دو مقاله درباره‌ی موسیقی استاد الهی
شانزده دسامبر ۲۰۰۹
اگر به روند تفکر فلسفی از گذشته تا به امروز نگاهی بیفکنیم، تلاقی با مشی استاد الهی، متفکر برجسته‌ی ایرانی، یک آشنایی عادی نیست و غیر منتظره به نظر میرسد. استاد الهی وارث عرفان ایران و یکی از بزرگترین راهبران اصول اخلاقی است که سیستم فکری بدیع خود را پایه گذاری کرد. با آنکه در این مورد جای مقایسه نیست، اما استاد الهی را میتوان به نوعی؛ نیچه ایران محسوب کرد. استاد الهی و نیچه فیلسوف آلمانی، عشق تسکین ناپذیر‌ی به موسیقی، خاصه به بُعد عمیق و معنوی آن داشتند. اشتیاق استاد الهی به موسیقی تنها در نوشته‌هایش مشاهده نمیشود، او خود موسیقی‌دانی است که با تنبور، سازی که در نه سالگی استاد آن محسوب می‌شد، آهنگ های بسیاری ساخته است.
آلبوم «موسیقی ملکوتی استاد الهی» شامل چهار تراک است و نمونه‌ی مناسبی برای آشنایی با آثار این موسیقیدان و فیلسوف بزرگ است. ورای جنبه‌‌ی فلسفی خاص این متفکر، گوش فرادادن به موسیقی او ما را به کشف موسیقی‌دانی با استعدادی خارق‌العاده رهنمون میکند. تسلط استاد الهی در بداهه نوازی در موسیقی و مهارتی که با آن از ریتمی به ریتم دیگر میرود و نواها را در یکدیگر در می‌آمیزد (بی‌آنکه حتی یک بار موازین را بشکند) انسان را به حیرت وا می‌دارد. در قطعه‌ی سحری استاد الهی دوازده نت در ثانیه می‌نوازد. کاری خارق‌العاده و بس دشوار! اما مگر نه اینکه این یک موسیقی ملکوتی است.
برگرفته از سایت Shot By Both Sides
موسیقی برای ذهن
نوشته: الکساندر دومن، از تهیه‌کنندگان برنامه‌ی «موسیقی برای ذهن» و رئیس مؤسسه‌ی «تکنولوژی‌های پیشرفته‌ی مغز».
هنگامی که موسیقی استاد نورعلی الهی برای اولین بار به موسسه‌ی « تکنولوژی‌های پیشرفته‌ی مغز» معرفی شد، ما بلافاصله به کاربرد‌های بالقوه‌ی درمانی آن علاقه‌مند شدیم. «تکنولوژی‌های پیشرفته‌ی مغز» با توجه به تجربیات بالینی فراوانی که در دست دارد و با تکیه بر آخرین دستاورد‌های علم عصب شناسی و موسیقی، تولید کننده‌ی محصولات شنیداری و بصری به منظور تأثیر بر مغز است. همکاران این مؤسسه به عنوان مسئولین تهیه‌ی برنامه‌ی«موسیقی برای ذهن»، دریافتند که موسیقی استاد الهی به دلایلی چند، فرصتی بی‌مانند و گرانبها برای آموزش گوش دادن فعال در اختیار استفاده کنندگان قرار می‌دهد. بدیهه‌نوازی استاد، به این موسیقی کیفیتی طبیعی و آزاد می‌بخشد و در عین حال ساختارهای غیرعادیِ موزون و ضربی آن، به صورتی شگرف و تأثیرگذار مغز را وادار به توجه میکند. گرچه بعد از شنیدن مکرر، زبان موسیقی به تدریج خود را آشکار میکند، اما شنونده دائمأ با پیچ و تاب‌های مخفی این موسیقی مواجه است که مانع از آن میشود که ذهن بتواند موسیقی را به‌طور کامل بشناسد. از آنجا که برنامه‌های صوتیِ محرکِ ذهن، اغلب به قصد آزاد کردن ما از قید و بندهای ذهنی تهیه میشود، موسیقی استاد را برای این منظور بسیار مناسب تشخیص دادیم. علاوه بر این، وجوه صوتی خاص تنبور، تأثیر دو چندان میگذارد. وقتی در مؤسسه‌ی تکنولوژی‌های پیشرفته‌ی مغز، طیف گسترده‌ی اصوات موسیقی استاد را به طریق دیجیتالی مورد تجزیه و تحلیل قرار دادیم، متوجه شدیم که تراکم فرکانس‌های بالا در این موسیقی، از هر ساز دیگری که تا آن زمان بررسی کرده بودیم شدیدتر است.
بخشی از این تراکم مربوط به شیوه‌ی نواختن استاد است، به طوری که در هر ثانیه نتهای متعددی می‌نوازد که با یکدیگر همنوایی دارند. علاوه بر این، طبیعت کوبِشی موسیقی او در گوش نا‌آشنای غربی، هر از گاهی اثر «ِگیتینگ» ایجاد میکند. گیتینگ، عبارت است از افزایش اتفاقی یا هدفمند درجه‌ی صدا و تراکم بعضی فرکانس‌ها، به قصد ممانعت از عادی شدن موسیقی در ذهن شنونده و هدایت او به گوش دادن فعال.
مؤسسه‌ی تکنولوژی‌های پیشرفته‌ی مغز، تصمیم گرفت موسیقی استاد را به طرزی که برای گوش غربی و شرقی، هر دو مطبوع باشد، به بخشهای مناسب تقسیم کند. به این ترتیب، ما قطعات کوچکی از موسیقی استاد را انتخاب کردیم و آن را مقدمه‌ی بخشی دیگر قرار دادیم تا توجه شنونده به موسیقی بیشتر جلب شود. از صداهای طبیعت، اغلب برای شروع قسمت‌ها، پیش از ترکیب با موسیقی استفاده شده است. افزودن صدای طبیعت باعث میشود مغز هشیار بماند و دچار عادت و نادیده گرفتن بعضی صداها نشود. به منظور حفظ اصالت، مؤسسه‌ی تکنولوژی‌های پیشرفته‌ی مغز ترتیبی داد که صداهای طبیعت از محل زندگی استاد ضبط شود. این صداها به صورت مونو ضبط و برای ما ارسال شد. ریچارد لارنس، مدیر بخش موسیقی و مهندس پس از تولید، اصوات را به صورت استریو در‌آورد. ما با روشی موسوم به «پَنینگ فعال» اصل صداها را تغییر دادیم تا در صدا هشیاری سه بُعدی ایجاد کنیم.
تِراک‌های دارای شماره‌ی فرد، همه برای ساعات صبح در نظر گرفته شده و حاوی اصوات صبحگاهی طبیعت است. تراک‌های با شماره‌ی زوج، به ساعات شب اختصاص دارد. این تراک‌ها یا شامل اصوات شامگاهی طبیعت است، یا اصلأ صدای طبیعت در آنها نیامده است. از آنجا که موسیقی استاد با وسایل ساده و غیر حرفه‌ای، در اتاقی کوچک، بدون هیچ طنین اضافه‌ای ضبط شده است، ما با افزودن طنین به ضبط‌های اصلی، به صدای آن حالتی دادیم که به نظر بیاید در یک تالار متوسط کنسرت به موسیقی گوش می‌دهیم. با جلو رفتن در سی‌دی ها، طنین‌دهی کاهش می‌یابد تا به متن اصلی نزدیک شود و قدرت موسیقی استاد بهتر منتقل شود.
تحقیقات بالینی نشان داده است که حذف فرکانس‌های پایین به شنونده امکان می‌دهد که ذهنش را روی فرکانس‌های میانی و بالا متمرکز کند و لذا با دقت بیشتری به موسیقی گوش کند.
بنابراین، از همان اولین سی‌دی، مقداری از فرکانس‌های پایین حذف شده است. سی دی اول، با فیلتری که تمام فرکانس‌های بالاتر از۱۰۰ هرتز را عبور می‌دهد، صد درصد طنین یک سالن متوسط را در خود دارد. تقریباً ۶۰ درصد سی‌دی اول، موسیقی همراه با صدای طبیعت است.
سی‌دی دوم، دارای فیلتری است که تمام صداهای بالاتر از ۱۷۵ هرتز را عبور می‌دهد و ۸۵ درصد طنین یک تالار متوسط به آن اضافه شده است. ۴۵ درصد از این سی‌دی، موسیقی همراه با صدای طبیعت و بقیه‌ی آن، فقط موسیقی است.
فیلتر سی‌دی سوم، تمام صداهای بالاتر از ۲۵۰ هرتز را عبور می‌دهد. طنین به میزان ۷۰ درصد به آن اضافه شده و ۳۰ درصد آن با صدای طبیعت همراه است.
در طول چهار هفته‌ی انجام این برنامه، پالایش (فیلتر کردن) سی‌دی‌ها به تدریج افزایش می‌یابد، تا در سی‌دی چهارم، به ۳۲۵ هرتز میرسد.
در روند پالایش، فرکانس‌های بالا در موسیقی تشدید میشود و به این ترتیب تأثیر آن بر مغز شدت می‌یابد. طنین دهی در سی‌دی چهارم به ۵۰ درصد کاهش یافته و فقط به ۲۰ درصد آن، صدای طبیعت اضافه شده است.
به نظر من، سی‌دی‌های برنامه‌ی «موسیقی برای ذهن» میتواند عادات صوتی اکثر مردم را بشکند و به گوش تعلیم دهد که خود را با پدیده‌ای نو آشنا کند.
این موسیقی چنان محرک و پر انرژ ی است که به گمان ما می تواند برای کسانی که حساسیت‌شان در برابر صدا کم است، یا در زمینه‌ی شنیدن اصوات، در طیف‌های رفتاری خاصی گرفتار شده‌اند مفید باشد.
برگرفته از کتاب موسیقی برای ذهن.
سلام
خسته نباشید
ممنون از مطالبی که تهیه می کنید
موفق باشید
با سلام
بسیار از الطافتان ممنونم ،امیدوارم دیگر آلبومهای استاد الهی نیز در سایت معرفی شود…اگر امکان دارد بیشتر در مورد موسیقی ایشان برای ما بگویید
از نظراتی که پیرامون مقاله گذشته مطرح شد این نکته به چشم می آید که دوستان در پی پیدا کردن راهی برای مدیتیشن ظاهری هستند. و یکی از این راه ها میتواند گوش سپردن به موسیقیای عرفانی-فلسفی استاد الهی باشد.تا آدمی را لحظاتی معطوف اصل خویش سازد
سلام
من از موسیقی بصورت تخصصی سررشته ندارم و نمیدانستم برای تهیه این موسیقی چه زحماتی کشیده شده . از اطلاع رسانی شما سپاسگزارم. با گوش دادن موسیقی استاد الهی آرامش زیادی پیدا میکنم و یک ارتباط درونی برقرار میشود چگونه و به چه صورت را نمیتوانم توضیح بدهم.
راستش را بخواهید چون اطلاعی از زندگی نیچه ندارم از مقایسه ایشان با استاد کمی ناراحت شدم هرچند که قبل از آن ذکر کرده بودند (( قابل مقایسه نیست)). اما این کجا و آن کجا.
با سلام و تشکر فراوان
برنامه موسیقی برای ذهن را حدود ۴۲ بار تا بحال گوش داده ام و از اثرات بیشمار آن بهره بردم که قابل توصیف نمی باشد …از اثرات مادی و جزئی گرفته (مثل بهبود سر درد های میگرنی و ایجاد تمرکز حواس و قوی شدن قوه شنوایی )تا اثرات معنوی آن و بهره بردن از موسیقی استاد الهی …گر چه هیچ گاه نتوانستم با شرائط ایده آل به آن موسیقی گوش فرادهم زیرا تمرکز خوبی ندارم ولی با این حال از این برنامه خیلی استفاده بردم.در ضمن می تواند به کسانی که موسیقی کار میکنند و باید گوشی قوی داشته باشند نیز کمک کند مثلاً بنده در ابتدا روی عدد۵ صدای سی دی من را تنظیم کرده بودم و این حداقل شماره ای بود که من می توانستم بشنوم ولی بعد از مدتی پایین تر آمدم و روی مینیمم گوش می دادم که نزدیک به صفر بود…
ممنون که این برنامه را در سایت نیز معرفی کردید.
من مدت متوالی به موسیقی برای ذهن بر طبق برنامه آن گوش دادم. و میتوانم بگویم اثرات مثبتی از آن دیدم. اما متاسفانه بعد وقفه‌ای در آن ایجاد شد و مدت هاست که این برنامه را دنبال نمی کنم. این مقاله به من انگیزه داد تا دوباره به طور مرتب آن را شروع کنم
مگر استاد الهی سی دی دارد؟ چرا تا به حال نمیدانستم؟ در شرح حال او خوانده بودم که موسیقیدان است ولی نمیدانستم که سی دی هم پر کرده است. من در تهران زندگی میکنم، این سی دی ها را چگونه و از کجا تهیه کنم زیرا در هیچ مجله و روزنامه ای هم اعلان آن را ندیده ام . بارها به کنسرت هم رفته ام ولی چیزی دربارۀ موسیقی استاد نشنیده ام . اگر این ریسرچ درست باشد، با شنیدن این موسیقی باید خیلی اتفاقات برایم بیفتد! آیا کسی حافظه اش بهتر شده است؟ دانشجوی مقطع تخصص هستم و به حافظۀ خوب احتیاج دارم ولی متاسفانه ندارم !
ربط موسیقی استاد با نیچه را متوجه نشدم. اگرکسی میداند راهنمائی کند. اصل سایت را هم دیدم ولی بیشتر دستگیرم نشد . این فرانسوی ها چه مقایسه هائی می کنند!
سلام آقای گرانمایه اگر در تهران زندگی میکنیدسی دی های استاد الهی را میتوانید از انتشارات جیحون مقابل دانشگاه تهران تهیه کنید.
در خود متن هم نوشته شده که جای مقایسه نیست! ولی من فکر می کنم در این مقاله علیرغم اختصار هنر استاد الهی به خوبی شرح داده شده است.
در رابطه با موسیقی استاد الهی پیشنهاد می کنم کتاب “روح نغمات “نوشته ی ژان دورینگ و نشر توسط انشارات جیحون را هم مطالعه بفرمایید بعد خودتان قضاوت کنید وقتی برترین اساتید موسیقی دنیا در این کتاب معترف به استثنایی و بی نظیر بودن موسیقی ایشان هستند واقعا چه می توان گفت …
مقایسه ی نیچه و استاد در این متن تنها از منظر عشق بی حد و حصرشان به موسیقیست.اینکه هردو اینها توجه خاصی به بعد معنوی موسیقی داشته اند.وگرنه به هیچ عنوان از لحاظ کلی مقایسه نشده اند.در ضمن این موسیقی برای ذهن بهانه ی خوبی هم هست برای برنامه ریزی روزانه!
چندی پیش دوستی “موسیقی برای ذهن” را به من کادو داد و سفارش کرد که به درد بچه هایم میخورد. منهم استفاده کردم و اثر آن را در هر دو دخترهای خردسالم دیدم. رغبت به کتاب خواندن پیدا کردند و یکیشان که از تاریکی میترسید و حاضر نبود تنها بخوابد، اکنون راحت به تنهائی میخوابد. به عنوان یک پزشک همیشه به نیروی درمانی موسیقی آگاه بودم ولی هیچگاه قبل از آن، آزمایش نکرده بودم.
برای این آرتیکل تشکر میکنم زیرا تازه دانستم که استاد الهی، سی دی های دیگر هم دارد!
اثر موسیقی مطلبی ثابت شده است. موسیقی های خوب و معنوی زیاد هستند و گوش کردن آنها برای روان مفید است ولی در موسیقی استاد یک عامل دیگر هم هست که آن را خیلی جالب میکند. شخصا امتحان کرده ام که برای پرانایاما خاصیت دارد.
سلام – استاد در کتاب آثار الحق جلد ۲، صفحه۲۱۵ فرموده اند :« موسیقی ارتباط با روح دارد و روح ارتباط با خدا» همانطور که می‌دانید در هر ارتباطی ، قدرت و کیفیت پل رابط تاثیرات قابل توجهی بر کیفیت ارتباط بین دو منبع دارد .لذا به نظر من یکی از برداشت‌هایی که از جمله بالا میتوان داشت این است که اگر روح رابط، قوی ، سالم ، متعادل ، پخته و البته اگر خاص باشد میتواند موسیقی الهی را از عرش اعلی به گوش زمینیان در این عالم سفلی برساند . پس عجیب نیست که موسیقی استاد این همه خواص به همراه خود دارد که چنین انستیتوی معتبری برای برنامه‌های خود از موسیقی استاد را استفاده میکند .
از شری تشکر میکنم. همان طور که گفته بود از کتابفروشی جیحون، سی دی استاد الهی را تهیه کردم ولی فروشنده گفت که تمام سی دی ها را ندارند.
به نام خدا
از موسیقی سر رشته زیادی ندارم ولی تنها موسیقی استاد الهی است با اینکه فقط با یک ساز سیمی ساده است میتوانم بارها وبارها پشت سر هم گوش کنم وخسته نشوم واقعااعجازش را احساس میکنم.
Ba salam wa tashakor az hamegiye dast andar karan seit,
wa nazarate aliye shoma Dustan,
dar edameye nazare farzin ,kamelan doroste Alfred tomatis dar sarasare Donya Institut-haye Musigi darmani darad wa baraye bimarihaye jesmani wa rawani az CD-haye mokhtalefi estefade mikonand .
asarati ke az in musigiye estesnaiy dide shode ra bayad har kasi khodesh shakhsan tajrobe kone ,man barha wa barha mawagheii ke ehtiaj be tamarkoz bishtari dashtam az anha estefade kardeam wa bazdehiye karhayam baraye khodam hatta gheyre bawar budand ,az in barnane darjahate mobareze ba yek sefate akhlaghiye manfi wa ya tawajohe bishtar be raftarhaye khod ham estefade kardeam wa natayeje bisabegheii dideam zemnan estefade az anha ra ham baraye tawajohe bishtar be sarmanzele asli ker har kodam az ma az anja amadeh im wa ruzi be anja baz migardim ham besiar mofid midanam.
با عرض سلام و تشکر فراوان
خوشبختانه به تازگی انتشارات ماهور آلبوم «سرنوشت» استاد الهی که در حقیقت حاوی دو سی دی و نه و دهمین سی دی ایشان می باشد را در اختیار همه قرار داده است که ترجمه فارسی متن این آلبوم نیز به همراه دارد . با توجه به اینکه متن ۸ آلبوم دیگر استاد الهی به زبان فارسی موجود نیست در حالی که بسیاری علاقمند آن می باشند و به ترجمه های شخصی هم اعتمادی نیست زیرا متن تخصصی میباشد و ممکن است نتواند حق مطلب را ادا کند، لذا عاجزانه تمنا داریم اگر ممکن است ترجمه ی متن های درون ۸ آلبوم دیگر را که حاصل تحقیق دکتر شاهرخ الهی ( فرزند استاد الهی ) و پروفسور ژان دورینگ است را نیز در سایت بگذارید تا کسانی که تشنه موسیقی ایشان هستند بتوانند بیشتر از این نعمت بهره برند…
بسیار از لطف بی منتهایتان سپاسگذاریم.
با سلام و عرض ادب خدمت تمام عزیزان..
به نظرتون تفاوت عمده تنبور استاد الهی با انواع دیگه در چیه؟و چطور می شه تنبور نوازی به شیوه ی استاد رو یاد گرفت؟آیا cd آموزشی یا منبعی در دست هست؟
با عرض سلام
در جواب دوست عزیزمون «م»(آقا یا خونم) کتاب روح نغمات (موسیقی استاد الهی) نوشته ژان دورینگ و ترجمه سر کار خانم سودابه فضایلی موسیقی استاد را تقریبا توضیح داده است و این کتاب با گفته های جناب آقای شاهرخ الهی تکمیل شده است .
و در جواب دوست عزیزمون آقای علی :
۱ – موسیقی استاد الهی مستقیما با روح سروکار دارد و هیچ چیز دیگری در شکل گیری این موسیقی تاثیر نگذاشته . برای شناخت بهتر شما هم می توانید از کتابی که در سطر اول معرفی کردم استفاده کنید .
با عرض سلام و تشکر فراوان
بنده نیز مانند دوست عزیزمان “علی” این سوالات برایم پیش آمده ،خواهشمندم کسانی که اطلاعی در این مورد دارند مرا نیز با راهنماییشان یاری دهند،زیرا همیشه این واژه یعنی “سبک استاد الهی” را بکار می بردم ولی واقعاً الان میبینم ، چیزی در مورد آن نمی دانم.
دو راهی را که برای ارتباط با “این نوع موسیقی” به بنده کمک می کند را خدمت عزیزان عرض می کنم و آن این است که برای ارتباط با این موسیقی ،گوش دادن فراوان کمک کننده است یعنی گوش دادن خوب به این ۱۰ سی دی که فعلاً در دسترس است و اینکه چون تنبور ایشان از سلوکشان جدا نبوده لذا تعمق و تفکر در تعالیمشان نیز می تواند ما را نیز به تفکر ایشان نزدیک کند.این دو منبع بهترین و در دسترس ترین منابع می باشد که بنده اطلاع دارم… ولی در مورد یاد گیری آن مثل شما دوست عزیز بنده نیز برایم سوال است و حقیر نیز سوالات شما را دارم و خیلی دوست دارم تفاوت سبک ایشان را با دیگر سبک ها بدانم ضمن اینکه اصلاً معنای سبک نیز برایم گنگ است و فرق دقیق آن را با روش نمی دانم.
با سلام خدمت دوستان باید عرض کنم که تجربه حقیر در زمینه گوش دادن به موسیقی استاد به این صورت است که هر روز بعد از فراغت از کار این موسیقی را روشن میکنم تا در فضای خانه طنین انداز شود و گاهی فکرم مرا به جاهای دور می برد و لحظاتی از آن را از دست می دهم به دلیل نداشتن تمرکز فکر ولی اگر یک روز بگذرد که در آن به تنبور استاد الهی گوش نداده باشم -حتی با آن توجه ضعیفی که در خود سراغ دارم- احساس نوعی کمبود در وجودم می کنم و فکر می کنم که به آن خو گرفته ام و ریتم آرام و مهربانش به من امید می دهد و باعث راز و نیاز میشود.
با تشکر از شما دوست گرامی ، ممنون که راهنمایی فرمودید …البته ترجمه درون ۸ سی دی دیگری که ترجمه نشده علاوه بر آن فرمایشات می باشد و خدا رو شکر که به یادم آوردید زیرا مدتی است که این کتاب مد نظرم نبوده و مطالب فراموش شده است ،به امید اینکه ترجمه ۸ سی دی دیگر نیز در اختیارمان قرار گیرد تا بیشتر بتوانیم از فرمایشات ایشان استفاده کنیم.
ممنون از دوست عزیز آقای بهنام،من این کتاب رو دارم و شاید تا بحال تنبلی کرده و دققا دنبال سوالم نبوده ام..و این مسلمه که باید درونا به مرحله ای رسید که صداهای مخصوص را از آن شنید…
در زمینه ی موسیقی و ارزش و مقام معنوی اون…حتما می دونید که دکتر صفوت هم یه کتاب دارن با نام: ۸مقاله در مورد فلسفه موسیقی..
کتاب بسیار راه گشایی هستش و راجع به موسیقی و شان استاد الهی هم تا حدودی در اونجا اشاره شده…
سلام به دوستان ،آیا اینکه می گویند تنبور دارای دو سیم بوده است و استاد الهی سیم سومی را به آن اضافه کردند که بسیار صدای این ساز را کامل کرده است درست است؟
سلام به علاقه مندان موسیقی استاد الهی من خواندن کتاب روح نغمات را به دوستان پیشنهاد میکنم.این کتاب موسیقی استاد الهی را از جنبه های مختلف مورد بررسی قرار داده ونکات فوق العاده پر ارزشی دارد.
قطعا درست است چون از منبع معتبری گفته شده،استاد الهی همچون دیگر موارد در موسیقی هم استاد بودند.
به نظر من گوش دادن به” تنبور استاد الهی”اثرات بسیار مفیدی بر روی روحمان میگذارد.من با گوش دادن به این موسیقی تجربه ی مفیدی را کسب کردم.نفس اماره یک دیوار بتنی بزرگی در وجود ما ایجاد کرده که مانع شناخت ما از خودمان میشود.هر بار که با نفس اماره مان مبارزه میکنیم مثل این است که با چکش ضربه ی کوچکی به این دیوار بتنی وارد کرده ایم.اما با گوش دادن به” تنبور استاد الهی”مانند یک لیزر عمل کرده ایم.با انجام این کار من راحتتر با صفات منفی وجودم مبارزه می کنم.در حقیقت این کار به من کمک بزرگی می کند تا بهتر بتوانم به خودشناسی برسم.
در جواب این سوال که چطور می شه تنبور نوازی به شیوه ی استاد الهی رو یاد گرفت؟(علی اقا) باید بگم که من در حد خیلی کمی با این ساز (تنبور)اشنایی دارم و قدم اول برای یادگیری این ساز اینه که باید گوش ما با این ساز از طریق گوش دادن به” موسیقی استاد الهی” اشنایی پیدا کنه . چون این ساز نت نداره و بیشتر باید از طریق گوش دادن مداوم به این موسیقی زمینه رو برای یادگیری این ساز مهیا کنیم…..
مرسی از خانم فلاح عزیز…سعی میکنم بیش از پیش فرایند گوش دادن رو انجام بدم.نکته مهم هم این بود که بصورت گوشیه ..و بصورت زبان نت نیست..
شاید بهترین زبان براش زبان روح باشه..
سلام،دوستانی که علاقمند هستند بیشتر با نحوه ی تنبورنوازی استاد الهی و سبک ایشان آشنا شوند، می توانند به سایت و قسمت زیر مراجعه کنند، دو قسمت از تنبور نوازی دکتر شاهرخ الهی فرزند “استاد الهی” :
http://www.youtube.com
the exploring music of Ostad Elahi/Art of tanbur
این دو ویدئو علاوه بر کتابهای آقای ژان دورینگ (روح نغمات ،موسیقی و عرفان و …)، که دوستان اشاره کردند می تواند بسیار کمک کننده باشد…
با سلام و تشکر از نظرات دوستان، بنده پس از تهیه سی دی های موسیقی استاد، فایل های آن را بر روی حافظه ی موبایلم قرار داده و بعضی از شبها با پایین ترین ولوم ، به آنها گوش می دهم و تا صبح این موسیقی با کمترین صدا در اتاق پخش می شود.البته چون اتاقم مستقل است ، مزاحمتی برای دیگران پیش نمی آید.
روزهایی که شب قبلش این گونه خوابیده ام هم آرامترم هم خواب بهتری داشته ام و هم تصمیماتم، معنوی تر و معقولتر می شوند کلاً با اینحال که در طول ِشب، من خواب بوده ام و به این موسیقی، بطور فعال گوش نکرده ام ولی حتی روی کیفیت خواب و خواب دیدن و سیستم فکری ام نیز نتایج مثبت ،از خود بجا می گذارد.
با عرض سلام و تشکر
ضمن سپاس فراوان از “علی م” عزیز بابت راهکاری که ارائه فرمودید، فقط یک سوال داشتم، اینکه این موسیقی تمام شب در فضای اتاقتان حتی با پایین ترین ولوم پخش است آیا باعث نمی شود که نتوانید بخوابید؟ منظورم این است که از این مساله برای جدایی از خواب استفاده می کنید یا آنکه راهکاری را برای جلوگیری از این موضوع دارید؟ زیرا به تجربه ای که خودتان دارید می دانید که با کمترین صدا هم نمی توان با این موسیقی خوابید البته در مورد music for the mind بر عکس است و بلافاصله بعد از گوش دادن آماده برای خواب می شویم. در آخر اینکه راهنمایی بفرمایید آیا از این مساله برای جلوگیری از خواب هم استفاده می نمایید یا به آن نیّت نیست؟
با سلام و تشکر فراوان، دوست عزیز “علی م” بزرگوار به فرمایش شما عمل کردم و نتایجی بسیار مثبت از ان دیدم .در حقیقت از آن شبی که گفتار شما را خواندم در حال عمل به آن چه شما راهکار دادید هستم و ان شاء الله که بتوانیم ادامه دهیم.
سوال: من مشکل خیلی زیادی در رابطه با موسیقی دارم ، در مورد هر آهنگی غیر از تنبور استاد الهی بنده اگر به طور اتفاقی در جایی گذری هم کنم و چنین آهنگهایی را بشنوم دقیقاً کل آهنگ در ذهنم ثبت می شود به حدی که دائم در حال تکرار شدن در فکرم با صدای همان خواننده هست به نحوی که از خواب هم اگر بلند شوم باز می بینم این آهنگ در فکرم به طور کامل تکرار می شود. ولی در مورد موسیقی استاد الهی که اینقدر به آن علاقه دارم و دائم سعی می کنم به آن گوش دهم ، آرزو به دل ماندم یک بار این موسیقی در ذهنم تکرار شود و مثلاً حس کنم شیخ امیری در ذهنم در حال پخش شدن است. در حقیقت موسیقی استاد الهی به هیچ نحوی در ذهنم ثبت نمی شود به حدی که حتی با دهان هم نمی توانم یک خط از موسیقی استاد الهی را از حفظ ادا در بیاورم. با توجه که حفظ و ثبت و ضبط این موسیقی برایم خیلی مهم است اولاً دوستان راهنمایی بفرمایند چرا موسیقی های دیگر چنین در ذهن می رود دوم اینکه بفرمایند چگونه موسیقی استاد الهی را می توان در دامنه ادراک فرو برد به حدی که پس از گوش دادن دوباره حس کنی این موسیقی در ذهن در حال تکرار است؟؟؟؟؟
با سلام به دوستان و نازی عزیز . احتمالا جواب سوال شما در برنامه ” موسیقی برای ذهن” یا نهفته باشد. من فکر می کنم کاری که این برنامه می کند همان فرو بردن موسیقی در میدان ادراک ماست و با توجه به جزییات اجرای این برنامه می دانید که چقدر زمان بربوده و دقت و مداومت می خواهد.و تازه این برنامه را گروهی اهل فن تدوین کرده اند . پیشنهادم این است که با موسیقی برای ذهن شروع کنید تا انشائ الله بتوانید برای سایر آثار استاد نیز چنین برنامه ای را اجرا نمایید.در ضمن از شما به خاطر مطرح کردن این سوال زیبا تشکر می کنم چون من را به فکر فرو برد که خوب است که سعی کنیم موسیقی استاد را وارد میدان ادراکمان کنیم. موفق باشید.
با عرض سلام و تشکر از تمامی دوستان بالاخص خواهر بزرگوارم خانم نازی محترم ، و با پوزش از تاخیر در جواب بدلیل مسافرت ، باید عرض نمایم ، بنده شبهایی که امکان باشد با این موسیقی ِ روحانی شاید ۱۰ دقیقه یا یکربع قبل از خواب توجه به مبدأ مینمایم و بعد بطور اتوماتیک به خواب عمیقی میروم ولی اتفاقی که در مطلب قبلی ِ این حقیر ،شرح داده شد بلحاظ کیفیت خواب و جنس ِخوابهایی که میبینم و تأثیری که فردای آنشب در فکر و روان ِخود احساس میکنم برای حقیر روی می دهد و شما نیز به تجربه آن حالات را درک فرمودید کلاً بنظر حقیر این حالات به بیان نمی آیند و بهترین روش امتحان کردن توسط ِخود فرد است که شما این عمل را انجام فرمودید . با سپاس از پیگیری شما…
با سلام و درود فراوان به شما مدیر محترم
از اینکه تاثیر موسیقی استاد را برای دوستان دیگه به شیوه ی زیبا و علمی بیان کردیدمتشکرم.
پیروز و سربلند باشید.
باسلام و تشکر فراوان
در جواب به سوال دوست عزیزمون نازی جون باید بگم که در گوش دادن به موسیقی استاد الهی یا باید استعداد درونی داشته باشیم یامداومت در گوش دادن.
با سلام به دوست عزیزم نازی جون به نظر من موسیقی استاد الهی تماس مستقیم با روح دارد.یک فردی که کلاس اکابر میرود قادر به به درک کنفرانس فیزیک کوانتوم نیست.این فرد باید سطح سوادش را بالا ببرد تا حدی که بتواند این کنفرانس را درک کند.چون این موسیقی در تماس مستقیم با روح است پس روح ما نیز باید سطحش را بالا ببرد تا بتواند این موسیقی را درک کند.هر چقدر بیشتر قلب وروح و نیتمان را تصفیه کنیم درک روحیمان نیز از این موسیقی بیشتر می شود.
با سلام و تشکر
دوست عزیز ، “علی م” ، بسیار از اینکه بنده را راهنمایی فرمودید سپاسگزارم . در مورد ۱۰ دقیقه موسیقی که فرمودید این علاوه بر آن موسیقی ای می باشد که تمام شب در اتاقتان پخش است؟ یعنی در ابتدا حدود ۱۰ دقیقه با موسیقی استاد الهی به توجه به مبدأ می پردازید سپس با صدای آرام این موسیقی به خواب می روید و این موسیقی تا صبح در اتاقتان پخش می شود؟
۲) ممکن است ما را هم راهنمایی بفرمایید چگونه با موسیقی می توان توجه گرفت؟
سلام، دوست عزیزم لیلا جان، ممنون از راهنمایی ای که مبذول داشتید. بله به راستی من نمی توانم این موسیقی را درک کنم و فقط آرزویش را دارم. چون هیچ از آن نمی فهمم و درکش برایم خیلی سخت است ولی مثل سخنرانی آقای دکتر به فرانسه که با آنکه هیچ نمی فهمم از آن لذت می برم و در آن لحظه نمی توانم به این فکر کنم که به چه زبانی ایشان صحبت می کنند ، این موسیقی هم برایم لذت بخش ترین چیز دنیاست با آنکه قابلیت فهم و درک آنرا ندارم ولی نوای لطیف ساز او همراه با صدای مهربانش تسلی بخش روح منتظرم می باشد…
با سلام به دوستان عزیز این سایت
من چند بار خودم به موسیقی برای ذهن گوش دادم و اثرات مثبت آن را در زندگی خودم دیده ام . دختر بزرگم برای امتحانات آخر سال به نیت اینکه حافظ اش را تقویت کند گوش داد . نمرات او نسبت به دوره قبل خیلی تغیر کرد . این موسیقی با نیت شخص کار دارد . یعنی اگر شخصی نقطه ضعفی دارد ( بار های علی )که در مبارزه با آن مشکل دارد با نیت فعال کردن آن قسمت از روح به او کمک می کند و انرژی لازم جهت مبارزه با آن را می فرستد . استاد می فرماید موسیقی با روح ارتباط دارد و روح هم با خدا . پنجه استاد الهی بر تنبور آن ارتباط را مهیا می سازد ، زمانی که استاد الهی موسیقی می نوازد آن لحظات با خدا ارتباط دارد ، اثر موسیقی استاد بر دل هر جوینده معنویت خالص می نشیند پس موسیقی استاد را باید با گوش جان شنید .
با سلام و تشکر در جواب سوال خواهرم نازی محترم از بنده ، باید عرض نمایم که بله قبل از خواب با صدای بینهایت کم، این موسیقی، در اتاقم پخش می شود و با صدای بینهایت کم و محوش ، خود بخود فکرم بسمت او می رود تا زمانیکه بخواب روم البته این موسیقی تا صبح به همین شکل پخش میشود و گاهی نیمه شب هم اصوات آنرا می شنوم نتایج و حالی که به من در این باره دست می دهد قابل گفتن نیست اصلا موسیقی حالت ِ دیگری می شود و …صبح هم با همین صدای ضعیف از خواب بیدار میشوم…
دوستی میگفت حتی اگر این صدا به قدری کم باشد که نتوانیم آنرا بدرستی بشنویم فرکانس هایش روی تمامی اشیاء از جمله سیستم فکری و مغز و روح و روان ما تاثیر مثبتی دارد . حتما شما نیز از تحقیقات پروفسوری ژاپنی در باره ی تاثیر مثبت دعا یا موسیقی های فاخر و ارزشمند و … بر روی بلورهای آب مطلعید و نیز مستهظرید که قسمت عمده ی وزن بدن ما را آب تشکیل می دهد پس تأثیر مثبت این نوع موسیقی بر روی ما و دیگر اشیاء حتی اگر به آن بطور فعال هم گوش نسپاریم غیر منطقی بنظر نمی آید البته بدیهیست که بهتر است زمانی هم برای توجه به مبدأ و توجه به این موسیقی ِ ملکوتی بطور فعال در هنگام بیداری اختصاص دهیم.
مرسی از دوست عزیز ۱۷، و اقای ع-علی الان مدتی بود که دیگر به طور مرتی به موسیقی برای ذهن گوش نمی دادم. با خواندن نظر شما سبب شد دوباره این کار را به طور مرتب شروع کنم. چون اثرات خوبی از ان دیده بودم
با سلام و تشکر، دوست بزرگوارم “علی م” عزیز ، راستش طبق فرمایش شما برنامه ای ترتیب دادم بدین صورت: از آنجایی که بعد از چند شب عمل به فرمایش شما تا صبح اثراتی عجیب مشاهده شد لذا در ابتدا سعی کردم هر شب یکی از ۹ آلبوم را انتخاب کنم که تا صبح همان تکرار شود و در فردای آن روز اثرات آن آلبوم را یادداشت کنم ولی بعد دیدم که با وجود ردیف های متفاوت در هر آلبوم بهتر است دقیق تر عمل کنم و تصمیم گرفتم هر شب یک ردیف از ردیف های استاد الهی را در نظر بگیرم که تکرار شود و اثرات آن در روز بعد را یادداشت برداری کنم و فعلاً در حال چنین برنامه ای هستم و کار عملی جالب و مهیجی برایم شده ، زیرا متوجه شدم هر کدام از ردیف ها تاثیراتی مربوط به خود دارند و هر کدام را باید متوجه تاثیرات جداگانه اش شد…البته هنوز مطمئن نیستم که آن کاری که هر شب یک آلبوم را انتخاب می کردم بهتر است یا یک ردیف؟چون ممکن است ردیف های در یک آلبوم مجموعه پیوسته ای باشد که بنده از آن غافلم مانند برخی کتب؟؟؟
• سوال دوم بنده را شما جواب نفرمودید که با موسیقی چگونه می توان توجه گرفت که کیفیتاً بهتر باشد ، کمی اگر ممکن است در مورد توجه با موسیقی برای ما بفرمایید.؟؟؟
از دوست خوبم ۱۷ بابت راهنمایی بسیار خوبی که داشتند ممنونم.مدتی است که برنامه موسیقی برای ذهن را کنار گذاشته بودم . باز هم ممنون…
.
با عرض سلام
در مورد رابطه جناب نیچه با موسیقی مواردی است که ذیلا تقدیم علاقه مندان می گردد:
سابقهآشنایی نیچه با موسیقی به دوران کودکی و مراوداتشان با جناب مندلسون آهنگساز، بازمی گردد. در همان مقطع، نیچه را پیانیستی ماهر و آهنگسازی زبردست می شناخته اند که البته در همین دوران قطعاتی برای ارکستر و گروه کر می نویسد… نیچه شناسان براین باورند که اولین فعالیتهای خلاقانه فکری نیچه در موسیقی ظهور کرد.
اضافه می نماید حتی در سالهای آخرین عمر،علی رغم وضعیت نامساعد روانی، با پیانو بداهه نوازی می کرد.
نیچه موسیقی را نه تنها جلوه ای از معنا و هیجان می دانست که معتقد بود،آموختن درک معنای زندگی به مثابه امری والا از طریق هنر و بالاخص موسیقی امکان پذیر می باشد.
نیچه در کتاب “زایش تراژدی” صریحا معنایی را به موسیقی نسبت می دهد بدین شرح که تمام پدیده ها در مقایسه با موسیقی تنها نمادند.
در امتداد مقدمه، نظر مخاطبان گرامی را به عواملی ساختاری جلب می نماید که موسیقی را از نواها و فواصل ادایی معمول ممتاز نموده و موسیقی را تبدیل به لسانی برای روح می نماید که با معبود ازلی راز و نیازی دیرینه دارد؛
عواملی مانند آهنگساز، نوازنده، شنونده، محیط، وسایل ایجاد نغمات، آهنگ و….
شمردن آنچه را که گرامیان دقیقتر و عمیقتر از این کمترین می دانند از آن بابت است که قرین بیش از چند ماهی است که مقاله مذکور منتشر گردیده، اما تحلیل و تشریک نظری عمیقی در خصوص این مقایسه از سوی اندیشمندان و متفکرین بزرگوار صورت نپذیرفته است.
آیا از عوامل مزبور در موسیقی جناب نیچه نیز سراغی هست؟
در این باب، منابع بسیاری برای محققین و منتفدین موجود است که چنانچه فراغتی جهت تحقیقات و بررسی های مرتبط برایشان فراهم نیست، حقیر می تواند از این حیث در خدمتشان باشد.
اما با فرض مقبول و مشروط بودن آن جناب در مقایسه ای که رفته و جایز دانستنش، آیا جستجو و نیل به معرفت از طریق مقایسه مشترکات است و یا مفترقات، که در عالم وحدت قیاس اشیاء به مثل است در وادی کثرت به فرق!
النهایه نظر بی بضاعتی همچون کمینه آنست، که وایشان در امر موسیقی به خوان اول نائل شده که رسالت اول زیبایی شناختی موسیقی توسعه دایره آگاهی های ما و درک بهتر از پیرامونمان می باشد و بس.
نتیجتا بسی جای تعالی و پیشرفت دارد که انشاالله صورت پذیرد.
استدعا دارد درمورد مقالات موجود، ابتدا کسب اطلاع از نکات موجود فرموده، مطلعانه به تحقیق پرداخته و النهایه با آن بینش نقادانه توصیه شده، در پی آنچه باشیم که آرمان و هدف منبع گرانقدریست که اکنون در اختیارمان است.
با تقدیم احترام
با عرض سلام و تشکر از تمامی دوستان در مورد سوال خواهر بزرگوارم خانم نازی چند عامل ِ کمک کننده به ذهنم میرسد که تقدیم میشود:
۱- بنظر ِ بنده، عشق الهی نقش به سزایی در کیفیت ارتباط انسان با خداوند ایفا مینماید که در قسمت “درباره ی معنای عشق ” به آن پرداخته شده است، وقتی عاشق ِ او باشیم و به مظهر خدای واقعی توجه کافی کرده باشیم ،اکثر راه ِ بدست آوردن ِ کیفیت مطلوب در عبادت و توجه را پیموده ایم
۲-دیگر نقش تمرین و ممارست در عبادتِ خداوندست که مانند هر کار دیگری به مرور باعث ِ تقویت و بهتر شدن ِارتباط معنوی با خداوند می گردد
۳- نقش ِ مهم ِتجسم در تقویت تمرکز است
۴- نقش مهم ِپرورش فکر صحیح است که با کمی ناملایمات ِ زندگی و توقعات بیجاو مادیمان و… از معنویت و عشق ِ الهیمان دلسرد نشویم…
۵- نقش پاک کردن درون و داشتن نیتهای مافوق علی و عمل به اخلاقیات ِ اصیل است تا براده ی وجودمان خالصتر شده و جاذبه ی مافوق علّی الهی (عشق الهی)ی ِ بیشتری بر ما اثر نماید و خود به خود ذهن و قلب ما را با شدت بیشتری به سمت ِ خداوند جذب نماید
۶- زمان عبادت که فرموده اند قبل از اذان ِ صبح و قبل از غروب آفتاب و… موثرتر است
۷- نقش موسیقی ِ مثبت در بهیجان آوردن ِ روح
و….
البته باید اعتراف نمایم ، که متاسفانه و با صد افسوس ،خودم عامل به موارد فوق نیستم بلکه در حد توان ِاندکم تلاشم را مینمایم…
مطلب دیگر اینکه نوارهای کتب “معنویت یک علم است” و “راه کمال” را نیز پس از تهیه ، بر روی موبایل منتقل نموده ام و زمانیکه قبل از خواب به موسیقی استاد گوش نمیدهم بعضاً به این فایلها گوش سپرده و تا جاییکه بتوانم استفاده کرده و سپس به خواب میروم در حین ورزش یا انجام کارهای خانه و… هم میتوان به آنها گوش سپرد تا از وقتمان استفاده بهینه تری داشته باشیم با سپاس از سوالات ِ پرمعنای شما و مطالب زیبای دیگر دوستان
با سلام و تشکر ، بی نهایت از شما “علی” م عزیز سپاسگزارم. مانند همیشه شرمنده الطافتان شدم .البته مراحل بسیار سختی است که انشالله او خود توفیق آنرا نصیب کند.
برای اینکه بیشتر متوجه منظور شما شوم ، سوالی می پرسم :
این مراحلی که فرمودید مراحل توجه به طور کلی است که با این نحوه توجه یاد می گیریم در موسیقی نیز چنین توجه کنیم یا آنکه مراحل توجه به موسیقی می باشد؟ زیرا علاوه بر توجه به مبدأ به طور کلی بنده بسیار علاقمندم بدانم چگونه با همان موسیقی مثبت که شما فرمودید نیز می توان توجه داشت و چه مراحلی باید در آن طی شود؟
• شنیده ام که دکتر صفوت در مقاله ای ۱۲ عامل را در موسیقی مهم دانسته اند که متاسفانه ۵ مورد آن را بنده می دانم: ۱)توجه،۲) تمرکز،۳) تعمق،۴) تجسم،۵)دقت …اگر موارد دیگر را می دانید یا توضیحاتی در این پیرامون و همین ۵ مورد به نظرتان می رسد خواهشمندم دریغ نفرمایید…
دوستانی که علاقه دارند در مورد جناب دکتر صفوت (نویسنده کتاب ۸ مقاله در باره موسیقی)بیشتر بدانند می توانند به سایت زیر مراجعه کنند:
http://www.dariushsafvat.com
با سلام و تشکر ؛ خواهر بزرگوارم خانم نازی محترم بنده بسیار کوچکتر از آنم که شما اظهار فرمودید و از ته قلب می گویم که دانش معنویم نیز از شخص ِ شما و دیگر دوستان به مراتب بسیار پایین تر است و پوزش میطلبم برای تاخیر در جواب ؛بدلیل بیماری و عمل جراحی و مشغله های شدید کاری و مسافرتهای ناگزیر و ….
در این مدت ولی روی سوال شما که چگونه می توان فقط با موسیقی استاد عبادت نمود بسیار فکر می کردم چون مشکل من نیز همین بود که نمی توانستم با این نوع موسیقی به حالات وجد و از خود بیخود شدن در عبادت برسم و اینحالات را در عبادت با اختلاط موسیقی پاپ و موسیقی استاد بدست می آورم که البته به نظر نمی آید روش توصیه شده ایی باشد و خودم نیز از این ناتوانی بسیار ناراحت بودم و دنبال چاره می گشتم
خلاصه … به این نتیجه ، (که شاید اشتباه ، شخصی و حتماً نیز ناقص است) رسیدم…. ؛ جواب بر خلاف ِچیزی که سالها فکر می کردم بسیار ساده بود بر روی مظهریت تمرکز (تجسم) نموده و آهنگ ملکوتی استاد را پخش نماییم و قربان صدقه ی مظهریت ِ خداوند برویم و کم کم همانطور که فرموده اند از کمیت ِ مثبت ، کیفیت ِ بهتر حاصل می شود فقط مشکل من اینست و هزاران بار افسوس و صد حیف ؛ که نفس اماره به هزاران حیله نمی گذارد که ساعتی را هر روز به مغازله و راز و نیاز با معبودم اختصاص دهم اگر میتوانستم روزانه فقط نیمساعت را صرفاً به رابطه و مغازله و بیان عشق و احساسم به معبودم، اختصاص دهم فکر میکنم به مرور تمام پارامترهای روحی -روانی ام و کیفیت این رابطه هم برایم بسیار ارتقاء می یافت.
واقعاً از شما سپاسگزارم که مرا به فکر کردن در این زمینه وادار نمودید و ایکاش میتوانستم از تجربیات شما و دوستان دیگر هم در این زمینه بهره مند میشدم با سپاس فراوان از شما .
با سلام خدمت شما:
بسیار از شما دوست بزرگوارم علی م عزیز سپاسگزارم،…
آیا اینکه در موسیقی به مظهریت توجه شود می تواند بعد از مدتی باعث شود بفهمیم هر آهنگی به درد چه چیزی می خورد ، کجا استفاده دارد و درک بیشتر را باعث شود؟ زیرا برای بنده این موضوع خیلی مهم است…
با عرض سلام
دو سوال از حضور دوست بزرگوار و عزیز, علی م دارم..
۱- سوال نازی عزیز است در تاریخ May 16th, 2010 در ۳:۳۸ pm که هنوز جواب نفرمودید: ” کاری که هر شب یک آلبوم را انتخاب می کردم بهتر است یا یک ردیف؟چون ممکن است ردیف های در یک آلبوم مجموعه پیوسته ای باشد که بنده از آن غافلم مانند برخی کتب؟؟؟”
۲- من الان برنامه موسیقی برای ذهن را انجام می دهم. آیا بهتر است گوش دادن درطی شب به موسیقی استاد را به بعد از انجام برنامه موسیقی برای ذهن اختصاص دهم یا همزمان هم می تواند باشد؟
از توجهتان متشکرم
با عرض سلام واقعاً سوال سخت و دشواری مطرح فرمودید شخصاً چون به آن مرحله نرسیده ام واقعاً جواب این پرسش را نمی دانم همینقدر بطور کلی فهمیده ام که هر چه به کمال و او نزدیک تر می شویم دانشمان از کائنات و موجودات وهستی ؛ عموماً عمیق تر می شود …
و همچنین فکر میکنم اگر دلیل و نیتمان از توجه به مظهریت با موسیقی الهی ؛ سعی کنیم بدست آوردن رضایت خداوند باشد برای رشد معنویمان بهتر باشد تا پی بردن به خواص ِ آن موسیقی خاص و …، که البته متأسفانه و صد حیف ، که خودم؛ نیتم از این توجه عموماً بدست آوردن حال ِمعنوی بوده است تا جلب رضایت او…
فکر میکنم که بعضاً مطالبی را که برای هر فرد دانستنش مهم بوده را معمولا ً پس از مدتی زحمت ؛ به نوعی کلید رمزش ؛ البته اگر برایش مفید و بی ضرر بوده ؛ را به او داده اند شرمنده که بیش از این نمیدانم
.
با عرض سلام
اخیرا مذاکرات پر مغز و عمیق عزیزان، بیشتر معطوفِ چگونگی برقراری توجه به مبدا بوسیله موسیقی گشته است، لذا در مسطوری کوتاه و مختصر به این مهم می پردازد:
مقدمتا چنین آغاز می شود…. در قاموس استاد الهی موسیقی به موازات اندیشه و مشی ابداعی ایشان، همچنین روش و سیاق شغلی شان بعنوان قاضی، ریشه در متن اصلی شخصیت استاد داشته، و برای شاگردانش تبیینی از لطایف و ظرائف خاص الخاض شخصیت او دارد که پیداست برای درک و غور در آن کهکشان لامکان راهی بجز بررسی این وجوه نباشد….
سبب بکارگیری لفظ “موازات” از آن باب بوده است که این سه ساحت، بواسطه کمال و قوام ذاتی، هر کدام به تنهایی قابلیت و ظرفیت لازمه را جهت نیل به مقصود و مطلوب در راه کمال حائز هستند. نتیجتا، اختصارا عارض می گردد چنانچه فرد منحصرا، به یکی از این منابع دسترسی داشته باشد، و اختصاصا به آن بپردازد، کفایت امر بنماید.
بنظر می رسد که نظر اندیشمندان و محققان حاضر در فرمایشات مبذولی، بیشتر متوجه استفاده صرفا ابزاری از موسیقی باشد که آن خواص منحصر و بی نظیر موسیقی را فقط و فقط می توان در استفاده ای خاص تر از موسیقی یافت و جست، که موسیقی در وجه ابزاری، کاربردی همچون تصویر و… خواهد داشت که مطلوب منظور را محقق سازد.
اما چنانچه به گونه ای دیگر (در آن شأن و مقامی که در مقدمه بدان اشاره گردید) به موسیقی التفات نظر فرمایند، در تکرار و تدقیق بر موسیقی استاد الهی، چنانچه همراه با مطالعه و تعمق گردد… چنین بررسی ای، به خودی خود، موجبات فرآیندی تحقیقی را سبب خواهد شد، که النهایه به آن نقطه پرگاری که به اشاره ای ظریفانه در فرمایشات دوستان تصریح گشته است رهنمون می گردد….
در خاتمه، توضیحا اضافه می نماید: از آنجایی “به خودی خود” ذکر گردید که در ذات این موسیقی چنین خاصیتی نهفته است. چنانچه فردی به مرحله نکرار و تعمق جهت ایجاد آن تراکم لازمه، با تمرکز ورود نماید، مابقی مدارج همانطور که اشارتا معروض شد، فرد را رهنمون خواهد شد.
با سلام ، بسیار از جواب شما علی م عزیز سپاسگزارم. ممنون که بنده را به خوبی راهنمایی فرمودید… ان شاءالله عمل خواهم کرد…
با عرض سلام ، از خواهر خوبم نازی بدلیل مطالب و سوالهای زیبایشان و از خواهر متواضع و بزرگوارم کمینه بدلیل توضیحات ِ جامع و پرمغزشان واقعاً سپاسگزارم.
با عرض سلام ، و شرمندگی و پوزش از خواهر بزرگوارم پریسای گرامی ، متأسفانه سوال ِ شما از حقیر را،تازه امروز رؤیت نمودم من از دانش ِمعنویتان در موضوعات ِ مختلف ِاین سایت ، تا بحال استفاده و لذت فراونی برده ام من فقط تجربه ی شخصی خود را بیان مینمایم و نکته اش هم شاید برای شخص ِ من این باشد که این موسیقی در طول روز یا شب (البته غیر از زمان ِ عبادت و زمانهاییکه کارهای روتینی انجام میدهم که نیاز به تفکر عمیقی ندارند مانند کمک در کارهای منزل و … ) ، با صدای بینهایت کم که گاهاً مثلاً وقتی به سمت ِ موبایل میروم بعضی از نتهای آنرا میشنوم… همین در طول روز مرا بیشتر به یاد او می اندازد و بسیار کمکم می کند که نیاتم را در طی کارهای روزانه یا کمک به همسر و … در خانه ، به قدر بیشتری مافوق علّی نمایم یا در طی شب با شنیدن صدای ِ محو این موسیقی و استاد ِ بزرگوارم حس میکنم که او مرا فراموش نکرده و با لبخندی مهربانانه به من مینگرد مرا دوست دارد و در آغوش ِ امنیت بخش و مهرآمیز ِاویم و چون کودکی که در آغوش ِ پرعطوفت ِ مادرش آرامش و امنیت میگیرد درگیریها و کشمکشهای زندگی مادی در اجتماعی خشن را فراموش کرده و به خوابی آرام و لذت بخش میروم
ولی متأسفانه و با شرمساری باید عرض نمایم که در مورد پرسشهای ِ گرانبها و تخصصی شما و خواهر بزرگوارم نازی ِ محترم متأسفانه تجربه ی خاصی ندارم ، شخصاً تا امروز کَرَمهای زیادی در تمام زمینه ها از جمله پاسخ ِ پرسشهای ِ معنوی ام در زمانهای ِ مناسب و به وسایل مختلف ، بکّرات از آن مهربان ِ بی نظیر مشاهده کرده ام امیدوارم که این اتفاق برای شما و خواهر خوبم خانم نازی نیز روی دهد با عرض احترام و آرزوی سلامتی و موفقیت برای شما دو عزیز و تشکر از مطالب زیبایتان در سایر بخشهای این سایت ِ وزین
با سلام و تشکر از زحمات شما
باید بگویم که با کمک این سایت و تجربه های دوستان انگیزه برای تهیه بیشتر موسیقی استاد در من زنده شد.من تجربه اثرات درمانی موسیقی استاد را شخصا داشته ام و این را درک کرده ام که موسیقی استاد حکم عبادت را دارد و در عین درمان روان به ترقی در تکامل و دید معنوی به ظاهر زندگی هم کمک میکند.خدا را شکر میکنم که این امکان را دارم.
با تشکر از نازی عزیز برای اطلاعات بسیار مفید در مورد مقاله های موسیقی استاد و در ضمن این نکته قابل توجه در مورد توجه به مظهر خدا در حین گوش فرا دادن به موسیقی ملکوتی استاد. من فکر میکنم که میتوانیم با توجه به این مهم به درک وظیفه خاص خودمان در آن زمان برسیم. با تشکر
با سلام خدمت همه دوستان
براستی استاد الهی در زمینه نواختن تنبور یک نابغه است و می توان به جرات گفت که ایشان بهترین تنبور نواز ایران است.ایشان ابداع کننده تنبور سه سیم است .در موزه دولاموزیک شهر پاریس از ایشان به عنوان بهترین تنبور نواز جهان یاد شده.
سلام میخواستم بگم من خودم نوازنده ی تنبورم و الانم بیشتر روی سبک استاد کار میکنم من وقتی یک قطعه از سبک استاد رو(البته نه به طور کامل مثل ایشون که این غیر ممکنه)مینوازم بطور کامل متوجه فرق اون با سبک های دیگه میشم و همیشه دوست دارم مدت خیلی طولانی اون قطعه رو بنوازمو به دوستان هم پیشنهاد میکنم علاوه بر کتاب روح نغمات استاد کتاب موسیقی و سنت اهل حق رو هم مطالعه کنید که بیشتر در مورد سبک استاد میباشد خیلی ممنونم از همه شما
با عرض سلام و تشکر از نظرات دوستان و توضیحات “کمینه” عزیز سوالی از حضورتان دارم:
اینکه فرمایش شده کسی که علاقه به علوم مستظرفه دارد مثل این می ماند که راه را با هواپیما طی می کند از چه باب است؟ آیا صرف علاقه به موسیقی کافیست یا اینکه اگر بدان پرداخته شود مقصود سهل تر حاصل می آید؟ طی نمودن راه با هواپیما چه ارتباطی با علاقه به این علوم دارد؟ کلاً اگر لطف بفرمایید در مورد این گفتار بنده را راهنمایی بفرمایید به نهایت موجب تشکر و امتنان خواهد بود…
این مطلب در کتاب برگزیده گفتار ۲۲۵ آمده است. اگر رجوع کنید مطلب روشن میشود. بنظر میرسد منظور این است کسی که به علوم مستظرفه علاقه دارای حساسیت بیشتری است بنابراین جذب مطالب برایش راحت تر است. وقتی روح حساس باشد زودتر تحت تأثیر قرار میگیرد. علاقه به این مسائل یعنی بیشتر به آنها اهمیت می‌دهد واوقاتی را صرف آنها میکند.
با سلام ، با تشکر فراوان از راهنمایی شما ترانه عزیز، فکر می کنم شما منظورتان گفتار ۲۲۶ باشد، بله در آن گفتار در مورد این موضوع نوشته شده ولی دلیل و چگونگی آن گفته نشده، البته برای فهم نارسای بنده قابل درک نیست. ولی اینکه می فرمایید به دلیل ایجاد حساسیت است بسیار برایم جالب بود، ولی باز این سوال پیش می آید که حساسیت و حساس بودن و در نهایت رشد احساسات در انسان ،سبب رشد منفی هم می شود ،مخصوصاً در معنویت علمی …مثلاً بنده هر چه بیشتر به موسیقی می پردازم ،احساساتم بیشتر و عقلی نگری درونم کمرنگ تر می شود ،به حدی که گاهی با خود می گویم اگر با این شتاب احساساتت رشد کند و سنتتیک برخورد کنی، ممکن است خیلی از قافله دور شوی. بنده که نه تنها فکر نمی کنم با هواپیما راهی را طی می کنم، بلکه گاهی حس می کنم در جهت عکس نیز حرکت می کنم . مگر اینکه با هواپیما در جهت رشد احساسات حرکت کنم، که آن هم مورد مثبتی نیست و ارزش منفی دارد. النهایه دوست عزیز برای من این گفتار همیشه جای سوال است ،زیرا دوست دارم این موسیقی در جهت معنویتم بکار گرفته شود نه خلاف آن…
در جواب دوست عزیز در کامنت شماره ۶۷ میخواستم عرض کنم که نباید فکر کنیم که احساسات بد و یا مضر است. احساسات و یا حساسیت فقط مربوط به معنویت سنتی نمیشود. در معنویت به روش فکری هم احساسات مفید است. البته این برداشت من است و این مساله را با استناد به مساله “حساسیت معنوی” که پروفسور الهی در فصل آخر از کتاب طب روح فرموده اند عرض می کنم ولی برای اینکه شما خودتان برداشت درست داشته باشید چند سوالی که این مساله را برای من روشن کرده است را ذکر می کنم:
طب روح، صفحه۱۵۵
س: دانستن قوانین معنوی باعث رشد قوه دراکه معنوی میشود. اما، در عین حال، برای شناختن قوانین معنوی باید به قوه دراکه معنوی تکیه کرد. در چنین شرایطی چطور میشود به معنویت صحیح رسید؟
ج: اگر روح سالم باشد و از حساسیت معنوی سالم برخوردار باشد، ولو اینکه قوه دراکه معنوی‌اش هم به قدر کافی رشد نکرده باشد، جذب تعلیمات معنوی صحیح میشود. زمانی که به تعلیمات معنوی صحیح دسترسی پیدا کرد، خواهد توانست قوه دراکه معنوی‌اش را هم رشد دهد.
س: منظور شما از« حساسیت معنوی سالم» چیست؟
ج: حساسیت معنوی از ارگانیزم معنوی تراوش میشود و در ابتدا هیچ کس از آن محروم نیست و کیفیت آن به سلامت روح بستگی دارد. کسی که روحش سالم است، حساسیت معنوی سالم هم دارد. کسی که روحش بیمار است، حساسیت معنوی‌اش دچار انحراف شده و یا از بین رفته است. مثلاً احساس پرستش، جزء جدائی ناپذیر فطرت انسان است؛ منشأ آن روح ملکوتی است که به طور فطری پرستنده خداست. اگر این احساس، از خدا به سوی بت‌ها، ایده‌آل‌ها و افسانه‌های ساخته ذهن بشر برگردانده شود، میتوان گفت که حساسیت معنوی تغییر ماهیت داده و یا کارش متوقف شده است.
طب روح، صفحه۱۵۶
س: آیا حساسیت معنوی سالم بدون فکر عادی قوی برای پیشرفت، کافی است؟
ج:کسانی که دارای حساسیت معنوی سالم اما فاقد فکر قوی هستند آسیب پذیرند، فکر عادی قوی و حساسیت معنوی هر دو برای رشد قوه دراکه معنوی لازم است. فکر عادی در حکم خلبان است و حساسیت معنوی در حکم رادار.
بنابراین من فکر می کنم که احساس یا حساسیت معنوی هم لازم است و موسیقی هم به همین احساس یا حساسیت معنوی کمک می کند.
هر خصوصیتی می تواند هم جنبه مثبت داشته باشد و هم منفی.حال بستگی به ما دارد که آنرا در چه جهتی استفاده کینم. احساسات سبب جذب سریعتر و کشش می شود. حال شما میتوانید این کشش را به طرف معنویت بگردانید و از آن بهره ببرید یا برعکس. احساسات در معنویت منفی نیست ولی به قول خودتان نبایدبه افراط کشیده شود
با سلام، از جوابهای مفید شما دو دوست عزیز ترانه و پریسا به نهایت سپاسگزارم…ولی یک سوال دارم که در حقیقت کامنت خود را زیر سوال می برم زیرا که در ابتدا خود حساسیت و احساسات را مترادف گرفتم، آیا حساسیت معنوی که در کتاب طب روح از آن یاد شده با احساسات یکی است و یا در واقع بهتر بگویم “حساسیت معنوی” با احساساتی که در “معنویت” بکار برده شود چه ارتباطی دارد یا می تواند داشته باشد؟
با سلام، در کتاب راه کمال چنین نوشته شده:
♫ ص ۱۹۰ :…موسیقی در ابتدا برای برانگیختن احساسات روحی خلق شد؛ زیرا این خاصیت را دارد که می تواند مستقیماً بر قلب اثر بگذارد و روح ملکوتی را به حرکت در آورد و از این راه ارتباط با خدا را تسهیل کند.
♫ ص ۱۹۱ : … اثر اصلی موسیقی ، تحت تأثیر قرار دادن روح از طریق مرکز عواطف و احساسات است. از این رو عبادات موزونی که با نغمات مناسب همراه باشد، روح ملکوتی را به هیجان می آورد و سبب تسهیل برقراری ارتباط با خدا می شود. ممکن است در اثر شدت هیجانات ، شخص به حال جذبه برسد، از خود بی خود شود و حتی سیر و الهاماتی برایش پیش آید …
حال در کتاب هشت گفتار در باره فلسفه موسیقی (اثر گرانقدر دکتر داریوش صفوت ،موسیقی دان عصر حاضر) چنین آمده است:
♫ ص ۲۱۳: قدما معتقد بودند که موسیقی وسیله ای است برای پرورش روحیه لطیف نوعدوستی، و گسترش میدان احساس و الهام انسان ها. افلاطون معتقد بود که رهبران اجتماع باید موسیقی بدانند تا بتوانند با احساسات لطیف به حل مسائل مردم بپردازند.
♫ …هدف موسیقی مجلسی آن است که در شنوندگان ، از هر دسته و گروه، آرامش روحی و احساسات متعالی و عواطف تلطیف شده ایجاد کند…
از طرفی در همان کتاب در ص ۲۱۷ نگاشته شده:
♫ …هر موسیقی که جنبه روحانی داشته باشد موجب می شود که حالات مفید روحی تقویت شود و حالات مضر تبدیل به نقطه مقابل خود شده روح تصفیه گردد.مثلاً:
• هیجان (که روح را کدر و تاریک نموده جسم را هم ناراحت می کند و انسان را به سوی قمار و الکل و مواد مخدر می کشد و تمرکز قوا را تبدیل به تفرقه حواس می نماید) تبدیل می شود به آرامش و لذت درونی (بسط) و تمرکز قوا.
از این گفتار ها به نهایت استفاده کردم ولی متأسفانه هنوز نمی دانم موسیقی که برای به هیجان درآوردن روح است (۱۹۱ راه کمال)، چگونه این هیجان در جایی مورد مذمت قرار گرفته(۲۱۷ ۸ گفتار)؟ یا احساساتی که اساس خلقت موسیقی است چرا در معنویت امروز تا این حد به صلابه کشیده می شود؟ این انتظار که به موسیقی بپردازیم ولی احساسات رشد نکند به نظرم بسیار عجیب است! چون اصل موسیقی برای همین کار است ، و آن احساس بکار گرفته می شود تا ارتباط با خدا راحت تر شود…
در مورد اینکه آیا حساسیت معنوی همان احساسات در معنویت است یا خیر, با توجه به اینکه در سوال ذکر شده(کامنت ۶۸) در تعریف حساسیت معنوی “احساس” پرستش را مثال زده اند..به نظر من.. بله… ایندو با هم مرتبطند ولی اینکه آیا دقیقا یکی هستند یا خیر , نمی دانم!!… اگر دوستان بزرگوار راهنمایی بفرمایند ممنون میشوم.
در ضمن فکر می کنم که احساسات به هیچ عنوان منفی نیست.در واقع به نظر من احساسات در معنویت امروز به صلابه کشیده نشده است. هنوز هم عاشق خدا بودن ارزش خاص خودش را دارد ولی مساله ای که هست این هست که” احساسی” نباید عمل کرد. عمل ما باید توام با عقل باشد.
من اینطور فهمیده ام که معنویت امروز, معنویت علمی است به این دلیل که اولا ” احساس” قابل انتقال نیست. بنابراین هرچقدر هم یک فرد احساس قشنگی نسبت به معنویت و خالق داشته باشد نمی تواند آن را به دیگری انتقال دهد ولی علم قابل انتقال است. دلیل دوم اینکه علم پابرجاتر و ثابت تر از احساس است. احساس می تواند دچار نوسان شود ولی علم نه. .همیشه, دو دو تا چهارتاست. اگر کسی از موهبت احساس قشنگ و درست نسبت به معنویت برخوردار است به نظر من باید استفاده کند چرا که نه!؟ ولی اینکه بخواهد کارهایش را براساس احساس جلو ببرد درست نیست. عقل هم باید رشد کند و اتفاقا عقل پابرجا تر است. در مبانی ۱ و مبانی ۳ پروفسور الهی در مورد فضیلت ملکوتی و فضیلت الهی مطالبی را بیان فرموده اند. اگر به واژه نامه آخر طب روح هم مراجعه شود تفاوت ایندو به زیبائی توضیح داده شده است. در واقع فضیلت ملکوتی یک صفت فرشته گونه است.. بدون هیچ تدبیرخاصی فرشته وار آن صفت را داریم مثلا محبت یا صداقت یا نوعدوستی را.. ولی فضیلت الهی همان فضیلت ملکوتی است که مهر الهی خورده باشد و زمانی است که آن صفت توام با تدبیر و آگاهی همراه باشد. مثلا صداقت یا نوعدوستیِ “فرشته وار” یک فضیلت ملکوتی است و وقتی این دو توام با تدبیر و آگاهی بشود و اینکه بدانیم با چه کسی, تا چه حدی و چگونه اینها را عمل کنیم و مهر الهی هم بخورد فضیلت الهی میشود. این مطالب را گفتم که عرض کنم به نظرم “احساس” بیشتر فرشته وار است… و برای همین به همراهی عقل(که همان تدبیر و آگاهی است) نیاز دارد.
در ضمن تجربه شخصی خودم این است: زمانهایی شده است که در معنویت خسته شده ام. عامل اصلی برای نجات و یا حفظ من در آن شرایط اول که کمک مبدا بوده و خدا در چنین شرایطی مرا حفظ کرده است ولی در کنار آن دیده ام که “عقل” به کمکم آمده. یعنی وقتی معقول با خودم حرف زده ام که تو که می دانی حساب و کتابی غیر از این ماجراهایی که دیده میشود هست… تو که می دانی چقدر عدالت برقرار است و مو, لای درز حساب کتابهای عالم معنا نمی رود و غیره, به این طریق توانسته ام به خودم کمک کنم در حالیکه” احساس” من در آن زمان نشست یا عقب نشینی کرده بوده است.
بنابراین به نظر من معنویت امروز احساسات را به صلابه نکشیده است. کما اینکه فرموده بودند معنویت ورق خورده است در قدیم عاشقان خدا دیوانه جامعه محسوب میشدند ولی الان خدا می خواهد که دوستدارانش عاقل جامعه و عاشق او باشند.
با سلام، پریسای عزیز بسیارا ز جوابی که به حقیر مبذول داشتید سپاسگزارم…. خیلی موضوع برایم شفافتر شد. گرچه هنوز در درک قضیه مشکل دارم، مخصوصاً در آن قسمتی که در باب هیجان عرض کردم و تناقضی که “ظاهراً” وجود دارد…
در مورد هیجان به نظر میرسد که هیجان هم مثل افکار و احساسات مثبت و منفی داشته باشد. شاید بتوان گفت هیجانی که ما را به مبدا نزدیک کند مثبت و هیجانی که ما را از مبدا دور کند منفی است. بنابراین در آنجا که از هیجان برای به حرکت در آوردن روح صحبت میشود هیجان مثبت است ولی هیجانی که آغشته به حرص , طمع , خشم, بدخواهی و یا شهوت و غیره باشد هیجان منفی است و به نظر میرسد که در کتاب ۸ گفتار چنین هیجانی مدنظر است.
با سلام،ممنون از راهنمایی خوبتان…
با سلام و عرض خسته نباشید
اگر امکان دارد متن های درون آلبوم های استاد الهی را برای ما ترجمه بفرمایید ، زیرا هم به دانش موسیقایی احتیاج دارد هم معنوی و هم احاطه به زبان انگلیسی. در حالی که ما می دانیم چقدر می تواند آن متن ها به ما در ارتباط با موسیقی ایشان و شناخت هر چه بیشتر کمک کند ولی هنوز به انتظاریم و مجبور به استفاده از ترجمه های ناقص و غلط خود می باشیم و باید در حسرت باشیم زمانی ترجمه تایید شده ای در دسترس ما قرار گیرد……
کتاب برگزیده ص ۱۰:
…موسیقی معنوی که استاد الهی از دوران کودکی بدان پرداخته بود،همچنان جایگاه خود را در برنامه ی روزانه اش به خوبی حفظ کرد. استادان و متخصصان بزرگ موسیقی به دلائل بسیار و بخصوص از این جهت که او در ردیف موسیقی تنبور را بسط و گسترشی همه جانبه داده بود و با تکنیک های بدیع و بداهه پردازی های چشمگیر به آن اعتباری نو و با اهمیت بخشیده بود، او را استاد یگانه ی این ساز می دانستند.
با سلام
http://www.musicforthemind2.com
آلبوم شماره ۲ موسیقی برای ذهن به تازگی از طرف موسسه‌ی « تکنولوژی‌های پیشرفته‌ی مغز» معرفی شد
موسیقی استاد مجموعه ای تمام و جامع است و برای شنیدن، لذت بردن و بهره جستن از ان نیازی به عوامل بیرونی نیست
برای بهره بردن از آن بهتر است: – با حضور قلب و توجه به موسیقی ” او” گوش کنیم – و نگذاریم چیزی گوش دادن مان تحت الشعاع قرار دهد –
مدتی است که احساس می کنم ذهنم کُند و حافظه ام ، کم تر شده ، ضمناً تمرکزم نیز بسیار تقلیل یافته، دیروز یادم افتاد که موسیقی برای ذهن را دو سال است که انجام ندادم ! شروع کردم به گوش دادن آن. یادم است آن زمانی که دائماً از این برنامه استفاده می کردم ، هم از لحاظ شنوایی بهتر بودم ، هم تمرکز و هم سردرد های میگرنی ام تقلیل یافته بود،امیدوارم بتوانم دوباره این برنامه را در کارهای روزانه ام قرار دهم……
سلام مرسی از مطالب
با سلام مرسی از توضیحات شما. من دوبار موسیقی برای ذهن را گوش کردم و استفاده زیادی بردم و توجه من این بود که توضیحی که داده اند استفاده ببرم امروز با مطا لعه این قسمت از درس دو باره به یادم امد که از این گنجینه استفاد ببرم استاد الهی در همه مورد ها وسیله در اختیار ما گذاشته اند که با عث رشدما شود ولی با تنبلی و فرا موشی چطور مبارزه داشته باشم که پشیمانی برایمان نماند مرسی از کمک شما
ممنون از نظرات دوستان من برنامه موسیقی برای ذهن رو تازه شروع کردم الان سی دی سومم واجب شد بعد از این دور یکباره دیگه از اول گوش کنم با درجه ی صدای کمتر.راستی گوشی مورد استفاده چطور باید باشه منو راهنمایی کنید.