در شناخت خود

11 ژانویه, 2014
 
در زمینۀ فلسفی، تفکرات معنوی، مذهبی، تئوری‌های روانشناسی و غیره می‌توان به شناخت نظری اصول بنیادین آنها اکتفا کرد و همین برای یافتن خط مشی کلی در زندگی و آسودگی خیال از این که معنای زندگی را یافته‌ایم کفایت می‌کند. اما ایجاد تغییر واقعی در خود، مستلزم ورود به مرحلۀ عمل در معنویات برای سیرکمال روحی است. برای رسیدن به این منظور، از کجا باید شروع کرد و چه باید کرد؟ در اینجا، مقصود انجام تشریفات مذهبی یا اجرای توصیه‌های اخلاقی مرسوم نیست. در واقع، کار معنوی با شناخت خود شروع می شود. بدین معنی که نگاه را متوجه درون خود کنیم و آن را به دقت ارزیابی کنیم« تا خصوصیات اخلاقی خویش،یعنی نقاط ضعف و قوت شخصیت روحی-روانی‌مان را بهتر بشناسیم»۱ . لازمۀ این کار، صداقت است زیرا باید بتوانیم عیوب خود را درست و بی‌طرفانه ببینیم. علاوه بر این، باید اعتماد به نفس داشته باشیم تا با دیدن نقاط ضعف خود دچار یأس و نومیدی نشویم. همچنین ارزیابی خصوصیات‌مان باید در چارچوب سیر کمال معنوی باشد. به عبارت دیگر معیار‌های سنجش نقاط ضعف و قوت، صفات مثبت و منفی‌مان نباید متأثر از ضوابط اجتماع بلکه براساس ارزش‌های اخلاقی و معنوی صحیح باشد. مثلاً درون گرایی در اجتماع نقطه ضعف محسوب می‌شود، در حالی که در معنویت چنین حالتی، به خودی خود صفتی مثبت یا منفی نیست. حتی این صفت در بعضی مواقع می‌تواند مثبت هم باشد زیرا چنین شخصی راحت‌تر می‌تواند درون خود را بررسی کند.

من شخصاً لحظاتی را به بررسی درون خود اختصاص داده‌ام و بعد از تفکر روی خود، فهرست زیر را تهیه کرده‌ام : نقاط قوت : شوق، آمادگی برای محبت و کمک به دیگران، وجدان کاری. نقاط ضعف: تأثیر پذیری، عصبانیت، کینه‌جویی. سپس، سعی کردم اهمیت آنها را بر اساس معیارهایی که گفته شد بررسی کنم. من معمولاً شور و شوق زیادی دارم ولی آیا چنین خصوصیتی همیشه مثبت است؟ اگر شوق در جهت هدفی مثبت به کار رود حربۀ مناسبی است ولی این خصوصیت می‌تواند برای رسیدن به هدفی بی‌ارزش یا حتی خلاف اخلاق نیز استفاده شود. برای مثال اگر از اشتیاق خود برای یادگرفتن کاری مفید مثلا یاد گرفتن یک هنر استفاده کنم، مغایرتی با اخلاقیات یا معنویات ندارد. ولی مسلم است که اشتیاق برای کارهای منفی مثل بدگویی یا غیره حرکتی منفی است. پس شور و شوق زیاد، تنها موقعی نقطۀ قوت است که از آن در جهت صحیح استفاده شود. بنابراین،‌ باید با درون نگری ببینم چه موقع و چطور این شوق بروز می‌کند، آیا هدف و جهت درستی دارد؟ و چطور می‌توان به آن جهت مثبت داد. این اولین قدم برای ورود به مرحلۀ عمل می‌باشد.

صفت محبت را در نظر بگیریم که صفتی اخلاقی محسوب می‌شود. حال باید با درون نگری دید که آیا این نیت، از صمیم قلب است یا اینکه هدف جلب توجه دیگران یا مافوق خود است؟ باید از خود سؤال کرد، آیا نسبت به همه محبت دارم؟ آیا محبتم شامل کسی که نظرش برایم اهمیت ندارد هم می‌شود؟ آیا محبتم بدونچشمداشت است یا فقط از روی ترس است؟

بدیهی است تصویری که هر یک از ما از خود داریم کاملاً ذهنی است. با این‌حال امکاناتی در اختیار داریم تا این تصویر را عینی ‌تر و واقعی‌تر کنیم. یکی از این راه‌ها این است که با درون‌نگری این تصویر را تجزیه و تحلیل کرده و در بوته آزمون بگذاریم. در ضمن راه بسیار مفید دیگر این است که از کسانی که ما را خوب می شناسند و شناخت دقیقی از ما دارند، در تشخیص نقاط ضعف و مثبت‌مان کمک بخواهیم و سپس، انتقادات یا تعریف‌هایی که به طور مداوم از ما می‌شود را بررسی کنیم. اما باید دانست که این تجزیه و تحلیل ابتدایی تنها آغاز کار است. در این مرحله ما فقط از نقاط ضعف و قوت خود آگاه شده‌ایم و از آن پس باید با مبارزه با نقاط ضعف و جهت مثبت دادن به نقاط مثبت پا به میدان عمل بگذاریم.

برگرفته از سایت e-OstadElahi.fr


*****************************

۱ ـ راه کمال، بهرام الهی ص ۱۳۵