اولین کار عملی: تعیین برنامه‌ای برای عمل

2 آوریل, 2012
 
نوشته: استفن کالوِز

اگر اخلاقیات پایبند بودن به اصول است، عمل به آن مستلزم داشتن روش اجرایی است. در اخلاقیات هر روشی برای عمل مناسب نیست و باید ببینیم مؤثرترین روش برای رسیدن به هدفمان- یعنی پیشرفت در مسیر سیرکمال- چیست؟

در این مقاله، فرض بر این است که خواننده با قوای روانی مختلف که در فرایند سیرکمال نقش دارند و به خصوص با مفهوم نفس اماره آشنا است. نفس اماره هر لحظه رنگ عوض می‌کند و از طریق رخنه‌هایی که به سبب کمبود توجه، ضعف‌های اخلاقی یا غفلت‌ها در ما ایجاد شده، نفوذ می‌کند. نفس برای هر فرد و در هر شرایطی، به صورت‌های مختلف بروز می‌کند. گاهی با کار معنوی‌مان مخالفت می‌کند و گاهی چهره عوض کرده و در قالب یک فکر معنوی، عقل را می‌فریبد.

کسی که خواهان پیشرفت معنوی است باید مانند دانشجو رفتار کند. برای تحصیل در دانشگاه باید واحدهای درسی انتخاب کرد: این کار، جنبۀ‌ تئوری تحصیل کردن است. اما، برای جذب مفاهیم و کسب آمادگی کافی برای گذراندن امتحانات، اولین کار، تعیین برنامه است. اگر روش‌تان در تعیین برنامه متزلزل یا نامناسب باشد، علی‌رغم استعداد بسیار، امکان موفقیت‌تان محدود خواهد شد.

یک برنامۀ مناسب، نه فقط روحیۀ شخص و هدف از اجرای برنامه را در نظر می‌گیرد، بلکه بر مبنای صداقت و دوراندیشی تنظیم می‌شود. زیرا این خطر وجود دارد که نفس اماره در مرحلۀ حساسِ انتخاب برنامۀ کار عملی معنوی، دخالت کند. بهترین تدبیر برای نفس اماره این است که پایه‌های کار عملی‌ را که با اطمینان کامل برای چندین ماه بنا نهاده‌ایم، خراب کند.

پس اولین کار این است که برنامه‌ای مناسب و قابل اجرا تنظیم کنیم. همچنین بمب‌هایی (دام‌هایی) را که بدون شک نفس اماره بر سر راهمان قرار خواهد داد شناسایی و خنثی کنیم. هدف از این مقاله فراهم کردن ابزارهایی است که به ما امکان ‌دهد در آغاز کار و در زمانی که دفتر یادداشت خود را باز می‌کنیم، یک قدم جلوتر باشیم.

الف ـ بمب‌های نفس اماره

۱ ـ بالا گرفتن هدف

ساده‌ترین حیلۀ نفس برای خنثی کردن موفقیت ما اینست که ما را به تنظیم برنامه‌ای سنگین تشویق کند. این حالت موقعی پیش می‌آید که مثلاً به خود بگوییم: «دیگر تحمل این عیب را ندارم و باید با تنظیم برنامه‌ی قاطعانه‌ای این خصوصیت زننده را از وجودم محو کنم».

اشکالات چنین برنامه‌ای چیست؟ با تعیین چنین هدف بالایی (مثلاً با اراده بودن، محبت به دیگران، عصبانی نشدن و سایر صفات مثبت دیگر) خیلی زود متوجه بزرگی نقطه ضعف‌مان و فاصلۀ میان آنچه هستیم و آن ایده‌آلی که در ذهنمان است می‌شویم، در نتیجه خیلی زود ناامید شده و برنامه‌مان غیر عملی و بی‌حاصل خواهد شد.

با وجود این چرا هنوز تسلیم چنین تمایلی می‌شویم؟ از یک طرف، این کار به نحوی باعث حفظ اعتماد به نفس‌مان می‌شود: « این عیب را دارم ولی به آن واقفم» و حتی می‌گوییم: « و این بار خودم را کاملاً از دست آن خلاص خواهم کرد.» از طرف دیگر، «بالا را نشانه گرفتن»، حالت خوبی در ما ایجاد می‌کند، در صورتی‌که خطر طولانی مدت آن دلسرد شدن و دست از کار کشیدن است، ولی در‌ کوتاه مدت، احساس چالشی هیجان انگیز ایجاد می کند. اگر در یک سالن ورزشی ثبت نام کرده باشید می‌دانید که در هفته‌های اول هیجان و فعالیت زیادی دارید اما کمتر کسانی هستند که در ماه‌های بعد بتوانند با همان هیجان به فعالیت خود ادامه دهند.

برای اینکه بتوانیم با واقع نگری و برای مدت طولانی به کار خود ادامه دهیم، باید هدف‌های کوچک تغییر پذیر را در نظر بگیریم و کم کم اوج بگیریم( از تمرین‌های آسان شروع کنیم و کم کم آنها را دشوارتر کنیم.)

ابتدا باید از انتخاب کارهای عملی که انجام آن زمان زیادی می‌برد یا کارهایی که انجامشان مستلزم فراهم کردن شرایط و وسایل خاص یا کوشش بیش از اندازه است، بپرهیزیم. مثلاً اگر برای مبارزه با تنبلی، برنامۀ سختی در نظر بگیریم که در آن امکان هیچگونه اهمالی وجود نداشته باشد، بعد از مدتی به علت انجام ناپذیر بودن آن، سرخورده و ناامید می شویم. با دنبال کردن این شرایط از سرخوردگی و ناامیدی حاصل از انتخاب برنامه‌های بلند پروازانه جلوگیری می‌کنیم.

۲ ـ انتخاب برنامه‌ دلخواه

وقتی تصمیم می‌گیریم با برجسته‌ترین نقطه ضعف خود مبارزه کنیم، نفس متقاعدمان می‌کند که این نقطه‌ضعف اصلی ما نیست و بهتر است روی عیوب دیگرمان(که غالباً هم خیلی مهم نیستند) تمرکز کنیم یا حتی پا را فراتر نهاده، برنامه‌‌ دلخواهی را پیشنهاد می‌کند که انجامش برایمان خوشایند است. هدف از این کار خوشحال کردن ایگو و شانه خالی کردن از مبارزه با عیوب اصلی است. البته انتخاب کار عملی نامناسب همیشه ناشی از هوای نفس نیست، گاهی نیز خودشناسی ضعیف یا بی‌تجربگی ما را به اشتباه می‌اندازد.

برای روشن شدن مطلب مثال سیلوی را در نظر بگیریم: او دوست دارد ظاهری آراسته داشته باشد، البته اهل غیبت کردن هم هست…حال به جای اینکه مبارزه با غیبت را رأس برنامه خود قرار دهد، تصمیم می‌گیرد هر روز صبح پنج دقیقه ورزش کند. صدایی در درونش می‌گوید: « برنامه خوبی انتخاب کردی به خصوص که هیچ وقت به فکر سلامتی خودت نیستی و در محیط کارت اضطراب زیادی داری». صدایی دیگر به او می‌گوید: « این موقعیت خوبی است که سه کیلو اضافه وزنت را هم از دست بدهی. » بالاخره صدایی قوی‌تری که ندای وجدانش است به او می‌گوید: «اضافه وزن مشکل اصلی تو نیست و این برنامه باعث می‌شود، مشکل اصلی‌ات که مبارزه با غیبت کردن است به تعویق بیفتد. »

در اینجا تفاوت اساسی بین پرورش شخصیت ظاهری خود، و پرورش معنوی خود مشخص می‌شود. در حالت اول، هدف حس رضایت و احساس خوشی و و رسیدن به تعادلی است که با احساسی ذهنی سنجیده می‌شود. در حالت دوم، هدف، انسان بهتری شدن و رعایت اخلاقیات با مبارزه با نقاط ضعف اخلاقی است که این شامل نادیده گرفتن ایگو یا لذت‌های زودگذر است.

حل این مشکل مستلزم صرف وقت و مشورت با اطرافیان است. معمولاُ دوست، همسر، والدین، یا هر کسی که شناخت کافی از ما دارد می‌تواند، بدون غرض‌ورزی ما را راهنمایی کند تا نقطه ضعفی را در نظر بگیریم که کار روی آن ضروری‌تر است. شاید از این طریق متوجه شویم که مثلاُ فلان عادت که از نظر خودمان جزیی از شخصیت‌مان است و آن را مثبت می‌بینیم، از نظر اخلاقی برای اطرافیان‌مان ناخوشایند است.

۳ ـ انتخاب موردی کلی یا مبهم

دربارۀ انتخاب کار عملی غیر ممکن و کار عملی دلخواه صحبت کردیم، حالا، مورد دیگر، انتخاب کار عملی مبهم است، مثلاً برنامۀ «جلوگیری از افکار منفی در طی روز» را در نظر بگیریم. این برنامه مبهم است. فکر منفی چیست؟ مگر می‌توان فکر منفی نداشت؟ آن هم در تمام روز؟ این مورد آنقدر کلی، مبهم و غیر قابل سنجش است که به سادگی می‌توان گفت انجام آن غیر ممکن است.

روش بهتر برای اجرای چنین برنامه‌ای می‌تواند به این صورت باشد: « وقتی فکر منفی( تنفر، حسادت، رنجش، شکایت) یا فکری بیهوده (آرزوها، افکار واهی، افکار بی حاصل) به ذهنم خطور کرد، آن را با فکری مثبت و سازنده جایگزین کنم یا در آن لحظه دعا بخوانم یا به راز و نیاز بپردازم.

این سه مورد، رایج‌ترین حیله‌های نفس اماره‌اند. اما مسلماً حیله‌های دیگری نیز وجود دارد .

با در نظر گرفتن مواردی که در بالا به آنها اشاره کردیم، روش‌هایی ارائه می‌شود که میزان موفقیت ما در انجام کار عملی را به نحو قابل توجهی بهبود خواهد داد.

ب ـ برای مبارزه آماده شویم!

۱ ـ تدارک ابزار ارزیابی برای هر یک از کار‌های عملی انتخابی

ممکن است کار عملی خود را با نیت خوبی هم انتخاب کرده باشیم ولی موضوع اصلی این است که کار عملی باید دقیق، روشن و با جزییات کامل تعیین شود تا به راحتی قابل ارزیابی باشد و بتوان موفقیت یا شکست در آن کار را به سادگی تشخیص داد. در این مورد بهتر است کار طوری باشد که ارزیابی آن با معیار قابل سنجشی امکان‌پذیر باشد. مثلاً: « سه مرتبه در روز به دیگران کمک کنم.» یا : « حداقل ده دقیقه در روز را به مطالعه معنوی اختصاص دهم». دربارۀ افکار منفی نیز معیار قابل سنجشی تعیین کنیم، مثلاً: « یک بار در روز فکر منفی‌ای را در خود شناسایی کنیم و حداقل سه دقیقه دربارۀ منشأ آن تفکر کنیم».

۲ ـ تکرار برنامه: برنامۀ مطلوب آن است که به طور روزمره قابل اجرا باشد

عادت کردن به انجام کاری، به آسانی خرید کردن نیست. تکرار و پشتکار عوامل اصلی برای ایجاد تغییر واقعی می‌باشند. بدون این دو عامل، تغییری عمیق امکان پذیر نیست. حتی در موارد استثنایی هم نمی‌توان یک باره یا با انجام یک عمل انسان واقعی شد. چنین تغییری مستلزم کاری دقیق و طولانی، بدون هر گونه خودستایی با قدم‌های کوچک مستمر در مسیری متفاوت ولی کاملاً مشخص است.

برای تغییر طبیعت اولیه خود، و رها شدن از عیوب، پرورش صفات مثبت با کمک خدا و تبدیل کردن این صفات به طبیعت ثانویه باید خصلت‌هایی را در خود رشد دهیم: عادت مشاهده و توجه کردن، مبارزه و ارزیابی. برای رسیدن به این مرحله، عامل زمان، اهمیت اساسی دارد. در یک برنامۀ خوب انتخاب کارهایی که حداقل به طور هفتگی قابل اجرا باشند، ارجحیت دارد.

۳ ـ رمز موفقیت: ارزیابی خود

به نظر من ارزیابی خود، مهم‌ترین نکته است، زیرا فراموشی و غفلت از ابراز مهم نفس اماره‌اند. در زندگی پرمشغلۀ امروز که بیشترِ اوقات ما به کار و به مسائل مختلف سپری می‌شود احتمال زیادی وجود دارد که برنامه‌مان به سبب دنبال نکردن، نقش بر آب شود.

یک برنامۀ خوب یعنی برنامه‌ای که زمانی را برای ارزیابی در نظر بگیرد. این ارزیابی می‌تواند در چندین مرحله انجام شود: ارزیابی روزانه‌ یا هفتگی یا حتی ماهانه در مورد موفقیت‌ها یا شکست‌ها. این ارزیابی برای برآورد پیشرفت کلی و مشکلاتی که با آنها مواجه شده‌ایم ضروری است. ارزیابی ماهانه به ما امکان می‌دهد در صورت لزوم برنامۀ عملی را دوباره تنظیم کرده یا بعضی جنبه‌های آن را تغییر دهیم.

اولین دژ مستحکم در برابر نفس اماره تنظیم برنامۀ ارزیابی روزانه یا شبانه برای بازنگری تجربیات ۲۴ ساعت گذشته است. این ارزیابی سریع می‌تواند در یک دقیقه انجام شود و ذهن را برای روز بعد آماده کند. این کار چندین مزیت دارد: تجدید توجه و یاد آوری هدف، ایجاد انگیزه با یادداشت کردن موفقیت‌ها، ایجاد مسئولیت با بازنگری شکست‌ها، و مهم تر از همه ریشخندزدن به نفس اماره که همان‌طور که گفتیم تمام تلاش خود را به کار می‌گیرد تا برنامه‌مان را فراموش کنیم. تمام اینها ایده‌های زیبایی هستند، اما وقتی ارزش پیدا می کنند که به آنها عمل شود.

برگرفته از سایت e-OstadElahi.fr