نشان وحدت
تعلیمات این مربی برگزیده که حاصل معرفتی فراعلی بود، همواره پیروان صادقش را که دست «شرط» به او داده بودند، در مسیر حرکت روحی به سوی مبدأ محفوظ نگه میداشت و آفات ظاهر و باطن را از آنها دور میکرد.
«کسی که مردم را هدایت میکند حتماً باید مأموریت ارشاد داشته باشد. هر کس به مقاماتی از معنویات رسید، چنانچه به او ابلاغ شد و مأموریت داده شد، میتواند هدایت کند.» (آثارالحق گ ۲۶)
حاج نعمتالله که نشان از وحدت داشت در زندگانی خود از پرستش آن یکتای بیهمتا، آنی غفلت نکرد و لحظهای از عمر پرارزش خود را به فریب زمانه و زیب و زر و… نسپرد. جانهای شیفته، جذب «نور حقیقت»ی میشدند که در روح و روان او جلوه داشت، و با دل دادن به اوامر و نواهیاش یکسره به حقپرستی مشغول بودند.
برای شناخت بیشتر او، چیزی بهتر از تألیفاتش نیست. در این تألیفات عقل الهی با ابعاد خیره کنندهای مشاهده میشود که نشاندهندۀ محدودۀ بس وسیع ادراک معنوی اوست و تسلط او را به ناخودآگاه روحی خویش نشان میدهد. فضای بیکرانی که ورودش برای افراد عادی خطرناک و دور از تصور است.
در اینجا اشعاری از شاهنامه حقیقت (تنها کتابی که تاکنون از حاج نعمتالله به چاپ رسیده است) آورده میشود. درک مفاهیم عرفانی و درونی حکایات شاهنامه حقیقت، میتواند روزنهای به سوی صلح و تعالی روحی انسان بگشاید.
باقیطلب و فانیطلب۱ |
|
۱ – باقیطلب کسی است که طالب رشد روحی خود باشد و رضای خدا را فقط برای رضایت او بخواهد. فانیطلب کسی است که فریب لهو و لعب و مال و منال و زینت و تفاخر چند روزه زندگانی موقت دنیوی را بخورد و از منهیات پرهیز نکند.
Ba Taschakor as sahamat Seit ,keh ba darje in maghale ma ra motvajehyeh ahamyat in hafteh keh mosadef ba rehlateh Hadj Nematolah ast nemud ,keh ma nis betavanim ba motalehye asarash va tamogh bar royeh anha raveshhaye amali dar jahateh mobarese ba nafs entekhab konim.
emrus sobh matlabi as ketabeh ( shahnameh Haghighat ) safhyeh 417 tahteh onvaneh (Naym fe lnasyhat) motaleh minemudam ,chenan matalebe amali dar an nahofteh bud keh tasmim gereftam an ra barayeh hamsar va farsandanam bekhanam.
as asarateh in matlab bar ruyeh man bartaraf shodaneh moshkel fekry va delkhorye keh as yki as dostanam dashtam bud ,beh gunehyeh keh na tanha dar daruneh khodam ehsase aramesh nemudam balkeh dustam ra nys as samimeh ghalb dost dashtam.
mersi as matalebe mofid shoma!
به نام خدا و با تشکر فراوان از متیس و دست اندر کاران .
بسیار عالی بود با اینکه بیشتر از پنج دور این مقاله را خواندم،باز وباز احتیاج به خواندش دارم تا زحمتهای ایشان را تجسم کرده و قدری بیشتر درک نمایم .
ضمن تشکر از متیس عزیز، انشاالله به یاری خدای یکتا بتوانیم هر چه بیشتر از وابستگی های دنیوی زائد خود کم کرده و بر توجهمان اضافه کنیم، همچنین در عمل به اصول اخلاقی الهی صحیح کوشا باشیم
باسلام و تشکر از متیس عزیز و دست اندر کاران وشکر میکنم خدارا که نعمت یادگیری و پرورش فکر وعمل را بما داده امیدوارم بتوانیم رضایتش را بجا آوریم.
با سلام و تشکر إز زحمات متیس بلاگ
همه چیز را مد یون زحمات أیشان می دانم و همیشه ستا یش گر و سپاسگزارم
قدرت وزحمات أیشان باعث شد که من یک بشر ساده هم بتوانم امروزه إز سعا دت ونعمت تعلیمات استاد الهی که توسط پرو فسور الهی به روش دا نشگا هی ارایه می دهند بهر ه مند شوم هزار ان بار شکر از این نعمات مرسی
با سلام و تشکر از این مطلب پر ارزش ظاهر و باطن
با سلام و تشکر
مناجات : برگرفته از:
http://www.resonancesdelame.fr/category/prieres
امیدم چنانست زان داورا – کند عفو جرمم به هر مظهرا
….. .
نه از بهر خود کرده ام این دعا – ز بهر همه خلق خواهم شفا
سلام به متیس عزیز که با انتخابهای بجا روح تشنه شناخت حقایق را مرهم شدید. با خواندن این شعر زیبا، دوباره شاکر شدم که در این راه توانستم تغییر بزرگی بکنم و به قدر ذره از اقیانوس الهی بچشم. عمری را پایبند فروعات بودم و فرع را بجای أصل ستایش کردم.
کجا می رود حب یار از دلم
ز پیوند او از کجا بگسلم
که او من، منم او چو جسم و چو جان
کجا جسم بی جان دارد توان
با سلام وخسته نباشید وتشکر از مقاله خوبتون
این مقاله باعث شد متوجه ناشکری هام بشم وبفهمم که بیشتر باید به فکر معنویتم باشم نه مادیات.
ممنونم.
دوستان لطفاً راهنمایی بفرمایید با انجام چه تمریناتی می توان صفت خوش خُلقی را پرورش داد ؟
با سلام وتشکر از زحمات متیس بلاگ،
با خواندن این مقاله پربار سعی می کنم که باقی طلب باشم و به خودم یاد آوری می کنم در باقیمانده زندگی دنیوی ام به فکررشدهرچه بیشتر عقل سلیم و اندوختن ذخیره معنوی باشم.
http://www.hadjnemat.com/about_fa.php
با تشکر
با سلام،
بسیار ممنون از این مقاله ی زیبا.
خیلی اخیرا در فکر ایشان بودم، کتابشان، سایت ایشان و همینطور روی صفاتی که نامبرده شده فکر کردم. صفاتی مثل پایبند اخلاقیات بودن، صداقت داشتن، رعایت حق مخلوق، کمک بی ریا به خلق، ایمان، شجاعت،…
بی نظیر اند…
با سلام و تشکر از متیس عزیز و دوستان
دوست عزیز عسل در رابطه با خوش خلقی که فرمودید با اینکه من خودم خوش خلق نیستم و برای تجویز تمرین در اخلاقیات بسیار ناچیزم ولی هر زمان که خودم رو در معرض نور الهی (مطالعه معنوی-زیارت-تفکرات معنوی عبادت و….)قرار میدم آرامشی احساس می کنم که جز لبخند یکتا طالب چیز دیگه ای نیستم ومی تونم با در نظر داشتن لبخند معبودم به همه لبخند بزنم وبا ملاطفت با دیگران برخورد کنم و کاری به نیت ویا برخورد انها نداشته باشم من میدونم اگه لبخند بزنم از معبودم لبخند دریافت می کنم
«نور حقیقت»
جانهای شیفته، جذب «نور حقیقت»ی میشدند که در روح و روان او جلوه داشت،
برگرفته از: http://www.ostadelahi-indepth.com/
به گفتۀ دکتر بهرام الهی، نورِ یکتا (خدای ازلی، که همان خدای واحد است را در این متن «یکتا» هم مینامیم) یا نورِ حقیقت در تمامی موجودات میتابد و هر موجودی به اندازۀ ظرفیتش از تابش آن بهره میبرد. هستی موجودات و ادراکشان وابسته به این نور است و اگر در موجودی نتابد آناً نیست میشود. نور حقیقت حامل انرژی فراعلی است و شناخت حقیقت را به انسان میدمد. در انسان، ظرفیت جذب نور حقیقت به حدی زیاد است که میتواند در اثر کوشش، خود را به بالاترین مرتبۀ ادراک روحی برساند، ادراک را از حقیقت کامل گرداند و به کمال برسد. نور حقیقت به روح «اکسیژن»، یعنی انرژی فراعلی میرساند و آن را فعال و پرانرژی میکند و نمیگذارد انسان از فعالیت معنویاش باز ایستد؛ به اصطلاح مانع از تنبلی روح میشود. علاوه بر آن، به نسبت مرتبه و مقام مبدئی که نور حقیقت از آن صدور مییابد و میزان شدت آن، مقداری شناخت حقیقت را نیز به عقل تزریق میکند.
نور حقیقت، نوری است که از ذات تراوش میشود و حامل دانش و انرژی فراعلی است؛ روح را زنده، یعنی فعال میکند و مقداری قوۀ تشخیص و تمیز حقیقت را به عقل تزریق میکند. ذاتدارها کسانی هستند که بهرهای زیاد یا کم از ذات یکتایی به آنها تفویض شده باشد، هر یک به نسبت بهرهشان از ذات، از خود نور حقیقت و حقایق الهی واقعی تراوش میکنند.
نظر یکتا، نور حقیقت را به انسان میدمد. گرچه به علت فیاضیتش، این نور به طورعام بر مخلوق میتابد و حیات میبخشد، ولی طبق قانون علیت، برای دریافت مقدار نور کافی برای به انجام رساندن سیرکمال روحی، این ما هستیم که باید به سوی او برویم و نظرش را به سوی خود جلب کنیم. زیرا از نظر دکتر بهرام الهی، بر خلاف عدالتش است که نظرش را به سوی کسی کند که به او عقل و اختیار داده، ولی کوشش نمیکند استحقاق بیابد جلب نظرش را بکند.
Asal عزیز
به نظر من قانون طلایی که در راه کمال به آن اشاره شده در عین سادگی جامع ترین قانون است که بتوانیم
خلقیات خود را بهتر کنیم ، به قولی آنچه به خودنمی پسندی به دیگران مپسند. این قانون در همه جا کاربرد دارد
با فرزند. همسر. والدین. دوست. همکار. و……… دقت کنیم در هر موقعیت چگونه دوست داریم با ما رفتار.
ما هم همان گونه با اطرافیانمان.رفتار کنیم.
در ضمن مطمن باشیم دستگاه حق عکس العمل اعمال مان را دیر یا زود به ما بر می گرداند و این امر اجتناب
ناپذیر است پس در حقیقت هر چه میکنیم به خود میکنیم.
تعلیمات این مربی برگزیده که حاصل معرفتی فراعلی بود، همواره پیروان صادقش را که دست «شرط» به او داده بودند، در مسیر حرکت روحی به سوی مبدأ محفوظ نگه میداشت و آفات ظاهر و باطن را از آنها دور میکرد.جقدر صداقت در سلوک و با خدا مهمه قدرت حفظ کنندگی داره صداقت بیشتر با خدا، باعث میشه که او
بیشتر حواسش به ما باشه
با سلام و تشکر از متیس عزیز، خوندن کتاب شاهنامه حقیقت و متوسل شدن به ذات یکتای بی همتا برای من بسیار بسیار مفید و با ارزش بود هر چند که فقط طوطی وار خوندم و مغز من گنجایش این همه :نور: نداره
ممنون از کامنت بهاره که توصیه کردند صفحه ی ۴١٧ از شاهنامه ی حقیقت تحت عنوان “نعیم فی النصیحه “را مطالعه کنیم .طوری آب روی آتش بود که انگار کسی مشکل من را می داند و نصیحتم می کند. نمی دانم واقعا چطور اول از لطف و کرم آن بزرگوار تشکر کنم که در چند جمله ی به ظاهر ساده، فکر و روح بیمار من را شفا می دهند و به موقع پیامشان را می رسانند، بعد هم از دوستانی که اینجا تجربیاتشان را صادقانه به اشتراک می گذارند. این مطلب اول صبحی ، نوری در فکرم روشن کرد انگار که قلب کدر من را شست! انشالله بتوانم از اثرات کلامشان بهره ببرم. این که در مقاله ی بالا گفته شده درک کلام ایشان می تواند روزنه ای به صلح و تعالی درون انسان بگشاید، بی شک درست است. امیدوارم توفیق این را داشته باشم که این کتاب را به دقت مطالعه کنم. متاسفانه خیلی در خواندن و ارتباط و استفاده از این کتاب و کلام ایشان کوتاهی کرده ام . مرسی از متیس بابت یادآوری این موضوع.
دوست عزیزAsal, به نظر حقیر هرقر که بتوانیم از توقعاتمان (با در نظر گرفتن عقل و منطق) از دیگران کمتر کرده و تا حد ممکن نسبت به همه مهربان تر باشیم (بدون توقع) خوش خلق تر خواهیم بود. دوستان در اصلاح و تکمیل موضوع کمک کنند.
با تشکر از متیس عزیز
خیلی بموقع بود در این ایام. سپاسگزارم از خدا که همیشه گوشه چشم پدرانه دارد
دلا قطع کن رشته این سخن
ندانند مخلوق سر را ز بن
ره حق شناسی به گفتار نیست
خدا جوئی از لاف و گفتار نیست
هر آنکس که جویای راه حق است
خریدار بازار بی رونق است
….
با سلام
ابتدا فهرستی از عوامل اصلی که عمدتا سبب رخ دادن خلق بد در ما میشود را با استفاده از عقل سلیم ، تهیه نماییم. (این بخش از خودشناسی از مهمترین پارامترها میباشد زیرا باید اصلیترین نقاط ضعف صفاتی را در خود پیداکردو به دنبال فرعیات نبود)
سپس در تمرین فکر و ذکر پس از قرار گرفتن در ناخودآگاه روانی، از یکتا دراین مورد کمک بخواهیم.
در سومین مرحله با نیروی اراده، تمرکز فکر را بر روی این نقطه ضعف صفاتی و عوامل تحریک کننده آن قرار دهیم و همانند یک نگهبان مقتدر که با کوچکترین علائم یاجزیی ترین صدا آماده دفاع میشود، مانیز چنین عمل کنیم که شکست نخوریم.
بعد از خواندن کامنت شماره ۱۵ بسیار خوشحال شدم ، انگار تجربۀ خودمو از زبان دیگری میشنیدم.
مرسی
با خواندن ابن مقاله چقدر انرژی گرفتم و متوجه هدف شدم . .
با سلام،شکر خدای کریم و تشکر از این مقاله وصف نشدنی.
بیت سوم که میفرمایند : “از او دور شو ای حبیب ” توجه منو خیلی جلب کرد. برداشتم اینه که باید از زیب و زر دنیا و کسانیکه طالب آنند دوری جست “که تا گیر نایی به دام فریب”.
نمیدونم فهم درستی داشتم یا نه ولی در این شرایط که ما راه معنوی انتخاب کردیم ، فکر میکنم باید از برخی از آدمای اطرافمون که طالب زیب و زر دنیا هستند هم دوری کنیم.لطفاً دوستان راهنمایی بفرمایند که برداشتم درسته؟ و اگر درسته چه راهکارهای عملی داریم؟
ممنون از دوستان و متیس …
ﺑﺎ ﻋﺮﺽ ﺳﻼﻡ و ﺗﺸﻜﺮ اﺯ ﺯﺣﻤﺎﺗﺘﻮﻥ
Asal عزیز, ﺑﺮاﻱ ﺧﻮﺵ ﺧﻠﻖ ﺑﻮﺩﻥ ﻋﻼﻭﻩ ﺑﺮ ﭘﻴﺸﻨﻬﺎﺩاﺕ ﻋﺰﻳﺰاﻥ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺑﺎﻻ ﻗﻴﺪ ﺷﺪﻩ, ﻭﺭﺯﺵ ﻳﺎ ﻧﺮﻣﺶ ﺭﻭﺯاﻧﻪ ﻧﻴﺰ ﺩﺭ ﺗﺠﺮﺑﻴﺎﺕ ﻣﻦ ﻣﻮﺛﺮ ﺑﻮﺩﻩ, ﺗﺠﺮﺑﻪ ﺩﻳﮕﺮﻱ ﻛﻪ ﺗﺎﺛﻴﺮ ﺧﻮﺑﻲ ﺩاﺷﺖ اﻳﻦ ﺑﻮﺩ, ﺗﻠﻘﻴﻨﺎ ” ﻟﺒﺨﻨﺪ ﻣﻴﺰﻧﻢ و ﻗﻠﺒﺎ ” اﺯ ﺣﻖ ﺑﺮاﻱ ﻧﻌﻤﺘﻬﺎﻳﻲ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺩاﺩﻩ ﺷﻜﺮ ﻣﻴﻜﻨﻢ.
با سلام به همگی
دوست عزیز کامنت ۲۶ تا جایی که من فهمیدم دوری کردن فرار از ماجراست اگر من رو خدا با چنین اشخاصی روبرو میکنه حتما نقطه ضعفهایی در اون موارد دارم فقط پنهان هستن باید روبرو شد ولی با تلقین و پند و یاداوری اینکه چه چیزی بدرد روح من میخوره و خدا از من چه انتظاراتی داره فشار محیط روی ما کمتر میشه من خودم اوایل تحت تاثیر قرار میگرفتم و همون رویه رو دنبال میکردم جاهایی هم که توان مالی ام اجازه نمیداد بد اخلاق و ناشکر و چرا چرا و حسادت…..اذیتم میکرد اما خدا رو شکر کم کم با توجه و کمک خدا این احساس در من کمتر شده یا لااقل دیگه خیلی دنباله رو انها نیستم واتفاقا هم با اینگونه اشخاص رفت و امد هم دارم. البته معاشرت با اشخاصی که درد دین دارن و سعی میکنن به خدا نزدیک بشوند برای من هم لذت بخش و پر انرژی هست
با سلام
به عقیده بنده اگر دوستان و آشنایانی هستند که نمی شود دوری جست (چون شاید اون رو بر مبنای غرور بگذارند) باید دورنا دنیا دوست نبود و رفتارها و حرف های آنها بر شما اثر نگذارد ( و زمانی که مجبورا با آنها هستید درونا با خود تعلیمات معنوی را مرور کنید و حرف بزنیدو بعد از مهمانی مزیت های مادی آنها را در ذهن مرور نکنید ) ولی چنانچه کسانی هستند که در موقعیت موقتی به آنها آشنا می شوید ولی شما بر حسب شرایط دنیایی که دارند (پست و مقام ، شهرت , موقعیت در محل کار و خانواده ، …..) شما علاقمند می شوید به آنها رفت و آمد کنید این کار درست نیست و باید از آن دوری کنیم . لطفا دوستان اصلاح فرمایند . با تشکر
استاد خوب چقدر خوب است .چقدر مدیون این تعالیم استاد هستم
که الفبای زندگی کردن را به من میاموزند حتی اگر عملم درست نیست . ولی دلخوشم به همین لنگان لنگان رفتن ،میبینم که چقدر مراقبت میشوم حتی وقتی یه اشتباه کوچک میکنم بلافاصله عکس العملش رو میبینم و نمیگذارن کار به جاهای باریک کشیده بکشه.دیروز بخاطر خستگی روزانه از شخصی متوقع شدم و با نیش و کنایه و ناراحتی برخورد کردم (از غرورم بود توقعم )بلافاصله صحنه ای پیش امد که کارم دوبرابر شد .در اون لحظه او افتادم و خوشحال شدم و عمیقا خدا رو شکر کردم که نگذاشت جلوتر برم و همه این صحنه ها و مراقبتها رو مدیون استاد هستم
با عرض سلام و تشکر از متیس عزیز و مقاله جدید .
با تشکر از متیس عزیز و همه دوستان و نظرات خوب همگی. تجربه به من ثابت کرده که بودن در هر جمعی دلیلی داره و باعث شده نقطه ضعفم رو با بررسی گفتار و اعمال و نیاتم پیدا کنم و این رو از تعالیم استاد دارم چون در گذشته به ظواهر و شکل و شمایل جمع توجه داشتم تا باطن خودم .
baa tashakor az metise bozorgavaar. farda 28 Feburary rehlate in moalem va haadiye manavist.
با سلام و عرض اردت خدمت متیس و همکاران گرام بسیار سپاسگزارم از ارسال مقاله گرانبها .
با احترام
خوندن نظرات دوستان مستقیم و هم غیر مستقیم برای من کارامد بوده و هست ، نه تنها از گفته ها و تجربیات و راه کارهای دوستان استفاده میکنم بلکه باعث ایجاد انگیزه مضاعف در وجودم میشه حس رقابت رو در من بیدار میکنه . دیشب که نظرات رو می خوندم به راه کار هایی که در مورد بدخلقی داده شده بود با این توهم که بدخلق نیستم اهمیت چندانی ندادم و امروز تا بد از ظهر که به خودم اومدم با اطرافیانم بد خلقی کردم تا جایی که دو نفر از سه نفر به بد اخلاقیم اعتراض کردند ، ایکاش دیشب گول من تصوری ام رو نمیخوردم و با دقت و فروتنی مطالعه میکردم .
سلام من همیشه مقاله ها میخوانم و کلی انرژی میگرم واقعا ممنون در ضمن کتاب شاهنامه حقیقت واقعا زیبا جالب و عزیز است
بسیار سپاسگذارم از متیس عزیز
با سلام و تشکر از متیس عزیز
در جهت پرورش خوش خلقی
خوش خلقی یک هنره . و نیاز به صبر و بردباری داره . چرا خوش خلقی هنر ؟ زندگی امروز جوری شده که اگه خوش خلق هم نباشی و با مردم معمولی باشی و به حریمشون تجاوز نکنی برنده ای . اما اگه خوش خلق باشی واقعا هنرمندی !!!
برای هر هنری باید صبر و استقامت داشته باشی مثلا یک روزه نمی تونی درس نقاشی رو کامل کنی . باید دائما تمرین کنی و در این تمرینات خلاقیت و علاقه ی خودتو می شناسی و بیشتر پیشرفت می کنی . برای شروع خوش خلقی اولش اینکه به حرف و درد دل دیگران گوش کنیم البته با نیت رضای خدا. گوش دادن به حرف دیگران صبر آدمو زیاد می کنه بخصوص اشخاص سالمند. وقتی این کارو تکرار کنی اثرشو می بینی . بعد از گوش دادن کم کم لخند می زنی سعی می کنی شرایط دیگران رو درک کنی و این روند باعث میشه اثر مثبت رو دیگران می زاری.
مناجات های شاهنامه بسیار زیبا هستند.
بخصوص مناجات اول دفتر پنجم در وصف ذات الهی
سلام در خودم به دنبال صفت خوش اخلاقی گشتم و متوجه شدم من بعضی وقتها برای مردم خوش اخلاقی میکنم که اونها متوجه بشن من من چه آدم انسان دوستی هستم.که در این موقع واقعا غافل هستم.
ولی وقتی توجه به مبدأ دارم و در دلم با خدا صحبت میکنم و خودم را تنها نمیبینم واقعا بدون اینکه بفهمم یا خیلی تلاش کنم اصلا خوش اخلاق و مهربان میشوم،یادم میاد بعضی وقتها حتا با کسی خیلی مهربان صحبت کردم ولی حتا به من توهین شده ولی در دلم اصلا ناراحت نشدم و گفتم حتما بندهٔ خدا گرفتار است.مثل یک مجموعه است که وقتی یک قسمت خراب میشود بقیه هم ناقص است و سر اصل این مجموعه توجه به مبدأ و دریافت انرژی فرا علی است که بعد با این انرژی میشود با نفس مبارزه کرد.مبارزه با هر صفتی بدون دریافت این انرژی بدون نتیجه است.
باعرض سلام و تشکر از متیس عزیز، در مورد خوش خلقی علاوه بر مطالبی که دوستان نوشتند نکته ای اضافه میکنم که مدتی است فکرم رامشغول کرده وبه عنوان کارعملی برداشتم اینکه متوجه شدم یکی از دلایل بدخلقی زمانیست که حرف یا نظری مخالف حرف یا نظرم میشنوم ودیدم ریشه درخودخواهی دارد شاید اگر با تمرین این اصل را درنظر بگیریم که هرجی فکر میکنم شاید قطعا درست نباشد و این ظرفیت را پیداکنم که تحمل شنیدن حرف دیگران را نیز داشته باشم قطعا میتواند گامی در راه خوش خلقی باشد یعنی فقط یاد بگیریم به حرف دیگران گوش بدهیم.
چند روزی است که روی زیرنویسی که در توضیح باقی پرست آمده فکر میکنم اول که آن را خواندم فکر کردم که باقی طلب هستم چون به رشد روحیام علاقهمندم ولی وقتی بیشتر فکر کردم دیدم که این علاقه بیشتر ذهنی است تا عملی چون آن طور که باید تلاشی در جهت رشد روحیام نمیکنم و بیشتر روی این مفاهیم تفکر میکنم و در حد تئوری باقی مانده است و دایما فریب این دنیا و نفس را میخورم و وقتی میل به انجام کاری دارم اصلا رضایت خدا برایم کمرنگ میشود و بیشتر با ذهنیاتی که دارم کار خودم را توجیه میکنم. این تعریفی که از باقی پرست ارائه شده محک خوبی برای خودشناسی است
سلام و خدا قوت به عزیزان متیس.
مرسی که این مقاله را در اختیار ما گذاشتید.
من داشتم مطالب دوستان را در رابطه با خوش خلقی می خواندم .به خودم نگاه کردم دیدم من خیلی با اخلاق بدم اطرافیانم را ناراحت کرده ام ودلشان را شکسته ام.با این کارم از خدا هم دور شده ام و کلی حق به گردنم آمده این موضوع یکی از نگرانیهای همیشگی من است،با توکل به خدا واستفاده ازتجربیات دوستان باید برای محبت به اطرافیان و خوش خولقی خود بیشتر سعی کنم.
با سلام
علاوه بر مواردی که دوستان عنوان کردند, یکی از موارددیگر که روی خوش خلقی تاثیر دارد . خواب و استراحت کافیست .
با سلام در مورد دوست عزیزمون کامنت ۴۱ گفته اند زمانیکه در دلم با خدا صحبت میکنم خوش اخلاق میشم چطور میتونیم این کار را ادامه بدیم . متشکرم از نظر دوستان
با سلام
و تشکر إز متیس عزیز و کامنتهاى کاربراى فعال.
کامنت ۴۶ چقدر سؤال خوبیه. صحبت با خدا همیشه مهم و پرفایده است به خصوص اگر با توجه و تمرکز و صحیح
( مطابق درس فکر و ذکر ) انجام شه. أین تمرین باعث ایجاد انرژى، و همچنین تمرکز بیشتر میشه. براى من به این صورت:
من در ابتدا طبق روش تجویز شده و به عنوان تکلیف إنجامش میدادم تا عادتم بشه. زمان هاى مشخصى رو طى روز بهش اختصاص دادم. کم کم متوجه ى اثر معالج این تمرین شدم. به مرور و با وجودىکه تمرینش و تمرکز برام همیشه مشکل بود، حس اعتماد و صمیمیت به یکتا در من پیدا شد. انگار دوستى پیدا کردم که با تدبیر و مهر بان و آگاه به من توجه داشت. چون مرتب باهاش صحبت میکردم، توجهم بهش ، به دیگران و به خودم بیشتر شد .از طرفى علاقه ى خاصى به این تمرین پیدا کردم، از طرف دیگر کم کم متوجه شدم که من چقدر ایراد دارم…موضوع بعدى اینکه تکرارش انگار دیدم را به یکتا منطقى تر کرده و حضورش را برام محسوس ترازقبل کرد. محبت دیگران، دیدن گذشت در اطرافیانم، صداقت در دوستى دوستانم، حس مسولیت همکارانم و یا در لبخندى پر مهر، به یاد او میفتم و این شوق تقلید در من ایجاد میکنه. انگار همه ى این صفات اخلاقى در رابطه با یکتا ى بى همتا، بعد دیگرى ، زیباترو واقعی ترى، به خود میگیرند.و من متعجبم که این صفات خوب دیگران رااصلا میبینم… اتفاقاتى هم آلبته در زندگى من افتاده و میفته که ، برأی همه ى ما حتما پیش میاد، و لحظه هایی پیدا میشن که آدم دست یارى دهنده ى او را در زندگیش به وضوح حس میکنه و بهش بیشتر اعتماد میکنه . همون وقتا که آدم با خودش صادقانه میگه:این اتفاق خوب ،نمیتونه از خودت باشه . ..
این زمانهاى توجه دوست داشتنى و شیرین هستند، کیفیتهاشون و زمانشون آلبته با هم متفاوتند اما بأید باشن وگرنه دلم تنگ میشه. این زمانهاى عزیز درونى و تاثیر گذارند و ناخواسته یا خواسته، مداوا کننده…
سلام
اوقاتتون بخیر
دوستان راهکارهای خوبی برای خوش اخلاق بودن ارائه دادن و من کلی استفاده کردم من خودم خیلی ادم خوش اخلاقی نیستم ولی خودم رو مجبور به این کار میکنم .مواردی که دوستان اشاره کردن در مورد من هم صدق میکنه و بقول دوستمون مثل یک مجموعه میمونه که باید بطور کامل رعایت کنیم تا بتونیم کم کم این فضیلت رو در خودمون رشد بدیم .اما چیزی که من خیلی به رشد این صفت خوش خلقی یا هر مبارزه دیگری در خودم فهمیدم اینکه اگر مطالعه کتب استاد الهی رو بطور مداوم در برنامه روزانه ام داشته باشم بیشتر اوقات من متوجه رفتارم و افکارم هستم بیشتر خدا رو کنار خودم حس میکنم . اگر با صحنه ای هم که موافق حالم نیست روبرو بشم بلافاصله خدا بهترین رفتار و عکس العمل رو به من الهام میکنه که ساعاتی بعد وقتی بهش فکر میکنم متوجه میشم که این طرز برخورد از من بعید بوده .وقتی روزم رو با یاد و نام خدا شروع میکنم و مناجات و دعاهایی رو که یاد گرفتم مرور میکنم ،مطالعه ای میکنم و بهش التماس میکنم کمکم کنید تا کارهایی رو که شما دوست دارید انجام بدهم (در دلم با خدا صحبت میکنم) اون روز یکی از بهترین روزهای عمر من میشود . اما روزهایی که فقط بدنبال کارهای مادی هستم از همان صبح من در همه موارد افراط و تفریط دارم. مطالعه تعالیم مثل این میمونه که ما هر روز بطور مرتب و چند وعده و متنوع به جسممون غذا بدهیم .روح هم به این مواد غذایی احتیاج داره .
سلام
تصور کنید چند بچه پرسر وصدا دارید که تا سر برمیگردانید همه جا را کثیف میکنند, لباس مردم را میکشند و شکلک در میآورند و هر چی ابرو ریزی است انجام میدهند.منهم میدانم همهٔ این ابرو ریزیها در اعمال من هستش.میدانم فقط کافی یک لحظه از یاد خدا غافل شم به مردم حمله میکنم،بد صحبت میکنم و یا با یک مشت وسیلهٔ بیارزش میخواهم به مردم پز بدم.مثلا یک نقطه ضعف خودم را برایتان میگم،قبلا وقتی در خیابان راه میرفتم چشمم به هر کس میفتاد به خودم میگفتم آیا او الان که به صورت من نگاه کرد فهمید که من چه آدم خوبی هستم و چه نیتهای خوبی در من هست.حالا خودتان قضاوت کنید من از دست این رفتارم باید به کی پناه ببرم.
حالا در خیابان که راه میرم یا در جمع ادامها دائما خدا را در دلم صدا میکنم و بهش میگم خدای کمکم کن از خودم حرکت زننده نکنم،میگم خدایا کاری نکنم تو ناراحت بشی از من برنجی،کاری نکنم تو نگاتو از من برداری،از تو دور بشم،کمکم کن حرف بد نزنم،میگم خدایا این حرف که میزنم خوبه؟بعد میبینم مثلا این حرفم میتونه مثل کنایه هم شنیده میشه،ساکت میشم.وقتی با خدا در دلم حرف میزنم و دست به دامنش میشم واقعا بهتر عمل میکنم.یک طوری قوی میشم،اصلا شرمنده میشم که وقتی خدا کنارم است من زیاد حرف بزنم یا …فکر کنم هر کس هم زبون خودش را در صحبت با خدا داره،مهم صداقت و رو راست بودن است.
با سلام و تشکر از همگی و دوست خوبم کامنت ۴۷ اینکه اشاره فرمودید ابتدا تمرین فکر و ذکر رو بعنوان تکلیف انجام میدادم تا عادتم بشه خیلی کارساز هست البته ان رو هم باید توفیقش رو بخواهیم و بدهند
من وقتی با خدا در قلبم صحبت میکنم و ازش کمک میخوام بارها پیش اومده نمیدانستم چکار کنم وقتی ازش راهنمای خواستم بعد از کمی فکر روی آن موضوع جوابی در فکرم آماده که اصلا باورم نمیشه ،من با این فکر خودم بتونم به آن برسم.یعنی جواب درست با “توجه” و کمک خواستن در فکرم گذاشته شد.به نظر من صحبت و راز و نیاز با خدا خیلی مهم است،
سلام به همگی
از دوست عزیزی شنیدم و سعی کردم یاد بگیرم و عمل کنم میگفت وقتی انس با خدا پیدا کنیم و مرتب با او حرف بزنیم و او را کنار خودمون حسش کنیم و با او مشورت کنیم که ایا این کار و بکنم؟ این حرف رو بزنم؟….؟کم کم ترس از خدا در ما از بین میره و عشق به یکتا جاشو میگیره یعنی دیگه از ترس خدا کار بد رو نمیکنم بلکه کار خوب رو میکنیم چون او را دوست داریم و عاشقش هستیم . در دنیای مادی هم همینطور هستیم کسانی رو که دوست داریم بخاطرشون هر کاری میکنیم تا اونهارو از خودمون خشنود کنیم .برای من این راهکار خیلی خوبی شد که بتدریج بخاطر خدا دست به رفتار نا شایست نزنم انشالا
باسلام وتشکرازمتیس عزیزونظرات ارزشمند دوستان وقتی روز رابانام ویادخداشروع میکنم وسعی میکنم درساعاتی ازروز به گفتگوباخداوندوفکروذکربپردازم وبرنامه منظمی برای مطالعه کتب استادالهی ودکترالهی داشته باشم خیلی موفق تراز زمانیست که به غفلت میگذرانم وکم کم درطول روز با پیش امدن هراتفاقی متوجه میشوم که وظیفه ام چیست . البته درعمل موفق نیستم ولی باهرپیشامدی بیاد درسها می افتم. مثلا” وقتی خسته ام ومجبورم کاری برای کسی انجام دهم جمله های کتاب برایم تداعی میشود که این دنیا مانند معدنی ازطلاست وباهمین یاداوری ها انرژی بسیاردریافت می کنم وکاربرایم بسیارراحت ترمیشود.
سلام , من خودم به شخص در خیلی از رفتارهایم وقتی مطمئن نیستم از همسرم کمک میگیرم و ازش سوال میکنم که آیا به نظر تو من اینجا بد عمل کردم،و خیلی با هم مشورت میکنیم.این کار باعث شده من خیلی از عیبهای خودم را که قبلا اصلا متوجه نبودم بهتر متوجه بشم،و خیلی هم شاکرم که خدا همیشه وسیله و افرادی در کنار ما قرار میده که باعث میشه بیشتر به خودمون توجه کنیم.و انس بهتری هم مابین ما پیش میاید.
در سی دی جدید استاد هم به نام presence””استاد در تراک ۶ اشاره میکنند که وقتی یک عآئله ای با هم یکدل به سوی خدا میروند همه کاری میتواند بکنند و اگر ۱۰ سال ذکر میکردیم به قدر این یکدلی اثر نمیکرد.
سلام به همگی از دوست شماره ۵۴ میخوام بپرسم این سی دی رو از کجا میشه تهیه کنیم ؟
کامنتهای دوستان رو میخونم و در عین حال که مثل کپسول تقویتی برای وجود ضعیفم هستند، این احساس در من بیدار میشود که از قافله عقب ماندم. متاسفانه هنوز نتوانسته ام این عادت زیبای دعوت آن حضور به درون نه چندان پاک و دلپذیرم را در خودم نهادینه کنم و از این بابت ناراحتم.
توصیه های دوستان را میخوانم که باید ابتدا به چشم تکلیف به این تمرین نگاه کنم تا زمانی که انشاءلله عادت شود. در این میان چیزی را که به وضوح می بینم عظمت بی ارادگی و بیعرضگیام است که تازگی ندارد. یادم هست که برای کم کردن ۱۰ کیلو اضافه وزن چه مدت زمان زیادی آن را با خودم میکشیدم و افرادی را در اطراف خودم می بینم که در عرض ۲ یا ۳ ماه همین وزن را کم کرده اند و دوباره تلنگری میشود به من برای یادآوری عظمت بی ارادگی ام.
حالا این مساله خودش را در عمل به تمرین فکر و ذکر هم نشان داده است، در عین حال که دلم برای آن حضور خیلی تنگ شده است. نمی دانم آیا این تقصیر زندگی است که به من اجازه مغازله نمیدهد یا تقصیر خودم که گاهی زندگی را ترمز نمیکنم یا تقصیر هردو مان.
در هر حال از دوستان و کامنتهای موثرشان خیلی ممنونم که باعث میشوند غافلانی مثل من گاهی به خود بیایند و ببینند که اگر عمل موثری نکنند، دارند عقب میمانند.
میفرماید:دلا کم ز مذهب بکن گفتگو ” همه مذهبان در جهان دان نکو “این یک بیت شعر خود گویای عقیده وحدانیت ایشان است.
ﺑﺎ ﺳﻼﻡ و ﺗﺸﻜﺮ اﺯ ﻛﺎﻣﻨﺘﻬﺎﻱ ﻫﻤﻪ ﻋﺰﻳﺰاﻥ ﻣﺨﺼﻮﺻﺎ ﻛﺎﻣﻨﺖ ۵۴ ﺑﺮاﻱ ﻣﻌﺮﻓﻲ ﺳﻲ ﺩﻱ اﺳﺘﺎﺩ. ﺿﻤﻨﺎ ﺑﻨﻆﺮ ﻣﻴﺮﺳﺪ ﻛﻪ اﻳﻦ ﺳﻲ ﺩﻱ ﺩﺭ ﻟﻴﻨﻚ ﺯﻳﺮ ﻗﺎﺑﻞ ﺧﺮﻳﺪاﺭ ﻳﺴﺖ.
http://www.karoon.com/detail.lasso?pid=112021
شود پیر رهبر به من دستگیر شفاعت کند بهر عبد فقیر
نجاتم دهد مر ز هر جام و رنگ شوم ایمن از بحر تاب نهنگ
با تشکر ازمتیس وکامنتهای قشنگتون.برای تمرین فکروذکر لاله ورجای ناظم بدرگاه الهی خیلی کمک میکند که در کتاب شاهنامه امده است چون تمام شرایط ذکردر ان قید شده است که صادقانه باشد بافروتنی باشد خواسته نداشته باشدو…..
با عرض سلام
حضرت حاجی نعمت با وجودی مقامی که در عالم معنا داشتند وشخصیت خاص وبا وجود تمام کمالاتشان وووووووووووو،زندگی عادی مثل سایر انسانها وتمام سختی ها داشتند ، وقتی به زندگی ایشان نگاه میکنم با اینهمه مشکلات چه اراده و ایمانی داشتند. این برای من در زندگی تاثیر گذار است و به این واقعیت بیشتر می اندیشم که این زندگی گذرنده است وهدف ما در روی زمین چیز دیگری است.
با سلام و عرض ادب و احترام به حاج نعمت الله
این مربی ذات دار برگزیده
دوباره خوانی این مقاله چقدر بدلم نشست و حال روحیم رو جلا بخشید