای ما درست شده؟و…
باید به این فکر باشم که وقتم محدود است و کارهایی که باید انجام دهم زیاد.وهمیشه یادم باشد” اگر در این زندگی نتوانستید کاری برای خودتان کنید می اندازندتان جایی که عرب نی می اندازد.”
روزها فکر من اینست و همه شب سخنم که چرا غافل از احوال دل خویشتنم
از کجا آمده ام، آمدنم بهر چه بود؟ به کجا می روم؟ آخر ننمایی وطنم
مانده ام سخت عجب، کز چه سبب ساخت مرا یا چه بوده است مراد وی ازین ساختنم
جان که از عالم علوی است، یقین می دانم رخت خود باز برآنم که همانجا فکنم
مرغ باغ ملکوتم، نی ام از عالم خاک دو سه روزی قفسی ساخته اند از بدنم
ای خوش آنروز که پرواز کنم تا بر دوست به هوای سر کویش، پر و بالی بزنم
کیست در گوش که او می شنود آوازم؟ یا کدامست سخن می نهد اندر دهنم؟
کیست در دیده که از دیده برون می نگرد؟ یا چه جان است، نگویی، که منش پیرهنم؟
تا به تحقیق مرا منزل و ره ننمایی یک دم آرام نگیرم، نفسی دم نزنم
می وصلم بچشان، تا در زندان ابد از سر عربده مستانه به هم در شکنم
من به خود نامدم اینجا، که به خود باز روم آنکه آورد مرا، باز برد در وطنم
…
با سلام و تشکر از متیس عزیز و دوستان
بحث زندگی های متوالی نیاز فکری بشر امروز است به گونه ای که فقدان اعتقادی به این موضوع بعید نیست که باعث گمراهی شود وجود روشن و واضح این بحث در تعالیم استاد الهی دال بر سیستم معنویی زنده والبته اصیل است
من هر زمان که در زندگی به مشکل بر می خورم و برای توجیه خود از تعالیم استاد الهی در رابطه با این موضوع وهمین طور یاد اوری مطالبی از کتابهایی چون استادان بسیار زندگی های بسیار – سرنوشت روح و…استفاده می کنم می تونم به مشکلات لبخند بزنم و اونهارو قبول کنم و باهاشون مبارزه کنم و این باعث آرامش درونیم میشه در این روزگار نا آرام و دنیای پر تلاطم
باسلام و تشکر. اتفاقا چند روزی بود که دوباره فکرم مشغول این موضوع بود که حتی در اینترنت دنبال ویدیوهای بیشتری گشتم.
بار اولی که این نظریه را شنیدم به هیچ عنوان برام عجیب نبود که خیلی منطقی و طبیعی بود. قدیمی ترین خاطره کودکیم مربوط به دوسالگی می شه و چیزی که یادمه اون موقع این حس را داشتم که من خیلی بیشتر از ۲ ساله که هستم.
واین احساس را ندارم که آدم خوبی بودم اتفاقا کاملا برعکس. حس می کنم اگه بدونم کی بودم شاید خیلی از خودم نا امید بشم. کلا حسم این هست که از روی کرم ورحمت خدا به این تعالیم دستم را رساندن و این دسترسی یک ارفاق عظیم بوده و از تلاش یا لیاقت من به هیچ عنوان نیست.
من معمولاً پیگیر کارهای دکتر وایس بودم و هستم. برایم خیلی جالب است اینکه ایشان بدون صحبت از اعتقاد به مفهوم خاصی، بسیاری از حقایق معنوی را درک کرده. و کاملاً مشخص و دقیق در خصوص حقایق اظهار نظر می کند. (نمونه ی صحبت هایش در مصاحبه های گوناگون و وب سایتش مشخص است)
…
Thank you sooooo much for the above article.
It’s always fascinating to hear different opinions about past life’s – I have read parts of the journey of the soul. – and I find it very meaningful and simply an eye opener.
It’s so good and heart warming to know that this life is not simply a one off situation – and that our soul will continue its journey in many avenues and levels .
– it’s even more important to remember why we are all here
What is it that we each ought to do – in order to become Kinder and Wiser .
با سلام وعرض تشکر از مقاله مفید و نظرات دوستان
زندگی های متوالی نشان دهنده عدالت خدا وکلید سیر کمال است
با تشکر
سلام باتشکر ازمقاله بسیارعالی
استادالهی آیه ۲۸ سوره بقره راکه دررابطه بارجعت روح میباشد برای تفسیر آن به شرح زندگیهای متوالی پرداختند پس زندگیهای متوالی ازهمان ابتدادرقران به آن اشاره شده است واستاد الهی آنرابازبان بسیارساده وعلمی تفسیر کرده اند ودرمورد خودمن اعتقاد به این اصل باعث شد مهربانی خدارادرزندگیم احساس کنم ودیگر عدالت خدارازیر سوال نبرم بدانم هرچه که برایم درزندگی پیش می آید که نمیتوانم علتش رادراین زندگی پیداکنم شاید حاصل عملکرد زندگی قبلی ام میباشد ویابرای پختگی روحم لازم است .انوقت احساس آرامش میکنم وباخودمیگویم خدایا چفدر مرادوست داری که به این ترتیب مراتعلیم میدهی ازتومتشکرم خدای مهربان
درود
با سلام و عرض ادب خدمت یکایکتان، بندۀ حقیر حدود ۹ سال پیش که دراثر ضربۀ مغزی کوما بودم و …،به طور سَلیس فرانسوی صحبت میکردم طوری که یکی از پزشکان معالجم همزمان برای وبزیت آمده بود و به دوست عزیزی گفته بوده که بیمار که ایرانی است گویا در فرانسه اقامت طولانی داشته که به صورت جامع و کامل گویش فرانسوی هم دارد، این پیشامد این حقیرِ مُعتقد را به ورای اطمینان محض رساند ضمناً «او »آنقدر هر آن معجزات بی حد و حصر کرم میفرمایند که نوع بشر عاجز است از بجا آوردن حَمدَش.
با سلام به دوستان عزیز
خدا را شکر می کنم به خاطر این همه لطف و کرمش ..امروز با خود فکر می کنم من در این سالها چه کردم وقتی گذشته ام را مرور می کنم می بینم همه جا خدای مهربان کنارم بوده وچه درسهایی را دائم به من تکرار کرده ولی من هیچ کار مثبتی نکرده ام اگر هم بوده فقط خدا بوده نمی دانم سن روحم چند است ولی می دانم خیلی کار دارم و باید برای خوب بودن عجله کنم چون عمرمان می گذرد … شکر خدا که توفیق درک اصل زندگی های متوالی را به ما داده همین منجر می شود در خیلی شرایط آرامش بیشتر داشته و ایمان کامل به عدالت خدا داشته باشیم..خدایا چنان کن سرانجام کار تو خشنود باشی ما رستگار .
از مطالب خوب شما ممنونم.آیا در ایران کسی هست که کاری شبیه مایکل نیوتن انجام بده؟
ممنون میشم اگه راهنمایی کنید