ریاضت، ریاضت کشیدن
در جوامعی که انسانها زندگی معنوی خود را بر اساس آیینهای منظمی برنامهریزی کردهاند، ریاضت کشیدن، مطابق هر تمدن و دورانی، به شیوه و به درجات متفاوت ، همیشه نقش داشته است.
ریشه کلمه ریاضت در زبان فرانسه از کلمه یونانی اَکِسیس میآید که به معنی «تکلیف» است. در یونان باستان منظور از ریاضت، تمرینها و برنامههایی بود که برای تربیت ورزشکاران تعیین میشد. نقطه مشترک بین انواع مختلف ریاضت، برنامه و تمرینی است که برای تربیت اراده در مقابله با برخی کششهای طبیعی جسم انجام میگیرد. مثلاً در هند، ریاضت شامل تمرینهای بدنی برای کنترل جسم، تمرینهای تنفسی برای کنترل جسم و روح و همچنین انواع روزههای غذایی و مدیتیشن است.
مذاهب (یا حتی بعضی از مکتبهای فلسفه باستان)، هرکدام، انواع مختلف ریاضت، مانند روزه (غذایی یا جنسی)، مراسم دعاخوانی یا شب زندهداری را توصیه میکنند. هدف از این تمرینها، تقویت اراده فرد معتقد است، تا جایی که بتواند کششهای اولیه جسم (گرسنگی، تشنگی، خواب و…) را کنترل کند. مادامیکه ریاضت از چارچوب کلیای، که این تمرینها را هدایت میکند، خارج نشود، تمرین اراده و برنامهای برای یک زندگی طبیعی و متعادل محسوب میشود. ولی تعدادی از عرفا، که میخواهند از دستورات ساده عبادی فراتر روند، ریاضت را اصلی برای زندگی خود قرار دادهاند و آن را اساس تکالیف معنوی خود میدانند. امروزه، وقتی از ریاضت کشیدن صحبت میشود، حد نهایی آن به ذهن میآید، یعنی «فرد به منظور پرهیزکاری، تمرینات تنبیهی، محرومیت و نفسکشی را به خود تحمیل میکند». مفهوم پرهیزکاری در اینجا موضوعِ اساسی است، زیرا نمایانگر این طرز تفکر است که تمرینهای تضعیفِ جسم، برای رسیدن به هدفی اخلاقی و معنوی است و بر این اساس، برای رستگاری روح باید با خواستههای جسم مبارزه کرد. بنابراین، از دیدگاه عرفانِ مسیحیت، اسلام و همچنین بودائیسم و هندوئیسم، هدف از اَشکال مختلف ریاضت ( محروم کردن یا صدمه زدن) و همچنین کنارهگیری از دنیا، جداکردن خود از وسوسههای دائمی زندگی اجتماعی و تضعیف جسم است تا اولویت به روح داده شود.
کنارهگیری از دنیا، به منظور زندگی در دیر و دور از جامعه سبب تضعیف روان میشود و انسان را از بُعد اجتماعیاش جدا میکند. ریاضتکشی با چنین طرز فکری، با تمرین ساده تقویت اراده متفاوت است. زیرا که هدف از آن (همانطور که از کلمه «ریاضت » مفهوم میشود) حذف کامل بُعد جسمی و کششهای مربوط به آن و یا محدود کردن این کششها به پایین ترین حد ممکن است، تا جایی که جسم فقط بتواند زنده بماند. منظور از تحلیل قطب خاکی «خود»، اتصال روح به عوالم معنا و رسیدن به حالات تغییر یافته آگاهی مانند جذبه، شهود، و غیره است. بدین ترتیب ریاضت با از میان برداشتن لذتهای جسمی، لذتهای روحی را جایگزین میکند.
از دیدگاه استاد الهی، روح به منظور «سیرکمال» به روی زمین آمده است و این نوع روشهای ریاضتی که از ویژگیهای «معنویت سنتی» است، نمیتواند روح را به کمالش برساند. زیرا کمال، به معنای تعادل است، حال آنکه ریاضت حاد، عدم تعادل است. ریاضت حتی اگر تا حدودی به نفع روح ملکوتی هم باشد، برای کمال موزونِ انسان که همچون یک کل متعادل در نظر گرفته شده، مفید نیست. وانگهی جستجوی لذتهای معنوی همانند جستجوی لذتهای مادی است، زیرا در هر دو حالت شخص اسیر اصل لذتجویی میشود. استاد الهی، که دوران کودکی و جوانی را به ریاضت گذراند، معتقد است که تضعیف جسم، سبب کنترل واقعی بر «خود» نمیشود. و تضعیف جسم، به معنی مقابله با کششهای نفس نیست، بلکه آنها را منفعل میسازد. به محض آنکه جسم، اندکی نیرو بگیرد، یا با وسوسهای که به طور مصنوعی از آن فاصله گرفته بود، روبرو شود، مغلوب خواهد شد. از نظر استاد الهی، روح ملکوتی مَرکَبی قوی لازم دارد که خوب آموزش دیده باشد و از دستورات روح ملکوتی که عمل به اخلاقیات و بهجای آوردن رضای خداست پیروی کند. انسان تنها در اجتماع و در رویارویی با وسوسههای ناشی از آن است که می تواند به اخلاق حقیقی عمل کند. قطب زمینی و قطب ملکوتی مکمل یکدیگرند، از یکدیگر تغذیه میکنند و هر دو را باید با عقل سلیم کنترل کرد.
جسم نیز همچون سایر مخلوقات حقوقی دارد از جمله، حق احترام، حق تغذیه و حق استراحت تا حد مشروع. تحمیل ریاضتهایی که به جسم صدمه میزند، نه تنها از نظر معنوی مفید نیست، بلکه سبب نادیده گرفتن «حق جسم» و در نتیجه، مانع از کمال «خود» میشود. بدین ترتیب از نظر استاد الهی، ریاضت صحیح، باعث تضعیف جسم نمیشود، بلکه مانند نظریه فیلسوفان دوران باستان، تمرین اراده است تا انسان با رفتاری متعادل بر وسوسهها غلبه کند. این ریاضت، هرچند مانند«کشفیات» عارفان نمایشی نیست، ولی چون در جهت رسیدن به تعادل پویا برای سیرکمال است، ارزشمند است.
برگرفته از سایت e-ostadelahi.fr
Hello, i would like to say from bottom of my hart Thank you for all your work,and also for this wonderful web site. You made my life easier
مطالب بسیار مفید بود از نویسنده ی وبلاگ متشکرم
سلام
از زحمت شما در تهیه این وبلاک و گرداوری این مقالات سپاسگزارم.من نیز آرزو دارم در عمل از تعالیم استاد الهی استفاده کنم. انشالله
به نام خدا
با توجه به اهمیت موضوع ریاضت در معنویت و نیاز به تعبیر درستی از آن که بتواند در راه کمل نیاز انسان امروزی را براورده سازد به نظر اینجانب جملات ذیل از مقاله پر ارزش فوق “ریاضت صحیح، باعث تضعیف جسم نمیشود، بلکه مانند نظریه فیلسوفان دوران باستان، تمرین اراده است تا انسان با رفتاری متعادل بر وسوسهها غلبه کند.” بسیار مهم است و اگر به مفهوم واقعی آن پی ببریم میتواند بسیار راه گشا باشد.
با تشکر / HSH
باسلام. هیچ ریا ظتی بالاترازاین نیست که همه مطالب به این روشنی گفته شود وتو نتوانی به آن عمل کنی ؟ از ناتوانی خودم شرم میکنم ! امیدوارم خدا کمکم کندتامن هم توفیق عمل پیدا کنم.
باسلام
اگرکسی سالیان سال ریاضت بکشدبه اندازه ی اثرقلبش برمن کارگر نیست.سعی روی اثرقلبیتان کنید.
برگرفته ازکتاب ملک جان
حقیر اینطور مطلب را درک کرده ام.
مرقوم گردیده نقطه مشترک بین انواع مختلف ریاضت ..تربیت اراده در مقابل بعضی کششهای طبیعی جسم است .
کلید فتح باب تمام مقامات معنوی اراده است . اراده را باید تمرکز بدهیم به مبداء. انقدر باید تمرین کنیم که دارای اراده بشویم . گفتار ۷۰ آثارالحق
در ریاضت مراد این است جسم تحت تسلط روح در آید . و اوامر روح را اجرا کند تا تعادل بین روح و جسم و دنیا و اخرت برقرار شود . چون جسم مرکبی است برای روح و پیشرفت در معنویت را سریعتر می کند . بنا بر این جسم را نباید با ریا ضات شاقه ضعیف کرد. باید اراده را در مقابل تمایلات نفسانی قوی کرد .
از سها هم برای اشاره به این مطلب بسیار موثر سپاسگذاریم.
استاد الهی ….. معتقد است که تضعیف جسم سبب کنترل واقعی
بر « خود » نمی شود …. و اراده راسخ ، اخلاق اصیل و اصول
الهیست مواد غذائی لازم برای رشد ارگانیزم روحی روانی یعنی
خود را فراهم می اورد .
ص۳۴ راه کمال
باید این را هم بگوییم که ریاضت به هیچ عنوان اجباری نیست ،البته برای کسی که توانایی جسمی ندارد
چگونه باید سعی روی اثر قلبی کرد . لطفا کار عملی در اینمورد را برای روشنتر شدن مطلب بفر مائید.
سلام .مطالبتون بسیار عالی است ممنون
ممنون .تشکر از این مطالب چه خوب کردید که مبحث
را سر بسته بیان کردید چون باید شخصا امتحان کرد
روزه و ریاضت در مقابل نفسی که هنوز تسلیم نشده است،فقط اثر مسکن دارد و بعد از اتمام ریاضت، نفس قویتر هم می شود. راه قطعی مبارزه با نفس اینست که نفس را قوی کند،سپس با او مبارزه کند تا مغلوبش کند.پس روزه و ریاضت حربه ی مبارزه با نفس نیست، بلکه یک نوع عبادت است.
…حال،شرط ریاضت،تنها نخوردن نیست بلکه باید سالک همیشه توجهش به مبدا باشد و قطع علاقه از هر چیزی بکند. والا خیلی ها هستند که چیزی نمی خورند، پس شرط کلی ریاضت، توجه دایمی به مبدا است.
با سلام به همه دوستان
فکر میکنم اثر قلبی . یعنی اینکه با روش عملی و این ویوو .بتوانیم . ماهیتمان را عوض کنیم.مثلا وقتی . از کسی که دلمان رو شکسته ناراحتیم . و نفسمان میخواهد که انتقام بگیرد. اما بطور عملی گذشت میکتیم .و حتی اگر از دستمان بر بیاید . کمکش هم میکنیم . و سعی میکنیم کینه و انتقام را از دلمان بیرون کنیم و بجای ان مهر و محبت خدایی را جایگزبن کنیم . چون یکتا اینجوری دوست دارند و یادمان دادند . این خودش بنوعی ریاضت است که اثر ان تمام وجودمان را پر میکند و قلبمان در ارامش میماند
ریاضت صحیح، باعث تضعیف جسم نمیشود، بلکه مانند نظریه فیلسوفان دوران باستان، تمرین اراده است تا انسان با رفتاری متعادل بر وسوسهها غلبه کند.
با عرض سلام ممنو ن از زحمات شما.
امروز که مروری به مطالب متیس می کردم وقتی روی این موضوع قرار گرفتم فهمیدم که هر چیز را که از راه درست آن به پیش بروی به هدف درست آن می رسی من همیشه ریاضت را بنا بر تعریف مزامین عرفان گذشته تصور می کردم ولی با این تعریف دیدم که ریاضت اگر برای تقویت اراده باشید برای غلبه بر وسوسه های نفس مفید است البته به روش درست آن.