تنبور، سازی مقدس: هنر استاد الهی
جی. کنت مور سرپرست بخش آلات موسیقی موزۀ متروپلیتن
موضوع نمایشگاهِ «تنبور، ساز مقدس»، بر رابطهای دوجانبه و متحول کننده بین استاد الهی و تنبور متمرکز است، سازی کهن با دستهای بلند که سابقهاش به ۳۰۰۰ هزار سال قبل از میلاد میرسد. در نمایشگاه، بیشتر از ۳۰ اثر از وسایل شخصی استاد از جمله سازهای کمیاب، نسخههای دستنویس، دفترچههای موسیقی، لباس قضایی و اشیای سمبولیک در کنار تعدادی از اشیای کلکسیون موزۀ متروپلیتن به نمایش گذاشته شده تا به روشنی بیانگر این رابطه باشد.
موسیقی استاد الهی همگام با تحول روحیاش ارتقا یافت. استاد الهی چه در هنر و چه در زندگانی در جستجوی معنا و تعالی بود که سرانجام منتهی به مشی ابداعیاش در پیگیری سیرکمال روحی شد.
بینش خاص استاد الهی، به طور مستقیم بداهه پردازیهای موسیقاییاش را تغذیه میکرد. از نظر استاد به طور کلی موسیقی و بهخصوص تنبور ورای هر چیز، ابزاری بود برای در خود فرو رفتن و ارتباط با مبدأ. او جز در محافل خانوادگی و دوستان که مستقیما شاهد هنرش بودند، هرگز برای عموم ننواخت.
قطعات این کتابچۀ سی دیِ یادبود، چشماندازی است استثنایی به حالات درونی و عوالم معنویای که استاد الهی از دوران کودکی به عنوان کودکی نابغه تجربۀ آن را آغاز کرد و تا پایان زندگیاش ادامه یافت. بعد از گوش دادن به این موسیقی متوجه خواهید شد که چرا هنر تنبور او ابزاری است رسا برای آغاز این سفر خارقالعاده.
برگرفته از کتابچۀ سیدی، چاپ اختصاصی برای موزۀ متروپلیتن
سلام
شیندن تنبؤر استاد الهی مرا به جود درونی خود اگاه میکند و إز دلبستگی های دنیا رها یی پیدا میکنم و بیشتر به خود واقعی می اندیشم و راز و نیاز درونی خود با یکتا صورت حقیقی پیدا میکند مرسی
با تشکر اززحمات شما عزیزان،همانطور که در سطر آخر این مقاله به آن اشاره شده است ، چند روز پیش توانستم به بعضی از قطعات این سی دی گوش کنم و، بعد از حدود نیم ساعت متوجه شدم که تا الان انگار به طنبور استاد گوش نداده بودم (در صورتی که همیشه به آن گوش میکردم)حس کردم درک دیگری از موسیقی او پیدا کرده ام،هم از نظر زیبایی ، هم از نظر تکنیک نواختن ،هم از نظر ابهت قطعاتی که نواخته میشد، هم از نظر اثر این موسیقی که در جانم ، کم کم انگار که عظمت این موسیقی را کمی درک کنم
با سلام
ممنون از اطلاع رسانی های خوبتون ، من چندی است به نوای تنبور استاد الهی گوش میدهم و واقعا تاثیرات شگرف ان را احساس میکنم ، با سپاس
با سلام و تشکر فراوان
هر چند که موسیقى استاد مبتنى برسنتى کهن است، اما از بسیارى جهات، پدیده اى است کاملا بدیع که مختص
شخص اوست. تاثیر عمیق شخصیت خود او را که بیفزایید، حضورى پر قدرت و هدفمند. در این حال است که تجربه
خارقالعاده اى پدید میاید و همه ى حواس را به خود تمرکز میدهد. ( موسیقى براى ذهن، دوروتى لاکارت لارنس).
در نظر داشتن این جمله هنگام گوش دادن به موسیقی استاد اهمیت زیاد دارد
از نظر استاد به طور کلی موسیقی و بهخصوص تنبور ورای هر چیز، ابزاری بود برای در خود فرو رفتن و ارتباط با مبدأ.
با سلام و تشکر
از نظر استاد به طور کلی موسیقی و بهخصوص تنبور ورای هر چیز، ابزاری بود برای در خود فرو رفتن و ارتباط با مبدأ. او جز در محافل خانوادگی و دوستان که مستقیما شاهد هنرش بودند، هرگز برای عموم ننواخت.
بنده بیش از ۱۰ سال است که به تنبور استاد گوش می کردم ولی مانند موسیقی های دیگر آن را می پنداشتم . ولی بعد از مطالعه ی کتاب روح نغمات قدر و منزلت این موسیقی ارزشمند و آسمانی را دانستم و بهتر توانستم از آن استفاده کنم به طوری که دیگربه ندرت به موسیقی دیگری گوش می دهم.
مدتی است که “گوش کردن” نه “فقط شنیدن” تنبورد استاد را در برنامه روزانه گذاشته ام. گاهی به دنبال تاثیرات آنی بودم و همین انگیزه ام را کم می کرد. حال پس از مدتی “تاثیرات عمیق و بلند مدت تری” از آن دیدم و به آن حس دلبستگی دارم.
after visiting Ostad’s musume and listening to his Tanboor , I felt that his meloddy was far different than all I heard befor!and I ‘m sure we can listen to his music on Ostad Radio too”
با سلام وتشکر از همه دست اندر کاران
من خجالت میکشم وقتی به راز ونیاز استاد هنگام نواختن تنبور گوش می دهم چقدر متواضع و همچون کشتی شکسته با معبود یکتا سخن میگوید .دیرگاهی است طعم راز ونیاز خالصانه با او را فراموش کرده ام .
وقتی که ما به موسیقی کسی که او را میشناختیم و اینک در این دنیانیست گوش میدهیم به او فکر میکنیم و منقلب میشویم زیرا روح خالق یا سازنده آهنگ ارتباطی را با آهنگهای خود حفظ کرده و اگر بتوان گفت نگاهبان آنهاست. بدین ترتیب اثری که او در آهنگ گذاشته از بین نمیرود و به همین جهت شنونده ای که به این آهنگ دلبسته است به خود او دلبسته میشود. به همین منوال وقتی ما به موسیقی قدما گوش میدهیم و موفق میشویم به زمینه آن دست یابیم یعنی زمنیه ای که این موسیقی در آن بوجود آمده بشناسیم آنگاه با کسانی که آن را ساخته و نواخته اند ارتباط برقرار میکنیم و به آن زمان خاص و زمینه آن ملحق میشویم بدین گونه میتوانیم چیزی از حالات آنها را احساس کنیم و اندکی از حالی که توسط آهنگهای آنها جذب شده دریافت کنیم. روح نغمات صفحه۱۵۸ .
با سلام و عرض ادب
لطفاً راهنمایی بفرمایید که دفترچه سی دی اشاره شده در مقاله و سایر آثار موسیقی(تنبور) استاد الهی رو از کجا میتونیم تهیه (خریداری ) کنیم؟
با تشکر.
پوریای عزیز (کامنت شماره ۷). ممکن است بگویی چطور گوش می دهی؟ من هم دنبال تاثیرات آنی هستم. اگر ممکن است کمی بشکافی شاید من هم بتوانم استفاده کنم. چه تاثیر عمیق و بلند مدت دیدی؟ مرسی.
با سلام
طنبور استاد را باید از دو جهت دیدو شنید.
از دید عوام و خواص .
عوام آنرا گوش میکنند بدون اینکه بدانند ویا منشا آنرا تشخیص بدهند یا غمگین میشن یا دچارفرح وخوشحالین .لاجرم از آن استفاده میبرند.
خواص علاوه براینها که گفتم به جنبه های فنی وتکنیکها وزیبای شناختی هم توجه میکنند.هر چند در تشخیص آن عاجزند.
چون زاویه معنوی آن به دید هر کسی نمی آید .
شبیه سازی یا تمرین آن هم امکان پذیر نیست.بارها بعضی طنبورنوازهای محلی به من گفتن هر کاری که میکنیم تا آنرا تمرین ومشق کنیم نمیشه وامکان نداره.من فقط سکوت کردم
…
با تشکر از شما دوستان و متیس عزیز که باعث شدید از گوهر گرانبهایی که در دسترس داریم بهتر استفاده کنیم .
Dear Ma , Would you let us know how we can access to Ostad Radio?
با سلام
و ممنون از این مقاله ى زیبا .
موسیقى با روح ارتباط دارد و روح با خدا و چقدر این ارتباط رو میشه با تنبور استاددرک کرد
http://vimeo.com/103939926
gozaresh khabari in site az Met museum baraie man kheili tasir gozar bood.
بعضی کتب استاد الهی را خوانده ام و با سایت او هم آشنائی دارم ولی این طور که بعضی از کاربران نوشته اند، موسیقی او را در جایگاه خاصی احساس نمی کنم.
آیا این مطلب یک قفل احساسی در وجود من است یا مهم نیست و اصل کار فلسفۀ اوست؟
با سپاس فراوان از شما. بسیار مفید و جالب بود!
اگر اجازه داشته باشم در مورد فرمایش ‘Anonymous’:
شما میتونید به سایت اصلی ‘ostadelahi.com’ مراجعه بفرمایید و یا در اینترنت در مورد این دو سی دی جدید از استاد الهی جستجو کنید که البته دفترچه ی این سی دی به چند زبان خارجی منجمله انگلیسیه، امیدوارم که فارسیش هم بزودی منتشر بشه.
و در مورد فرمایش ‘آشنا’:
فکر میکنم اگر مایل باشید و به کتاب ‘روح نغمات’ نوشته ی پروفسور ژان دورینگ – که به چند زبان ترجمه شده، منجمله فارسی و انگلیسی – مراجعه بفرمایید، کاملا امکان آشنایی و مطالعه و تحقیق رو در اختیارتون بگذاره. و یا همچنین میتونید به سایت اصلی ‘استادالهی’ مراجعه بفرمایید.
به نام خدا
با سلام
آشنا گرامی ,کامنت ۱۹
به نظر من فلسفه استاد الهی از موسیقی او جدا نیست و هر دو یک چیز را می گویند .حواس عادی ومحدود ما شاید بتواند تا اندازه ای متوجه تئوری فلسفه استاد شود اما برای درک حقایق آن بیش از هر چیز به یک فکر پرورش یافته که از عمل به اصول اصیل اخلاقی والهی حاصل می شود ,نیازمندیم ,به همین ترتیب برای درک موسیقی او حواس عادی ما کفایت نمی کند وباید در پی پرورش آن باشیم .
سلام،
در جواب “لیندا”، به نظرم این طور است :
همه چیز به “تمرکز فکر” بستگی دارد. “تمرکز و جمع کردن فکر” تمرین می خواهد. به این معنی که با تمرین کاری کنیم وقتی گوش می دهیم به “هیچ چیز” غیر از “آن” فکر نکنیم.
به خودم همیشه این رو می گویم ، علامت نداشتن تمرکز این است که یا “احساساتی” می شوم (یه یه چه قطعه ای و همین طور ….)
یا اینکه وقتی قطعه ای طولانی است می گویم “دیگر خسته شدم، برای الان لذتش رو بردم کافیست”.
علامت تمرکز این است که آن موقع فقط “گوش می دهیم” و اگر فکر پراکنده شد بدون ناراحتی دوباره آن را متوجه می کنیم و اصلا لازم نیست که حسی یا فکری رو به خود تلقین کنیم.
پوریا، خیلی عالی توضیح دادید. مرسی. .
سلام ، در مورد دوستانی که میگویند اثری از موسیقی استاد نمیگیرند تا جاییکه تا بحال متوجه شدم ما نباید دنبال حال و … باشیم فقط به این موسیقی گوش کنیم و به نتیجه اش کار نداشته باشیم ….
سالها پیسق وقتی اولی بر موسیقی استاد را گوش دادم،تمرکز روی آن برایم سخت بود.
حالا بعد از چند سال اگر روزی موسیقی استاد را گوش ندهم،انگار چیزی کم دارم.و دیگر برایم شنیدن موسیقیهای دیگر سخت شده، بطوری که کاملا متوجه میشم خیلی از موسیقیها فقط برای جسم هستن و یا برای روان و اصلا اثری به روح نمیگذرند.
در جواب لیندای عزیز شماره ۱۲، می خواهم تجربه خودم را بگویم. حدود شش سال پیش من در شرایطی قرار گرفته بودم که طبق عرف جامعه می بایست از چند نفر از نزدیکانم خیلی رنجیده خاطر می شدم. اما خدا کمک کرد و با نیرویی که از مناجات گرفتم ، توانستم از خدا بخواهم که نه تنها از آنها کدروتی نداشته باشم بلکه برایشان دعا هم بکنم. پس از این واقعه، در آن زمان در بستر بیماری بودم، و مونس من موسیقی استاد و خواندن کتاب روح نغمات شد. قبل از آن، این نوع موسیقی هیج احساسی را در من بر نمی انگیخت و من اگر گوش هم می دادم نمی توانستم بیش از چند دقیقه روی آن متمرکز شوم. اما در طول بیماری با موسیقی و کتاب یکباره چنان انس گرفتم که بی وقفه به آن گوش می دادم. … در مورد خودم مطمئنم هر چقدر روی پرورش فکرم کار بکنم، موسیقی ایشان برایم معنادار خواهد بود.
با سلام و درود فراوان و تشکر ا
(بر گرفته از دفترچه سی دی حضور)
موسی معروفی،یکی از استادان بزرگ موسیقی سنّتی ایرانی،موسیقی استاد الهی را کشف کردو تأثیر عمیق آن بر خودرادر مقاله|ی مفصّل چنین شرح داد:
[…]مردی با شخصیّت والای معنوی را دیدار کردم که با استادیِ
تمام تنبور می نواخت.با شنیدن ساز او چنان تأثیر عمیقی بر من گذاشت که حس کردم دیگر به این جهان خاکی تعلق ندارم.عجیب اینکه موسیقی او مرا چندین روز سرمست کردچنان که توجهی به اطرافم نداشتم.وقتی به حال طبیعی برگشتم باخود
گفتم:«عجب!اگر موسیقی این است پس آنچه هر روز میشنویم چیست؟ »
سلام
برای دوست عزیزم آشنا
سالهاست مشق موسیقی میکنم و به موسیقی استاد در هر شرایطی گوش میدهم. بسیار به نکته جالب توجه و ظریفی اشاره کردید. دقیقا حق با شماست!
قفل احساسی وجود داره.چطور؟
وقتی صحبت از موسیقی میشود،باید توجه کرد که موسیقی به دو بخش تقسیم میشود . موسیقی مجاز و موسیقی حقیقت
اینجا صحبت از موسیقی حقیقت است . موسیقی استاد در طبقه موسیقی حقیقت قرار میگیرد.
اصولا درک موسیقی حقیقت و شناخت آن و حتی گوش دادن به این نوع موسیقی(موسیقی از جنس حقیقت)دارای یک سری پیش نیازه. که با تلاش و کوشش فراوان به دست میآید.
برای ارتباط با موسیقی هایی از جنس حقیقت ، ابتدا سعی کن به صورت ممتد،ترجیحا روزانه به هر مقداری به این نوع موسیقی گوش بده .خیلی هم با توجه نبود اشکالی نداره،چون در این مرحله روان با نوعی از موسیقی داره آشنا میشه که براش خیلی آشنا نیست ،و از جنس موسیقی هایی که در طی روز چه به صورت خود آگاه و چه ناخودآگاه میشنوه نیست. پس اینجا حق با روان هست!اصطلاح خودتان عالی و بسیار تکنیکی بود. قفل احساسی !
اینجا مصداق صحبت مرحوم استاد معروفی است. (کامنت ۲۷)
پس در قدم اول آشنا کردن روان با موسیقی حقیقت به آرامی ،پیشنهاد من گوش کردن به قطعات ریتمیک در شروع هست .مثل :سحری ،شان جنبانک،هل پرکه،پاکتکی،هراتی
رمز ارتباط با این موسیقی فقط در تداوم روزانه هست.لازم به توضیحه که شاید بپرسین دیگه چه موسیقی هایی در طبقه حقیقت قرار میگیره؟ موتزارت – باخ – …
ولی موسیقی حقیقت هم دارای طیف هست که موسیقی استاد به گواه محققان و موسیقدانان برجسته و خداشناس در مراتب بسیار بالایی قرار دارد.پس خیلی هم نباید از خود توقع داشته باشیم با یک بار و یا چند بار و یا سالها گوش دادن چیزی درک کنیم.
برای درک کردن این نوع موسیقی که به نوعی کلام استاد نیز هست (موسیقی زبان روح است- راه کمال)باید کوشش و تلاش بسیار کرد.
در مراحل بعدی تمرین متوجه اثرات این موسیقی به روی خود خواهید شد . تاثیراتی که این نوع موسیقی بر روی قوای روان ازجمله نفس ملهمه و مطمینه میگذارد.
شاید بپرسی چطور؟
در اثر گوشش دادن ممتد ،روان با این نوع موسیقی ارتباط بر قرار میکنه و ازآنجایی که از اسم این موسیقی پیدااست (حقیقت یا الهی)ذرات موسیقی طبق قوانین فیریک کار خودشون رو انجام میدن.یعنی بر روی سطح روان مینشینند و جنس روان رو از نوع خودش میکنند . این قانون شامل تمام انواع موسیقی میشه. وقتی بر سطح روان نشست و جنس روان رو از نوع خودش کرد تاثیرات مستقیمی بر دیگر قوای روان هم میگذارد و باعث درست کار کردن آنها میشه(به طور نسبی)
برعکس این هم در مورد موسیقی های شهوانی صدق میکنه.
پس میتوان نتیجه گرفت که موسیقی الهی به عنوان یک ابزار کمکی برای شناخت و پرورش قوای حاکم بر خود بسیار موثر است.
مثلا زمانی که توانستید با این موسیقی ارتباط برقرار کنید و با توجه و تصور این که در حضور شخص نوازنده ،در حال گوش دادن به ایشان هستید ،مطمین هستم ،تجربه ایی نادر برایتان اتفاق میافتد که قابل وصف نیست. از جمله خواص موسیقی الهی در خود فرو رفتن است .
سعی کردم خیلی ساده بیان کنم .ببخشید که زیاده گویی کردم.ممنون
سوالی که من در رابطه موسیقی استاد دارم آن است که در کتاب روح نغمات پروفسور دورینگ در ص. ۷۷ آمده است ” هنگام شنیدن برخی از بداهه نوازی هایش، روح با حرکتی پایدار به جلو کشیده می شود”. البته در چند سطر بعد هم دوباره همین اصطلاح را بکار برده اند
خواستم سوال کنم کسی از دوستان برداشتی از این جمله دارند. اگر ممکن است در این باره توضیح دهند.
با تشکر از دوست عزیزمان کامنت ۲۸ که اینقدر کامل توضیح دادند.
۲۸ ممنون . حالتی که توضیح دادین مثل حالت فکر و ذکر است
خیلی ممنون از توضیحات همه دوستان.
به نام خدا
با سلام
گیتی گرامی ,کامنت ۲۹
مطلبی را که بیان می کنم ,نمیدانم ارتباطی با سوال شما دارد یا نه ,اما تجربه ای که اخیرا با شنیدن مکرر قطعاتی از موسیقی استاد داشته ام ,احساس نوعی رهایی و کنده شدن از دنیا و متعلقات آن که به صورت نفسانیات بروز می کند ,است.حسی به آدم دست می دهد ,انگار مطابق میل او رفتار کردن کار سختی نیست .به نوعی انگار روح می خواهد پر بکشد .
امیدوارم همانطور که رضا گرامی در کامنت ۲۸ نوید داده اند (:”در اثر گوش دادن ممتد ،روان با این نوع موسیقی ارتباط بر قرار میکنه و ازآنجایی که از اسم این موسیقی پیدااست ذرات موسیقی طبق قوانین فیریک کار خودشون رو انجام میدن.یعنی بر روی سطح روان مینشینند و جنس روان رو از نوع خودش میکنند .” ).
با سپاس از دست اندرکاران متیس
دوستان عزیز، همانطور که کلام استاد جوینده را بسوی حقیقت راهنمایی می کند، نوای موسیقی او نیز در همان جهت کمک کار است.
برأی پی بردن به درستی یک نظریه پزشکی که تازه با آن برخورد می کنیم، اگر بخواهیم منطقی برخورد کنیم بأید به متخصصی دیگر در همان رشته مراجعه نماییم. در موسیقى عصر حاضر ایران نیز بزرگتر از موسی معرفی، درویش خان، خالقی، مرحوم ابو الحسن صبا و زنده یاد دکتر داریوش صفوت هنوز نیامده است. لذا بهتر است که به تجربیات آنها در مورد موسیقی استاد اعتماد کنیم تا اینکه خودمان در آن باره نظر بدهیم.
به روح نغمات ص ١١۴ پنجه استاد مراجعه کنید و نظر دکتر شاهرخ الهی را بعنوان کسی که پیش از ۵٠ سال از عمر خود را تنبور نواخته بخوانید. تازه أیشان فرزند استاد و وارث موسیقى ایشان هستند.
روح نغمات ص ١٠۶ پاراگراف آخر کلام خود استاد : شما نمی توانید از این موسیقی استفاده کنید مگر این که با نیت معنوی به آن گوش دهید.
این موسیقی بعدی ماورالطبیعه و معجزه آسا دارد که شنیدن آن بلافاصله اثراتی در شنونده إیجاد می کند. این هم از خود پرفسور دورینگ است.
آشناى عزیز، برای احساس موسیقى استاد در جایگاهى خاص باید خود به جایگاهى خاص رسید.
خیلی از پاسخ ۱۲۳ متشکرم. جواب شما به نظرم کاملا به سوال من مرتبط است.
با سلام به همه دوستان. وقتی خود استاد می فرمایند مگر نورعلی دیگر بیایید که چنین تنبوری بزند … باید پی به عظمت این موسیقی الهی برد . کلا سطح فکر بشر هر چه جلوتر برود بیشتر پی به عظمت اثار استاد میبرند / پشه کی داند که این باغ از کی هست در بهاران زاد و مرگش در دی است .هر چیزی تادر روح ادم حل نشود نمی توان ان را درک کرد .
در متن نوشته شده که موسیقی استاد الهی با تحول روحی اش ارتقا یافت ، اگر منظور از تحول روحی ایشان یازده سالگی ایشان باشد ، خیلی جالب است که طبق فرموده ی خودشان ، در ۹ سالگی استاد تنبور بودند ، پس این ارتقا باید فراتر و ورای آن چیزی باشد که به نظر می رسد .
با سلام
به نظر من گوش دادن به موسیقی استاد و مطالعه آثار استاد آدم را از حالی به حالی دیگر می برد همان حالی که در دعا می گوییم حول حالنا الا احسن الحال . با تشکر
با سلام گوش کردن به موسیقی استاد به من حال خاصی دست میده واقعا با گوش کردن به موسیقی استاد نمیتوانم به موسیقیهای دیگه گوش بدم.